به گزارش گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»، محمد جعفر محمد زاده معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز در سمینار "بررسی نقش ارتباطات، رسانه و روابط عمومی در اقتصاد مقاومتی و مقابله با تحریم های اقتصادی " گفت: مدتی است که نظریه اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است. پرداختن به این موضوع به دلایل مختلف امری مهم و ضروری است. از یک طرف دشمنان ملت ایران تلاش دارند تا به در هم ریختگی اقتصاد ایران اقدام کنند و از ناحیه اقتصاد، ضرباتی را به ملت شریفمان وارد کنند و از طرف دیگر مقاومت در اقتصاد نسخه ای کارساز برای عبور از این مرحله است. از سویی دیگر موضوع اقتصاد مقاومتی موضوعی بسیار بدیع و جدید و بکر است و تجربه منتشر شده مکتوبی در مورد آن وجود ندارد و قاعدتاً باید جوانب آن بررسی و مورد توجه قرار گیرد. از منظری دیگر برای جمهوری اسلامی ایران که مصمم است اقتصاد تک محصولی و مبتنی بر درآمد نفت را متحول کرده و به سمت عدم وابستگی به نفت حرکت کند، موضوع اقتصاد مقاومتی یک راهکار و نقشه راه سازنده به شمار می آید.
وی افزود: امروزه جمهوری اسلامی در حوزههای اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصه نظر و کتابهای درسی و چه در عرصه عمل و تجارب بشری مشابه و مابه ازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار ونظریهپردازی و الگوسازی در این عرصههای جدید اقتصادی است. هر کشوری که عَلم استکبارستیزی را برپا کند نیازمند چنین الگوهایی است. یکی از این مفاهیم، «اقتصاد مقاومتی» است.
وی خاطر نشان کرد: اگر تمام دانش انباشته و کتابهای مرسوم اقتصادی دنیا را مطالعه کنیم، نظریه یا تجربهای مدون و مکتوب دربارهی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. در تمام متون و کتابهای اقتصاد، هیچ پیشینهای نظری یا عملی از تحریم بانک مرکزی نخواهیم دید و از آنجا که این امر تاکنون سابقه نداشته، چگونگی واکنش به آن هم امری بدیع است. نتیجه اینکه اقتصاددان انقلاب اسلامی نمیتواند از نظریههای متداول برای حل مشکل و مسأله خود بهره بگیرد. لذاست که جنبش نرمافزاری و الگوی اسلامی ایرانی ادارهی جامعه، شکل بدیعی به خود می یابد.که الهامبخش جمیع ملتهای آزاده خواهد بود.
محمدزاده گفت: تحقق اقتصاد مقاومتی صرفاً با مشارکت مردمی امکان پذیر است. برای بالا بردن مشارکت مردمی باید از هر نوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد. فضایی باید بر کشور و جامعه حاکم شود که همه مردم خودشان را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت کشور حس کنند و بر آن ببالند. باید فضایی به وجود آید که مردم عادی هر فعالیت تولیدی را که خود را در آن توانمند می بینند، انجام دهند. مثلاً اگر فردی در حیاط منزل یا زمین کنار منزل خود می تواند کاشتی انجام دهد خود را مقید و مفید بداند و انجام دهد. اگر فردی می تواند منزل خود را به کارگاهی تولیدی تبدیل کند و در کنار سایر فعالیت های خود به تولیدات دیگری دست بزند، این کار را با علاقه انجام دهد. و اقدام خود را در راستای خودکفائی و خوداتکایی کشور بداند با این رویکرد، کارگاه های تولید خانگی بر پا میشود. مزارع کنار خانه و خانواده سرسبز می شوند. اقتصاد خانواده مقداری استقلال پیدا می کند. وقت اضافی افراد و خانواده ها صرف تولید می گردد. ابتکارات و خلاقیت های فردی و گروهی در تولید و اقتصاد رشد می یابد و فرهنگ عمومی می شود. سرمایه های کوچک و کم حجم در تولید به کار گرفته می شوند. سرزنده بودن و شادابی به سراغ افراد جامعه می آید و تنبلی و خمودگی از جامعه و خانواده ها رخت بر میبندد. واردات به سرعت کاهش می یابد. تنوع محصولات به سرعت افزایش می یابد. ظرفیت های جدیدی به ظرفیت های موجود کشور اضافه می شود. سبک زندگی بسیاری از مردم سبکی جهادی می شود. اقتصاد مردمی شکل بهتری می گیرد و حملات اقتصادی دشمن کماثرتر می گردد.
وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 تاکنون بیش از سی و سه سال سپری شده و در این بین ایالات متحده تنها در حد فاصل پیروزی انقلاب تا 13 آبان 58 (تسخیر لانه جاسوسی) یعنی کمتر از یک سال ایران را تحریم نکرده و پس از آن به انحاء مختلف آمریکا تحریم علیه ایران را گسترش و ادامه دادهاست.با نگاهی مختصر به این واقعیت پی میبریم که دیگر ملت ایران حدود سه دهه است که توسط آمریکا و برخی از همپیمانانش مورد تحریم و محاصره اقتصادی واقع شده است. در مجموع تقویم تحریمهای آمریکا علیه ایران را میتوان در شش دوره کلی تقسیم بندی کرد:
دوره اول دوره اشغال لانه جاسوسی (از 1979 تا 1981) (1357 تا 1359 )
دوره دوم دوران دفاع مقدس (از 1981 تا 1988) (1359 تا 1367 )
دوره سوم دوران پس از دفاع مقدس (از 1989 تا 1992) (1367 تا 1370 )
دوره چهارم دوره کلینتون و اعلام استراتژی مهار دوجانبه (از 1993 تا 2001) (1371 تا 1379)
دوره پنجم پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 (20 شهریور 1379 )
و دوره ششم آغاز قطعنامههای شورای امنیت از سال 2006 تاکنون (1384 )
محمدزاده گفت: واقعبینی یا عقلانیت سیاسی میگوید اگر سیاستی 30 سال ادامه یابد اما نتیجهای حاصل نشود نشان دهنده شکست آن سیاست است، شکستی که ایالات متحده و متحدان غربیاش حاضر به پذیرش آن نیستند. به بیان دیگر، این تحریمها، آرزوی واضعان آن را بر آورده نکرده است.
وی ادامه داد: منظور از اقتصاد مقاومتی ، یک اقتصاد فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته چنانکه مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت به سمت جلو تعریف میشود و با تفکر اقتصاد ریاضتی تفاوتهایی دارد؛ گر چه برخی تفاوتی بین اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی قائل نیستند و یا تصور میکنند که اقتصاد ریاضتی یکی از شاخه های اقتصاد مقاومتی است اما این دو اصطلاح کاملاً متفاوت بوده و ارتباطی به یکدیگر ندارند .
وی اظهار کرد: ریاضت اقتصادی یک طرح یک طرفه است و از ناحیه دولتها به مردم تحمیل میشود هدف اصلی ریاضت اقتصادی کاهش هزینهها است و رفع کسری بودجهی دولت، و به همین دلیل دولتها به کاهش و یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای عمومی دست میزنند. این طرح که به منظور مقابله با کسری بودجه توسط برخی دولتها انجام میشود گاهی اوقات به افزایش میزان مالیات و افزایش دریافت وامها و کمکهای مالی خارجی نیز میانجامد.
محمدزاده گفت: اینکه بر اقتصاد و شرایط بحران زده یک کشور ریاضت و سختی تحمیل شود، در ظاهر کار خوشایندی به نظر نمیرسد، اما ، ممکن است به بازیابی درازمدت اقتصاد کمک کند. در صورتی که اقتصاد مقاومتی، الگوی اقتصادی است که برای یک ملت، حتی در شرایط فشار و تحریم، زمینه رشد و شکوفایی را فراهم می کند. بنابراین اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی دو مفهوم جداگانه و مستقل از هم است که به هیچ عنوان منجر به بروز یکدیگر نخواهند شد.
وی اضافه کرد: اقتصاد مقاومتی ماهیتاً اقتصادی مردمی است. ضروری است که مردم وارد این عرصه شوند تا از ورود رانتخوارها به اقتصاد جلوگیری کنند. اگر ما فضا را برای حضور جوانان مؤمن و خلاّق ایران اسلامی در عرصه اقتصادی فراهم کنیم، قطعاً تحولات مثبتی را در این عرصه شاهد خواهیم بود.
وی خاطر نشان کرد: برای شناخت بسترها و زمینههای تحقق اقتصاد مقاومتی، نخست باید به آسیب شنا سی اقتصاد کشور و موانع و نیازمندیهای تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخت.بنابراین اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزههای فشار و متعاقبا تلاش برای کنترل و بیاثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت، که قطعا باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریتهای عقلایی و مدبرانه پیش شرط و الزام چنین موضوعی است، اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگیها و تأکید روی مزیتهای تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است.
محمدزاده در ادامه گفت: اقتصاد مقاومتی میتواند گفتمان غالبی باشد که در جامعه امروز ما مطرح است و در عصری که بحرانهای اقتصادی بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا را در سراشیبی سقوط قرار داده است و اقتصاد مبتنی بر سرمایهداری لیبرال نیز نتوانسته است پاسخگوی نیازهای اساسی مردم باشد و تولید کالاها به شکل بیمارگونهای به سمت مصرف گرایی محض رفته است که زمینه اتلاف سرمایههای بشری را فراهم آورده است ، این نوع اقتصاد وتوجه به آن از ضروریات جامعه اسلامی است که بتوان از منابع محدود کنونی کشور به نحو مطلوبی استفاده کرد.
وی ادامه داد: در مواجهه با اقتصاد بازار آزاد که تمامی تلاش خود را به تولید هر نوع کالایی اختصاص می دهد و هدف آن کسب سود از حداکثرکالاهاست، اقتصاد مقاومتی یک نوع الگوی اقتصادی است که به استقلال اقتصادی یک کشور توجه دارد.آنچه را در ترویج گفتمان اقتصاد مقاومتی از رسانه ها انتظار می رود؛ به اختصار می توان در محورهای ذیل خلاصه کرد:
الف- رسانه ها می توانند بر نقش محوری محصولات راهبردی در جهت رفاه و آسایش مردم و ایجاد ثبات در قیمتها و جلوگیری از نوسان قیمتها در بازار تأکید کنند.
ب- در حمایت از تولید ملی و جهتدهی به خریدهای مردم و دستگاه های دولتی و حکومتی بهسوی محصولات داخلی اقدامات جدی می توان صورت داد.
ج ـ رسانه می تواند توان نظام اسلامی را در پرداختن به کاهش وابستگی به درآمد نفت و استفاده از مشارکت مردمی در پیشرفت اقتصادی نمایش دهد.
د- رسانه قادر است فرهنگ کار، کارآفرینی و ثروت آفرینی را به شیوه ای هنرمندانه ترویج کند.
ه- رسانه ها می توانند نظام آموزشی کشور را متناسب با اقتصاد مقاومتی مورد نقد و بررسی قرار دهند.
و- در پرداختن به این مسئله ،رویکرد رسانه میبایست ترغیبی بوده و رسانه با استفاده از تکنیکها و رویکردهای اقناعی زمینه حضور تولیدکنندگان و سرمایهگذاران را در تولید محصولات خاص فراهم سازد. هرچند تولید کالاهای دیگر نیز نیازمند همین رویکرد است .
ی- در رسانه ها نباید موضوع اقتصاد به عنوان مسألهای "سیاسی" که صرفاً دغدغه مسئولان نظام است، مطرح شود بلکه مناسب است که این مسأله به مثابه امری حیاتی که البته دغدغه مشترک مردم، جامعه و نظام نیز میباشد، معرفی شود. و البته همه اینها در گرو درک و تحلیل درست اهالی رسانه از موضوع مهم همبستگی ملی و ترجیح امنیت ملی به منافع زودگذر جریانی در مبارزات سیاسی است که مطمئناً اهلی فهیم و فرهیخته رسانه با همدلی به راهکارهای مطمئن برای این موضوع نایل خواهند شد. پیروز و سربلند باشید