
عطوان: پروژه آمریکایی-اسرائیلی لبنان را به سمت جنگ داخلی سوق میدهد

گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ عبدالباری عطوان تحلیلگر برجسته عرب در تازهترین یادداشت خود نوشت که زمانیکه «ژنرال» یسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، جمعهشب پیامی «علنی» به رئیسجمهور لبنان، ژوزف عون، ارسال میکند – پیامی که محتوای آن از طریق کانال ۱۲ اسرائیل منتشر شد و در آن تأکید میکند که «در صورت هرگونه نقض توافق آتشبس، ارتش رژیم اسرائیل مجدداً وارد جنگ در لبنان خواهد شد، و این رژیم اجازه نخواهد داد اوضاع به شرایط پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (عملیات طوفان الاقصی) بازگردد؛ و رئیسجمهور عون و نخستوزیرش نواف سلام مسئول مستقیم اعمال حاکمیت لبنان و حفظ احترام به آتشبس هستند»، این پیام نهتنها نماد گستاخی، استکبار و وقاحت حداکثری است، بلکه حامل سه پیام کلیدی نیز هست:
-
وزیر جنگ اسرائیل خود را حاکم واقعی لبنان میداند؛ بهگونهای که رئیسجمهور لبنان را همچون کارمندی در اختیار خود تصور میکند، و گویی کاتس حاکم مطلق است که فرمان صادر میکند و دیگران موظف به اجرای بیچونوچرای آن هستند.
-
رژیم اشغالگر بهشدت نگران و دچار اضطراب راهبردی است؛ زیرا مقاومت اسلامی لبنان، یعنی حزبالله، پس از ساماندهی داخلی در سطح سیاسی و نظامی، به قدرت و آمادگی رزمی بالایی دست یافته و قادر به متوقفکردن تجاوزات اسرائیل و آزادسازی تمامی مناطق اشغالی جنوب لبنان است.
-
افزایش فشار بر دو رأس قدرت لبنانی یعنی ژوزف عون و نواف سلام، که با حمایت و فشار آمریکا به قدرت رسیدهاند، تا محتوای طرح ارائهشده توسط فرستاده آمریکایی، تام باراک، را اجرا کنند؛ از جمله دادن مجوز به ارتش لبنان برای خلع سلاح حزبالله با زور، در چارچوب جدول زمانیای که حداکثر تا پایان سال جاری تعریف شده است.
این پیام بیشرمانه که تا لحظه نگارش این سطور، هیچ پاسخی از سوی رئیسجمهور عون یا نخستوزیرش نواف سلام دریافت نکرده، پس از سخنرانی آتشین و چالشبرانگیز شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، صادر شد. او هشدار داد که اگر ارتش لبنان بخواهد به «فرمانهای» آمریکا و اسرائیل برای خلع سلاح حزبالله تن دهد، جنگی «کربلایی» به راه خواهد افتاد. این تهدید، درواقع هشداری ضمنی به دولت لبنان بود که چنین اقدامی ممکن است جرقه جنگ داخلی را بزند.
شیخ قاسم زمانی که دولت لبنان را متهم کرد به تسلیمشدن در برابر رژیم اشغالگر اسرائیل و اجرای پروژهای قیممآبانه از سوی آمریکا و اسرائیل درست گفت. چرا که اگر اینگونه نبود، رئیسجمهور عون و نخستوزیرش زبان تحکمآمیز و توهینآمیز بهکاررفته در پیام یسرائیل کاتس را نمیپذیرفتند و دستکم به آن واکنشی نشان میدادند. درحالیکه نواف سلام در کمتر از چند ساعت به سخنرانی شیخ قاسم در مراسم اربعین امام حسین در بعلبک پاسخ داد، اما به پیام وزیر جنگ اسرائیل حتی اشارهای هم نکرد.
کسی که توافق آتشبس «مقدس» را نقض کرده، حزبالله نبوده بلکه ارتش رژیم اسرائیل است که از ابتدا حتی یکبار هم به آن پایبند نبوده. تجاوزات این رژیم از مرز ۴۰۰۰ مورد گذشته است؛ بیش از ۲۲۱ لبنانی به شهادت رسیدهاند و ۶۰۰ نفر دیگر زخمی شدهاند. هواپیماهای جنگی اسرائیل طی هفت ماه گذشته بارها حریم هوایی پایتخت لبنان را نقض کردهاند و دیوار صوتی را شکستهاند.
دیروز ژنرال ایال زامیر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، از نیروهای خود که پنج پایگاه را در جنوب لبنان اشغال کردهاند بازدید کرد. او در حضور خبرنگاران همراهش اعتراف کرد که نیروی هوایی اسرائیل طی هفت ماه گذشته ۶۰۰ حمله هوایی به لبنان انجام داده است. و قطعاً، همانطور که سخنان وزیر جنگ بیپاسخ ماند، این اظهارات هم واکنش یا محکومیتی از سوی دو رئیس دولت لبنان یا حتی رهبران احزاب متحد پروژه آمریکایی-اسرائیلی در لبنان نخواهد داشت.
ائتلاف آمریکایی-صهیونی علیه حزب الله
شیخ نعیم قاسم و حزبالله اکنون هدف حملاتی شدید قرار گرفتهاند؛ نهفقط از سوی رژیم اسرائیل بلکه از طرف جناح لبنانی همسو با پروژه آمریکایی-اسرائیلی که با شتاب و هیجان خاصی در حال تحریک برای خلع سلاح حزبالله و در نتیجه، سوقدادن کشور به سمت جنگ داخلی هستند. این افراد چنان رفتار میکنند که گویی از فاجعهای که ممکن است بهدنبال چنین اقداماتی رخ دهد، آگاه نیستند: فاجعهای که ممکن است سالها ادامه یابد و حتی به نابودی کامل لبنان بهعنوان یک کشور بینجامد، و صدها هزار لبنانی از تمام سنین را به کام مرگ بفرستد – مشابه نسلکشی در نوار غزه.
در میان این هیاهوی طائفهگرایانه، اظهارات نماینده مجلس، غیاث یزبک از فراکسیون لبنان، نیز جلب توجه میکند. او گفته: «شیخ نعیم قاسم با حرف با اسرائیل میجنگد ولی با عمل، لبنان را نابود میکند» و مدعی شده که «جنگ اخیر حزبالله را از کار انداخته و از میدان خارج کرده است».
شاید بد نباشد به آقای یزبک یادآوری کنیم که حزبالله نه با حرف، بلکه با موشک، گلوله و خون شهدا با رژیم اسرائیل جنگیده و دو بار آن را شکست داده است: نخست در سال ۲۰۰۰ و سپس در جنگ معجزهآسای ژوئیه ۲۰۰۶، که در هر دو مورد ارتش رژیم صهیونیستی را مجبور به عقبنشینی تحقیرآمیز کرد. در هر دو جنگ، ارتش لبنان تنها نظارهگر بود و حتی یک گلوله هم شلیک نکرد. تخریب لبنان را نه حزبالله، بلکه هواپیماهای اسرائیلی و با پشتیبانی آمریکا انجام دادند.
حزبالله قویتر از همیشه بازگشته است
در پایان باید گفت: حزبالله نه از میدان خارج شده، نه پایان یافته. بلکه شاید حملات اخیر، برعکس، موجب تقویت و احیای آن شده باشد. این حملات، حزبالله را واداشت تا همه درسهای بحران را مرور کند، تمام ضعفها و توطئهها را پشتسر بگذارد، ساختار درونیاش را بازسازی کند، و از همه مهمتر، پایگاه مردمیاش را تقویت کند. این پایگاه، که همواره زایشگر قهرمانان بوده، اکنون مستحکمتر از همیشه است و در کنار حزبالله ایستاده است.