گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - سید محسن طباطبایی مزدآبادی، دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران؛ اشتغال غیر رسمی و مشاغل کاذب پدیده ای است که در همه شهرهای دنیا و بخصوص در کشورهای در حال توسعه کم و بیش دیده می شود. در اقتصادهای رو به توسعه و در حال گذار بیش از نیمی از نیروی کار در بخش غیررسمی یا اقتصاد سایه مشغولند . این موضوع تا حدود زیادی تحت تاثیر وضعیت بازار کار ناهمگون و شکننده جهانی است. هم اکنون سالانه به ایجاد بیش از 42 میلیون شغل جدید نیاز است که پاسخگوی نیروی کار باشد.
در سال 2014 بیش از 202 میلیون نفر بیکار در جهان وجود داشته که نسبت به سال قبل 5 میلیون نفر به آنها اضافه شده است و با روند فعلی در سال 2018 حدود 215 میلیون نفر جویای کار در جهان وجود دارد. این واقعیتی است که رشد اشتغال همپای رشد نیروی کار در جهان نیست بنابراین اشتغال غیر رسمی و ورود به مشاغل کاذب روز به روز در حال گسترش است این معضل بیش از همه گریبان شهرها و مدیریت شهری را می گیرد. چرا که خوداشتغالی و کسب و کارهای خیابانی که از دستفروشی تا تکدیگری و سایر مشاغل را شامل می شود در مقیاس جهانی سرشار از فساد، بی قانونی، هنجارشکنی، کلاهبرداری و سایر انحرافات است و این مشکلات چهره زشتی و پلشتی از سیمای شهر را به نمایش عموم می گذارد.
ترافیک، شلوغی و بیسروسامانی شهر از تبعات انبوه مشاغل کاذبی است که تحت عنوان جغرافیای پیاده روها از آنها یاد شده است. در چنین شرایطی مدیریت شهری ناچار است به چاره اندیشی برای حل مشکلی بپردازد که خود عامل آن نبوده است بلکه بازتابی از شرایط کلان اقتصادی و اجتماعی کشور ها است.
در کلانشهر تهران نیز به تبع شرایط خاص، روز به روز بر عمق و ابعاد این مشکل افزوده می شود. آسانی ورود ، عدم نیاز به تخصص بالا ، نبود نظارت و فرار از مالیات و چندین و چند دلیل دیگر باعث شده است که مشاغل کاذب در تهران رونق فراوانی داشته باشد. مهاجرانی که از مناطق مختلف کشور به صورت فصلی یا دائم به تهران می آیند چون توان جذب در سیستم اقتصاد رسمی شهر را ندارند پیادهروها را به عنوان مکانی مناسب برای کسب و کار تشخیص می دهند و بدون اینکه عوارض و هزینه ای بپردازند، از دوش شهر و تسهیلات و زیرساختهای شهری سواری مجانی گرفته و به کسب درآمد مشغولند.
به نظر می رسد در برخورد با معضل اشتغال غیررسمی به طور عام و دستفروشی به طور خاص باید به سراغ ریشه اصلی مسئله رفت که همانا مشکل فقر و بیکاری است و این مبارزه در شرایط فعلی مدیریت شهری در تهران از عهده شهرداری بیرون است و توان ریشه کن کردن فقر شهری را ندارد. علاوه بر آن نهادها و سازمانها و وزارتخانه های متعددی درگیر این امر هستند و می بایست اقدام لازم را انجام دهند و به خصوص گروههای آسیب پذیر را به عنوان جامعه هدف سیاستهای مبارزه با فقر در نظر بگیرند اما متاسفانه خود را مسئول نمیدانند و شهرداری به ناچار باید جهت حفظ سیمای شهر و جلوگیری از بی نظمی با این معضل مبارزه کند.