کد خبر:۲۲۳۰۳۳
کنگره «شب‌های شعر انقلاب»-3؛

رفته بودم به چهل سالگی غربت بابا ...

رفته بودم به چهل سالگی غربت بابا/ با همان سوز که می‌گفت: خدایا تو کریمی/ مشهد و عکس پدر، ضامن آهو و دل من/ گریه هم پاک نکرد از دل من گرد یتیمی...

به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از شیراز، متن شعر علیرضا قزوه که در کنگره «شب های شعر انقلاب» با عنوان «چمدان های قدیمی» در تالار حافظ اداره کل ارشاد فارس قرائت شد به شرح زیر است:

 

بعد رفتم به سراغ چمدان های قدیمی

عکس های من و دلتنگی یاران صمیمی

 

روزهایی همه محبوس در انباری خانه

خاطراتی همه زندانی در دفتر سیمی

 

رفته بودم به چهل سالگی غربت بابا

با همان سوز که می گفت: خدایا تو کریمی

 

مشهد و عکس پدر، ضامن آهو و دل من

گریه هم پاک نکرد از دل من گرد یتیمی

 

تازه همسایۀ باران و خیابان شده بودیم

کاشی چاردهم روبروی کوی نسیمی

 

عشق را تجربه می کردم در ساعت انشا

شعر را تجزیه می کردم در دفتر شیمی

 

نام هایی که نه در خاطره ماندند و نه در دل

ساعت جبر شد و غرغر استاد عظیمی

 

اردوی رامسر و گم شدنم در شب مجنون

رقص موسای عرب، خندۀ مسعود کریمی

 

این یکی هست ولی از همۀ شهر بریده

آن یکی را سرطان کشت، سلامی ... نه، سلیمی

 

این یکی عشق هدایت داشت با عشق فرانسه

آن یکی قصه نویسی شد در حدّ حکیمی

 

آن یکی پنجره ای وا کرد از غربت فکّه

این یکی ماند گرفتندش در خانۀ تیمی

 

این یکی باز منم شاعر دلتنگی

یاران این یکی باز منم در چمدان های قدیمی...

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار