گروه اجتماعی "خبرگزاری دانشجو" ـ امیرحسن سقا؛ از ابتدای تاریخ تاکنون، همواره یکی از پرکاربردترین روشهایی که گروهها برای جذب افراد از آن استفاده میکردند، «تطمیع» و به اصطلاح چربکردن سبیل شخص بوده است؛ روشی که در آن به میزان اعتبار و تاثیر یک فرد، میزان پاداش یا همان عامل تطمیع نیز بالاتر رفته تا آنجا که لبه تیز مواضع شخص رفته رفته ساییده شده و سرانجام از آن زبان تیز و برنده چیزی نمانده جز تیغی کند و دهانی خاموش در بیان حرف حق.
بازی تکراری تاریخ را اما امروزه میتوان در سیاستهای غرب در به دامانداختن افرادی که نمیتوان آنان را با روشهای دیگری کنترل نمود، مشاهده کرد. غرب به خوبی دانسته که همه جا نمیتوان با تهدید و زور افراد را وارد جبهه خود کرد، لذا اتاقهای فکر غربی با سرمایهگذاری بر روش تطمیع ساختاری را برای به دام کشاندن افراد مؤثر مدنظر خود طراحی و اجرا کردهاند و به این ترتیب به محض مشاهده شخصیتهایی که در کشورهای هدف، ضمن داشتن جایگاهی معتبر اقدام به اظهار نظری علیه منافع غرب میکنند، سریعاً با واردکردن شخصیت مذکور به این بازی و اعطای جایزه یا پاداش به او، وی را مدیون و مقروض خود کرده و به راحتی راه برا برای ساکتکردن و همسوشدن او با خود هموار میکنند.
«اهدای جوایز جهانی» یکی از ابزارهایی است که غرب با استفاده از آن به راحتی توانسته است بسیاری از مخالفان خود را در کشورها ساکت کرده و یا آنان را با خود هم نظر کند؛ در چند سال اخیر نیز مشاهده شد برخی از آثار سینمای ایران که چهرهای تاریک، ناامید و پریشان از جمهوری اسلامی ارائه کرده بودند، ضمن راهیابی به جشنوارههای جهانی در برخی از موارد از این جوایز جهانی متنعم هم شدند.
اما در میان برخی از این جوایز، جوایزی نیز وجود دارند که تا کنون کمتر کشور غربی از آن بهرهمند شده و میتوان گفت پیشکشی است نامبارک از سوی غرب برای کشورهای در حال توسعه و به خصوص کشورهای اسلامی که از جمله این جوایز میتوان به جایزه جهانی «جمعیت» اشاره کرد.
«جایزه جهانی جمعیت» جایزهای است که از سال 1983 همه ساله به فردی که بیشترین اقدامات را در زمینه برنامههای جمعیتی که اکثر آن شامل اجرای «برنامههای تنظیم خانواده» میشود، اهدا شده است؛ نگاهی به کشورهایی که این جایزه را تاکنون دریافت کردهاند به خوبی نشان میدهد که جایز فوق بیشتر تجویزی است برای کشورهای در حال توسعه و یا کشورهای آفریقایی؛ جمهوری اسلامی ایران، هند، بنگلادش، مصر، اوگاندا، غنا از جمله این موارد هستند. (1)
اما نکته قابل توجه آن جاست که این جایزه تا کنون نه یک بار بلکه 3 بار به دولت ایران آن هم به دلیل اجرایی سیاستهای تنظیم خانواده اهدا شده است، برنامههای تنظیم خانواده که میتوان آن را برنامه کاهش جمعیت وجلوگیری از افزایش جمعیت نیز دانست، از سال 1372 و بدون آن که بدان نیازی باشد و در مسیری نه چندان قانونی به فعالیت خود ادامه داد و تا امروز نیز ادامه دارد، زیرا طبق آن چه دربرنامه اول توسعه آمده بود، جمهوری اسلامی ایران باید در سال 1390 به نرخی حدود 4.6 میرسید (نرخ باروری) که به این نرخ در همان سالهای 71و 72 رسیده بود و دیگر نیازی به اجرای برنامههای تنظیم خانواده درکشور نبود.
اما مشاهده میشود که غرب در مدت این سه دهه، 3 بار اقدام به اعطای جایزه جهانی جمعیت به پاس اجرای سیاستهای کاهش جمعیتی به افرادی از ایران کرده است؛ افرادی چون دکتر عباسی شوازی اشخاصی هستند که توانستهاند تا کنون این جایزه را از سمت غرب و با حمایت دفتر صندوق جمعیت در تهران دریافت کنند.
در حالی که عباسی شوازی تا پیش از دریافت جایزه جهانی بارها بر موضوع بحران جمعیت در ایران تاکید کرده بود و حتی تحقیقات وی یکی از منابعی بود که به واسطه آن زنگهای خطر در کشور به صدا در آمد، اما مشاهده میشود که با دریافت جایزه جهانی جمعیت، مواضع وی نیز کمکم بیرنگ شده تا آن جا که حتی نظریات قبلی خود را در لابهلای سخنان امروزش زیر سوال برده است.
در اینجا میتوان به جوابیهای که وزارت علوم برای یکی از پایگاههای خبری که در مورد عباسی شوازی اقدام به تهیه گزارشی از مواضع وی کرده بود، اشاره کرد که در بخشی از این جوابیه اینطور آمده است که :«وی برای اولین بار در سال 1379 دستیابی باروری پایینتر از حد جانشینی در کشور را گوشزد کرده و طی مقالات و سخنرانیهای متعدد، ضرورت تجدیدنظر در سیاستهای جمعیتی ایران را بررسی نموده است». (2)
حال آن که شوازی در چهارم دی ماه سال 92، در مصاحبه با روزنامه اقتصاد در مورد سیاستهای ابلاغی جمعیت اینطور عنوان کرده بود که: «جای تعجّب است که برخی افراد که ادّعای کارشناسی جمعیّت نیز دارند از دادههای سازمان ملل با این قاطعیّت استفاده میکنند؛ بدون اینکه سایر عوامل رشد جمعیّت و فرضیات مبتنی بر آن را در نظر بگیرند. نشاندادن نتایج پیشبینیهای جمعیّتی با سناریو باروری پایین در مورد کاهش جمعیّت یا سالخوردگی جمعیّت اغراقآمیز و غیرکارشناسی است. متأسفانه، وقتی شناخت درستی از تحوّلات جمعیّتی ایجاد نشود، افکار عمومی نیز گمراه میشود. حاصل این اطّلاعات غلط این میشود که سرمایههای کشور برای پیشگیری از «کاهش شدید جمعیّت» صرف شود که اصل این قضیه اشتباه است و نیازی به نگرانی نیست.»(3)
از دوگانگی موجود در مواضع برخی افراد قبل و بعد از دریافت جوایز جهانی که بگذریم، نکته قابل توجه دیگر آنجاست در دورهای که کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی به دلیل کمکردن جمعیت کشورشان و حرکت به سمت سقوط جمعیتی جایزه جهانی دریافت میکنند، ایالات متحده جایزهای به نام « رفع مشکل کمبود جا و افزایش جمعیت» را برگزار کرده و در آن از طراحان میخواهد که به ازای دریافت جایزه 10 هزار دلاری، برای جاگیری جمعیتی بیشتر در شهرهای امریکا شروع به طراحی و ارسال ایدههای خود کنند.
با آن چه در بالا آمد به خوبی مشخص میشود، اکثر جوایز جهانی، دانههایی هستند که غرب برای صید افراد موثر و تاثیرگذار در حوزه های مهمی نظیر بهداشت و سلامت و همچنین حوزه زنان و مواردی از این دست پاشیده تا به وسیله آن بتواند مخالفین خود یا افرادی که مستعد مخالفت با غرب هستند را کنترل و سپس همسو با خود کند.
1 - http://www.unfpa.org/public/home/about/popaward/pid/4641
2- جوابیه وزارت علوم برای سایت خبرنامه دانشجویان ایران
3 - روزنامه دنیای اقتصاد، شماره 3097 به تاریخ 4/10/92