گروه دین و اندیشه «خبرگزای دانشجو»؛ عمار بن یاسر ثمره یک خانواده مجاهد و اسلامی در صدر اسلام است. خانواده عمار را میتوان جزو سبقت گیرندگان در ایمان آوردن به رسول الله دانست. سبقت آل عمار در اسلامآوری تا بدان جاست که اولین زن شهید در اسلام «سمیه» مادر عمار بود که ابوجهل با تیری که به قلب وى زد، او را از پا درآورد و به شهادت رساند.
در ایام طاقت فرسای قبل از هجرت پیامبر (ص)، خانواده عمار در شهر مکه مورد آزار و اذیت مشرکان بودند و این بدان سبب بود که ایشان به خداوند یکتا ایمان آورده بودند و حاضر به بازگشت به تفکرات مشرکانه و جاهلی اشراف قریش نبودند.
روزی حضرت رسول (ص) به عمار و خانوادهاش فرمودند: «اى آل عمار، صبر کنید. شما را در مقابل این عذاب به بهشت پروردگار مژده میدهم.»
عمار؛ معیار تشخیص سپاه اسلام از لشکر کفر
توصیفاتی که پیامبر(ص) و امام علی (ع) از شخصیت و منش عمار کردهاند، نشان از عمق ایمان وی دارد؛ چنانچه امام علی (ع) میفرماید: «عمار مردى بود که ایمان با گوشت و خون و موى و پوست او آمیخته بود، هر جایی که بود و به هر جایى که مىرفت ایمانش را به همراه داشت، بنابراین آتش جهنم را نرسد که به او آسیبى رساند.»
عمار در جامعه وجهه اجتماعی داشت و مقبولیت بسیار بالایی در دل مردم پیدا کرده بود؛ اعتبار عمار تا بدان جاست که موضعگیریهای وی نسبت به مسائل سیاسی زمانه برای مردم در حکم حجتی بود که آنان را در تشخیص حق از باطل یاری میرساند؛ به عنوان نمونه میتوان به حدیث پیامبر در وصف عمار اشاره کرد که وی را به معیاری برای تشخیص میان سپاه اسلام و لشکر کفر در جنگ صفین مبدل نمود.
پیامبر (ص): عمار را گروهی گردنکش ستمکار مىکشند
بعد از هجرت پیامبر به مدینه که مسلمانان شروع به ساخت مسجد النبی کردند، عمار سنگها را دو به دو مىآورد، پس پیامبر خدا (ص) فرمود: «اى ابا یقظان خود را رنج مده» گفت: اى پیامبر خدا، من دوست دارم که در ساختمان این مسجد به کوشندگى کار کنم، سپس پیامبر دستى به پشت او کشید و آنگاه گفت: «تو از ثوابجویان نرمدلى که آن گروه گردنکش ستمکار تو را مىکشند.»
در هیچ کدام از جنگها ائمه آغازگر و شروع کننده نبودند؛ چرا که امام در هیچ شرایطی به دنبال خشونت و خونریزی نیست و هدایت مردم برای او اهمیت دارد. امام علی (ع) در صفین هم قبل از آغاز جنگ با تمام توان خود سعی در هدایت مردم و نجات آنان داشتند؛ چرا که امام علی (ع) به خوبی میدانست که هر یک نفری که به شمشیر خود و یارانش به هلاکت برساند، قطعاً جایگاه وی در آتش خواهد بود؛ به همین سبب در شروع جنگ و ادامه جنگ بشدت تعلل میکردند تا شاید یاران معاویه دست از او برداشته و به سوی حق بیایند.
پر رنگترین حضور عمار در تاریخ در جنگ صفین ثبت شده است که در آن واقعه تاریخی حساس نه تنها از یاران علی ابن ابی طالب بوده، بلکه فرماندهی کل سواران سپاه علی (ع) با وی بوده است. حضور عمار به عنوان صحابی رسول خدا (ص) در سپاه امام علی (ع) برای مردمان عرب که بین معاویه و علی (ع) حیران شده بودند نشان دهنده حقیقت و اسلام واقعی بود، چنانچه عبدالله پسر عمرو بن عاص به پدرش گفت: اگر به علت خویشاوندی با تو نبود، هرگز در سپاه معاویه شمشیر نمیزدم آیا نشنیدى که پیامبر (ص) به عمار مىفرماید: «آن گروه گردنکش ستمکار تو را مىکشند.»
امیرالمؤمنین در صفین در مقابل کفار قرار نداشت
جنگ صفین عرصه حساسی بود، امیرالمؤمنین در مقابل کفار قرار نداشت؛ چرا که جبهه مقابل امیرالمؤمنین جبههاى بود که نماز و قرآن هم میخواندند و ظواهر در آنها محفوظ بود؛ که این امر صحنه را خیلى دشوار کرده بود.
وقتى علىبنابىطالب با معاویه، با اهل شام، یا با اهل بصره مىجنگد، مقدسمآبها خدمت حضرت آمدند و گفتند: «یا امیرالمؤمنین انّا شککنا فى هذا القتال» (1)! (حضرت) فرمود: شک؟ چه شکى؟! گفتند: آنها برادر مسلمانند؛ ما را بفرست تا برویم مرزدارى کنیم! فرمود: بروید، حاجتى به شما نداریم. واقعاً هم امیرالمؤمنین به امثال این افراد - حالا مىگویند ربیعبنخثیم؛ که من قطعاً نسبت نمىدهم - احتیاجى نداشت. اصحاب عبداللهبنمسعود، با همین خیالات باطل از دور امیرالمؤمنین پراکنده شدند. (2)
بصیرت عمار در تحلیل رویدادهای سیاسی و موضعگیریهای مناسب، نه تنها باعث رستگاری وی شد، بلکه مردم نیز به سبب مراجعه به عمار سوالات و شبهات خود را مرتفع میکردند؛ به طوری که مردى در صفین به عمار میگوید: اى ابا یقظان، آیا پیامبر (ص) نفرموده است که «با مردم (مشرک) بجنگید تا اسلام آرند، پس چون اسلام آوردند خون و مالشان از جانب ما در امان است»؟ عمار گفت: چرا، ولى (اینان) اسلام نیاوردند، بلکه به ظاهر تسلیم شدند و کفر را در دل خود نهان داشتند تا یاورانى بر آن یافتند.
سران عرب حضور عمار را به معاویه هشدار میدهند
سران عرب که قصد منصرف کردن معاویه از جنگ صفین را داشتند، به وی حضور عمار را در سپاه علی (ع) یادآوری کردند و گفتند: «اى معاویه تو را به خدا، آیا راضى و شاد مىشوى که دست تو را بر عمار بن یاسر بگشایند و او را بکشى؟»
عمق نفوذ عمار در قلب مسلمانان
معاویه در پاسخ آنان گفت: چه چیزى مرا از آن بازدارد؟ به خدا سوگند اگر رفیق شما، پسر یاسر را به من واگذارد، او را نه به خاطر قتل عثمان، بلکه به قصاص قتل نائل، غلام عثمان بن عفان مىکشم. سران عرب به او گفتند: به خداى آسمان سوگند که کارى از سر عدالت و انصاف نمىکنى؛ سوگند به خداوندى که جز او خدایى نیست، هرگز دستت به پسر یاسر نخواهد رسید مگر آن که سرها از پیکر مردان فروافتد و پهنه زمین با همه فراخى در جنگى مهلک بر تو تنگ آید.
تخریب ذهن آسانتر از تعمیر ذهن است
در جنگ صفین یکى از کارهاى مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود.؛چون جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونى داشتند؛ همین که امروز به آن جنگ روانى میگویند، این جزو اختراعات جدید نیست و از اول بوده و فقط شیوههایش فرق کرده؛ البته در این جنگ روانى خیلى هم ماهر بودند.
