گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ برپایی مناظره و کرسی های آزاداندیشی در سطح دانشگاه ها از جمله راهکارهای اساسی برای بیان اندیشه های دانشجویان و استادان حوزه های مختلف علمی است، اما مناظره و گفتوگوی علمی بایدها و نبایدهایی دارد تا بتواند در قالب یک اندیشه ارائه شود. در این رابطه با علیمحمد صابری، استاد گروه فلسفه مجتمع آموزشی تربیت دبیر پیامبر اعظم(ص) گفت وگویی داشتیم که از نظر می گذرانید:
«خبرگزاری دانشجو» - به عنوان اولین سوال آیا از روند برگزاری کرسی های آزاداندیشی در دانشگاه ها در حوزه رشته های علوم انسانی رضایت دارید؟
صابری: متاسفانه کرسی های آزاداندیشی آنچنان که باید پیش نرفته است، در گذشته مناظره بعضا در قالب فلسفه های غربی بود و البته اساتید و دانشجویان می آمدند از نظریات خود دفاع می کردند. امروز نمی شود این سطح کرسی را دید، متاسفانه مرضی که در جامعه داریم سیاسیگری است، در کرسی ها باید دید سیاسی گری برداشته شود.
برای مثال در اندیشه های عرفانی و مباحث مربوط به این حوزه، واقعیت این است که این اندیشه ها به مجادله نمی رسد، بلکه باید طرح نظریه داشته باشیم و طرح اندیشه داشته باشیم، مثلا در عرفان نظری اساتید بیایند و شرح عرفای قرون مختلف را بیان کنند و نظریات بیان شود.
معتقدم باید نگاه در مناظره را گسترش داد و عالمانه فکر کرد و از جدل بی حاصل دوری جست. باید طرح نظریه ها شود نه بحث در ابطال نظریه ها، ما بعضا اشتباه فکر می کنیم که نقد یعنی ابطال نظریه در حالی که نقد خالص و ناب کردن نظریه ها است.
لذا نقد به معنای انکار یا ابطال یک نظریه نیست، نقد به معنای نظرپردازی و نوعی گفت وگو است که در فلسفه معنا می کنیم، برای مثال در زندگی سقراط برای اساس گفت وگو تفکر خود را آغاز کرد.
موضوع دیگر آن است که گفت وگو و مناظره از پرسش از حقیقت شکل می گیرد، پس نظریه پردازی نوعی دیالکتیک است بنابراین باید این دیالکتیک در قالب کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی تقویت شود.
«خبرگزاری دانشجو»- در حال حاضر مباحث و مناظرات متعددی در حوزه علوم انسانی وجود دارد، بعضا این مناظرات در برخی رشته ها نمود بیشتری دارد، علت چیست؟
صابری: ببینید، ایران از یک سو سرزمینی شرقی است و از سویی سرزمینی شرقی با گرایشات مذهبی است، تفکر شرقی تفکر عرفانی، ذوقی و سینه به سینه است، تعداد محدودی از فلاسفه در ایران و تعداد محدودی از فلاسفه در غرب را داریم که در دو حوزه فلسفه و عرفان کار کرده باشند. می خواهم بگویم تفکر ایرانی یک تفکر فلسفی نیست، با اینکه البته فلسفه در ایران رشد و نما داشته است، اما توسعه نداشته است به این دلیل که توجه ایرانی ها به فرهنگ ملی و دینی خود بوده است.
همچنین قبل از اسلام ایرانی ها به دو فاکتور توجه داشتند یکی مذهب و دیگری ملیت که در اندیشه ایرانی رشد و نمود کرده است. لذا در حال حاضر نیز اندیشه قالب اندیشه برخاسته از دین مبین اسلام مبتنی بر تمدن اسلامی ایرانی است.
البته در حوزه فلسفه نیز بینش غنی و تفکر پرباری در ایران رشد یافت، لذا اگر امروز کرسی های نظریه پردازی و آزاداندیشی در این حوزه برگزار شود جای تعجب نیست اما این کرسی ها نباید صرفا بر پایه تفکر صرف فلسفی باشد.
«خبرگزاری دانشجو»- به نظرتان ویژگی های یک گفت وگوی عملی و افرادی که در چنین برنامه هایی حضور می یابند چه مواردی است؟
صابری: ادب در مناظره بسیار مهم است، ادب ظاهری و ادب باطنی، ادب ظاهری خضوع در برابر استاد است، خضوع آن است که احترام به استاد و اندیشه های او بگذاریم و از حیطه نقد خارج نشویم، باید اجازه دهیم که کلام منعقد شود و نقد تبدیل به توهین نشود و گفت وگو باید در چارچوب مشخص و در موضوع مشخص باشد و در استدلال و در دلایلی که اهل مناظره می آورند نباید مصادره به مطلوب بکنند و آنچه که ادعایشان است را ثابت شده فرض کنند، باید از تعصب کور در مناظره پرهیز کرد. در مناظره نباید خود را عالم نشان داد بلکه باید مثل سقراط که می گفت می خواهم دنبال حقیقت بروم افراد به دنبال کشف حقیقت باشند.
در قرآن کریم خشیت از نشانه های علما است، همچنین در احادیث داریم که یک علم و عالم حقیقی سه نشانه دارد، اول توجه به آیه محکمه دین است که تفسیر به قرآن و قرآن ناطق شده است، دوم فریضه عادله است که توجه به اخلاق می شود، سوم سنت قائمه است که مقید به قوانین باشد، بنابراین چنین ویژگی هایی باید در افرادی که در کرسی ها حضور یافته و قصد مناظره دارند وجود داشته باشد.
ما در طول تاریخ اسلام داشته ایم مناظراتی داشته ایم که به جدل کشیده شده است،چه بسا این مجادلات باعث کشته شدن انسان ها نیز شده است، لذا مسیرمناظره باید حسنه باشد.