به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، دومین برنامه از سلسله برنامه های «عصر خاطره با هنر مبارزه» شب گذشته با حضور محمد کاسبی، نادر طالب زاده، پروین سلیحی، همسر شهید لبافی نژاد؛ سعید طایفه نوروز و محمدجواد زمردیان، از آزادگان دوران دفاع مقدس در سازمان هنری – رسانه ای اوج برگزار شد.
در ابتدای این مراسم فیلم «شنا در زمستان» ساخته محمد کاسبی به نمایش درآمد.
همسر شهید لبافی نژاد: «شنا در زمستان» نشان دهنده فقر فرهنگی دوران پهلوی است
در این مراسم پروین سلیحی، همسر شهید لبافی نژاد گفت: در انقلاب ما افراد حاضر بودند جانشان را که عزیزترین دارایی هر انسان است، به خطر بیندازند و این کار را فقط برای بندگی خدا انجام می دادند؛ امیدوارم همه ما توفیق ادامه دادن راه شهیدان را داشته باشیم.
وی درباره چگونگی دستگیری اش توسط نیروهای ساواک افزود: در سال 54 توسط نیروهای ساواک دستگیر شدم؛ چون آن زمان عده ای نتوانسته بودند زیر شکنجه ها دوام آورند، اطلاعات مربوط به من و همسرم را به نیروهای ساواک دادند و آنها از این طریق ما را دستگیر کردند.
همسر شهید لبافی نژاد در همین زمینه ادامه داد: در زمان دستگیری در تبریز زندگی می کردیم؛ شهید لبافی نژاد پزشک درمانگاهی در تبریز بود. در آنجا یک خانه برای زندگی و یک خانه نیز برای کارهای مبارزاتی داشتیم؛ 25 مرداد شهید لبافی نژاد توسط نیروهای ساواک دستگیر شد و من همان شب به همراه پسرم به تهران برگشتم، با این حال ساعت 8 صبح روز بعد توسط نیروهای ساواک دستگیر شدم و من را به کمیته شهربانی که الان به موزه عبرت تبدیل شده، منتقل کردند.
سلیحی با بیان اینکه در زمان دستگیری 18 ساله بودم، اظهار داشت: در آن زمان برای افراد 18 سال دادگاهی جداگانه برگزار می شد، اما با وجود اینکه سن من 18 سال بود، نیروهای ساواک برای حصول اطمینان از سنم، من را تحت معاینات پزشکی قرار دادند و بعد در آن دادگاه محاکمه شدم؛ بار اول به اعدام و دومین بار به دو سال زندان و یک سال انفرادی محکوم شدم.
وی با بیان اینکه بخشی از فیلم «شنا در زمستان» نشان دهنده فقر فرهنگی دوران حکومت ستمشاهی است، افزود: اکثر افرادی که علیه حکومت ستمشاهی مبارزه می کردند، جزو قشر تحصیلکرده جامعه بودند؛ آنها چون از وضعیت جامعه شناخت کافی داشتند بر خود واجب می دانستند که به عنوان یک مسلمان که از مکتب سرخ عاشورا پیروی می کند، زیر بار سلطه حکومت دست نشانده آمریکا نروند.
همسر شهید لبافی نژاد اظهار داشت: عکس هایی که از زمان سفر رئیس جمهور آمریکا به ایران منتشر می شد به خوبی نشان دهنده این بود که شاه دست نشانده آمریکایی ها است؛ چطور یک مسلمان می تواند تحت سلطه حکومتی باشد که هیچ دین و قانونی ندارد.
سلیحی با بیان اینکه شرایط آن دوران به گونه ای بود که افراد یک خانواده از یکدیگر ترس داشتند، اضافه کرد: در آن دوران خواندن یک کتاب مانند رساله امام اقدام علیه امنیت ملی کشور محسوب می شد؛ حتی ما به خاطر همین مسئله عکس امام را از صفحه اول رساله جدا کردیم تا ساواک نتواند رساله امام را تشخیص دهد، با این شرایط، بی عدالتی است اگر کسی تصور کند که ما در گذشته شرایط خوبی داشته ایم.
وی در ادامه گفت: اقدامات حکومت پهلوی مانند تاسیس پل و جاده در واقع بر اساس برنامه صورت می گرفت؛ آنچه مسلم بود این است که حکومت پهلوی و محمدرضا شاه کشور را به دست استعمار سپرده بودند و به مردم اجازه انتخاب سرنوشت خود را نمی دادند.
همسر شهید لبافی نژاد ادامه داد: شهید لبافی نژاد در سن 16 سالگی رتبه اول را از دانشگاه تهران کسب کرد و از این طریق به راحتی می توانست برای ادامه تحصیل به آمریکا برود، ولی وی چون شور و شوق مبارزه داشت در کشور ماند و به مبارزات خود علیه رژیم پهلوی ادامه داد.
سلیحی در پاسخ به سوال مجری که پرسیده بود مهم ترین دلیل شما برای مبارزه با حکومت پهلوی چه بود، افزود: حکومت پهلوی بر اساس هیچ یک از اصول دینی ما اداره نمی شد؛ شیوه تشکیل آن موروثی و پادشاهی بود و این مسئله در حکومت اسلامی وجود ندارد؛ همین مسئله مهم ترین دلیل ما برای مبارزه با حکومت ستمشاهی بود.
وی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: بعد از انقلاب، ما انتخابات مجلس و دولت را داریم و در واقع مردم خود سرنوشت شان را تعیین می کنند؛ چنین مردمی نمی توانند زیر بار حکومت دست نشانده ای مانند حکومت پهلوی بروند.
طایفه نوروز: ماجرای خلبانی که برای کودتای نوژه به در خانه حضرت آقا رفته بود
در ادامه مراسم سعید طایفه نوروز، آزاده دوران دفاع مقدس گفت: سپاه همدان آن زمان پشتیبان سپاه غرب کشور بود؛ سپاه همدان از همان روزهای اول پیروزی انقلاب در مهاباد و گیلانغرب ماموریت هایی را انجام داده بود و این مسئله تا انجام عملیات سرپل ذهاب ادامه داشت، ولی متاسفانه به دلایل مختلفی در آن عملیات شکست خوردیم و به اسارت نیروهای عراقی درآمدیم.
وی ادامه داد: دشمن در جبهه از سلاح خمسه خمسه استفاده می کرد؛ یک رزمنده تا زمانی که ترکش های این سلاح باعث کشته و زخمی شدن تعدادی از بچه ها نشده بود، نمی دانست این اسلحه ترکش هم دارد!
این آزاده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: انقلاب اسلامی مانند هیچ انقلاب دیگری در طول تاریخ نبوده است؛ همه انقلاب ها از انقلاب کبیر فرانسه گرفته تا انقلاب اکتبر شوروی دارای الگو هستند؛ مرحله براندازی و تصفیه افراد جزو مهم ترین مراحل یک انقلاب است. در مرحله تصفیه افراد در انقلاب اسلامی، همه مردم از همدیگر می ترسیدند و رافت اسلامی باعث زنده ماندن نیروها شده بود.
طایفه نوروز اضافه کرد: در ماجرای کودتای نوژه، سپاه همدان اجازه کشتن دو میلیون نفر را گرفته بود، ولی کی این اتفاق در کشور افتاد؟ اگر تاریکی هایی در ذهن جوانان امروز کشور وجود دارد به خاطر این است که ما همه داستان انقلاب را برای آنها بازگو نکرده ایم.
وی در پایان با اشاره به ماجرای خنثی شدن کودتای نوژه خاطرنشان کرد: یک شب خلبانی که خودش نیز جزو نیروهای کودتای نوژه بود به منزل حضرت آقا می رود و ماجرا را برای ایشان توضیح می دهد؛ همین مسئله باعث شد بدون ریختن قطره ای خون این کودتا خنثی شود؛ نکته جالب این است که فرمانده این کودتا که حتی جیپ گشتی ما را نیز از بین برده بود توسط یک پیرمرد و دامادش دستگیر می شود.
زمردیان: اصلاً دلم نمی خواست در برنامه «ماه عسل» حاضر شوم
در ادامه محمدجعفر زمردیان گفت: اتفاقی که در سال 65 برای من رخ داد، در واقع عنایت خداوند بود؛ چرا که پدر و مادرم ناشنوا هستند و برای آنها موضوع مفقودالاثری اصلاً معنایی نداشت. اینکه شهیدی را بیاورند که تمام خصوصیات ظاهری اش مانند من باشد و هر دو در یک عملیات شرکت کرده باشیم واقعاً لطف خداوند است.
وی با بیان اینکه شش ماه بعد از اسارت من پیکر آن شهید را به خانواده ام تحویل دادند، ادامه داد: زمانی که از اسارت برگشتم اولین وظیفه ام کمک به سازمان های مربوطه برای شناسایی این شهید بزرگوار بود؛ در حالی که تنها عکسی که از آن شهید در دست داشتیم، همان عکسی است که از تلویزیون پخش شد.
آزاده دوران دفاع مقدس در پخش پایانی سخنان با بیان اینکه ما در دوران جنگ عراق و کویت آزاد شدیم، خاطرنشان کرد: به خاطر دارم که ساعت 12 شب به مرز خسروی رسیدیم؛ وقتی اسمم را به فرد ثبت نام کننده گفتم، وی با عجله از اتوبوس خارج شد و چند لحظه بعد چند پاسدار اسم من را بلند بلند می گفتند. من از ترس در اتوبوس پنهان شده بودم تا به دست پاسداران نیفتم!