تخریب ذهن آسانتر از تعمیر آن است؛ وقتى به شما چیزى بگویند و سوءظنى نسبت به یک موضوع پیدا کنید، وارد شدن سوءظن به ذهن آسان است، اما پاک کردنش، سخت، لذا آنها شبههافکنى کرده و سوءظن را وارد میکردند که کار آسانى بود، اما این کسى که از این طرف، خودش را موظف دانسته بود که در مقابل این جنگ روانى بایستد و مقاومت کند، جناب عمار یاسر بود که در قضایاى جنگ صفین با اسب از این طرف جبهه به آن طرف جبهه و صفوف خودى میرفت و به هر گروهى که - به تعبیرِ امروز، گردان ها یا تیپهاى جدا جدا از هم - میرسید، در مقابل آنها مىایستاد و مبالغى براى آنها صحبت میکرد؛ حقایقى را براى آنها روشن می کرد و تأثیر میگذاشت. یک جا میدید اختلاف پیدا شده و یک عدهاى دچار تردید شده اند و بگو مگو در میان آنها هست، خودش را بسرعت آنجا میرساند و برایشان حرف میزد، صحبت میکرد، تبیین میکرد و این گرهها را باز میکرد. (3)
خط عمار را خط مستقیم مىگویند
چرا شما عمار را «سلاماللهعلیه» مىگویید، ولى نسبت به یکى دیگر از صحابى - رفیق عمار - که او هم از مکه بوده و در مکه کتک خورده است، «سلاماللهعلیه» نمىگویید؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید، ولى او اشتباه کرد.
ببینید، خط عمار را خط مستقیم مىگویند؛ به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است؛ عمار یاسر را خود ما هم درست نمىشناسیم؛ عمار یاسر، یک حجت قاطعه الهى است؛ من در زندگى امیرالمؤمنین(ع) که نگاه کردم، دیدم هیچکس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنى از صحابه رسولالله، هیچکس نقش عمار یاسر را در طول این مدت نداشت. (4)
توانایی فکری عمار در دفاع از علی (ع) را باید در تاریخ صدر اسلام جستجو کرد؛ زمانی که عمار از محضر پیامبر کسب فیوضات و علوم میکند تا بتواند در تاریکی فتنهها راه حق را بیابد.
وجه امتیاز عمار از دیگر صحابه رسول الله
تاریخ صدر اسلام حضور قدرتمندانه و دلگرم کننده عمار را در جنگهای زمان رسول الله به ثبت رسانیده است. وجه امتیاز عمار از سایر صحابه را میتوان در پرسش و پاسخهای وی از وجود پربرکت رسول الله یافت.
عمار با رویکرد صحیحی که به نقش نبوت در زندگی انسان داشت، موفق شد که از محضر پیامبر کسب هدایت بکند؛ عمار وجود پیامبر را غنیمت و فرصتی بزرگ دانست و از ایشان برای رهایی از سرگردانی و گمراهی حداکثر استفاده را کرد.
پسر یاسر متوجه شده بود که برای عبور از فتنههایی که تاریخ در پیشرو دارد، باید از هم اکنون از پیامبر و علم الهی وی استمداد بطلبد؛ به همین دلیل عمار تنها به جهاد در کنار رسول الله اکتفا نکرد و سعی کرد روح و جان خویش را با علوم پیامبر سیراب کند.
وجود عمار را میتوان از فرزانگان صدر اسلام بر شمرد؛ چرا که وی با کسب معرفت از محضر رسول الله توانست با زبان و قلب و دست خویش به یاری علی (ع)، جانشین پیامبر بشتابد تا آن جا که توفیق پیدا کرد افراد متعددی را به سمت حق و حقیقیت راهنمایی کند و از آتش جهل و نادانی رهایشان سازد. جهد و تلاش عمار برای درک حقیقت از سرچشمه زلال وحی را میتوان یکی از علل مهم رستگاری وی دانست.
عمار پس از رشادتهای بیشمار و تلاش بسیار در روشنگری لشکریان در 9 صفر در جنگ صفین به درجه شهادت نایل آمد.
پینوشت:
1- بحارالانوار، ج 32 ، ص 406
2- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از روحانیون استان لرستان، 30/05/1370
3- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر؛ 05/05/1388
4- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از روحانیون استان لرستان، 30/05/1370