پس از رحلت آمنه سرپرستی و حضانت پیامبر (ص) با زنی بود که رسول خدا درباره او میفرمود؛ «... امّی بعد امّی»؛ بعد از مادرم، مادر من است ...
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»- راحيل طهوري؛ ما در سلسله مباحث یاران اهل بیت به دنبال برررسی زندگی یاران معصومین علیهم السلام هستیم تا با قرار دادن آنها در مقابل دیدگان خود، چشم اندازی غیر از آنها را برای خود متصور نباشیم.
در بررسی زندگی یاران اهل بیت شاید موضوع مرد یا زن بودن اين يار تفاوت چندانی نداشته باشد؛ زیرا آنچه ما به دنبال آن هستیم با ورود فاکتور جنسیت، دچار خدشه نمیشود.
در واقع اخلاق یک امر جهان شمول است و مرد و زن نمیشناسد. تمامی صفاتی که ما در زندگی یاران اهل بیت بررسی کرده و میکنیم در تمام نقاط دنیا و در درون فطرت تمامی انسانها قرار دارد که برخی آن را به والاترین حد آن رسانیده اند و برخی در نازل ترین مراتب آن به سر می برند.
هرچند که شاید بتوان گفت مردان و زنان با قرار دادن افراد هم جنس به عنوان الگو؛ احساس نزدیکی بیشتر و در نتیجه همگرایی بیشتر، بالتبع عملکرد بهتری خواهند داشت.
در واقع اسلام برای مرد و زن وظایف و مسئولیت هايی را در نظر گرفته است که مسلما اگر مردان یک الگوی مرد را برای خود برگزینند؛ نحوه عملکرد این الگو در زمینه هایی که همه مردان با آن مواجه هستند؛ راهنمای بسیار مناسب تری خواهد بود.
برای مثال زمانی که مردان امام علی (ع) را به عنوان الگوی خود انتخاب کنند. عملکرد حضرت در طول زندگی مبارک شان و در مسائل مختلف با وظایف و مسئولیت هایی که یک مرد در زندگی دارد تناسب بسیار بیشتری دارد.
متقابلا اگر زنان نیز حضرت زهرا را به عنوان برترین الگوی عالم و گوهر کون و مکان در افق دید خود داشته باشند شاید به جایگاه فردی مانند ام ایمن برسند. در این نوشتار سعی در ارائه نکات برجسته و شاخص زندگی ام ایمن یکی از یاران اهل بیت داریم.
شیخ محلاتی میگوید: «ام ایمن در میان زنان بی مانند و نشان و در شمار اعاظم نسوان اهل اسلام و ایمان است». (1) امایمن چه کرده و چگونه زندگی کرده که به چنین مقامی رسیده است؟
ام ایمن
بركة دختر ثعلبه مشهور به ام ايمن، از مهاجران نخستين به حبشه و سپس به مدينه، عضو تيم پرستارى و خدمات پشت جبهه در نبرد احد، حنين و خيبر، يار و ياور پيامبر و اهل بيت، كه پس از شهادت فاطمه (ع) مدينه را براى هميشه ترك كرد و به مكه رفت، در دوره عثمان دار فاني را وداع گفت. (2)
امایمن بعد از مادرم، مادر من است
پس از رحلت آمنه سرپرستی و حضانت پیامبر (ص) با ام ایمن بود و رسول خدا میفرمود: «ام ایمن امّی بعد امّی»؛ ام ایمن بعد از مادرم، مادر من است. او در اوایل دعوت پیامبر اسلام آورد و در هر شدت و محنتی همراه ایشان بود.
هر که مایل است با زنی از اهل بهشت ازدواج کند با ام ایمن ازدواج کند
ام ایمن در غزوه احد شرکت داشت و به لشکریان آب می داد و زخمی ها را مداوا میکرد و در غزوه خیبر نیز با رسول خدا بود و با محبت فراوانی که به ایشان داشت، پیوسته به خدمت آن حضرت شرفیاب می شد. رسول خدا در وصف او فرمودند: «هر که مایل است با زنی از اهل بهشت ازدواج کند با ام ایمن ازدواج کند».
برای قطع شدن وحی گریه میکنم
هنگامی که پیغمبر رحلت نمود امایمن گریه میکرد، از وی سوأل شد، چرا گریه می کنی؟ گفت: «آری به خدا قسم میدانستم که رسول خدا خواهد مرد؛ لیکن برای قطع شدن وحی گریه میکنم».
