کد خبر:۲۰۸۱۳۴
درسي از مردان برگزيده تاريخ-26

چرا امام صادق (ع) «محمد بن نعمان الاحوال» را عزيزترين فرد در نزد خود خواند؟ دليرترين و پرسروصداترين شخصيت علمي در عرصه‏ هاى عقلى و استدلالى كيست؟

از امام ششم نقل شده كه فرمودند: «الاحول، چه در حيات و چه در ممات، عزيزترين فرد در نزد من است.»
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»- راحيل طهوري؛ مرور زندگی یاران اهل بیت این فرصت را در اختیار ما قرار می دهد تا لحظاتی در چگونگی عملکرد آنها در زمان حضور ائمه تأمل کنیم و با تأسی از ایشان خود را به یاران حقیقی حضرت حجت در زمان غیبت ایشان نزدیک کنیم. می‌توان گفت هر انسانی از میان استعدادهایی که خدا در اختیار او نهاده، می‌تواند برخی استعدادها را به خوبی در وجود خود پرورش داده و به این صورت بهترین قدردانی را از خداوند داشته باشد.

اما علاوه بر پرورش استعدادها، قدردانی انسان‌ها از خداوند زمانی کامل می شود که از این استعدادهای پرورش یافته در راه حق و حقیقت بهره‌برداری کند. برخی افراد که استعداد بسیار بالایی در زمینه علوم کلامی داشته اند از این ودیعه الهی در راه اثبات و دفاع از ائمه اطهار بهره جسته اند  و این است شکر نعمت حقیقی!

ابوجعفر محمد بن نعمان الاحول

ابوجعفرمحمدبن‌نعمان‌الاحول یکی از اين افراد بوده است. او شخصيت بارزى در ميان متكلمين كوفه بود كه مسأله امامت را با ديگر مسائل كلامى به هم پيوست.

اطرافيان او را «اصحاب ملل و نحل النعمانيه» مى‏نامند. او به خاطر برترى و فضيلتى كه در مناظره‏ها و آگاهى كه در مسائل كلامى داشت، و نيز جواب‏هاى گوشه‏دار و طعن‏آميزش در جرّ و بحث‏ها با مخالفين، در ميان همه پيروان امام ششم ممتاز گرديد. الاحول آن چنان در محبت خاندان امامت و ولایت پیش رفته که ذره ای اهانت به ائمه را نمی پذیرد. او آن چنان در پذیرش حقانیت ائمه راسخ و استوار است که معاندان و کسانی را که جایگاه ائمه اطهار و حقانیت آنها را نپذیرفته اند به باد تمسخر می‌گیرد.

الاحول از برجسته‏ترين ياران‏ امام‏ صادق‏ (ع)

الاحول از شيعيان فوق‌العاده متعهّد بود كه ابتدا از فداكارترين پيروان امام باقر (ع) به شمار مى‏رفت و از حقوق آن حضرت در برابر زيد دفاع مى‏كرد و پس از آن امام به جرگه هواداران سرسخت و پرحرارت امام صادق (ع) و سرانجام امام موسى الكاظم (ع) درآمد. شايد بخش بيشتر فعّاليّت‏هاى فكرى او در پيشبرد اهداف تشيّع در دوره امام ششم باشد. او از برجسته‏ترين ياران‏ امام‏ صادق‏ (ع) به حساب مى‏آمد و از كسانى بود كه پس از آن امام، امامت موسى كاظم (ع) را بدون ترديد پذيرفت.
 
تحقير ابوحنيفه

گزارش‏هاى فراوانى وجود دارد كه وى جرّ‌و‌بحث‏هاى تندى با ابوحنيفه داشته است و او را به خاطر مرجئه بودن تحقير مى‏كرد و از او نفرت داشته است. ابو حنيفه، نيز با تمسخر و توهين نسبت به او رفتار مى‏كرد.

تشیع در حب و بغض به صورت توأمان، خلاصه می‌گردد. هر که این دو مضمون را دریابد مغز و جان شیعه را درک کرده است. شاید رمز کار الاحول در همین باشد. او در اعتقاد به حقانیت ائمه لحظه‌ای تردید ندارد، اما آیا این به تنهایی کفایت می‌کند؟ مسلما خیر؛ زیرا حب و بغض لازم  و ملزوم یکدیگرند.

الاحول رمز یاری تام و تمام اهل بیت را دریافته بود و با داشتن چنین  بصیرتی لحظه ای از به سخره گرفتن معاندان و منکران حقانیت ائمه دست بر نمی‌داشت.

دليرترين و پرسروصداترين شخص در ايمان و اعتقاد به امامان

الاحول را دليرترين و پرسروصداترين شخص در ايمان و اعتقاد به حقوق امامان برحق، در زمينه‏هاى عقلى و استدلالى توصيف مى‏كنند و او به عنوان حامى فدايى امامان بر حق، از اين عقيده دينى كه خداوند اطاعت كامل امامان را واجب كرده است، دفاع مى‏كرد. امامانى كه حامل علوم ربانى براى هدايت و ارشاد مردمند.

گفته مى‏شود كه او نويسنده‏اى توانا و پركار بوده است و نويسندگان عناوين بعضى از آثار او را ذكر مى‏كنند. آثار او شامل «كتاب الامامه»،«كتاب الرد على المعتزله فى امامه المفضول» و چند رساله ديگر است كه احتمالا از ماهيّتى جدلى و بحث‏انگيز برخوردار است. از عناوين كتبى كه بدو نسبت مى‏دهند اين مسأله به ذهن خطور مى‏كند كه امامت يكى از مباحث عمده محل بحث ميان متفكّرين شيعى و معتزلى زمان بوده است.

«الاحول، چه در حيات و چه در ممات، عزيزترين فرد در نزد من است.»

كشىّ مناظرات بحث‏انگيزى را كه او به طرفدارى از حقانيت امامت امام صادق (ع) برگزار كرده است ثبت مى‏كند و از امام ششم نقل مى‏كند كه درباره‏اش فرموده‏اند: «الاحول، چه در حيات و چه در ممات، عزيزترين فرد در نزد من است.» (1)

الاحول چه کرده است که این چنین برای امام صادق عزیز شده؟ اگر ما بتوانیم این چنین خود را در پیشگاه صاحب الزمان عزیز کنیم همین در دنیا و آخرت ما را کفایت می کند. دست‌یابی به چنین جایگاهی در محضر امام معصوم کار بسیار دشواری است که هر کسی به این مرتبه و درجه نمی رسد.

عزت روزافزون و عزیز شدن در پیشگاه خداوند

در بسیاری از دعاها و ادعیه، یکی از درخواست‌های ائمه اطهار عزت روزافزون و عزیز شدن در پیشگاه خداوند بوده است. برای مثال امام علی(ع) این چنین دعا می‌کنند که «خدایا ! عزيز گردان مرا به نگاه داشتن‏ قرآن تو و نيكوگردان دين مرا و دنياى مرا و آخرت مرا و اهل مرا و فرزندان مرا.»(2)

توئى تواناى بسيار قدرتمند! اى عزيز! بسيار عزيز! اى كسى كه خوانده مى‏شوى از هر درّه و بيابان بى‏پايان به زبان‌هاى مختلف و لهجه‏هاى متفاوت و براى حاجت‌هاى پياپى باز نمى‏دارد ترا مشغول شدن به چيزى از متوجّه شدن به چيزى ديگر . (3)

جميع انحاءعزّت به خداوند اختصاص دارد

 در حالی که ائمه در دعاهای خود عزت را از خداوند در خواست می‌کنند. منافقان در آیه 139 سوره نساء این چنین توصیف شده‌اند : «الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا»؛ آنها كافران را به جاى مؤمنان دوست خود انتخاب مى‏كنند، آيا راستى مى‏خواهند آبرو و حيثيتى از طريق اين دوستى براى خود كسب كنند؟! درحالى كه تمام عزتها مخصوص خداست. ﴿١٣٩ نساء﴾
 
