کد خبر:۵۲۲۴۵۲
سخنان دانشجویان در حضور رهبر معظم انقلاب:

کلید به دستان رویه حمایت از تشکل‌های یک بار مصرف را اصلاح نکردند/ معتقدین به اقتصاد آزاد، اقتصاد مقاومتی را تحریف می‌کنند

نمایندگان تشکل‌ها و جمعی از فعالین دانشجویی ضمن ایراد سخنرانی در حضور رهبر انقلاب با انتقاد از عملکرد دستگاه‌های مختلف پیشنهاداتی در خصوص مسائل مختلف کشور ارائه دادند.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بعد از ظهر دیروز مطابق با برنامه هر ساله رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان جمع کثیری از دانشجویان ، مسئولین و نمایندگان تشکل های دانشگاهی با حضور در حسینیه امام خمینی با رهبر انقلاب دیدار کردند.

 

در این محفل صمیمی که حدود پنج ساعت به طول انجامید دانشجویان از دغدغه‌های دانشجویی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نسل جوان سخن گفتند و دیدگاه‌های رهبری انقلاب را درباره‌ی مسائل دانشجویی و دانشگاهی، وظایف مهم دانشجویان در روند مقاومت ملت و موضوعات و مسائل مختلف روز، از زبان ایشان شنیدند.

دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان: کلید به دستان رویه غلط حمایت از تشکل‌های یک بار مصرف را اصلاح نکردند/ می‌خواهند سیاست‌های اتاق فکر فتنه را اجرا کنند

 

حسین زینلیان بروجنی دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در این دیدار طی سخنانی اظهار داشت:

 

به نام خالق و ربِ دوعالم / تو بودی که نهادی نامم آدم

وگرنه من همان خاکم که بودم/ تو بودی که آفریدی تار و پودم

 

انقلاب ما، انقلابِ آرمان هاست نه انقلابِ تسلیم شدن به واقعیت ها (شهید مظلوم دکتر بهشتی)

بنده امروز سلامِ گرمِ دوستانم، اعضای بزرگترین اتحادیه دانشجویی ایران را محضر شما پدرِ دلسوز و مهربان اعلام می نمایم.

دانشجو باید با شناخت دقیقِ محیط خود، درصددِ برافراشتنِ پرچمی در جهتِ تعالیِ خود و مردمانش باشد و ما در اتحادیه ی جامعه اسلامی دانشجویان با بررسیِ دقیقِ وضعیتِ داخلی و خارجی اقدام به انتخاب گفتمانی تحت عنوانِ «عزت ملی» نموده ایم زیرا معتقدیم اربابانِ زر و زور و تزویر در صددِ تحقیر ملت ها می باشند.

روزی نفتِ ملت را به عنوان ماده ای بدبو به غارت بردند و روزی دیگر به بهانه ی خطرناک بودن تکنولوژیِ صلح آمیز در قلب رآکتورش سیمان ریختند.

روزی رئیس علی دلواری را به جرم عزت خواهی سیاسی گلوله باران کردند و روزی دیگر شهریاری را به جرم عزت علمی ترور نمودند.

روزی خاکِ ملتی را به جرم بی طرفی، در جنگ های اول و دوم جهانیِ اشغال کردند و روزی دیگر به بهانه انقلاب و ایستادگی، جنگ های نظامی و فرهنگی و اقتصادی برایشان تحمیل نمودند.

بله، همین رفتارها موجب شده است تا ما فرزندانِ همین ملت، عَلَمِ عزّت خواهی را در برابر تحقیرکنندگانِ خارجی و بعضی خودکم بینانِ داخلی برداریم و فریاد بزنیم که هیهات اگر علی اکبرهای حسینِ زمان در زیر ذلتِ یزیدیان ساکت بنشینند.

تحمل نمی کنیم که عده ای ضعیفُ النفس؛ شعار ما می توانیمِ مردمان رغم زننده ی 22 بهمن و 9 دی و فتح المبین و مرصاد را به ما نمی توانیم و بلد نیسیتم و ضعیفیم بفروشند.

و در زیر ناکارآمدیِ مدیریتی و تحمیل های جهانی دستِ ملتِ عزیزمان را به سمتِ غرب و شرق دراز نمایند.

کشوری که توانسته سلول های بنیادی تولید کند و ماهواره و موشک بسازد در صورتِ تقویتِ حس عزت طلبی مسئولان و مردمش از پس خودکفایی محصولات کشاورزی و دامی و صنعتی هم بر می آید.

در این زمینه خدمت شما علمدارِ عزتِ ملی نکاتی که به ذهنمان رسیده را در چهار قسمتِ اقدام و عمل در اقتصاد مقاومتی ، نظام اسلامی ، مسائل بین الملل، جوانان و دانشجویان بیان می کنم.

الف) اقدام و عمل در مساله اقتصاد مقاومتی

1. از دید ما، یکی از بزرگترین معضلاتِ اقتصادیِ کشور، عدم کارآمدیِ کافیِ نهاد ها و سازمان های نظارتیِ اداری و مالی مثل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و امثالهم می باشد، به گونه ای که نه مردم به درستی می دانند از کدام ارگان، انتظار نظارتِ دقیق و اقدامِ قاطع را داشته باشند، نه مفسدینِ اقتصادی آنقدر در برابر چشمِ ناظرِ نهادهای نظارتی احساسِ خطر می کنند، که در چندین فقره ی اختلاس و فساد مالی و حقوق های نجومی، خلاء آن به شدت احساس گردید، پیشنهادِ ما افزایشِ اختیارات نهادهای نظارتیِ اداری و مالی در ساختارِ نظام یا تجمیع این سازمان ها و نهادها مثل قضیه ادغام موفق نیروی انتظامی در اوایل دهه ی 70 می باشد.

2. یکی دیگر از بزرگترین معضلاتِ کشور مساله حاشیه نشینانی است که به دلیل اختلافِ طبقاتی و در برهه ای فراموشیِ مسئولینِ امر، امروز در بدترین وضعیت معیشتی، بهداشتی و فرهنگی سپری می نمایند و با پاس کاری دولتمردان در انجام وظایفِ محوّله، این پدیده ی اجتماعی کم کم به معضلی امنیتی برای نظام اسلامی تبدیل می گردد

به گونه ای که این مظلومین و محرومین و مستضعفینی که به فرموده ی حضرت امام راحل، صاحبانِ حقیقی انقلاب هستند، امروز نه تنها خود را صاحبان انقلاب نمی بینند بلکه خود را افرادی می پندارند که کمترین توجهی حتی برای زنده ماندنشان نمی شود

باور داریم صاحبان انقلاب همینانی هستند که اگر کوسِ جنگ نواخته شود و ناقوس شمشیرها به صدا در آید پای اسلام و انقلاب ایستاده و از خون خود دریغ نمی نمایند، پس چرا توجهی به اینان نمی شود.

3. متاسفانه بعضی دستورالعمل های اقتصادی، متفاوت با نگاه های اسلامی در معاملاتِ روزمره، و نفوذ بعضی تازه به دوران رسیده های اقتصادی در بازارِ مسلمین، بلایی به سرِ بازار آورده اند ، که بازاریانِ متعهد از آن کارآمدیِ قدیمی شان دیگر خبری نمی باشد.

حضرتعالی خود واقفیدکه اگر بازارِ مسلمین، از وجود و اختیارعملِ بازاریانِ متعهد دور گردد چگونه شاهدِ بروزِ اتفاقاتی شبیه ماجرای تاجرِ اصفهانی و بازاریان شیرازی در نهضتِ تنباکو یا حمایتِ بازاریانِ متعهد در دورانِ نهضتِ امام خمینی باشیم.

 لطفا از این زاویه نیز تذکراتی خدمتِ مسئولینِ امر در حمایت از بازار و کسبه ی اسلامی و بیاناتی در جهت تبیین نقش بازاریان که جای خالی اش در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی احساس می گردد بیان فرمایید.

ب)  مسائل نظام سیاسی

4. اکنون استکبارِجهانی با ترورِ ژنتیکی و بیولوژیکی، کمرِ همت به تضعیف و نابودی ملت ها بسته و متاسفانه خبرهایی مبنی بر ورود بعضی محصولات غذایی تراریخته و اصلاح ژنتیک شده ی مضرشنیده می شود و علیرغم تاکید حضرتعالی بر حفاظت از ذخایرِژنتیکی و استفاده از محصولات کشاورزی سالم عده ای سعی در واردات انبوه محصولاتِ تراریخته دارند، لطفا از مسئولینِ ذی ربط گزارشی شفاف و کارشناسی خواسته و بر اهمیت تقویت سیستمِ دفاعی کشور در این زمینه نیز تاکید فرمایید.

5. کمتر از10 سال، تا پایان سند چشم انداز 1404 باقی مانده ولی متاسفانه در مواردی رویکردهای فعلی کشور با آنچه برای تحقق آن سندِ مهم نیاز می باشد، تفاوت زیادی دارد و اسف بار آنجاست که بسیاری از کارگزارانِ نظام به اهمیتِ این چشم انداز بی توجه بوده و حتی یک بار هم این سند را مطالعه نکرده اند و همین مساله موجب شده، اولویت های اصلی جای خود را به اولویت های سیاسی و جناحیِ قوای مقننه و مجریه تحویل دهد.

اگر تنها قرار است به عنوان سندی بالادستی، نمادین به آن توجه شود، ما جوانان امروز، تکلیف را برای فردا دانسته و خود به فکر چشم انداز نویسیِ واقعی و تِرَندگُزاری و اقدام برای تحقق آن در سالهای بعد بیافتیم چون با روند کنونی نه تنها به چشم اندازِ 1404 دست پیدا نمی کنیم بلکه در 1407 نیز شاهدِ جمهوری اسلامیِ مشوشی در رویکردها و برنامه ها خواهیم بود.

ج) مساله نظام بین الملل و جهان اسلام

6. بارها تحلیل گرانِ خبره و منطقه شناس، استراتژی ایران در دفاعِ از خود را در خارجِ از ام القرا تحسین کرده و این مساله را موجب تقویتِ قدرتِ منطقه ای ایران و حمایت از محور مقاومت اعلام نموده اند، اما مساله ای که در ادامه راه باید به آن توجه نمود، لزوم بازتعریفِ فرهنگ و اقتصاد و دیپلماسی مان منطبق با یک قدرت منطقه ای در جنوب غرب آسیا می باشد تا بتوانیم با همکاری و امنیتِ دسته جمعیِ دوستانمان به رشد و تعالی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی دست پیدا نموده و به سوی تحقق خواسته ی امامِ راحل تا طنین انداز شدن شعار مرگ بر آمریکا از ناقوس کلیسا ها گام برداریم.

د) مسائل جوانان و دانشجویان

7.  خدمتِ مقدّسِ سربازی به دلیل در نظر نگرفتن استعدادها و مهارت ها و رشته و مدرک تحصیلی به یکی از مهمترین دغدغه های جوانان در سالیان اخیر تبدیل شده است، البته باور داریم که اگر با اصلاح ساختار سربازی، در جبهه های متعددِ نظامی، اقتصادی، فرهنگی و علمی از قابلیت های جوانان استفاده شود نه تنها این بازه ی21 ماهه به محلِ پرورشِ استعدادها برای ورود به جامعه تبدیل می شود، بلکه تخصصی تر شدن مقوله ی دفاع، موجبِ آزادیِ خرمشهرهای فرهنگی و اقتصادی و علمی خواهد شد که خداوند متعالی که لایُکَلِفُ اللهُ نَفسً اِلّا وُسعُها را فرموده، برای هر فردی به تناسب وسعش انتظار دفاع از این میهن اسلامی را دارد.

از جنابعالی خواهشمندیم به عنوان فرمانده ی کل قوا دستور فرمایید تا این امکان برای همه جوانان نه فقط نخگبان فراهم شود تا جوانان باتوجه به استعدادها و توانایی هایشان همچون باقری و چمران و آوینی و شهریاری در خطِّ مقدم های جهادِ اقتصادی و جنگِ نرم و جهادِعلمی در دورانِ خدمت سربازی ضمن یادگیری فنون نظامی، جهاد نمایند.

 

 

 

8.  چند سالی می شود که در کشور، تحرکاتی مبنی بر ایجادِ مجلسی مشورتی به نامِ مجلس جوانان جمهوری اسلامی ایران دیده میشود و افرادی می خواهند به پشتوانه های صاحبان قدرت و ثروت، خانه ای برای پیشبردِ اهدافِ جناحی شان اما به اسم ما جوانان ایجاد نمایند.

ما به عنوان جوانانِ این میهن مخالف ایجاد ساختاری درونِ نظام، برای شنیده شدن حرف های جوانان و پیگیری مشکلاتشان نیستیم، اما با روندِ کنونی که افرادِ منتصب به جناح های دگراندیش و بعضاً مخالفِ آرمان ها در مجلس مشروطه ی سابق و دانشگاهِ آزادِ اسلامی و نهادِ ریاست جمهوری اجلاس برگزار نمایند و خود را موسسینِ مجلسِ جوانان جمهوری اسلامی ایران بنامند و با مسئولینِ نظام دیدار کنند مخالف بوده و انتظار داریم اگر قرار است مجلسی به نام ما جوانان ایجاد گردد از تمام استان ها، افرادی متعهد و پایبندِ به ارزش ها آن هم نه به صورت انتصابی که به صورت انتخابی عهده دارِ این امر شوند.

9. ما دانشجویان و اعضای تشکل های اسلامی بیش از هر زمانِ دیگر از حمایت های شما در سالیانِ اخیر تشکر می کنیم، سالیانی که در بعضی موارد آنقدر، فشار و سختی به ما وارد نمودند که خواستند کمرمان را بشکنند و از میدان انقلاب بیرون مان نمایند و به عنوان نمونه، از اتحادیه ی ما به دادگاهِ قضایی شکایت کرده و خواستند و هنوز هم می خواهند که ساختمانی که 22 سال است در اختیار ما بوده را از ما گرفته و از دیدِ خود ما را تضعیف نمایند که حتی جایی برای فعالیت نداشته باشیم.

ولی رهبرا، اُف برما که با فشارِ اینان و بعضی دوستانِ فتنه گرِشان در دانشگاه ها بخواهیم امام زمان و شما و مردم شریفمان را تنها بگذاریم و آرمانها را فراموش نموده در روز قیامت شرمنده ی شهیدانی شویم که رفتند تا فتنه گران داخلی وخارجی دستشان از این انقلاب کوتاه گردد.

10. ضمنا آقاجان، مطلع باشید آنانیکه کلیدِکار دستشان است نه تنها در سال گذشته رویه ی غلط خود در حمایت از تشکل های یکبار مصرف را اصلاح نکردند، بلکه امروز به فکر اتصال آن تشکل ها با ایجاد اتحادیه ای برای فشار به نظام و اجرای سیاست های اتاقِ فکرِ فتنه می باشند.

برای ما عجیب است؛ چگونه تشکل هایی که در بردهای هماهنگ و نشریاتِ زنجیره ای شان به نظام اسلامی توهین می کنند و از فتنه گرانِ خائن به رای مردم دلجویی می نمایند و برای جاسوسان دستگیر شده کمپین حمایت راه می اندازند اینچنین مورد حمایتِ بعضی آقایان می باشند

بارها به این قبیل مسئولین گفته ایم که مرد باشند و اگر دیدگاه خودشان هم همین است بیان نمایند و این صورتکِ ریا و ولایتمداری را از چهره خود بردارند که یک رنگی بهتر از نامردی است.

والسلام علیکم - اِن تَنصُرُالله یَنصُرکُم و یُثَبِّت اَقدامَکُم

 

 

دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی : تحلیل ما اینست که IPC ، خصوصی سازی آموزش و پرورش، بین‌المللی شدن آموزش عالی، ورود ایران به WTO، اجرایی شدن FATF و برنامه ششم توسعه، همچون تلاش‌ها برای برجام موشکی و حقوق بشر و منطقه، همگی قطعات یک پازل هستند که خروجی آن، بر باد رفتن استقلال کشور است!

 

مجتبی رئیسی دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز در سخنران خود در این دیدار با  تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی در پیچی تاریخی قرارگرفته و چالش‌های جدیدی فرا روی آن است گفت:

انقلاب اسلامی در پیچی تاریخی قرارگرفته و چالش‌های جدیدی فرا روی آن است. چالش‌هایی که به‌بهانه ی مسئله ی هسته‌ای آغازشده لکن به مسئله ی هسته‌ای ختم نخواهد شد.

 

اساساً هسته‌ای از همان ابتدا بهانه بود! هم برای آمریکا، هم برای بزک‌کنندگان داخلی چهره آمریکا! تا آرزوی سی‌وچند ساله‌شان برای همقدمی با آمریکا تعبیر شود! وگرنه تعداد سانتریفیوژهای منهدم شده و قلب اراک مطرح نیست! مسئله فراتر از این حرف‌هاست! مسئله، استحاله نظام و ساخت جمهوری اسلامی تقلبی است، که نقطه آغازین آن را ایدوئولوژی‌زدایی از جمهوری اسلامی، بویژه سیاست خارجی آن قرار داده اند.

 

اکنون، در زمانه ی موسوم به پسابرجام! پازلی در حال شکل‌گیری است که اهمیت برخی قطعات آن، اگر از برجام بیشتر نباشد، قطعاً کمتر نیست! قطعاتی که چون از جنس موضوعات سیاسی  نیستند، آنچنان که باید مورد توجه نیستند، اما هویت انقلابی نظام را در معرض تهدید جدی قرار می‌دهند.

 

قطعاتی که باورهای غلط زیر آنها را شکل داده:

باور اول: گره زدن پیشرفت کشور به سرمایه‌گذاری خارجی است. مصداق بارز آن در قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC تجلی دارد که می‌تواند کشور را به عهد پیش از ملی شدن صنعت نفت بازگرداند. قراردادهای محرمانه‌ای که در آن‌ها خودکفائی در صنعت نفت به ریشخند گرفته‌شده و در آن انتقال تکنولوژی به داخل کشور چون تجربه‌های گذشته، سرابی بیش نخواهد بود (البته این محرمانه بودن، اکنون، جزو فرهنگ حاکم بر اقدامات خارجی مسئولان است). اخیراً هم حوزه نفتی آزادگان به‌ثمن بخس به توتالِ عهدشکن واگذارشده. مشابه این پدیده در عرصه ی نیروگاهی کشور هم وجود دارد.

 

باور دوم: تجویز خصوصی‌سازی به‌عنوان راه‌حل همه‌چیز

تا جایی که لیبرال‌تر از لیبرال‌ها، اراده‌شان بر خصوصی‌سازی آموزش‌ وپرورش و آموزش عالی نیز قرار گرفته است. اکنون نیز اگرچه مصوبه مربوطه در شورای نگهبان رد شد ، لکن همچنان نگرانیم که سیطره ی نگاه سرمایه‌سالارانه بر نظام تصمیم‌سازی کشور این مسئله را تداوم ببخشد.

پیشنهاد ما تدوین مدل جامع مشارکت مردمی در نظام آموزش و پرورش به جای  پیگیری خصوصی سازی است.

باور سوم: جهانی سازی است که می خواهد نظامات اجرایی حکومت اسلامی را بر مبنای نظامات بین المللی پایه ریزی کند؛

 در آموزش عالی با طرح برگزاری دوره‌های مشترک، پایان‌نامه‌ها و فرصت‌های مطالعاتی مشترک، ورود دانشگاه‌های بین‌المللی به ایران و سوءاستفاده از مسئله ی لازم دیپلماسی علم و فناوری، موجب هضم شدن نظام تربیت نیروی انسانی کشور در پازل ناتوی فرهنگی و نفوذ از مسیر علم را فراهم خواهد کرد.

جالب اینکه این روزها حتی از بین‌المللی شدن آموزش‌وپرورش هم سخن گفته می‌شود.

 

در حوزه سیاستگذاری اقتصادی نیز با پیگیری عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی، باید به مسائلی همچون رها کردن حمایت از تولید داخلی، برداشتن موانع واردات، به‌رسمیت شناختن مالکیت فکری و صنعتی بین‌المللی و لغو هرگونه ضابطه از سرمایه‌گذاری خارجی بپردازیم که در شرایط کنونی، نتیجه‌ای جز نفوذ اقتصادی نخواهد داشت. در حال حاضر با گسترش مناطق آزاد نیز، نظام تعرفه گذاری و گمرک در حال بی معنا شدن هستند.

 

زمانی‌که لولا داسیلوا کاندیدای ریاست جمهوری برزیل شد، سرمایه‌داران وال‌استریت شاخصی به‌عنوان لولامتر ارائه و با آن تهدید می‌کردند که مثلاً اگر لولا به‌عنوان چهره‌ای ضد سلطه رئیس‌جمهور شود، چه میزان سرمایه از برزیل خارج  می کنند و تورم چند برابر خواهد شدو ... به‌همین شکل با نفوذ اقتصادی وال استریت چهار بار تلاش کرد در انتخابات برزیل دخالت کند که دو بار آن هم موفق شد و لولا از کاندیداتوری انصراف داد. به باور ما همین خواب را برای ما هم دیده‌اند.


مسئله ی دیگر در روند جهانی سازی اینکه با پذیرفتن اوامر FATF ،همان کسانی که  دسترسی نهادهای داخلی به‌حساب مردم برای شناسایی پردرآمدها را سرکشی به حریم خصوصی و نقض حقوق مردم می‌دانستند، اجازه سَرَک کشیدن که چه عرض کنیم! اجازه در اختیار گرفتن کلیه ی اطلاعات بانکی توسط آمریکایی ها را صادر کرده اند!

 

 قطعه ی آخر هم برنامه ششم است. تمامی این مسائل، به علاوه چند مسئله ی خانمان‌برانداز دیگر، نظیر، کنترل جمعیت، محدود کردن کشاورزی و عقب‌نشینی از خودکفایی کشاورزی به تأمین امنیت غذایی که داعیه‌دارانش آنرا به رهبری هم منصوب می کنند، همگی در برنامه ی ششم آمده است. این برنامه ی ششم جمع تمامی مواردی است که در حوزه‌های مختلف، سیرت انقلاب را تغییر می‌دهد. اگر کتاب «مبانی نظری برنامه چهارم توسعه» در سال ۸۳جمع‌آوری و خمیر شد، بنظر میرسد «کتاب‌ سند برنامه ششم توسعه» باید جمع‌آوری و بازیافت شود.

تحلیل ما اینست که IPC ، خصوصی سازی آموزش و پرورش، بین المللی شدن آموزش عالی، ورود ایران به WTO، اجرایی شدن FATF  و برنامه ششم توسعه، همچون تلاش ها برای برجام موشکی و حقوق بشر و منطقه، همگی قطعات یک پازل هستند که خروجی آن ، بر باد رفتن استقلال کشور است! مسئله‌ای که مدتی است تئوریزه کردن آن را هم آغاز کرده‌اند، در دانشگاه‌ها هم مدام بر آن تأکید می‌کنند؛ جدیداً پرروتر شده علنی مصاحبه می‌کنند که «استقلال کشور با رشد اقتصادی منافی هم هستند» و یا اینکه «در دهکده ی جهانی دیگر از استقلال سخن گفتن بی‌معناست.»

در اینجا میخواستم سوالی که گره ذهنی بسیاری از بچه های انقلابی شده را از خدمتتان بپرسم و تقاضای راهنمایی کنم.

حضرت آقا

همه ما حفظ حرمت مسئولان نظام را وظیفه خود میدانیم، برخی از اینها به طور صریح ( و نه با برداشت سلیقه ای) متضاد با آرمانهای انقلاب اسلامی عمل میکنند، در سال گذشته فرموید در برابر جریان غیر انقلابی درون نظام باید ایستاد. و طبیعتا درون نظام معنایش درون مسئولان  است

سئوال این است که نوع ایستادگی مد نظر رهبری در برابر جریان غیر انقلابی درون نظام -که احتمالا مدعی است قانون اساسی را هم قبول دارد چگونه است؟ چگونه هم در برابر جریان غیر انقلابی ایستادگی کنیم، هم از دوقطبی شدن جامعه پرهیز کنیم؟

این‌ها نگرانی جدی ما بودند اما مهم‌ترین راه‌حل را تقویت بنیه داخلی میدانیم، لذا در باب اقتصاد مقاومتی به جمع‌بندی‌ای رسیدیم که خدمتتان تقدیم می شود:

مسئله ی اول: خطر تحریف اقتصاد مقاومتی است.

اکنون، افرادی که تا مغز استخوان به اقتصاد بازار آزاد معتقدند، تریبون‌دار تبیین اقتصاد مقاومتی شده و آن را تحریف می‌کنند. اینان چون جرات ابراز مخالفت علنی با اقتصاد مقاومتی را ندارند، به‌جای آنکه اعلام کنند «ما به اقتصاد مقاومتی اعتقادی نداریم»! می‌گویند «ما به اقتصاد مقاومتی در چهارچوب اقتصاد بازار آزاد معتقدیم»! از تریبون‌های رسمی و غیررسمی هم به ترویج نسخه‌های ترجمه‌ای منسوخ جهانی، به اسم اقتصاد مقاومتی می‌پردازند! تا جایی که اتاق واردات – یا همان به‌اصطلاح اتاق بازرگانی- که اصلی‌ترین حامی واردات هست هم  داعیه‌دار اقتصاد مقاومتی شده. در ادارات نیز که برنامه‌های عادی خود را به‌عنوان اقتصاد مقاومتی معرفی می‌کنند، گویا بخش‌نامه ی نانوشته‌ای وجود دارد که مسئولین هر کار خلافی انجام می‌دهند، ترجیع بند آن می‌گویند «در راستای منویات مقام معظم رهبری و اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی». بنیاد مستضعفان هم مدتی است در جهت اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی مصمم به ساخت برج 121طبقه است!!

 

مسئله ی دوم: غفلت از ظرفیت عظیم شهرداری‌ها در اقتصاد مقاومتی

اگر مجموعه ی عظیم شهرداری‌ها و شوراهای شهر در سراسر کشور را «قوه ی چهارم» نظام بنامیم، گزافه نگفته‌ایم. این مجموعه سال‌هاست عملاً به حال خود رهاشده و نقش و جایگاهش در اجرای سیاست‌های نظام  مشخص نگردیده است. در حال حاضر بودجه شهرداری های شش کلانشهر، از بودجه عمرانی کل کشور بیشتر است که با آن میتوانند بخش زیادی از بیکاری کشور را برطرف نمایند. در شهرهای کشور، مثل قارچ، مجتمع تجاری رشد می‌کند تا جایی که در کلان‌شهری مثل شیراز، ۸ برابر ظرفیت مجاز شهر، مجتمع تجاری وجود دارد!! نتیجه آنکه سرمایه‌هایی که باید به‌سمت تولید هدایت شوند، در جهت مصرف‌گرائی، آن هم با جنس خارجی هدایت می‌شوند! با نامعادله ای مواجهیم که در سمتی از آن۶۰%  کارخانه‌های تولیدی در کشور قرار دارد که تعطیل شده اند، و در سوی دیگر مجتمع های تجاری با تبعات مهلک فرهنگی- اجتماعی است که عمدتاً هم به پشتوانه ی بانک‌ها در حال ساخت اند!

پیشنهاد ما تدوین پیوست اقتصاد مقاومتی ویژه شهرداری‌ها است. حتی سیاست‌های کلی حاکم بر شهرداری‌ها با نگاه اقتصاد مقاومتی قابل تدوین است که پیشنهادات‌مان در این خصوص به‌پیوست خدمتتان تقدیم می‌شود.

البته سال پیش نیز در همین جلسه به فراموشی مسکن و مدیریت شهری در سیاست‌های کلی برنامه ی ششم اشاره کردیم که حضرتعالی فرمودید اصلاح شود اما از جانب مسئولین امر پیگیری نشد.

 

 

مسئله سوم: اقدامات متعارض در اجرای اقتصاد مقاومتی

دستگاه‌ها، در بیلان کاری خود، فهرستی از اقدامات انجام‌گرفته در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی را قید می‌کنند، اما اقدامات صورت گرفته خلاف اقتصاد مقاومتی را ذکر نمی‌کنند؛ برای مثال برخی نهادها در جهت اقتصاد مقاومتی حتی اقدام به تأسیس قرارگاه هم کرده‌اند، اما از سویی همچنان باقدرت به ساخت«اطلس مال ها» میپردازند. صداوسیما هم ده‌ها ساعت برنامه با موضوع اقتصاد مقاومتی بر روی آنتن می‌برد، اما با توجیه کمبود بودجه، با تبلیغ مصرف‌گرایی، کالای خارجی و ترویج زندگی اشرافی در جامعه، در بهترین حالت آن برنامه‌ها را خنثی می‌کند

لذا معتقدیم باید چارچوبی از نبایدهای اقتصاد مقاومتی در کنار بایدهای آن تدوین و ابلاغ شود

 

مسئله ی چهارم: نبود شفافیت در اقتصاد کشور

 

بسیاری از دولت‌های پیشرفته و بعضاً در حال توسعه‌ی دنیا ، تجربه کرده‌اند که در عرصه ی مبارزه با فساد، از طریق بازرسی‌های متمرکز و دولتی، حریف فساد نمی‌شوند و بهترین مسیر، شفافیت ومشارکت دادن مردم در امر نظارت است. چالش شفافیت، مقاومت دستگاه‌ها و ذی‌نفعان است، مصداق بارزش هم عدم تصمیم مناسب مجمع تشخیص مصلحت درباره اعلام علنی دارایی ها و حقوق مسئولان است

 

تجربه ی موفق پویش‌های دانشجویی شفاف‌سازی اطلاعات مالی نامزدهای انتخابات مجلس نشان داد برای ترغیب اشخاص  و نهادها به شفاف‌سازی اطلاعات، این دور باطل یک جا باید شکسته شود. پیشنهاد ما این است به‌جهت مقاومت بسیاری از دستگاه‌ها، این مسئله ی بسیار مهم از زیرمجموعه‌های تحت نظر رهبری آغاز شود تا عملکرد دستگاه‌های دیگر هم بدون بهانه، در معرض کارشناسی اهل فن قرارگیرد.