ام ایمن بازمانده خاندان من است
پیامبر (ص) ام ایمن را مادر خطاب میکرد و هرگاه به او نظر میکرد، میفرمود: «این بازمانده خاندان من است». از دیگر خصوصیات ام ایمن شرکت در شب زفاف حضرت زهرا و سرپرستی اطفال ایشان است و از مقام کریم او این که هنگام رحلت و غسل آن حضرت حضور داشت. امام صادق علیه السلام فرمود: «هنگامی که وفات فاطمه نزدیک شد ، به دنبال ام ایمن فرستاد ؛ زیرا او نزد آن حضرت از همه زنان موثقتر بود».
نقل شده است که ام ایمن در خواب دید که عضوی از وجود رسول الله(ص) در خانه او افتاده است، پس از آن پیوسته گریه میکرد. پیامبر سبب گریه اش را پرسید، ام ايمن خوابش را بیان کرد حضرت فرمودند: «ای ام ایمن تعبیرش این است که فاطمه حسین را به دنیا می آورد و تو او را تربیت خواهی کرد و شیر خواهی داد و بدین ترتیب عضوی از اعضای من در خانه توست».
ام ایمن اهل بهشت و از شهادت دهندگان فدک
در ماجرای غصب فدک توسط ابوبکر فاطمه(س) نزد ابوبکر رفت و گفت: «رسول الله فدک را به من داد». ابوبکر گفت : «آیا شاهدی داری؟» علی (ع) بر این گفته شهادت داد. سپس ام ایمن آمد و به عمر و ابوبکرگفت: «آیا شما شهادت نمیدهید که من اهل بهشت هستم؟» گفتند: بله. ام ایمن گفت: «من شهادت میدهم که پیامبر فدک را به او عطا فرمود».(3)
دفاع امّ ايمن و بريده اسلمى از امير المؤمنين (ع)
در ماجرای بیعت گرفتن از امام علی علیه السلام و بردن ایشان به مسجد ام ايمن آمد و گفت: «اى ابو بكر، چه زود حسد و نفاق خود را ظاهر ساختيد»! عمر دستور داد تا او را از مسجد بيرون كردند و گفت: «ما را با زنان چه كار است»؟! بريده اسلمى برخاست و گفت: «اى عمر، آيا بر برادر پيامبر و پدر فرزندانش حمله مىكنى؟ تو در ميان قريش همان كسى هستى كه تو را آن طور كه بايد مىشناسيم! آيا شما دو نفر همان كسانى نيستيد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به شما فرمود: نزد على برويد و بعنوان امير المؤمنين بر او سلام كنيد؟ شما هم گفتيد: آيا از امر خدا و امر رسولش است؟ فرمود: آرى.»
ابو بكر گفت: «چنين بود ولى پيامبر بعد از آن فرمود: براى اهل بيت من نبوّت و خلافت جمع نمىشود!» بريده گفت: «به خدا قسم پيامبر اين را نگفته است. به خدا قسم در شهرى كه تو در آن امير باشى سكونت نمىكنم». عمر دستور داد تا او را هم زدند و بيرون كردند!(4)
خداوندا مرا تشنه می خواهی، با این که خادمه دختر پیغمبر تو هستم؟
محدثان از فریقین نقل کرده اند که چون فاطمه جهان را وداع گفت، ام ایمن نتوانست جای خالی آن حضرت را ببیند. بنابراین از مدینه بیرون رفت در حالی که روزه بود و در آن هوای گرم عطش بر او مستولی شد، آن گاه نگاهی به آسمان کرد و گفت: «خداوندا مرا تشنه میخواهی، با این که خادمه دختر پیغمبر تو هستم؟» در این هنگام دلوی از آسمان نازل شد و ام ایمن سیراب گردید.
ام ایمن چنگ زننده به ریسمان الهی
نکته بارزی که در تمام زندگی ام ایمن به چشم میخورد این است که او در شناخت امام عادل هیچگاه دچار گمراهی و اشتباه نشد. او از آن سنخ کسانی نبود که بعد از پیامبر مسیر ولایت و امامت را گم کردند و در گمراهی خود غوطه ور شدند. در واقع ام ایمن با پذیرش اسلام به ریسمان الهی چنگ زد و هیچگاه از آن دست نکشید.
تمسک به ریسمان الهی در موقعیتی، اسلام آوردن و پذیرش نبوت پیامبر بود و در دوره بعد دفاع از حریم ولایت امام علی و شهادت دادن در مورد فدک بود. مسلما ام ایمن را میتوان از جمله افرادی قلمداد کرد كه نور ولایت امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) تمام وجود او را جلا بخشیده است.
ام ایمن به قدري محبت حضرت زهرا را در دل داشته که بعد از شهادت حضرت تحمل نبود ایشان را نداشته است و این است شیعه واقعی بودن!