زيرا عزت همواره از «علم» و «قدرت» سرچشمه مى‏گيرد و اينها كه قدرت و علمشان ناچيز است، كارى از دستشان ساخته نيست كه بتوانند منشأ عزتى باشند. اين آيه به همه مسلمانان هشدار مى‏دهد كه عزت خود را در همه شؤون زندگى اعم از شؤون اقتصادى و فرهنگى و سياسى و مانند آن، در دوستى با دشمنان اسلام نجويند، زيرا هر روز كه منافع آنها اقتضا كند فورا صميمى‌ترين متحدان خود را رها كرده و به سراغ كار خويش مى‏روند كه گويى هرگز با هم آشنايى نداشتند، چنانكه تاريخ معاصر شاهد بسيار گوياى اين واقعيت است! (4)

عزت و ذلت انسان به دست خداوند

برای درک این که انسان چگونه می تواند در پیشگاه خداوند عزیز شود؛ درک و کمک گرفتن از دو آیه زیر ضروری است.

«و َتُعِزّ ُمَن ْتَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ» ؛ و هر كه را بخواهد عزيز و هر كه را بخواهد ذليل مي‌كند. (آل عمران آيه 36)
«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِ هِوَ لِلْمُؤْمِنِينَ»؛ وعزت از آن خدا و از آن پيامبر او و از آن مؤمنان است. (آيه 8منافقين)

در واقع قرآن سیر بسیار دقیقی را برای مسلمانان ترسیم می‌کند و می‌گوید: ای مسلمانان! تمام عزت به دست خداوند است. عزت او غير متناهي است و تمام مخلوقات در جنب قدرتش ذليل و خوار هستند. خداوند هر كه را بخواهد عزيز و هر كه را بخواهد ذليل مي‌كند و منافقان به خاطر این که عزت را از سر منشاء آن طلب نمی‌کنند مورد سرزنش واقع می‌شوند. (5)

عزت تنها از آن سه گروه است: خدا، پیامبر و مؤمنان

خداوند در قرآن متذکر می‌شود که عزت تنها از آن سه گروه است: خدا و پیامبر و مؤمنان، و با بیان این نکته به مسلمانان گوشزد می‌کند که تنها کسانی که لیاقت دارند در دنیا و آخرت عزیز باشند؛ دو دسته اند: پیامبر و مؤمنان.
 
در این میان تنها پیامبر و معصومین علیهم السلام به واسطه وسعت و ظرفیت وجودی خود قادر به دریافت مستقیم فیض از جانب خداوند هستند. پس سایر افراد باید چه کنند؟ مؤمنان باید با توسل به ائمه، خود را به سر منشا عزت برسانند؛ زیرا در غیر این صورت نمی‌توانند به جایگاه افراد با عزت در عالم دست بیابند.

اگر می خواهید در پیشگاه خداوند عزیز شوید! خود را در نزد ما خاندان عصمت و کرامت عزیز کنید

در واقع کسانی که به دنبال عزیز شدن هستند، اما آن را از مجرایی غیر از مجرای وجود ائمه اطهار جست و جو می‌کنند ؛ قطعا به بیراهه رفته‌اند. الاحول را می توان در زمره کسانی قرار داد که عزت را از سرچشمه دریافت کرد و برای عزیز شدن در پیش گاه خداوند ائمه را واسطه قرار داد.

وقتی امام صادق در وصف او مي‌فرمايد که او عزیزترین فرد در نزد من است. به ما تأکید می کنند اگر می خواهید در پیشگاه خداوند عزیز شوید! خود را در نزد ما خاندان عصمت و کرامت عزیز کنید.

پی نوشت‌ها:

1.تشيع در مسير تاريخ/ آئين امامت/ صفحه355
2.مهج الدعوات/ ترجمه طبسى/ صفحه229
3.مهج الدعوات/ ترجمه طبسى/ صفحه 172
4. برگزیده تفسیر نمونه/ جلد 1/ صفحه465
5.أطيب البيان في تفسيرالقرآن/جلد‏4/صفحه 241
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار