بر روی شناسنامه سنگیشان نوشته شده بود «شهید گمنام» و این گمنامی نه تنها باعث بی توجهی به آنان نشده؛ بلکه همه آنان را به نام فرزند روح الله می شناسند...
باشگاه دانشجویان «خبرگزاری دانشجو»؛ در فکرم می گذشت تا حماسه جاوید این گمنام مردان را در ورق های صف کشیده دستم به تصویر بکشم، به سمتشان حرکت کردم و رسیدم به درب دانشگاه آزاد، نیازی به پرسیدن مکان آن ها نبود؛ چرا که همچون نگینی در میان دانشگاه نور افشانی می کردند.
به سراغشان رفتم چه هیبتی سراسر مرقدشان را فرا گرفته بود. در این خیمه شب بازی دنیا طلبان که انسان ها را به کام منفورترین موجود می کشد، این مردان دلیر با انتخاب قطب نمای شهادت به سرور سروران حسین بن علی (ع) پیوستند و برای ما نماد عزت و مردانگی و شرافت را بر جای گذاشتند.
در اوایل روزهای پاییز اتفاق بسیار زیبایی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد افتاد که باعث استقبال مردم شهید پرور و دانشجویان شد. در چهارم آبان سال 1387 پنج شهید گمنام که قلم در توصیف آنان بر روی کاغذ به لرزه می افتد، به خاک سپرده شدند.
این پنج دلاور مرد که برای حفظ ارزش های دینی و ملی خود پا به عرصه خطرهای مخوف گذاشتند، حالا بدون نام و نشان و با قدی نیمه به میهن خویش بازگشتند و به عنوان قطب نمای ایثار و گذشت برای مردم و دانشجویان دانشگاه آزاد شهرکرد مطرح هستند.
با وجود مشکلات اداری و چند مشکل جزئی بالاخره خاک شهرکرد آنان را در آغوش خود گرفت و بر غیرت خود افزود. بسیج دانشجویی علم الهدی، دفتر نهاد رهبری، هیئت سید الشهدا، بسیج کارکنان و همچنین ستاد معراج شهدا که هر کدام، خادمی کردن برای شهدای گمنام را جز افتخارات خود می دانند.
از جمله مشکلاتی که وجود داشت، اعتراض و انتقاد سطحی کانون دانشجویان مستقل آزاداندیش و انجمن اسلامی دانشگاه بود که علت اعتراض خود را این گونه بیان کردند که خاکسپاری شهدا در دانشگاه باعث بی احترامی و همچنین غیرعادی شدن چهره علمی دانشگاه می شود که با تبیین معجزه ظهور شهدا در دانشگاه برای آن ها، این گروه قانع به اشتباه خود شدند و از بانیان و خادمین خاکسپاری این دلیر مردان شدند.
این شهدا در روز چهارم آبان با استقبال شدید مردم استان و دانشجویان دانشگاه همراه شدند. مکانی که برای این شهیدان انتخاب کرده بودند، با یک خیابان کوچک تا مسجد فاصله داشت، گنبد طلایی رنگشان با گنبد فیروزه ای مسجد، آسمان دانشگاه را رنگ آمیزی زیبایی می کرد.
رکاب نگین طلایی رنگشان از زیباترین و ساده ترین معماری سخن می گفت. زمانی که فیلم های آن زمان را دیدم، خیل عظیمی از مردم را نظاره کردم که انگار آدمی مشهور را می خواهند به خاک بسپارند؛ اما این مردم، دلیر مردانی را بدرقه می کردند که نه مشهور بودند و نه نامی از خود دارند و تنها مشخصه آنان لفظ گمنامی است.
این مردان گمنام در دل هایی پر از انتظار مادرانی قرار دارند که حسین وار علی اکبرهایشان را فرستادند و زینب وار با جان و دل سختی های فراق را کشیدند و حالا یعقوب وار منتظر برگشتن آن ها هستند. دلم تاب توان را از دست داد، به راه افتادم تا به مزار آنان بروم شکل به خاک سپردن آنان همانند یک گل بود یک شهید در مرکز و بقیه همانند گلبرگ های گل به دور آن.
بر روی شناسنامه سنگیشان نوشته شده بود شهید گمنام و این گمنامی نه تنها باعث بی توجهی به آنان نشده؛ بلکه همه آنان را به نام فرزند روح ا... می شناسند.
سن های 20،22،24 نشان دهنده این بود که عاشقان واقعی بودند و نه برای شهرت بلکه برای اثبات حقانیت خودشان پا به عرصه شهادت نهادند. مرقد آن ها با یک معماری بسیار جذاب و ساده نمادین شده است.
در مصاحبه ای که با رئیس دانشگاه انجام شد، وی یکی از سیاست های فرهنگی دانشگاه را طراحی و ساخت بهترین بنا برای شهیدان عنوان کرد و اظهار داشت: حضور شهیدان، فضای دانشگاه را نورانی می کند و از زمان دفن این عزیزان ما خاطره های زیادی را داشتیم که دانشجویان با توسل به آنان از بسیاری مشکلاتشان رهایی یافتند.
یکی دیگر از بچه هایی که در دانشگاه فعالیت فرهنگی زیادی داشت گفت: قبل از دفن شهدا یک نیرویی خشک و دلگیر در دانشگاه حاکم بود که با حضور شهدا در دانشگاه این نیرو به یک نشاط و آرامش تبدیل شد و من خودم هرگاه دلتنگ می شوم به زیارت آن ها می روم و از آنان درخاست کمک می کنم.
حضور شهدا در دانشگاه باعث شد تا کسانی که اهمیت و پایبندی زیاد به اعتقادات و باورهای دینی ندارند، کمی محتاتانه عمل کنند و به این فکر واداشته شوند که چگونه از همه این آرزوهای دل فریب دنیا کنده شوند و برای حفظ ارزش های دینی خود با آغوشی باز شهادت را طلب کنند.
مراسمی به عنوان یاد بود و همچنین روز تجدید میثاق با شهیدان هر ساله در روز چهارم آبان ماه بر گزار می شود و دانشجویان در بر گزاری مراسم های دیگر دانشگاه مانند برگذاری ادعه و زیارت، زیارت شهدا را فراموش نمی کنند.