گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»- ساجده مقدمی؛ ملت و ناسیونالیسم از جمله پدیده هایی هستند که می دانیم چیستند، اما مشکل آنگاه اغاز می شود که به پرس و جو در چند و چون انها می پردازیم. دنیای امروز را دنیای ملت ها خوانده اند اما کمتر کسی از خود پرسیده است، که ملت چیست؟ آیا ملت ها پدیده هایی همزاد تجددند یا چنان که برخی ادعا می کنند پدیده هایی طبیعی اند که از دیرباز وجود داشته اند؟چه رابطهای میان زبان، قوم، ملیت وجود دارد؟ آیا ملت بنیادی قومی- زبانی دارد یا پدیده ای سیاسی است؟ چه رابطه ای میان ملت و ناسیونالیسم وجود دارد؟ به سخن دیگر آیا ملتها آفریننده ناسیونالیسم اند یا آفریننده آن؟
واژه شناسی
کلمه ناسیونالیسم (Nationalism) از دو کلمه (Nation) به معنی ملت و (ism) به معنی اعتقاد و یا اصول ترکیب شده است. ناسونالیسم که در زبان فارسی به حس استقلال ملی و یا ملت پرستی ترجمه می شود، از لغت (Natiom) گرفته شده است و این کلمه و معادل آن در زبانهای دیگر تا قرون 16 و 17 میلادی در اروپای غربی به معنی« واحد سیاسی مهم» مورد استفاده قرا میگرفت از این تاریخ به بعد کلمه Nation مفهوم ملت را پیدا نمود.
این کلمه قبل از قرن نوزدهم هیچ مفهوم سیاسی نداشت، از قرن نوزدهم به بعد به تدریج این فکر پیدا شد که جمعیت هایی که دارای وحدت زبان و نژاد باشند حق دارند برای خود ادعای آزادی و استقلال سیاسی بنمایند و از نقطه نظر سیاسی آزاد و مستقل زندگی نمایند و از این زمان به بعد اشتقاق Nationalism از کلمه(nation ) به مفهوم «احساسات ملی» و یا «ملت پرستی» گرفته شد و همه جا مورد استقبال قرار گرفت.
مفهوم ناسیونالیسم
ناسیونالیسم که در زبان فارسی به ملی گرایی، یا ملت گرایی و در عربی به« قومیت» ترجمه شده است؛ مکتبی است که در آن به تعلقات ملی و قومی اصالت داده می شود .به این معنی که مردم ساکن در یک سرزمین به جهت پاره ای از تعلقات از قبیل سرزمین و حدود جغرافیایی، قانون، نژاد، زبان، فرهنگ مشترک، خود را ازملل دیگر جدا شمرده و به قوم و ملتی خاص متعلق بدانند و همواره به تامین منافع ملی خویش- حتی اگر مستلزم زیان ملل دیگر باشند- توجه داشته باشند.
ناسیونالیسم را می توان در افزایش عصبیت مردم نسبت به خاک وطن و پرچم، تجلیل از قهرمانان ملی، احترام به سرود ملی، تاکید بر تقدس زبان و نژاد، برگزاری مراسم و اعیاد ملی، افتخار به تاریخ و فرهنگ کشور و ارزش نهادن به رسالت ملت مشاهده نمود.
به همین جهت وقتی احساسات ناسیونالیستی در کشوری تحریک می شود؛ حتما در پی آن مسائلی از قبیل تحقیر ملل دیگر و گزافه گویی در مورد افتخارات ملی آن کشور نیز ظهور می کند و طبیعی است که با اوج گرفتن چنین احساساتی باید منتظر جنگ و تجاوز طلبی هم بود.
ناپلئون نخستین کسی که در اوج اعتلای ناسیونالیسم به نام وطن لشکرکشی کرد
پیش از ظهور ناسیونالیسم، جنگها هرگز به نام وطن صورت نمی گرفت؛ بکه در اکثر موارد حالت برخوردهای قومی و قبیله ای به خود می گرفت و یا جنبه ارضای خودخواهی فرمانروایان و سلاطین را داشت. ناپلئون نخستین کسی بود که در اوج اعتلای ناسیونالیسم به نام وطن لشکرکشی کرد و تجاوزگری خود را تحت لوای «افتخارات ملی» به اجرا در آورد.
گسترش ناسیونالیسم در اروپا علاوه بر ناپلئون، فرمانروایان سایر کشورها را نیز به پیروی از این مکتب سوق داد و بعد از آن بود که جنگ ها از صورت خصومت های قومی و قبیله ای به شکل جنگ های ملی و میهنی سراسر اروپا را فراگرفت.
تاریخچه پیدایش ناسیونالیسم
زمزمه پیدایش ناسیونالیسم از قرن شانزدهم میلادی بلند شد و ابتدا توسط نیکولو – ماکیاولی ایتالیایی و ژان بدن فرانسوی مطرح گردید و در قرن 18 ، دوران رشد خود را طی کرد و در قرن 19 به اوج خود رسید.
ماکیاولی در نوشته های خود، ناسیونالیسم را مورد تجلیل قرار داد و بر لزوم گسترش آن تاکید کرد. او در فصل آخر کتاب خود به نام (شاهزاده) نوشته است، «شخص نیرومندی باید در ایتالیا ظهور کند و کشور ایتالیا را از قید بیگانگان نجات بخشد» ولی طرفداران ماکیاولی از ناسیونالیسم به جایی نرسیدند و ایتالیاییها به ندای او پاسخ ندادند. با این حال باید گفت ماکیاولی مقدمات شیوع ناسیونالیسم را فراهم نمود.
