به گزارش خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ توجه همگان در این چند روز اخیر به افزایش قیمت بنزین و تک نرخی شدن این سوخت جلب شده است. یکی از تاثیرات مستقیمی که بنزین می تواند به روند اقتصادی کشور بگذارد، تاثیر بر تورم می باشد زیرا که ما در دوره های قبل شاهد آن بودیم که با افزایش قیمت بنزین بعد از مدت زمانی تورم افزایش می یافت و این مسئله انکار ناپذیر است، اما در این دوره با تک نرخی شدن قیمت بنزین می توانیم اینگونه بیان کنیم که وارد پیچ جدیدی در دنیای اقتصادی شدیم و در آینده ممکن است شاهد افزایش دوباره این بنزین تک نرخی بشویم که این افزایش قیمت مانند گذشته نخواهد بود و افزایش قیمت دوباره بنزین به صورت تصاعدی خواهد بود.
افزایش قیمت حامل های انرژی در فاز دوم هدفمندی به این معنا می باشد که تورم ادامه پیدا خواهد کرد و میزان آن کاهش نخواهد یافت، در صورتی که قیمت حامل های انرژی افزایش پیدا کند بایستی شاهد افزایش تورم در جامعه باشیم و این آسیب های خیلی جدی برای تولید ملی در کشور را خواهد داشت و همین حداقل تولیدی که وجود دارد نیز آسیب جدی خواهد خورد.
از عواملی که موجب افزایش قیمت بنزین شد می توان به این نکته اشاره کرد که دولت به دلیل اینکه با کمبود بودجه رو برو است و راه حل درست و حسابی را برای رفع این مشکل در دست نداشت دست به افزایش میزان قیمت حامل های انرژی زد که این افزایش قیمت سبب تورم پنهان در جامعه می شود و این افزایش قیمت بنزین و گازوئیل هزینه کارخانه های تولیدی را که از این حامل های انرژی استفاده می کنند را افزایش داده و سبب می شود که تولید کنندگان یا تولید خود را کاهش دهند و چرخ تولید ملی از حرکت باز دارد و یا اینکه تولید کنند گان به تولید خودشان کما فی السابق ادامه دهند و قیمت کالاهای تولیدی خود را افزایش دهند، اما اگر سرمایه گذاران و تولید کنندگان دست از تولید بکشند به سمت واردات بی رویه هجوم آورده و کالاهای نامرغوب چین و ... را وارد می کنند، علاوه بر واردات بی رویه به طور غیر مستقیم موجب افزایش بیکاری می شود.
افزایش قیمت بنزین برای قشری که درآمد بالا دارد اهمیتی ندارد و آنها مانند گذشته به استفاده بی رویه ی خودشان در مصرف حامل های سوخت ادامه خواهند داد و فقط تنها گروهی که درآمد پایینی دارند متضرر این تصمیم می شوند، این تصمیم موجب بدتر شدن وضعیت رفاهی - اقتصادی قشر متوسط رو به پایین می شود زیرا امکان افزایش هزینه های مصرفی وجود دارد و لذا مهار تورم در این موضوع کاری دشوار است.
دولت بایستی شرایط کنونی را به خوبی مدیریت کند، چون که اگر بخواهد به همین روند ادامه دهد و عمل کند شاهد بروز مشکلات عدیده ی فراوان اقتصادی کشور خواهیم بود. توصیه ای برادرانه هم به دولتمردانمان نیز داریم که از شعارهای مکرر پرهیز کنند، شاید با دوری از شعار دادن و دعواهای سیاسی، بتوانند قیمت ها دیگر کالاها را کنترل کرد و با مسائل به شکل ریشه ای برخورد کنند و خواسته های رهبری در مورد امور اقتصادی را نسبت به گذشته بیشتر مورد توجه قرار بدهند زیرا در این صورت می توان به رونق اقتصادی کشور امیدوار بود.
افزایش یکبارهی قیمت سوخت و ... نشان از این دارد که دولت علاقهای به شفافیت نداشته و پر واضح است که به سبب این اقدام ناگهانی موجبات شوک زدگی به اقتصاد فراهم خواهد شد، در صورتی که با اندکی تدبیر میشد این اقدام را با انبوهی از فواید به سرانجام رسانید.