گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ پیکر پاک طلبه ی جوان آمر به معروف امروز تشییع شد و این سوال را در ذهن همه به جای گذاشت که آیا مجازاتی که برای ضاربان آمران به معروف در نظر گرفته می شود با جرم آن ها مطابقت دارد یا خیر؟
دو سال پیش که کیف قاپی ها و زورگیری ها به اوج خود رسیده بود، در پی انتشار فیلمی از زورگیری دو نفر و حرکات وحشیانه شان، این دو زورگیر دستگیر و در یک حکم غافلگیرکننده، به دلیل محارب و مفسد شناخته شدن، به اعدام محکوم شدند.
این اقدام قوه ی قضاییه با این که همان موقع انتقاداتی را در پی داشت، اما سبب شد تا عاملان به این حرکات کمی به خود بیایند و این اتفاقات در کشور کمرنگ تر شود.
طی چندسال اخیر، شاهد باز شدن پرونده های بسیاری از ضرب و جرح آمران به معروف و ناهیان از منکر بوده ایم.
بهار سال 90 بود که اخباری مبنی بر مضروب شدن روحانی آمر به معروف مخابره شد. روز دهم اردیبهشت ماه آن سال این روحانی در محدوده خیابان 30 متری نیروی هوایی دختر و پسری را دید که پس از نهی از منکر به آنها، پسر جوان به سمتش حمله ور شد و با مشت به صورتش کوبید. شدت جراحات وارده و ضربه آن قدر شدید بود که چشم چپ این روحانی را تخلیه کردند و در حال حاضر از چشم مصنوعی استفاده می کند.
چند روزبعد هم امام جماعت دانشگاه علوم پزشکی تهران در آستانه ی نابینایی چشم راست خود قرار گرفت.
25 تیرماه سال 90 در یکی از محلات شرق تهران، جوان 19 ساله ای در حین بازگشت از هیات در حالی که همراه چند نفر از شاگردان یک مدرسه بود به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
خلیلی توسط یک نفر از افراد شرور منطقه از ناحیه گردن و قسمت شاهرگ دچار جراحت شد و بیش از 15 دقیقه در خون خود میغلتید.
در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستانهای خصوصی در ازای واریز مبلغ 6 میلیون تومان حاضر به پذیرش وی شد.
پزشکان علائم حیاتی خلیلی را ثابت نگهداشته بودند اما وی هیچ گونه حرکتی نداشت و همین امر پزشکان معالج وی را نگران کرده بود.
در این مدت افراد زیادی از مقامات و مسئولان کشور و حوزوی نظیر سردار اسماعیل احمدی مقدم فرمانده ناجا، سردار نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین، حجت الاسلام صدیقی امام جمعه موقت تهران به عیادت خلیلی رفتند.
مداوای این فرد ادامه داشت تا اینکه سرانجام خلیلی پس از چند روز اولین علائم حیاتی و حرکتی خود را بروز داد و به این ترتیب امید به بهبودی وی قوت گرفت.
خلیلی مدت زیادی تحت درمان قرار گرفت تا اینکه سرانجام از بیمارستان مرخص شده و به خانه رفت اما همچنان مشکلات عمدهای در سیستم حرکتی و صحبت کردن وی وجود داشت.
در طول 2 سال گذشته روند درمانی خلیلی همچنان ادامه داشت و به موازات آن تلاش برای رسیدگی به پرونده قضایی او نیز همچنان در حال انجام بود.
دادستان تهران در 19 مرداد ماه سال 90 و تنها یک ماه پس از وقوع این حادثه در مورد آخرین وضعیت پرونده علی خلیلی (روحانی آمر به معروف) گفت: در این پرونده 5 متهم بازداشت شده اند ولی چون آسیبهای جسمانی علی خلیلی زیاد است و قادر به صحبت کردن نیست فعلا پرونده مفتوح است تا بازجوییها خاتمه یابد ولی متهم این پرونده به جرم خود اقرار کرده است.
جعفری دولتآبادی در مورد نپذیرفتن علی خلیلی پس از مجروح شدن در بسیاری از بیمارستانها گفت: اسامی بیمارستانها به دادسرای پزشکی ارجاع داده شده ولی هنوز وزارت بهداشت در این زمینه گزارش نداده است.
اما بار دیکر در روز 22 آذر سال 91 دادستان تهران در مورد آخرین وضعیت پرونده علی خلیلی و فروزش دو روحانی مضروب آمر به معروف و ناهی از منکر گفت: کیفر خواست پرونده علی خلیلی 20 آذرماه صادر و به دادگاه رفت و حکمی برای ضاربین صادر شد.
پارسال نیز بانوی محجبه ای پس از امر به معروف به زن بی حجاب، مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود که پرونده ی وی هم در قوه ی قضاییه با روند عجیب و غریبی مواجه شد!
دو روز پیش و پس از دوسال تحمل درد، طلبه جوان جان به جان آفرین تسلیم کرد و این سوال را در ذهن همه به جا گذاشت که اگر قوه ی قضاییه می تواند با صدور احکامی مثل حکم پرونده ی زورگیران، تحکم خود و قاطعیتش را نشان مردم بدهد، چرا در پرونده های آمرین به معروف این اتفاق نیفتاده است؟ چه عاملی سبب شده تا اراذل و بدحجاب ها این قدر وقیح شوند که در برابر هر تذکری واکنشهای شدید نشان دهند؟ جا ندارد قوه ی قضاییه به این امر ورود کند؟
با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری به این امر خطیر، همه ی مردم و در راس آنها قوه ی قضاییه می بایست دقت جدی در این گونه پرونده ها داشته باشد تا هتک حرمت و ضرب و شتم آمران به معروف و ناهیان از منکر به امری عادی و روزمره و تکرار شدنی تبدیل نگردد؛ که اگر این طور نشود، می توان پیش بینی کرد که امر به معروف و نهی از منکر که یکی از حیاتی ترین اصول مورد تاکید اسلام است، برای همیشه از جامعه رخت بربندد.
خدا ميدونه اين مصلحت ها تا کجا ميخواد پيش بره . . .
بخوان دعاي فرج را دعا اثر دارد
دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد
بخوان دعاي فرج را و عافيت بطلب
که روز گار بسي فتنه زير سر دارد . . .
وااسفاه
اللهم الرزقنا شهادة
بعد از من،هنگامي که زنا در ميان مردم آشکار گردد، مرگ هاي ناگهاني فزوني مي گيرد وهنگامي که کم فروشي کنند،خشکسالي وکمبود را بر آنها مي فرستد و هنگامي که منع زکات کنند، زمين برکات خود را از زراعت وميوه ومعادن باز مي دارد و هنگامي که در داوري ها ظلم کنند ،برظلم ودشمني يکديگر را ياري خواهند کرد وهنگامي که پيمان شکني کنند خداوند دشمنانشان را برآنها مسلط مي کند وهنگامي که قطع رحم کنند ، اموال به دست اشرار مي افتد وهنگامي که امر به معروف ونهي از منکر را ترک گويند و از نيکان اهل بيت من پيروي نکنند، خداوند بدان آن ها را بر آن ها مسلط مي کند پس خوبانشان دعا مي کنند ولي دعايشان مستجاب نمي شود.(پيام قرآن، ج4 ،ص 468،قرآن حکيم) """لطفا اين روايت را انتشار دهيد>>