حمید قبادی در یادداشتی با اشاره به اینکه صنعت مد و پوشاک رکن غیر قابل انکار در تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور است، آورده است: اقتصاد مقاومتی اقدامی تاکتیکی نیست بلکه ایجاد یک نگاه و نگرش اصولی است که توجه به آن وابستگی را از بین میبرد. محور اقتصاد مقاومتی، نگاه به تواناییهای این کشور است مشروط به اینکه تواناییهای خود را باور کنیم. حوزه مد و لباس در مدت کوتاه عمر خود، با ایجاد راههای قانونی همه جانبه توانسته تأثیرگذاری خود را به اثبات برساند. حال که تمامی تلاشها در گام اولیه مؤثر افتاده و اقتصاد مقاومتی نیز چراغ راه همه حوزه قلمداد شده، جامعه مد و لباس به عنوان جلودار تمام حوزههای فرهنگی و اقتصادی، آمادگی خود را برای ایفای این مهم اعلام میدارد.
البته کم نیستند افرادی که علیرغم داشتن تخصص و سرمایه و مجال کار ، مدام بر طبل توخالی ورشکستگی صنعت نساجی می کوبند و برای آن که بار هیچ گونه مسئولیتی را در این وانفسای ورشکستگی و بیکاری و ناامیدی عده زیادی در این حوزه به دوش نکشند، همه تقصیرها را به گردن عواملی مثل قاچاق، عدم حمایت دولت، رقابت نابرابر با انواع برندهای تقلبی و غیرتقلبی خارجی، گرانی مواد اولیه و به تبع آن قیمت بالای محصول و... میاندازند. حتی در مواردی توقعات و گلایهها از مسئولان، در قشر تحصیل کرده این حوزه بیشتر است.
انگار استفاده از امکانات و بودجهها و حمایتهای دولتی پیش شرط فعالیتشان در این عرصه است. از طراح و استاد دانشگاه و تولید کننده تا مزون دار صاحب نام و برند شناخته شده، همگی از کمبود حمایتهای دولتی شاکی هستند. گویا هرچه تحصیلات بالاتر میرود، کارآفرینان در این حوزه کمتر میشوند!! گویا سطح اتکای متخصصین به منابع مالی دولت و پشتیبانی مسئولان از تولیداتشان با بالا رفتن تحصیلات و تخصص بیشتر میشود، حال آن که «پیش شرط اقتصاد مقاومتی و بهره وری در تولید با استفاده از کمترین امکانات و وابستگیهاست. حال چه این وابستگیها به دولت باشد و چه احیانا حمایتهای خارجی که بدون شک کوچک ترین نمود عینی آن در بازار پوشاک استفاده از نام برندهای خارجی بر روی اجناس باکیفیت ایرانی است.»
وی در بخش دیگری با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری درخصوص اهمیت مد و لباس در حوزه اقتصاد مقاومتی آورده است: مقام معظم رهبری با نگاهی اصولی و محوری مد را تأیید کرده و موافقت خود را با آن اعلام فرموده و قیدی اساسی به عنوان داخلی بودن بر آن نهادند که هم اکنون در قالب کلامی دیگر با عنوان اقتصاد مقاومتی متبلور شده است. اقتصاد مقاومتی و روی دیگری از آن یعنی استقلال و قطع وابستگی نمایان گردد. خوشبختانه مدتی است که با نگاه عمیق و باور ظرفیتهای داخلی و اتکاء به اساتید، دانشگاهیان، هنرمندان، طراحان، تولیدکنندگان ، صنعت و سایر دستاندرکاران حوزه مد و لباس و اعتماد مسئولان مختلف کشور، شرایط توسعه اقتصاد مقاومتی در مد و لباس فراهم شده و نشانههایی را میتوان به راحتی در جامعه ملاحظه کرد.
به راستی آیا وقت آن نرسیده که آستینهای همت را بالا بزنیم و اگر کم و کاستی هست که قطعاً هم هست، با اراده و پشتکار و تلاش بیوقفه، به امیدها و آرزوهایمان در حوزه پوشاک، جامه عمل بپوشانیم؟ وقت آن نشده که همگی برای راه انداختن کارگاه تولید زندگیمان منتظر هیچ کس به جز و به جز همت درونمان نباشیم؟ و آیا برای تحقق اقتصاد مقاومتی راه دیگری وجود دارد؟