کد خبر:۴۷۵۷۱۹

کشتار شیعه در منا کم بود، این بار دشمن خنجر از رو بست/ بغض شاعر دانشجو از جنایت‌های بی‌پاسخ

دانشجوی دانشگاه اصفهان درپی شهادت شیخ نمر، بغض خود را از جنایت‌های بی‌پاسخ رژیم آل‌سعود در قالب شعری بیان کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از اصفهان، سید محمدصادق آتشی از جمله شاعران جوان و انقلابی کشورمان است که ذوق و طبع شاعری خود را در خدمت اهداف والای اسلام و انقلاب اسلامی قرار داده است.

 

وی از جمله جوان‌ترین شاعران دیدار کننده با رهبر معظم انقلاب در ماه رمضان امسال و دارای آثار دینی و انقلابی متعدد است. که اثر اخیر وی در موضوع وحدت مسلمین در ماه رمضان به صورت ویژه مورد تقدیر رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.

 

آتشی، ورودی سال ۹۲ رشته روانشناسی بالینی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان و متولد سال ۱۳۷۴ از استان یزد است که پیش از این نیز اشعاری در وصف حماسه ۹ دی؛ کشتار شیعیان نیجریه و سکوت رسانه های داخلی و خارجی و برخی موضوعات اجتماعی سروده بود.

 

آتشی در آخرین اثر خود، شعری را در خصوص شهادت شیخ نمر سروده است، که در ادامه این شعر را می خوانیم:

 

تقدیم به خون پاک شهید نمر باقر النمر:

 

این تند باد بی امان با خود                  گویا خبر از باغ آورده

از بوی خون لاله معلوم است                داغی به روی داغ آورده

 

مردی میان آتش نمرود                       سرخم نکرد و روی پایش ماند

چون ابر بارانی خروشید                      و در آسمان حق صدایش ماند

 

دارد تماشا می کند دنیا                     زخم پرستوهای عاشق را

اما کماکان لب فروبسته                     مرگ غم انگیز شقایق را

 

تنها به جرم پای حق ماندن                 نخلی میان خاک و خون غلتید

هنگام فریاد است برخیزید!                  باید بساط ظلم را برچید

 

کشتار شیعه در منا کم بود!!؟              این بار دشمن خنجر از رو بست

والله خیر الماکرین یعنی                      مکر جهان کفر مغلوب است

 

هرگز حریف حق نخواهد شد                این فتنه این نقشه های شوم

گور خودش را کنده با دستش               آنکه درافتاده با مظلوم !

 

با چیدن یک گل گمان کردید                باغ و بهار شیعه می میرد؟

خون نمر باقر نمی خشکد                   دامانتان را سخت می گیرد

 

دشمن! بدان حتی نشان از ترس         در پیروان راه حیدر نیست

تا غیرت و عشق علی باماست           "سرکوب بیداری میسر نیست"

 

آن صبح جمعه می رسد از راه             برق طنینش از حجاز آید

کنعان گلستان می شود روزی            آن یوسف گم گشته باز آید

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار