به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، نشست فلسفه برای کودکان صبح امروز در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی برگزار شد و دکتر سعید ناجی دبیر علمی گروه فبک به ایراد سخنانی پرداخت.
ناجی در خصوص اخلاق در فلسفه برای کودکان گفت: کسی که وارد این حوزه می شود باید ویژگی های لازم را داشته باشند که این ویژگی های عبارتند از خلق و خو، مهارت ها و نگرش ها. در خانواده والدین تلاش می کنند به بچه یاد بدهند که دروغگویی بد است اما وقتی تلفن زنگ می زند و نمی خواهند صحبت کنند به بچه می گویند بگو پدرم خانه نیست. این مساله در فرهنگ ما ریاکاری نام دارد.
وی افزود: اگر مربی ویژگی لازم را نداشته باشد نه تنها نمی تواند در کلاس کار خود را پیش ببرد بلکه نتیجه عکس خواهد گرفت. مثلا برخی از افراد به دنبال پول هستند و سر ارگان های مختلف برای گرفتن بودجه کلاه می گذارند و در انتها هم کاری را تحویل می دهند که ارزش علمی چندانی ندارد. کسی که در این زمینه فعالیت می کند باید ویژگی های اخلاقی لازم را داشته باشد و رفتار و گفتار او با یکدیگر منطبق باشند. اگر ما خودمان کاری را انجام دهیم نمی توانیم بچه ها را از انجام آن کار نهی کنیم.
دبیر علمی گروه فبک بیان داشت: علاقمندانی که با عجله یا با نیت سودجویی وارد حوزه فلسفه برای کودکان می شوند هرگز موفق نخواهند شد و نتیجه عکس می گیرند. آموش حکمت نیاز دارد که خودمان حکیم باشیم و اخلاق فیلسوفانه داشته باشیم. فبک از فلسفه و حکمت برای خود اصلاحی استفاده می کند تا بچه ها در حلقه های کندوکار متوجه اشتباهات خود شوند و این اشتباهات را اصلاح کنند. در واقع، هدف آموزش و پرورش خود اصلاحی فرد و جمع است و ما باید بدانیم با سوء استفاده های مادی از این مساله راه به جایی نمی برد. ما باید یا دنبال حقیقت یا به دنبال پول در آوردن باشیم.
ناجی گفت: فبک تعریف جدیدی از فلسفه ارائه می دهد که برای اولین بار کودک را وارد جمع فیلسوفان می کند چون تعریف فیلسوف این است که دنبال شناخت جهان است. بچه ها بیشتر از بزرگان دنبال شناخت دنیای پیرامون خود هستند. از لحاظ حقوقی هم فبک ارزش زیادی برای کودک قائل است و کودکان در این فلسفه اشخاص مهمی هستند و همانقدر که به بزرگسالان باید احترام گذاشته شود به کودکان هم باید احترام بگذاریم.
وی افزود: افرادی که منافع مالی در این زمینه دارند و همچنین انسان های غیر اخلاقی آفت فبک هستند. از وزیر آموزش و پرورش تقاضا دارم در این زمینه دقت کنند و از کسانی استفاده کنند که وقت و دانش لازم را برای انجام این کار دارند.
دکتر ملیحه راجی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی سخنران دیگر این نشست بود. وی در خصوص جان لاک و ژان ژاک روسو گفت: هر دوی این افراد نظریه پرداز تربیتی هستند که مهمترین تفاوت آنها در این است که لاک قائل به تربیت و روسو قائل به طبیعت است.
وی در خصوص گرایشات فطری بیان داشت: لاک با این که می گوید کودکان با لوح سفید زاده می شوند اما منکر تمایلات طبیعی در کودکان نیست و می گوید پرورش این تمایلات به وسیله تربیت و ابزار آن عادت است. لاک بر حس کنجکاوی کودکان تاکید می کند و معتقد است نباید با حس کنجکاوی برخورد غلط صورت گیرد و این حس نباید در آنها سرکوب شود. در این زمینه روسو با لاک شباهت دارد و معتقد است مدارس کودکان را منافق بار می آورند و حس کنجکاوی را در کودکان از بین می برند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی گفت: لاک معتقد به گفتگوی عقلانی با کودکان نیست و می گوید کودک عقلانیت را در بزرگسال تشخیص می دهد. او معتقد است گفتگوی عقلانی با کودک او را وادار به شگفتی و تحیر می کند و برای او قابل فهم نیست. لاک معتقد است عقلانیت در کودک وجود دارد و باید آن را پرورش داد اما روسو با این مساله مخالف است. روسو عوامل طبیعت، اشیا و انسان را برای تربیت مهم می داند.
وی اظهار داشت: کودک هر چه یاد می گیرد در حلقه های کندوکاو است و مربی صرفا تسهیل گر است. روسو معتقد است پرورش تفکر عقلانی در کودکان تا 12 سالگی باید به تعویق بیفتد و تنها باید پرورش حسی صورت گیرد.
ناجی با اشاره به نقش والدین در تربیت کودک گفت: نقش والدین در تفکر لاک پر رنگ تر است و حتی او مطرح می کند که باید در محیط ها و فضاهای طبیعی کودکان را در حال بازی ببینید تا متوجه علائق و گرایش های آنها شوید و بتوانید الگوهای تربیتی خود را شکل دهید. با مشاهده کودکان متوجه تفاوت های فردی آنها خواهید شد و به این ترتیب بچه ای که مستعدتر است به بیراهه و خود ستیزی کشیده نمی شود.