وی در همین زمینه ادامه داد: زمانی که همراه با اسرای دیگر به همدان رسیدیم، امام جمعه همدان به من گفت اگر خانواده ات برای استقبال نیامدند ناراحت نشو! من هم که از داستان آن شهید اطلاعی نداشتم پیش خود گفتم اگر آنها نیامدند دوباره به اردوگاه عراق بر می گردم! اولین بار که پدر و مادرم را دیدم، مادرم بسرعت دکمه های پیراهنم را باز کرد تا جای ماه گرفتگی ای که روی دستم وجود دارد را ببیند؛ آنها با دیدن این ماه گرفتگی اطمینان پیدا کردند که من پسرشان هستم.
زمردیان در پایان با بیان اینکه اصلاً دلم نمی خواست در برنامه ماه عسل حاضر شوم، خاطرنشان کرد: تا الان اصلاً درباره خانواده های شهدا و اسرا در تلویزیون صحبت نشده بود؛ این مسئله یکی از دلایل حضورم در برنامه ماه عسل بود؛ علاوه بر آن برای شناسایی آن شهید بزرگوار بر خودم واجب دانستم که در آن برنامه شرکت کنم. خوشبختانه بعد از آن برنامه افراد زیادی با من تماس گرفتند و درباره آن شهید اطلاعاتی دادند؛ الان با یک خانواده به نتیجه قطعی رسیدیم و فقط مرحله انجام آزمایش DNN باقی مانده است.
کاسبی: سال 67 نباید از فقر در جامعه صحبت می کردیم
در ادامه مراسم محمد کاسبی گفت: معلمی که در فیلم «شنا در زمستان» به تصویر کشیده شده، در واقع معلم سال چهارم دبستان خودم است؛ من تا سن 37، 38 سالگی در نازی آباد زندگی می کردم و خاطرات آن روز دستمایه ساخت این فیلم شد.
وی ادامه داد: زمانی که می خواستم فیلم «شنا در زمستان» را بسازم، دوستانم را پیدا نکردم و مجبور شدم از بچه های کانون اصلاح برای بازی در این فیلم استفاده کنم؛ برای این کار بچه ها را 45 روز به بیرون از زندان آوردم و با آنها کار کردم.
کارگردان «شنا در زمستان» در پاسخ به سوالی مجری که از او پرسیده بود ناراحت نمی شوید به شما بچه فقر بگوییم، اظهار داشت: نه؛ چرا که فقر همیشه در تاریخ وجود داشته و دارد؛ در آن دوران دوستانم در خانواده هایی زندگی می کردند که فقر در زندگی آنها بیداد می کرد.
کاسبی با بیان اینکه این فیلم را در یک سانس در سینما آفریقا با تماشاگران بسیار کمی نشان دادند، افزود: این فیلم سه سال منتظر پروانه اکران ماند و بعد از آن هم فیلم را غیرقابل اکران اعلام کردند؛ چون سال 67 نباید درباره فقر صحبت می شد، در حالی که الان هر رئیس جمهوری که سر کار می آید می گوید شکم مردم را سیر می کند؛ این یعنی الان هم فقر وجود دارد، ولی بیان هم می شود.
وی ادامه داد: پدرم قاری قرآن بود و به تبع من با قرآن و نهج البلاغه انس گرفته ام؛ اگر در قرن 21 دولتی طبق نامه حضرت علی به مالک اشتر عمل کند، بسیاری از مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه حل خواهد شد، ولی متاسفانه این کار انجام نمی شود.
کارگردان «شنا در زمستان» با اشاره به سکانسی از این فیلم خاطرنشان کرد: وقتی بچه روزنامه ای را که نهج البلاغه در آن بود، پاره می کند، عکس شاه نیز پاره می شود؛ من انقلاب اسلامی را در این دیدم و امیدوارم ما بتوانیم در انقلاب اسلامی به نهج البلاغه و دستورات حضرت علی (ع) بیش از پیش عمل کنیم.
طالب زاده: فیلم «پدر» باعث آشنایی من با کاسبی شد
در ادامه نادر طالب زاده گفت: اولین باری که با محمد کاسبی آشنا شدم، در سفر به اسپانیا برای ساخت فیلم «پدر» بود؛ نکته جالب این سفر این است که بیشتر، فیلم «پدر» در خاطرم مانده است تا خود سفر.
وی ادامه داد: خیلی از مردم بعد از دیدن فیلم «پدر» گریه کردند؛ زمانی که یک فیلم با کارگردان خوب و بازی خوب برای خارج به نمایش درآید، واقعاً تاثیرگذار خواهد بود.
در پایان مراسم از محمد کاسبی، پروین سلیحی، محمدجواد زمردیان و سعید طایفه نوروز با اهدای کتاب «سال سی» و لوح، تقدیر شد.
من که تيتر رو خوندم گفتم بيام نظر بدم
در دوران اصلاحات که وضع فرهنگي ما از آن زمان هم که بدتر بود
بدحجابي - توهين به مقدسات و ...