مسلمان نيست كسى كه به پيامبرى محمد(ص) اعتراف كند ولى اعتراف نكند كه على (ع) جانشين آن حضرت و بهترين فرد امّت است
در تفسیر آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ»؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همگى به اطاعت [خدا] درآييد و گامهاى شيطان را دنبال مكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است. (208بقره) آمده است که امام محمد باقر (ع)فرمودند: «فِي السِّلْمِ يعنى در ولايت ما» و امام جعفر صادق (ع) فرمودند: «كه منظور ولايت على عليه السّلام است».
از امام باقر و امام صادق (ع) هر دو روايت شده كه منظور معرفت و شناسائى ماست و نيز از حضرت صادق (ع) روايت شده كه «خُطُواتِ الشَّيْطانِ گامهاى اهريمن، وابستگى به اوّلى و دوّمى است». (5)
از آنها نباشيد كه بعضى از احكام را پذيرفته و به كار بسته و پارهاى از آن را رها كردند
و در تفسير امام (ع) در تفسير «فِي السِّلْمِ» ميفرمايد: «يعنى در مسالمت و سازش بسوى دين اسلام»، و در تفسير «كَافَّةً» ميفرمايد: «به طور دستجمعى داخل در اسلام شويد و در تمام احكام آن وارد شويد و همه آنها را بپذيريد و بدانها عمل كنيد و از آنها نباشيد كه بعضى از احكام را پذيرفته و به كار بسته و پارهاى از آن را رها كردند». (6)
داخل شدن در ولايت حضرت مثل داخل شدن در قبول نبوّت پيامبر خدا
و حضرت ادامه ميدهند: «و يكى از آن احكام داخل شدن در پذيرش ولايت حضرت على (ع) است كه مثل داخل شدن در قبول نبوّت پيامبر خدا (ص) است؛ زيرا مسلمان نيست كسى كه بگويد محمّد (ص) پيامبر خداست و به پيامبرى آن حضرت اعتراف كند ولى اعتراف نكند كه على عليه السّلام جانشين آن حضرت و بهترين فرد امّت است». (7)
على برتر است يا فرشتههاى مقرب خدا؟
منافقان به پيغمبر گفتند: «يا رسول اللَّه به ما بگو على برتر است يا فرشتههاى مقرب خدا؟» حضرت فرمود: «آيا شرفى براى فرشتهها هست جز به دوستى محمّد و على و پذيرش ولايت آنها، راستش كسى از دوستان على نباشد كه دلش را از پليدى غشّ و دغل و نجاست گناهان پاك كند جز اينكه پاكتر و برتر از فرشتهها است». (8)
در پایان کلام میتوان این چنین گفت که ام ایمن یک مسلمان حقیقی بود؛ زیرا به ولایت معصومین اعتقاد راسخ داشت و برای دفاع از ایشان در مقابل غاصبين خلافت ایستادگی کرد. ام ایمن کسی است که مقامش از فرشته ها برتر و والاتر است. ام ایمن را می توان مصداق بارزی از کلام امام صادق (ع) دانست که فرمودند: «اينها دستورات دين براى كسى است كه بخواهد بدان چنگ بزند و خداوند هدايت او را خواسته باشد، مهرورزى نسبت به دوستان خدا و پذيرش ولايت آنان و بيزارى دشمنانشان واجب است.
و همچنين بيزارى از كسانى كه به آل محمّد (ع) ستم نموده و پرده حرمت آنها را دريده و فدك را از حضرت زهرا (س) ربوده و او را از ميراثش بازداشته و حقوق او و همسرش را غصب كردند و به سوزاندن خانهاش همّت گماشتند و ستم را تأسيس كرده و سنّت پيامبر خدا (ص) را دگرگون ساختند، واجب است و بيزارى از پيمانشكنان، بىدادگران و خارجشوندگان از دين واجب است.
و بيزارى از بتها، قمارها، و از همه پيشوايان گمراهى و رهبران ستم، از اول تا آخرشان واجب است و بيزارى از بدبختترين پيشينيان و پسينيان، برادر پىكننده ناقه ثمود يعنى كشنده امير مؤمنان (ع) واجب است و بيزارى از همه كشندگان اهل بيت (ع) واجب است».(9)
پی نوشت ها:
1. اعیان الشیعه/ صفحه 555
2. تهذيب الكمال/ صفحه 136
3. طبقات الکبری/ صفحه248
4. أسرار آل محمد عليهم السلام/ ترجمه كتاب سليم/ صفحه 236
5. تفسير عياشى/ جلد 1/ صفحه 102
6. تفسير امام/ صفحه 264
7. شيعه در پيشگاه قرآن و اهل بيت عليهم السلام/ ترجمه جلد 65 بحار الأنوار/ صفحه 313
8. آسمان و جهان/ ترجمه كتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد 54/ جلد4/ صفحه 273
9. الخصال/ ترجمه جعفرى/ جلد2/ صفحه427