تأثیر انقلاب فرانسه
مفهوم ناسیونالیسم، با شکل فعلی و مرسومش در جهان، از اوایل قرن 19 درآلمان پیدا و مطرح شد و اصولا یکی از تبعات و واکنش هایی است که در برابر انقلاب کبیر فرانسه به وجود آمد. انقلاب کبیر فرانسه ابتدا جنبه یک انقلاب عمومی یا کودتا را نداشت، بلکه یک اعتراض عمومی به اعمال حکومت مطلقه بود و تظاهرکنندگان در ابتدای امر قصد تغییر حکومت را نداشتند و هدفشان این بود که با تظاهرات دسته جمعی، حکومت را وادار نمایند که در سازمان سیاسی و اداری خود تجدید نظر نموده و وضع خود را اصلاح نمایند.
قدرت اراده ملی در انتخاب حکومت
ولی به تدریج که دامنه انقلاب بالا گرفت و عامه مردم با امکانات تازهای مواجه شدند و به این فکر افتادند که هر گاه ملتی از متصدیان سازمان سیاسی اجتماع خود، راضی نباشند، حق دارند آنها را از کار برکنار نموده و سازمان سیاسی خود را به دست افرادی بسپارند که اعمال آنها مورد تایید ملت باشد و بتوانند براساس مصالح عمومی و ملی حکومت نمایند. پس از انقلاب نیز این عقیده یعنی «قدرت اراده ملی در انتخاب حکومت» را ضمن اعلام حقوق بشر به این شرح تأکید نمودند:
حاکمیت اصلی متعلق به ملت است و ملت این حق را به هرکس که بخواهد تفویض میکند و هیچ فردی از افراد مردم نمی توانند قدرتی را بر دیگران اعمال نماید، مگر این که ان قدرت از افراد ملت به او تفویض شده باشد.بنابراین می توان گفت انقلاب فرانسه هدف اساسی خود را در «ناسیونالیسم» خلاصه کرد.
در آلمان، ایتالیا، کشورهای بالکان نیز انقلاب فرانسه سبب گردید که عده ای از رهبران ملی به فکر احیای عظمت و افتخارات تاریخی و فرهنگی خود بیافتند و برای حصول این هدف به تاسیس نهضت های گوناگون دست بزنند. به طور کلی می توان گفت که انقلاب فرانسه باعث بیداری احساسات ملی توده های مردم اروپا گردید و در نیمه اول قرن نوزدهم، موجی از احساسات انقلابی، توده های ملل اروپا را فراگرفت و آنها را برای ایجاد حکومت های ملی و تدوین قوانین اساسی تشویق نمود.
ناسیونالیسم و نهضت های ضد استعماری
قرن نوزدهم عصر درخشش ناسیونالیسم بود. در این قرن ناسیونالیسم در اروپا و آمریکا و در قرن بیستم در آسیا و آفریقا شیوع پیدا کرد. در قرن نوزدهم اروپاییها و آمریکاییها احساس کردند که باید به ملیت خود متکی باشند و برای اعتلای آن بکوشند. در قرن بیستم نیز آسیاییها و آفریقاییها به ناسیونالیسم روی آوردند و در بسط و پیشرفت و ترقی ملت های خود مجاهدت نمودند. از این زمان به بعد ناسیونالیسم بر ملتهای جهان سایه افکند و مناطق مختلف جهان را فراگرفت. احساسات ملت پرستی را تقویت کرد و نهضت های استقلال طلبی و آزادی خواهی را در سرتاسر جهان گسترش داد.
در نیمه دوم قرن بیستم، یعنی پس از جنگ جهانی دوم، اشعه های ناسیونالیسم قاره سیاه آفریقا را روشن و بیدار کرد. در این زمان ملل استعمارزده قاره آفریقا زیر پرچمهای ناسیونالیسم خود متشکل و متحد شدند و بر ضد غاصبان آزادی قیام نمودند و آن قدر مبارزه و ایستادگی کردند که سرانجام به حکومت استعمار در این قاره خاتمه دادند.
منابع:
1. ناسیونالیسم آری، ناسیونالیسم هرگز ،زارع،اصغر ،نشریه علوم انسانی « گزارش » آذر 1390 - شماره 23
2. دیدگاهها: ناسیونالیسم سیاسی، ناسیونالیسم فرهنگی ،نشریه علوم انسانی «گزارش » بهمن 1376 - شماره 84 ،
3. گذشته و حال ایدئولوژی ناسیونالیسم ،گوکسال شاهین - مترجم: قره داغی،مهدی نشریه: علوم انسانی «گزارش » آذر 1390 - شماره 233 ،
4. ناسیونالیسم و نظریه اجتماعی ،ناقد: نصر،مهدی ،نشریه جامعه شناسی و علوم اجتماعی « مطالعات ملی » 1388 - شماره 40 (علمی-پژوهشی)،
5.ملت، ناسیونالیسم، افسانه و واقعیت ،نشریه علوم انسانی «گفتگو » فروردین 1373 - شماره 3،
6. پیشینه و آینده ناسیونالیسم ، آریان فر،کاظم علی ،نشریه اطلاع رسانی و کتابداری « کتاب ماه علوم اجتماعی » اردیبهشت و خرداد و تیر 1385 - شماره 103 و 104 و 105،
7. ناسیونالیسم (آشنایی با مکتب ها و واژه های سیاسی)،نشریه روانشناسی و علوم تربیتی « رشد معلم » مهر 1361 - شماره 1 ،
8. . ناسیونالیسم ،پارسانیا،حمید ،نشریه علوم انسانی « معرفت » تابستان 1377 - شماره 25