کد خبر:۲۳۱۵۷۴
شعر جدید کاکایی؛

ما گنگ و خواب آلود و سر سنگین و ناقص عقل و نا هشیار

او می گشاید لب به سمت حرف هایی که نمی فهمیم/ ما گنگ و خواب آلود و سر سنگین و ناقص عقل و نا هشیار/ او خشم خود را از غلاف ابروانش می کشد بیرون/ ما بی سران غرق در خونیم، بی آواز و خجلت بار ...
ما گنگ و خواب آلود و سر سنگین و ناقص عقل و نا هشیار

به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، عبدالجبار کاکایی، شاعر خوش قریحۀ کشورمان شعری جدید سروده و با نام «دیدار» در وبلاگ شخصی خود گذاشته است.

 

متن این شعر به شرح ذیل است:

 

می آید از بی سمت و بی سو از ته یک دشت ناهموار

ما بی خبر زندانی دیوار در دیوار در دیوار


بی سمت و بی سو می رسد از ناکجایی که نمی دانیم

ما همچنان سرگرم هم تکرار در تکرار در تکرار


او می نشیند آن طرفتر از تصورهای خاک آلود

ما ایستاده، روبرومان «آفتابی از خدا سرشار»


او می گشاید لب به سمت حرف هایی که نمی فهمیم

ما گنگ و خواب آلود و سر سنگین و ناقص عقل و نا هشیار


او خشم خود را از غلاف ابروانش می کشد بیرون

ما بی سران غرق در خونیم، بی آواز و خجلت بار


از نا کجا او می رسد ، از ناکجایی در کجا ها گم

ما بر زمین افتادگانیم، از بهشت آسمان آوار


ما سالها در انتظار لحظه ی دیدار فرسودیم

اما دریغ از گفتگو با او ، دریغ از لحظه ، از دیدار

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار