گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ پنجشنبه 10 تیر، یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوی، گروهی از اهالی سینما مهمان ضیافت افطار حسن روحانی هستند. با اینکه نبود غایبان بیشتر از حضور حاضران به چشم میخورد، اما از چهرههای شناخته شده هنری عدهای هم دعوت آقای رئیس جمهور را لبیک گفتهاند. در این جمع هم مسعود کیمیایی و علی نصیریان هست، هم مهران رجبی و نرگس آبیار. ظاهراً اهالی شعر و ادبیات هم هستند که چون چهرههای شناختهشدهای نیستند صندلیهای آخر مجلس را به آنها دادهاند و برای همین از چشم عکاسها پنهان ماندهاند. جمعی که به گواه عکسها و خبرها جای خالی حسین دهباشی، سازنده فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در آن بدجور حس میشد. خاصه اینکه او رفته بود به مهمانی وحید جلیلی در حسینیه هنر. کاهش معنادار حامیان روحانی بعد از ریاست جمهوری او دولتیها را نگران کرده است. برای همین دست به کار شدهاند و مهمانی گرفتهاند. اما در ضیافت افطار رئیس جمهور و اهالی فرهنگ و هنر چه گذشت؟
روحانی، شجریان، فرهادی و دیگران!
«اینکه موسیقی هنرمند ایرانی در سالن های بزرگ موسیقی جهان شنیده شود و اینکه فیلمهای ایران در عرصه جهانی مطرح شوند، افتخاری برای ایران و ایرانی است و معلوم نیست چرا برخی از این موضوع خرسند نیستند. همه ما ایرانیان امروز اهداف، آرزوها و مشکلات مشترک داریم که برای تحقق اهداف و آرزوها و رفع مشکلات، باید دست به دست هم دهیم.» اینها را آقای روحانی در ضیافت افطار با هنرمندان گفته. او کوشیده خودش را طرفدار فرهنگ و هنر نشان بدهد. برای همین بر اهمیت نقش هنرمندان و جایگاه ویژه ایران تأکید کرده و طعنه زده که از افتخارات جهانی موسیقی و فیلمهای ایران عدهای خوشحال نیستند. یک پاس گل خوب به جریان شبه روشنفکری! به انتلکتها! اما طنز ماجرا آنجاست که رئیس جمهوری بر «نقش هنرمندان در مقابله با ایران هراسی و ارائه چهره واقعی ایران اسلامی به جهان» هم تأکید کردهاند!
تصور کنید به اصغر فرهادی بگوییم آقای روحانی گفتهاند شما قرار است در فیلمهایتان چهره واقعی ایرانِ اسلامی را نشان بدهید! بعید است حتی از این شوخی بیمزه خندهاش بگیرد! به یاد بیاورید فیلم اسکار گرفتهی «جدایی نادر از سیمین» او را؛ فیلمی که شخصیتهایش مدام بهم دروغ میگویند و به هیچ چیز پایبند نیستند. فیلمی در تبلیغ مهاجرت به فرنگ! یا همین فیلم «فروشنده» که برنده نخل طلای کن شده و گفته میشود محورش تجاوز و خشونت و انتقام است. غربیها عاشق چشم و ابروی هنرمندان ما نیستند که راحت به آنها جایزه بدهند. هنوز هم آنقدر آزاداندیش نشدهاند که به خاطر دلایل زیباییشناسانه جوایزشان را تخس کنند که اگر این طور بود در همه این سالها فیلمساز بزرگی مثل ابراهیم حاتمیکیا بینصیب نمیماند؛ فیلمسازی که هر اهل سینمایی فارغ از جهتگیری سیاسی، اعتقادیاش عاشق یکی از شاهکارهای او شده.
تعامل یا تساهل! مسأله این است
«حتی پیشرفت فرهنگ و هنر هم در سایه تعامل با جهان بهتر امکانپذیر است.» کلیدواژه این جمله آقای روحانی «تعامل» است. تعامل با غربیها در هنر چه دستاوردی برای ما داشته؟ کمی به عقب برگردیم. به زمانی که فرانسویها به آقای شجریان مدال شوالیه! میدهند. چرا؟ چون شوالیهی فرانسویها سیر تا پیاز انقلاب اسلامی را در این سالها شسته! و به اصغر فرهادی کن میدهند به خاطر تصویر چرک و زنندهای که از مردم سرزمینش نشان میدهد. معامله خوبی است! این حرفها هم فقط محض این بود که معلوم شود چرا بعضیها از افتخار آفرینی هنرمندان ما در در جهان خرسند نیستند!
«با دست لرزان نمیتوان نقاشی خوب و همچنین با دل ترسان نمیتوان کار هنری بزرگ تحویل جامعه داد.» شیک و جذاب؛ جملاتی که دل هر هنرمندی را به درد میآورد. کنایه ضمنی آقای رئیس جمهور به خفقانها و فشارها علیه هنرمندان یک جور فرار رو به جلو است! حکایت کی بود کی بود من نبودم! انگار که ایران شوروی است و هنرمندان را غل و زنجیر کردهاند! و لابد آقای روحانی هم فرشته نجات هستند، چرا که نه! آن هم در شرایطی که خبر بستن دهان منتقدان داد طرفداران دولت را هم درآورده. آن هم در شرایطی که مطالبات صنفی هنرمندان روی زمین مانده و قائم مقام مدیر عامل خانه سینما میگوید: «حدود 2 هزار نفر از سینماگران بیمه تأمین اجتماعی نشدهاند»! انگار هنرمندان شدهاند گوشت قربانی برای مصارف سیاسی! کلمهای برای تزئین جملههای سیاسیون. تا گاهی با قافیه کردن «دست لرزان» و «دل ترسان» واقعیتها را وارونه کنند.
سلبریتیبازی آقای رئیسجمهور!
«احساس کردم دیدار دیشب رییس جمهور بیشتر با ستارههای سینما و خوانندگان پاپ بود تا اهالی فرهنگ... مطالبات این جماعت را هم از رییس جمهور بروید در خبرها بخوانید که از چه جنسی بود... من دیشب به شخصه از اهالی پیشکسوت فرهنگ و هنر که چون چهره مناسب عکسهای خبری نبودند و آخرهای سالن روی صندلی های فرعی نشسته بودند خجالت کشیدم...» اینها را سعید بیابانکی شاعر گفته. او که خودش در ضیافت حاضر بوده و صادقانه تصویر دقیقی از تشریفاتی بودن مراسم به دست داده. یک دورهمی نمایشی برای اینکه وانمود شود رابطه دولت با اهالی هنر خوب است و سلبریتیها طرفدار آقای روحانی هستند! همه اینها به اضافه چند تا نیش و کنایه به طیف مخالف دولت برای دل خوشکنک جریان شبهروشنفکرِ طرفدارِ دولت خلاصهای بود از ضیافت افطار آقای رئیس جمهور با اهالی فرهنگ و هنر. سندش هم عکسهایی که دست به دست پیچیده. تصاویری از یک مهمانی خوش رنگ و لعاب! یک شوی بامزه! آن هم یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری؛ چرا که نه؟
به جاي تجليل از گروهي كه هر ماهه به شبكه هاي خارج از كشور ميپوندند و كشف حجاب ميكنند بهتره به فكره وضع بازار و ركودش باشه.
فاجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم