بیژن عبدی استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو» در تبیین فاصله گفتمانی بین دیدگاههای اقتصادی رهبر انقلاب و دیدگاههای اقتصادی غربی گفت: این مقوله بسیار مقوله مفصلی است و مربوط به دولت فعلی یا دولت گذشته نیست. در واقع از بعد از جنگ که دوران سازندگی شروع شد؛ طیف فکری روی کار آمدند که عنوانهای مختلفی مثل مکتب نیویورک، مکتب نیاوران، نئو کلاسیکها به ایشان اطلاق می شد. این جریان شعارهایی زیبایی همچون دولت حداقلی، آزادی اقتصادی، رقابت اقتصادی، تعدیل اقتصادی و اقتصاد بازار و اینها را مطرح کردند؛ اما جریانی را در اقتصاد پیش بردند که در نهایت منجر می شود به حاکمیت جریان انحصارگر و رانت خوار که به اسم بازار از طریق رانت ثروت اندوزی کردند.
وی افزود: این جریان از آن روز تاکنون در همه دولتها بوده و تفکر غالب اقتصاد کشور شده است. چه در دولت سازندگی چه در دولت اصلاحات چه در دولت عدالت و چه در دولت فعلی این روند تغییری نکرده است.
عبدی اظهار داشت: این جریان نوع نگاهش به مقوله های مختلف اقتصادی تفاوت بنیادین با نگاه مقام معظم رهبری به اقتصاد دارد. نگاه رهبری به اقتصاد مقاومتی است. چیزی که رهبری فرمودند نقض سخنان اینهاست که تمسک می کنند به دیدگاههای نئوکلاسیک و فریدمنی در اقتصاد یا حتی دیدگاههای کینزی، زیرا این دیدگاههای غربی تفاوتی در ماهیت ندارد.
این استاد دانشگاه افزود: در حقیقت ما نیاز به راهکارهای جدیدی در ساختارها، گفتمان سازی، قوانین و رویه های جاری داریم و باید در همه اینها تجدید نظر اساسی بشود تا نهایتا به اصل اقتصاد مقاومتی عمل شود.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا رسیدن به مطلوب واقعی در اجرای اقتصاد مقاومتی با استفاده از روش های اقتصاد غربی شدنی است، گفت: سوال خوبی است؛ باید گفت یکی از ضعف های جدی ما این بوده که ننسشتیم در مورد طراحی مدل کار کنیم. اگر این کار شده بود الان باید در اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت های زیادی می داشتیم.
عبدی در پایان تاکید کرد: روی این مساله کار نشده اما بدان معنا نیست که راهکار ندارد. در واقع اگر ما سه مساله مالکیت، عدالت و دخالت دولت را بتوانیم در مکتب اسلام با همه حدود و ثغورش، از دو مکتب لیبرالیسم و سوسیالیسم تفکیک کنیم؛ مقدمات شکل گیری مدل و سیستم اسلامی هم فراهم می شود.