 

در کنار همه موارد بالا، یکی از خطرات امروز نظام، شکاف بین دغدغه‌های نخبگان و مسئولین با مسائل عینی زندگی مردم است، لذا معتقدیم اگر جوان مؤمن انقلابی عَلَمِدار مطالبات مردم باشد، سرمایه ی مردمی نظام نیز حفظ خواهد شد؛ با همین تحلیل در سال گذشته تلاش کردیم تا در کنار مسائلی نظیر نفوذ و اقتصاد مقاومتی، که در بالا ذکر شد، مسائل عینی و مشکلات اجتماعی مردم نیز در اولویت‌های جنبش عدالت‌خواه دانشجویی قرار گیرد. اگر خبر آمد که عده‌ای به کارتن‌خواب‌ها حمله کرده‌اند و تا ساعت ۲ نیمه‌شب در باران به سرکشی کارتن‌خواب‌ها رفتیم، اگر پیگیر معضلات و مشکلات متقاضیان مسکن مهری شدیم که عمری را در آرزوی خانه‌دار شدن هستند، اگر پیگیر مطالبات کامیون‌دارانی که از فساد در شبکه ی حمل‌ونقل کشور به‌ستوه آمده و با آنان برخورد شده بود، شدیم( شرح برخورد با نماینده کامیون داران و طلاب شاهین شهر به پیوست خدمتتان تقدیم میگردد، بنظرمان باید چهارچوبی قانونی طراحی شود تا با اعتراضات صنفی برخورد سلیقه ای صورت نگیرد) اگر مسئله ی محیط‌زیست و تدوین نظامی جهت جلوگیری از تخریب باغات را پیگیری کردیم (که الان سر همین مسئله پیگیری کردیم تا کمیته‌ای تشکیل شود که تک‌تک درختان باغات ستاد اجرایی پلاک گذاری شوند و این الگو برای کل کشور بشود).

 

اگر در مسئله ی شلاق خوردن کارگران معدن جزو اول معترضان بودیم، اگر در برابر جلوگیری از محدود کردن کشاورزی به‌بهانه ی بحران آب و طرح نکاشت با کشاورزان مظلوم هم‌صدا شدیم، اگر در برابر مقاومت بانک‌ها در برابر افزایش وام ازدواج و حقوق‌های نجومی مسئولان ساکت ننشستیم و با فعال‌سازی ظرفیت عظیم نماز جمعه، راهپیمایی اعتراضی برگزار کردیم، برای این بود که همگان بدانند این جوان حزب‌اللهی انقلابی است که حاضر است بدون هیچ مزدی، قید زندگی شخصی خود را بزند و مطالبات مردم را پیگیری کند، آخر سرهم عده ای برایش تیتر بزنند تندرو افراطی!

بر گور میبرید شما انزوای ما

پیچیده است در همه عالم صدای ما

از خاروتیغ وزخم زبانهای دشمنان

ترک سفر نمیکند این گام های ما

تا فتح بدر و خیبر و تا آخر افق

زنجیر و آبله نکند منع پای ما

تسلیم کدخدای ده عالمی شوند

تن بر عدو نمی‌دهد این روستای ما

 

نماینده بسیج دانشجویی و مسؤول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران : باید تکلیفمان را با کسانی که حقوق‌های نجومی می‌گیرند  یکسره کنیم

 

احسان ابراهیمی نماینده بسیج دانشجویی و مسؤول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز در محضر مقام معظم رهبری گفت: اجازه می‌خواهم توجه سخن را به انقلاب اسلامی و خسارت‌ها و خطراتی که این سرمایه بی‌بدیل ملت را تهدید می‌کند جلب کنم، انقلاب اسلامی نغمه‌ای ناساز بود در دستگاهی که کوک آن در دستان استکبار بود؛ حرفی نو و نویدبخشِ جایگزینی یک نظام توحیدی بر جای نظم الحادی حاکم. بدیهی است که دشمنان با تمامیتِ چنین ایده بنیان‌افکن و طغیانگری (و نه با جزء آن) به شدت دشمنی کنند.


وی با بیان اینکه پیشرفت انقلاب در گرو دو عامل است، اظهار داشت: عامل اول (که عامل اصلی و تعیین‌کننده است) اینکه مردم مومن به انقلاب‌اند؛ بحمدالله در این 38 سال، مردم کشور ما انصافا پا پس نکشیدند و در تمامی بزنگاه‌ها، بر اساس فطرت سلیم خود، راه درست را در پیش گرفتند؛ اما باید توجه کرد که در کنار فطرت، عوامل دیگری نیز در شکل‌گیری اراده مردم موثر است که از مهم‌ترینِ آنها، رفتار کارگزاران نظام است که می‌تواند الهام‌بخش بوده، هدایتگری کند یا خدای نکرده گمراه‌کننده باشد.


نماینده بسیج دانشجویی در ادامه با بیان اینکه عامل دیگر، همین کارگزاران نظام است افزود: به بیان دقیق‌تر، نظام سیاسی و سیاستی‌ای است که اداره جامعه انقلابی را بر عهده می‌گیرد یعنی جمهوری اسلامی که قرار بود و هست که کالبدی برای حمل درونمایه انقلاب باشد؛ با این حساب، انتظار بیجایی نیست که رفتار کارگزاران نیز منبعث از درونمایه نظام و هماهنگ با ایده انقلاب باشد.


ابراهیمی گفت: قصد دارم عمدتا به عامل دوم (نظام اسلامی) بپردازم، اما از آن جهت که بر باورها و اراده مردم موثر است.


وی  با اشاره به اینکه با این مقدمه، به نظر می‌رسد با جنگی تمام عیار طرفیم که هدف دشمن از آن، جدا کردن مردم از انقلاب است، افزود: بر این اساس، دشمن اولا تلاش می‌کند بخشی از بدنه مردم و جوانان را که مستعدترند، بکلی از انقلاب ناامید کند که مهمترین دستاویز برای تحقق این هدف شوم، فساد و ناکارآمدی نظام اجرایی کشور است.


 نماینده بسیج دانشجویی با بیان اینکه قاطبه مردم به راحتی دست از انقلابی که جان و جوانشان را برایش فدا کرده‌اند نخواهند کشید، گفت: پس دشمن که از ضدانقلاب کردن مردم عاجز است، تلاش می‌کند تا بدون دستبرد به ظواهر و صورت نظام، آن را از درون تهی یا بکلی منقلب سازد تا بدین نحو، مردم و جوانان را به نسخه‌ای جعلی از انقلاب، متمایل کند.


