به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، قتل زن جوان که سارا نام داشت پنج سال قبل به ماموران خبر داده شد.
رفتگران منطقه مفتح در حال تمیز کردن خیابان بودند که جنازه را دیدند. یکی از رفتگران با پلیس تماس گرفت و گفت، جسد زنی جوان را کنار جوی آب پیدا کرده است. وقتی ماموران به محل رسیدند، جسد زن جوان را که معلوم بود مدتها شکنجه و جراحات شدیدی بر بدنش وارد شده است مشاهده کردند.
مرد میانسالی همزمان با کشف جسد به پلیس خبر داد دختر جوانش به نام سارا گم شده است. این مرد گفت: دخترم با شوهرش زندگی میکرد از آنجایی که آنها با هم اختلاف داشتند من خیلی نگران دخترم میشدم. چند روزی است که از او خبر ندارم و تلفنهایش را جواب نمیدهد. وقتی از سعید، شوهرش سراغ او را گرفتم گفت سارا خانه را ترک کرده اما من فکر میکنم اتفاقی برای دخترم افتاده است.
وقتی ماموران جسدی را که پیدا کرده بودند به پدر سارا نشان دادند، این مرد تایید کرد جنازه متعلق به دخترش است. او گفت: من به دامادم مشکوک هستم. او همیشه سارا را کتک میزد و اذیتش میکرد. من فکر میکنم او راز این قتل را بداند.
ماموران سعید را بازداشت کردند. این مرد بدون هیچ مقاومتی اتهام قتل را قبول کرد و توضیح داد همسرش را 48ساعت شکنجه کرده و همین شکنجهها باعث مرگ او شده است.
سعید گفت: من و سارا مدتها بود که با هم اختلاف داشتیم. هربار که شیشه میکشیدم این اختلاف شدیدتر میشد.
سارا به من میگفت باید ترک کنم اما نمیتوانستم. چند ماه قبل از این حادثه سارا از دادگاه درخواست طلاق کرد ولی من از او خواستم چند ماه تحمل کند و گفتم ترک میکنم و دوباره به زندگی برمیگردم آنقدر اصرار کردم که او قبول کرد اما نتوانستم شیشه را ترک کنم و دعواهای ما شروع شد. دو روز قبل از حادثه بود که سر مسالهای جزیی با هم جروبحث کردیم. به او گفتم دست از سرم بردارد اما او عصبانی بود و بیوقفه حرف میزد. شیشه کشیده بودم نتوانستم خودم را کنترل کنم با کابل ماهواره زنم را کتک زدم. خیلی او را زدم. بیهوش شد و روی زمین افتاد. او را سوار ماشین کردم و به سمت بیمارستان رفتم. جلوی در بیمارستان از ترس اینکه مبادا درباره جای زخمهایش سوال کنند برگشتم. زنم را همانطور که بیهوش بود به خانه برگرداندم و دوباره با کابل حسابی کتکش زدم. نمیدانم چرا آنقدر از دست او عصبانی بودم. همه بدنش خونی شده بود. او را روی صندلی نشاندم و دست و پایش را بستم بعد از خانه بیرون رفتم و شیشه کشیدم. دوباره برگشتم. دو روز گذشته بود. زنم نفس نداشت. ترسیدم. نمیدانستم باید چه کنم اگر او را به بیمارستان میبردم بهجز اینکه بازداشت شوم هیچ اتفاق دیگری نمیافتاد. لباسهایش را عوض کردم و جسد را بیرون بردم. با ماشین خودم جسد را منتقل و بعد آن را در خیابان رها کردم.
پرونده با اعترافات متهم و درخواست اولیایدم مبنی بر قصاص، به دادگاه کیفری استان تهران شعبه 113فرستاده شد. متهم در جلسه محاکمه به قتل اعتراف کرد و گفت: از کاری که کردهام پشیمان هستم. زنم بیگناه بود. من به دلیل اعتیادی که به شیشه داشتم این کار را کردم.
هیات قضات متهم را با توجه به درخواست اولیایدم مجرم دانستند و به قصاص محکوم کردند. پنج سال بعد از حادثه اولیایدم سرانجام راضی به گذشت شدند و اعلام کردند درخواست قصاص خود را پس میگیرند اما اینبار دادستان تهران شکایت کرد و با توجه به فجیع بودن قتل زن جوان برای متهم درخواست مجازات کرد. روز گذشته جلسه رسیدگی به اتهام سعید به لحاظ جنبه عمومی جرم برگزار شد. متهم اینبار نیز ضمن قبول اتهامش گفت: من به شیشه اعتیاد داشتم و نمیدانم چرا وقتی شیشه میکشیدم از خودبیخود میشدم. همسرم بیگناه بود اما یادم نمیآید او را شکنجه کرده باشم.
در این هنگام قاضی گفت: گزارش پزشکیقانونی نشان میدهد 200ضربه سنگین بر بدن مقتول وارد شده که بخش عمدهای از آن زخمها ناشی از سوزانده شدن با سیخ داغ است ضمن اینکه خودت به شکنجه زنت اعتراف کردی چرا حالا مدعی هستی یادت نمیآید. متهم گفت: یادم نمیآید این کار را کرده باشم. فکر میکنم چند روز قبل در خانه پدرش پایش روی سیخ داغ رفته و سوخته بود.
بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه رسیدگی هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.