به گزارش خبرنگار باشگاه دانشجویان «خبرگزاری دانشجو» از شهرکرد، بسم رب الشهدا، جمله ای است که بارها و بارها شنیده ایم و وقتی به کلمه آخر آن می رسیم به یاد جوانانی می افتیم که با هزاران آرزو و امید رفتند تا عزیزانشان آسوده خاطر بمانند. رفتند و اثری بزرگ از خود به یادگار گذاشتند که تا ابد در ذهن ها و دل ها باقی بماند.
اما در این میان کسانی هم بودند که هیچ نام و نشانی از خودشان بر جا نگذاشتند و شاید نمی خواستند که اثری از آن ها بر این کره خاکی بماند تا روزی این نام و نشان ابزار کاری شود برای برخی سودجویان، آن روز که به سوی سرزمین دیدار ها رهسپار شدند، تنها آرزویشان همین بود و بس که ما برای این نیامدیم که به نام و نشانی برسیم؛ پس نام و نشان به چه معناست؟! به قول شهید آوینی که می گفت «گمنامی تنها برای شهرت پرست ها دردآور است و گرنه تمامی اجرها در گمنامی است».
شاید آن ها این حقیقت را در وجود خود احساس کرده بودند و شیرینی آن به قدری برایشان لذت بخش بود که سراسر هستی و وجود خود را محو این مساله می دانستند. آن ها بی نام و نشان رفتند و بی نام و نشان بازگشتند و به جای آن کار بزرگ خود را به یادگار گذاشتند، کاری که سالیان سال جاودانه باقی مانده است و نسل های پس از آن هم این کار بزرگ را قدر می دانند.
همان هایی که به اسم شهید گمنام در جای جای میهن عزیزمان، همان سرزمینی که با خون آن ها سرافراز باقی ماند و روز به روز به بلوغ خود نزدیک شد، آرام گرفته اند و جوانان نسل بعد گاه گاهی سری به مزار آن ها میزنند و آنجا را خلوتگاهی برای بیان درد و دل هایشان قرار میدهند. مزار برخی از آن ها را در دانشگاه ها قرار دادهاند تا جوانان نسل امروز بدانند که چه کسانی باعث شده اند تا آن ها امروز با خیال راحت درس بخوانند و با پیشرفت های خود این سرزمین را به قله های سعادت برسانند، همان کاری که آن ها با خون خود و جوانان امروز با فکر و اندیشه خود در راه رسیدن به آن هستند.
در بین دانشگاه های کشور کمتر دانشگاهی را می توان سراغ داشت که از وجود مطهر شهدا بهره مند نباشند و بی شک حضور آن ها باعث برکت به دانشگاه ها شده است. دانشگاه ما هم اسفند ماه 1386 میزبان وجود با برکت پنج شهید گلگون کفن هشت سال جنگ تحمیلی بود که مراسمی با شکوه از مصلی امام خمینی(ره) به طرف دانشگاه شهرکرد برگزار شد و فضای این دانشگاه را به کلی زیر و رو کرد.
اسفند ماه 1386 همزمان با اربعین حسینی فضای دانشگاه عطرآگین شد و مشتاقان زیادی را برای خاکسپاری آن رهسپار وادی علم و اندیشه کرد تا با تشییع این شهدا قدردان تلاش های آنان باشند. شورو شوق این مراسم آنقدر زیاد بود که با فیلم و عکس نمی شد حس و حال آن را منتقل کرد و برهمین اساس سراغ افرادی رفتم که در آن روز و در آن مراسم حضور داشتند و آن روز را از نزدیک دیدند و حس و حالش را از ذره ذرۀ وجودشان درک کردند.
اسماعیل اسدی که در حال حاضر رئیس دانشگاه شهرکرد است، از معدود افرادیست که برای برگزاری هرچه بهتر این مراسم تلاش های فراوانی انجام داد. وقتی از چگونگی حضور شهدا در دانشگاه از وی سؤال پرسیدم، گفت: در آن زمان معتمدی، رئیس دانشگاه شهرکرد با همکاری امامی، مسئول سابق دفتر نهاد مقام معظم رهبری و جمعی از مسئولان دانشگاه ضمن برگزاری جلسه ای تصمیم گرفتند تا برای معنوی سازی فضای دانشگاه و همچنین بردن دانشگاه به سمت و سوی اسلامی شدن، میزبان شهدای گمنام باشند.
با گفتگوهایی که در این رابطه با برخی مسئولان فعلی دانشگاه صورت گرفت به یک نکته اساسی رسیدم و آن اینکه برای حضور شهیدان در دانشگاه مذاکرات فراوانی با بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و همچنین ستاد تفحس شهدای گمنام کشور صورت گرفت تا امروز این دانشگاه میزبان این عزیزان باشد.
بر همین اساس میعادگاه این شهیدان نهم اسفند ماه سال 1386 مصادف با اربعین حسینی تعیین شد تا مشتاقان آن حضرت به حال و هوایی حسینی به تشییع پیکر شهیدانی بیایند تا با جان گذشتگی خود به دیدار معبود شتافتند.
وقتی از فضای دانشگاه در آن روزها از محمدی یکی از مسئولان دفتر نهاد معضم رهبری سؤال پرسیدم، گفت: فضای دانشگاه از زمانی که قرار شد تا شهیدان در دانشگاه به خاک سپرده شوند به سمتی پیش رفت که روز به روز اشتیاق دانشجویان و مسئولان در این امر بیشتر می شد؛ اما معدود افرادی هم بودند که با حضور شهدا در دانشگاه ها مخالفت می کردند که اغلب آن ها جزو تشکل انجمن اسلامی بودند که بعد ها منحل شد، آن ها بر این عقیده بودند که دانشگاه فضای درس و تحصیل است و قبرستان نیست، شهدا را باید در قبرستان ها به خاک بسپارند؛ البته از این نکته نباید گذشت که تشکل ها هم در بحث خاکسپاری شهدا فعالیت داشتند و بسیاری از این کارها را آن ها انجام دادند که از جمله آن می توان به بسیج دانشجویی و کانون قرآن وعترت اشاره کرد.
طبق نظر سنجی که از دانشجویان وقت انجام شده بود، اکثراَ با عقیده بچه های انجمن اسلامی مخالف بودند و حضور شهدا را سعادتی برای خود می دانستند و معتقد بودند که حضور آن ها در دانشگاه ها می تواند باعث ایجاد انگیزه برای دانشجویان شود تا هرچه بهتر در راه آن ها قدم بگذارند.
همه یک صدا و یکپارچه این نکته را بیان می کردند که شهدا مایه افتخار این مملکت و نظام هستند و یاد آنان می تواند سرلوحه ای برای زندگی باشد. وقتی از دانشجویان فعلی دانشگاه در مورد حضور شهدا در دانشگاه سئوال کردم، پاسخ های متفاوتی شنیدم؛ اما یکی از آنان حرف زیبایی زد و اینکه من با دیدن این شهدا و عزم آن ها در راهشان این امید و انگیزه در درونم ایجاد می شود که مگر من چه چیز از آنان کمتر داشتم و اینکه مگر خون من از آنان رنگینتر است؟ پس چرا گوشه ای بنشینم و اهمال گر باشم؛ دانشجو باید بر خیزد و ساکن نباشد همان طور که این شهدا از جا بلند شدند و به مقابله استکبار رفتند.
شهدا مایۀ افتخار این مملکت اند پس چرا ما همانند دیگر کشورها افتخار آفرینانمان را سرمشق خود قرار ندهیم، حضور آن ها در دانشگاه باعث می شود که ما هر روز صبح که به سر کلاس ها می رویم، ببینیم که چه کسانی بودند که باعث شدند ما امروز آزادانه درس بخوانیم. درس بخوانیم تا همانند آنان مایه افتخار این ملت باشیم. حالا آن ها با خونشان این افتخار را ایجاد کردند و امروز ما با علم مان.
حالا حدود پنج سال است که این دانشگاه میزبان شهدا است و عطر و بوی آن را احساس میکند؛ اما فقط مراسم تشییع و خاکسپاری نبود که نشان داد که این دانشجویان و این مردم تا چه اندازه به شهدا دلبسته اند، بلکه از آن روز در اول هر ماه به همت مسئولان و دفتر نهاد مقام معظم رهبری و همچنین هیئت دانشجویی چهارده معصوم دانشگاه شهرکرد مراسم غبار روبی و عطر افشانی مزار آن شهدا برگزار می شود و همچنین طبق گفته اسدی، رئیس دانشگاه شهرکرد هر سال و مصادف با روز خاکسپاری شهدا در دانشگاه مراسم یادبودی برگزار می شود تا یاد و خاطره آن شهیدان در دلها باقی بماند.
پنجمین مراسم یادبود شهیدان امسال هم روز هفتم اسفند ماه با حضور مسئولان و دانشجویان دانشگاه برگزار شد و بعد از عطرافشانی مزار آن بزرگواران، در سالن شهید آوینی این دانشگاه مراسم یادبودی برگزار شد که در آن یکی از راویان مراسم خاکسپاری شهدا در دانشگاه از خاطرات و چگونگی انجام این مراسم به ذکر خاطراتی پرداخت.
و حالا این راه همچنان ادامه دارد و دنبال افرادی می گردد که بخواهند در این راه قدم بردارند و آن را ادامه دهند تا به قله های سعادت برسند. راهی که این شهیدان به ما نشان دادند و خواستند تا ما دنبال راه آنان باشیم و هیچ موقع راه و هدفمان را فراموش نکنیم و از خود بپرسیم که:
راهی کجاییم؟ کجای راهیم؟