ابراهیمی در ادامه افزود: این یعنی همان استحاله و فروپاشی از درون؛ پدیده‌ای ناگوار که عمدتا بواسطه اشغال بزنگاه‌های تصمیم‌گیری در فرهنگ و اقتصاد و سیاست توسط کسانی که اساسا اعتقادی به مبانی و جهت‌گیری انقلاب اسلامی ندارند، رنگ می‌گیرد و می‌توان از آن به شکاف گفتمانی در بدنه تصمیم‌سازان کشور تعبیر کرد؛ خطری مهلک که از بارزترین مصادیق نفوذ است.


وی با طرح این سئوال که از کجا و با چه شاخصی باید نسبت به نزدیکتر شدن به این پرتگاه‌ها احساس خطر کنیم؟ اظهار داشت: در پاسخ باید گفت آنجا که سیاست‌هایی که درستی آنها برای ما واضح است، اجرا نمی‌شوند! بعبارت دوم، مشکل در ندانسته‌ها نیست؛ بلکه در عمل نکردن به دانسته‌هاست! برای نمونه، در موضوع تحریم بانکی و پولی که وابستگیِ نظام بانکی و تجارت خارجی به دلار امریکایی آن را آسیب‌پذیر کرده است، پیمان‌های پولی دوجانبه و چندجانبه می‌تواند بیش از تیمی از مشکلات را برطرف کند.


نماینده بسیج دانشجویی گفت: در کشاورزی که بیش از 70 درصد وابستگی در تامین غذاهای اساسی زمینه بحران را مهیا ساخته، حرکت به سمت خودکفایی در کالاهای اساسی بیگانه چاره است. در مسئله تولید ملی، راه حل، هدایت نقدینگی کشور به سمت تولید توسط شبکه بانکی و با هدایت بانک مرکزی است. در حوزه نفت و گاز، توجه به صنعت پالایش و پتروشیمی و هدایت ظرفیت تولید و استخراج به میادین مشترک، تنها راه گریز از مهلکه خام‌فروشی است.


ابراهیمی با اشاره به اینکه مع‌الوصف، برای پاسداری از انقلاب، باید با دو عامل پیش گفته با شدت و بدون مسامحه، مقابله کرد، افزود: برای مقابله با فساد، یک دیدگاه آن است که با افراد فاسد برخورد شود؛ امری ضروری که می‌تواند امید طبقات مستضعف را به روح عدالت‌گسترانه انقلاب زنده نگه دارد. اما آنچه کاملا مهم‌تر است، یک نمونه تاثیرگذار از این اشکالات، مساله تعارض منافع است که براساس بدیهیات عقلی، زمینه ایجاد فساد خواهد بود.


وی ادامه داد: برای مثال نمی‌توان از بانک مرکزی انتظار داشت تا تصمیماتی محدودیت ساز برای نظام بانکی بگیرد، چرا که در همه دولت‌ها مسئولان بانک مرکزی خود برآمده از نظام بانکی بوده و ساخت ذهنی تصمیم‌گیران در آن به گونه‌ای است که تصمیم خوب را تصمیمی در راستای افزایش قدرت نظام بانکی می‌دانند؛ بنابراین هر تصمیمی که به محدودسازی رفتار نظام بانکی منتج شود، لاجرم محکوم به شکست است.
یا مثال دیگر نظام سلامت در ایران است که بر خلاف 45 کشور جهان که بسیاری در زمینه سلامت موفق هم هستند، غالب تصمیم گیران و مجریان آن پزشک بوده و در نتیجه بیشتر تاش‌ها، برنامه‌ها و تصمیم‌ها به سمت تقویت جایگاه درمان سوق می‌یابد، تا جایی که سازمان نظام پزشکی که تنها یک صنف است مانند اصناف دیگر کشور، جایگاه تصمیم‌گیری، اجرا و نظارت نظام سلامت کشور را برعهده می‌گیرد.


نماینده بسیج دانشجویی گفت: در حال حاضر محصول تنها طرح بزرگ سلامت بعد از انقلاب، تحمیل هزینه‌های گزاف بر کشور برای افزایش غیرمنطقی دریافتی طبقه پزشکان بود که اختلافات درون‌دولتی حکایت از بحران مالی دولت در پرداخت اعتبارات گام سوم طرح دارد؛ طرحی که باید گفت عملا به ضد خود تبدیل شد.


ابراهیمی با اشاره به اینکه مسئله دیگر، ابهام در برخی سیاست‌های ابلاغی است که زمینه سوء استفاده‌های شخصی را فراهم می‌کند، ادامه داد: برای نمونه، بعد از 38 سال از انقلاب اسلامی، هنوز نمی‌توان به صراحت گفت که آیا اصل غیرانتفاعی، مشارکت خصوصی در آموزش و پرورش باید همچنان در تاسیس و اداره مدارس غیردولتی حاکم باشد یا سرمایه‌گذاری در این بخش با هدف استحصال سود، از منظر سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی، امری موید شمرده می‌شود؟


وی در ادامه افزود: موضوع دوم یعنی شکاف فکری و گفتمانی در بدنه تصمیم‌گیری، متاسفانه بصورت گسترده‌ای خسارت می آفریند؛ در حوزه مسکن، علیرغم آنکه قانون اساسی، نظام اسلامی را موظف به تأمین مسکن متناسب با نیاز مردم کرد است، اما پیدا می‌شوند وزرا و مسؤولانی که قائل به نقش دولت در مسکن نیستند و از بن دندان به بازارِ آزاد در مسکن اعتقاد داشته و لذا هیچ تلاشی برای تحقق منویات قانون اساسی نمی‌کنند.


نماینده بسیج دانشجویی گفت: در کشاورزی، با وجود تاکید حضرت امام و حضرتعالی بر ضرورت خودکفایی که در سیاست‌های ابلاغی نیز منعکس است، هستند افرادی با سابقه وزارت و صاحب تاثیر که از مزخرف بودن خودکفایی صحبت می‌کنند.


ابراهیمی خطاب به رهبر انقلاب اظهار داشت: در فرهنگ و هنر، درست برخلاف تاکیدات صریح و ضمنی حضرتعالی بر حمایت از ظرفیت‌های خودجوش مردمی و هنرمندان انقلابی، حمایت از تولیدات مسموم و باصطلاح هنرمندانی که با انقلاب و انقلابی‌گری بیگانه‌اند، در پیش گرفته می‌شود.


وی افزود: در دانشگاه‌ها، قوانین مصرح شورای عالی انقلاب فرهنگی به بهانه‌های گوناگون و براحتی زیر پا گذارده می‌شود که برگزاری اردوهای مختلط تحت لوای اردوهای علمی تنها یک نمونه است.


مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران  گفت: مشکل آنجاست که آقایان درست در بزنگاه اجرای سیاست‌ها و قوانین ابلاغی تحلیلگر می‌شوند و این در حالی است که بسیج دانشجویی بارها و بارها از اغلب کسانی که ذکرشان رفت، دعوت کرده تا تحلیل‌هایشان را بشنود و نقد کند، اما در دانشگاه و نه مرحله اجرا! انبوه دعوتنامه‌های بی‌پاسخ دانشجویان دانشگاه‌های گوناگون سراسر کشور، از این طنز تلخ حکایت می‌کند.


ابراهیمی در ادامه افزود: لازم است تکلیفمان را با کسانی که به عنوان مجری سیاست‌ها و قوانین ابلاغی از بیت‌المال حقوق‌های نجومی می‌گیرند، ولی در اجرا کارشکنی می‌کنند، یکسره کنیم.


وی گفت: به نظر ما، راهکار اساسی برای مقابله با تهدیدهای پیش‌گفته، دنبال کردن مسئله شفافیت در قامت یک راهبرد ملی است؛ چاره، تنها) در باز کردن پای مردم به عرصه نظارت عمومی است که مستلزم شفاف بودنِ اطلاعات مربوط به گره‌های تصمیم‌سازی، و تمامی رویه‌های تصمیم‌گیری در کشور است. موضوعی که خود نیازمند تحولی اساسی در دو ساحت است، یکی قوانین، ساختارها، سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای مورد نیاز، رفع تعارضات نظری مربوطه و دیگری، گفتمان حاکم بر کشور در این زمینه که با طرح موضوع بعنوان رویکرد کلان کشور و انعکاس در محافل گوناگون، زمینه این امر مبارک فراهم می‌شود. به نظر میرسد اگر اعلان دارایی مسؤولان در مجمع تشخیص نظام تصویب شده بود، امروز نیازی به برخورد با افتضاح حقوق‌های نجومی نبود.


نماینده بسیج دانشجویی اظهار داشت: همین طور اگر صحنه تصمیم‌گیری به روشنی در معرض اطلاع عمومی بود، دولت و رئیس آن که با اصرار و علیرغم بدبینی رهبری برجام و مذاکره با شیطان را به عنوان راهکاری بر معضلات معیشتی مردم در پیش گرفتند، مسئولیت شکست ایده خود را قبول می‌کردند؛ در این صورت نه کسی وقیحانه میتوانست مسئولیت شکست را متوجه منتقدان کند و نه به این راحتی بازی دوگانه‌سازی معیشت – هسته‌ای به دوگانه‌های تازه‌ای همچون معیشت – مقاومت کشیده می‌شد.


ابراهیمی با اشاره به پیشنهادات تفصیلی در این زمینه افزود: بسیج دانشجویی در سال گذشته تلاش کرد تا با الهام از فرامین حضرتعالی، به دو وظیفه گفتمان‌سازی و مطالبه‌گری بپردازد؛ اما در این مسیر با چالش‌ها و ابهاماتی مواجه بود که این جلسه، فرصتی است مغتنم برای پرسیدن آنها از محضر ولی امر.


وی با بیان اینکه واقعیت تلخ روزگار ما آن است که دولت، در اغلب بخش‌ها، پاسخگویی به مردم و دانشجویان را اساسا شایسته خود نمی داند، گفت: در چنین وضعی، مطالبه‌گری موثر که ذاتا متضمن اقدام برای همراه کردن بدنهای از دانشجویان و مردم در راستای انتقاد و نهی از منکر مسؤولان است، چه در سطح تبیین و چه در مراتب بالاتر، لاجرم به شکاف میان دولت و ملت منجر می‌شود که با نص توصیه حضرتعالی ناسازگار است.


نماینده بسیج دانشجویی ادامه داد: برای حل چنین تعارضی، آیا باید از واقعیات سرنوشت‌ساز کشور به نفع حاکمیت چشم پوشید و یا نارضایتی و گاه نومیدی بخشی از مردم نسبت به کارآمدی و صداقت دولت را جریمه فرار مسؤولان از پاسخگویی تلقی کرد؟


ابراهیمی خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: حضرتعالی بارها بر لزوم رعایت قانون در پیگیری مطالبات دانشجویی تاکید فرموده‌اید که نصب‌العین است؛ مع‌الوصف، معضلی که رعایت این فرمان را چالش‌برانگیز ساخته، وابستگی شدید برخی از ظواهر قانونی به سلیقه سیاسی مجری (که اغلب خود موضوع اعتراض است) در خلاء کامل ناظری مستقل بر حسن اجرای قانون است که زمینه‌ساز سوءاستفاده را پدید می‌آورد.


وی افزود: نمونه این امر در جریان اعتراض به مدل قراردادهای نفتی رخ داد؛ آنجا که دانشجویان پس از ماه‌ها کار کارشناسی و پیگیریِ ناکام تذکرات و اصلاحات پیشنهادی، دست آخر و در آستانه نهایی شدن خسارت پیش‌بینی شده، اقدام به تجمعی ساکن و بدون اخلال در نظم شهری کردند که پیش از شکل‌گیری، با برخورد خشن و عجیب و غریب نیروهای نظامی تحت امر دولت مواجه و روانه بازداشتگاه شدند.


نماینده بسیج دانشجویی گفت: تجربه‌هایی از این دست، برخی از دانشجویان را به این نتیجه رسانده که مطالبه‌گری دانشجویی در نبود حمایت قانون، عملا بی‌تاثیر خواهد بود و این، به مرگ انگیزه فعالیت در تشکل‌های انقلابی منجر خواهد شد. این، علاوه بر نفسِ وجوبِ رعایت قانون است که در مواردی البته بسیار نادر، در تعارض با جلوگیری از تحمیل خسارات اجتماعی سنگین بر کشور قرار می‌گیرد؛ در چنین وضعی، آیا باید موقتا از مطالبه و نقد انحرافات سرنوشت‌ساز دست شست و یا میتوان در موارد مشابه به ایجاد ظرفیت‌های قانونی یا نظارتی جدید که مشخصا از مقام اجرایی استقلال کافی داشته باشند، امیدوار بود؟


ابراهیمی ادامه داد: پایان سخن را مجددا به نقطه آغاز متوجه می‌کنم؛ گسیل خیل جوانانی از نسل چهارم انقلاب به جبهه‌های نبرد علیه مزدوران آمریکا در عراق و سوریه، حکایت از نفوذ قدرت معنوی انقلاب در دلهای این نسلِ انقلاب ندیده، علی رغم انبوه مصلحت اندیشی‌های دیپلماتیک دولتی و غیردولتی دارد؛ از اینکه نسل چهارم انقلاب، فراتر از مرزها و رنگ‌ها، بیصبرانه مترصد جایگاه و ماموریت خود در نظم نوینی است که انقلاب بر منطقه حاکم خواهد ساخت.

وی در پایان خاطرنشان کرد: اجازه می‌خواهم به نمایندگی از این نسل، از شما بعنوان یگانه متّکای جوانان کشور برای انقلابی ماندن و انقلابی‌تر شدن، تشکر کنم.

 

دبیر دفتر تحکیم وحدت: پروژه سیاه‌سازی پرونده بورسیه‌ها در حال اجراست/ وزارت علوم پول بیت‌المال را صرف حمایت سیاسی از فتنه‌گران می‌کند

 

محمدحسین قائدشرف دبیر دفتر تحکیم وحدت بیان داشت: امیرالمومنین فرمودند که از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو هم   آن خیانت را تایید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن و آنچه از اموال در اختیار دارد از او بازپس گیر، سپس او را خوار دار و خیانت کار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن.
 

دبیر دفتر تحکیم وحدت اظهار داشت: در این مجال اندک، سریعاً اعلام می‌داریم که این دلواپسی‌ها و نقادی‌ها با ایمان به این حقیقت همراه است که نهال نوپای انقلاب بحمدلله به درخت تنومندی تبدیل شده که دیگر، بادهای کوچک آن رابه لرزه درنخواهد آورد. لذا با دلی سرشار از امید به آینده، اعلام می داریم تضعیف نظام خیانت، توجیه اشتباهات حماقت و اصلاح ضعف‌ها رسالت است.

