به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از زاهدان، دانشگاه سیستان و بلوچستان همواره به عنوان بزرگترین دانشگاه استان و با دارا بودن تعداد زیادی دانشجو از اقسا نقاط کشور مورد توجه طیفها و جناحهای مختلف سیاسی قرار داشته و به دلیل شرایط خاص حاکم بر این دانشگاه برنامهریزیهای گستردهای بر آن انجام میشده است.
اتفاقات دو شب پیش دانشگاه که در برنامه سخنرانی علی شکوریراد، بازداشتی فتنه و عضو حزب منحله مشارکت رخ داد و فضای پرتشنج بوجود آمده در آن موجب آن شد تا به دانشگاه نگاهی ریزبینانهتر بیاندازیم و جریانات پشت پرده این دانشگاه را که در زمان دولت یازدهم بوجود آمده مورد بررسی قرار دهیم.
این دانشگاه همواره در اتفاقات مختلف سیاسی از جمله فتنههای سالهای 78 و 88 توانسته است برای معاندان به خوبی نقش بازی کند و البته در شرایط مختلف سیاسی مانند انتخابات نیز حساب ویژهای بر این دانشگاه به دلیل تاثیرگزاری بر استان میشده است.
اما از دو سال پیش و با روی کار آمدن دولت یازدهم شرایط برای این دانشگاه کمی تغییر کرده و به سمت پیاده نظام سازی برخی جریانات تندرو پیش میرود که این امر متاسفانه با حمایت برخی صاحبان نفوذ در دانشگاه، استانداری و وزارت علوم صورت میگرفته است.
علیرضا بندانی، رئیس کنونی دانشگاه در اردیبهشت ماه امسال به سمت ریاست دانشگاه منصوب شد البته وی در چند ماه پیش از آن نیز در سمت سرپرست دانشگاه قرار داشت. وی مدیری بسیار با سواد است و دارای درجه دکترای سم شناسی و فوق دکترای بیوتکنولوژی و استاد رشته گیاه پزشکی دانشگاه تهران است و از سوابق اجرایی وی میتوان به معاونت آموزشی دانشگاه زابل، رئیس امور دانشجویی و مدیر گروه گیاه پزشکی دانشگاه سیستان و بلوچستان اشاره کرد و همواره در مواقع مختلف نشان داده است دلسوز و آگاه به اتفاقات تند صورت گرفته است.
پیش از وی نیز علیرضا رضوانی ریاست دانشگاه را بر عهده داشت که رفتارشناسی این دو شخصیت و اتفاقات رخ داده در دانشگاه طی دو سال اخیز نشان میدهد اتفاقات تلخ سیاسی و تندرویهای یک جریان خاص در دانشگاه از جایی فراتر برنامهریزی و مدیریت میشود که از حد ریاست دانشگاه فراتر است.
طی دو سال گذشته یک تشکل دانشجویی تندرو در دانشگاه با حمایت برخی جریانات و افراد خاص در دانشگاه و خارج دانشگاه توانسته است با تخلف و گذر از قانون فعالیت و فتنهگری انجام دهد به گونهای که وقتی اعتراضات دانشجویان درون دانشگاه به دلیل تخلفات این تشکل بالا گرفت به جای برخورد با این تشکل در اقدامی عجیب که هنوز روشن نشده است تشکلی همنام آن تشکل را با قوانین آزادتر در دانشگاه احداث کردند.
همواره رئیس و معاون فرهنگی پیشین دانشگاه نیز که خود از حقایق ماجرا آگاه بودند در قبال برخورد با این تشکل تندرو ابراز ناتوانی میکردند و با وجود مشاهده تخلفات این تشکل اقدامی نمیکردند.
اما کدام جریانات در دانشگاه و خارج دانشگاه میخواهند که این تشکل پیادهنظام آنها در دانشگاه باشند و چگونه مسئولین دانشگاه را مورد فشار برای این مسئله قرار میدهند؟ خود افراد این تشکل نیز در زمان مدیریت قبلی دانشگاه و در قبال اعتراضات تشکلهای دیگر که به تخلفات آنان صورت میگرفت اعلام میکردند که معاون فرهنگی و رئیس دانشگاه را قبول ندارند و با خود وزارت صحبت میکنند.
شاید اگر بخواهیم در درون دانشگاه به دنبال حامیان این تشکل تندرو بپردازیم که تاثیر بر رئیس دانشگاه میگذارند و شاید بندانی را تحت فشار هم قرار میدهند به دو نفر برسیم. اولین فرد آقای «م» است که دارای جایگاهی بسیار مهم در این دانشگاه میباشد و دانشجویان معتقدند یکی از دلایل آزاد این تشکل در دانشگاه رابطه بسیار نزدیک آنها با وی است و همواره مورد حمایت این فرد قرار داشته اند.
در زمان به تشنج کشیده شدن برنامه شکوریراد نیز در تالار فردوسی زمانی که دانشجویان برای اعتراض به نزد وی رفتند با جانبداری یک طرفه از شنیدن سخنان منتقدان سر باز زد و به گونهای به حمایت از تشکل تندرو پرداخت.
دومین نفر نیز آقای «ع – ح» است که دارای یکی از مسئولیتهای مهم و تاثیرگزار در دانشگاه است. وی که با حمایت ستاد انتخاباتی روحانی در استان به یکباره از یکی از دانشگاههای شهرستانی به زاهدان آمد و در دانشگاه سیستان و بلوچستان سمت گرفت همواره به عنوان یک اصلاحطلب که از گفتن مواضع خود هراسی ندارد شناخته میشود و در ماجرای برنامه شکوریراد نیز به حمایت و خط دهی تشکل تندرو پرداخت.
او در زمان حضور علیاوسط هاشمی، استاندار اصلاحطلب در دانشگاه نیز سنگ تمام گذاشت و حتی به یقهگیری با دانشجویان منتقد به استاندار پرداخت و با دانشجویان درگیر شد و حتی بر سر دانشجویان داد و فریاد نیز کرد.
البته غیر از این دو نفر که میتوانند حامیان درون دانشگاهی این تشکل باشند باید به گزینههای خارج دانشگاه نیز اشاره کرد که از مهمترینهای آنها جریانات تندروی درون استانداری است. وجود استانداری اصلاحطلب که از فعالین ستاد میرحسین موسوی نیز بوده است و در ماجرای سال 88 نیز نماینده موسوی برای پیگیری ماجرای تقلب بوده میتواند کمک بسیار بزرگی به این تشکل تندرو باشد.
حمایت استاندار و معاونان وی زمانی مشخص میشود که شخص استاندار برای حضور در دانشگاه به تشکل متخلف که بر طبق قانون اجازه فعالیت نداشته لبیک گفته و پای سخنان ساختارشکنانه آنا نیز مینشیند و با اینکه یکی از معاونان استاندار قول برای پیگیری تخلفات این تشکل متخلف را داده هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
البته رابطه نزدیک این تشکل در دانشگاه با مجموعه استانداری را میتوان از جای دیگر نیز بررسی کرد. افرادی که در خارج دانشگاه به صورت آشکار به این تشکل خط میدهند کسانی هستند که رابطهای بسیار نزدیک با شخص استاندار دارند و حتی در سفرهای شهرستانی نیز استاندار را همراهی میکنند و البته این جای تعجب ندارد که برخی جریانات در استانداری تا آخر از همحزبیهای خود حمایت کنند.
و در آخر نباید از نقش مهم و بسزای وزارت علوم در حمایت از این تشکل گذشت و قطعا اقدامات این تشکل بدون حمایت از وزارت صورت نمیگرفته و جریانات تندرویی که در سطح وزارت تلاش برای تبدیل دانشگاه به جولانگه سیاسی خود را دارند در دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز حسابی فعال هستند.
اما متاسفانه باید گفت که با این روند بسیار خطرناک که مقام معظم رهبری هم خطاب به مسئولین وزارت علوم آن را بسیار هشدار دادهاند به زودی شاهد آن خواهیم بود که با حمایت جریانات تندرو، دانشگاه سیستان و بلوچستان به محل تاخت و تاز جریانات و حزبهای تندرو خواهد شد که سم کشنده حرکت علمی است و دانشگاه را از ریل حقیقی خود خارج خواهد کرد.