 

وی یکی از اولویت‌های مهم اهل بصیرت را احیای مفاهیمی چون دشمن و دشمن شناسی برشمرد و گفت: مبانی ما اعم از قرآن و عترت شامل درسواره‌هایی چون جهاد کبیر است که برای تبیین این مسئله در بین آحاد ملت باید به کار گرفته شود. این مسئله نیاز به یک حرکت عمومی در کشور دارد. اگر این امر شکل پذیرد آنگاه دیگر عوامل غرب گرا و عافیت طلب داخلی نه از روی خیانت و نه از روی جهالت قادر نخواهد بود که از آمریکای جنایت کار که دشمن تمام عیار این ملت است چهره‌ای بزک کرده برای نسل جوان به نمایش بگذارند.

 

قائدشرف افزود: اگر دشمن را شناختیم دیگر لحظه‌ای در شعار مرگ برآمریکا تردید نخواهیم کرد. دست‌های آلوده استکبار پشت فجایای خون بار منطقه پیداست. تبیین استراتژی کلی دفاعی کشور به صورت اصولی و نظام مند از جمله موارد مغفول مانده در کشور است. متاسفانه نمی‌توان امیدی به صدا و سیمای فشل جمهوری اسلامی ایران بست. (البته می‌دانیم این حرفا از صدا و سیما پخش نخواهد شد.) لذا پیشنهاد می‌دهیم دستگاه‌های دفاعی امنیتی کشور مانند سایر کشورهای قدرتمند این مسئله را نیز در زمره ماموریت‌های خود تعریف کنند. در این کار، نه از سیاسیون کت و شلواری که حتی صدای گلوله را نشنیده‌اند بلکه از افراد متخصص نظامی برای تبیین استفاده کنید که کلام آنها بیشتر مورد اعتماد ملت است.

 

وی اضافه کرد: امروز در کنار دروس معارف می‌توان این مسئله را با ادبیات علوم دفاعی توسط افسران با تجربه به نسل جوان درون دانشگاه در حد اطلاعات پایه آموزش داد. امروز عموم مردم ما باید بدانند که چرا مدافعان حرم در 660 کیلومتر دورتر از زینبیه به دفاع از اسلام می‌پردازند. امروز همه باید بدانند که چرا بشار اسد خط قرمز ایران است و ما نه تنها دلایل شرعی بلکه دلایلی کاملا عقلی، در این باب داریم.

 

وی خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: پیشوای ما سوالاتی در ذهن ماست که موجب نگرانی ما شده است، شما استاد مسلط بر تاریخ صدر اسلامید. می‌دانید چرا گروهی که با رسول خدا بودند «علی(ع)» را رها کردند، صریحا اعلام می‌کنیم که ما خود را رویش‌های انقلابی این نسل می‌دانیم ما از برخی انقلابیون قدیم می‌پذیریم، که از مسیر خود پشیمان شدند و ازکشتی انقلاب پیاده شوند، می‌پذیریم خسته شوند و بخواهند زندگی مرفهی داشته باشند. اما اجازه نمی‌دهیم به اسم امام به اسم انقلاب اشرافی‌گری کنند.

 

دبیر دفتر تحکیم وحدت عنوان کرد: ما اجازه نمی‌دهیم برای اشرافی‌گری خود و فرزندان‌شان چهره و آرمان‌های انقلاب را تغییر دهند. حال با صراحت دانشجویی سوالی از حضرت عالی داریم و آن اینکه امروز ما در مسئولان بلند پایه نظام چنین افرادی را به وضوح و آشکارا می‌بینیم. آیا ما در مصادیق اشتباه می‌کنیم و اگر این چنین نیست چرا با این افراد برخورد صورت نمی‌گیرد؟

 

قائدشرف خطاب به مقام معظم رهبری عنوان کرد: رهبری عزیز؛ حمایت‌های مستقیم و غیر مستقیم شما از دولت از جمله نام گذاری امسال و سال گذشته بر کسی پوشیده نیست. می‌دانیم که نجات کشور و البته نجات دولت نیز، در گرو پایبندی به اقتصاد مقاومتی است. ما دانشجویان نگران این مسئله‌ایم که دولت به مانند سال گذشته از ظرفیت‌های بوجود آمده توسط این نامگذاری استفاده لازم را نکند.

 

وی اضافه کرد: در سال 91 لیستی مشتمل بر معرفی چند هزار کالا که نقاط اصلی وابستگی اقتصاد کشور به خارج است، تهیه شد. اما تاکنون اقدامی برای احصاء، دسته بندی و ارجاء این اقلام به دانشگاه‌های مادر که دارای توان علمی تولید هستند، صورت نگرفته است. انجام این امر ضمن تقویت رابطه صنعت و دانشگاه و تولید دانش بنیان موجب می‌شود ما دانشگاهیان نیز بتوانیم نقش خود را در مسئله اقتصاد مقاومتی ایفا کنیم.

 

قائدشرف بیان داشت: البته ما این مسئله را به وزیر علوم پیشنهاد دادیم و ایشان استقبال گرمی کردند، حال منتظر می‌مانیم تا عملکرد ایشان را در این زمینه تا سال آینده ببینیم.

 

دبیر دفتر تحکیم وحدت خطاب به مقام معظم رهبری گفت: رهبر فرزانه انقلاب؛ افرادی که در دولت سازندگی سبک زندگی مردم را هدف قراردادند و مسئله ساده زیستی را از ادبیات عمومی جامعه حذف کردند، اقشار مستضعف را کم برخوردار خواندند و قص علی هذا، که منجر به نطق تاریخی شما تحت عنوان عبرت‌های عاشوایی شد امروز در شکل دیگری در حال ادامه مسیر خود هستند اما این بار این مسئله نه دولت بلکه پایه و پی نظام را خواهد کند.

 

وی ادامه داد: این هشدار ما دانشجویان برای نظام است. چرا که از شما آموختیم آنگاه که فرمودید مگر خدا با من و شما قوم و خویشی دارد؟ مگر خدا با جمهوری اسلامی و با این اسم قوم خویشی دارد؟ من و شما هستیم که باید معین کنیم این جمهوری، اسلامی است، یا اسلامی نیست، این هم در رفتار ماست.

قائدشرف گفت: بر اساس مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در باب محرمانه بودن دارایی‌های مسؤولان که مشخصا به عدم شفافیت دامن می‌زند. اجازه می‌خواهیم که از این جایگاه مسؤولان نظام را به نکته‌ای یادآور
شویم: «ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم

دبیر دفتر تحکیم وحدت ادامه داد: ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام جناب آقای اکبر هاشمی رفسنجانی، ریاست جمهوری اسلامی ایران جناب آقای حسن روحانی، ریاست مجلس شورای اسلامی جناب آقای علی لاریجانی، ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران جناب آقای آملی لاریجانی؛ معتقدیم این مصوبه بر خلاف مصلحت نظام است و از حضرت عالی به عنوان رهبر جمهوری اسلامی تقاضا داریم که تجدید نظر جدی در قوانین شفافیت مالی صورت پذیرد.

 

وی تصدیق کرد: ضمن تشکر ویژه از شما بابت اهتمام ویژه‌تان به مسئله بورسیه‌ها، باید عرض کنیم که متاسفانه علیرغم رفع مشکل تحصیلی دانشجویان بورسیه، شواهد حاکی از آن است که پروژه سیاه سازی پرونده این
نخبگان در حال اجراست تا در گیر و دار جایابی در کرسی‌های هیات علمی که هدف اصلی پرورش این نیروهاست بمانند یا به جای جذب در دانشگاه‌های مادر، روانه دانشگاه‌های درجه 5 و 4 شوند، جلوگیری از این ظلم نیازمند پیگیری مجدد و مستمر است.

 

قائدشرف در رابطه با مسئله ازدواج جوانان نیز اظهار داشت: اما مسئله ازدواج که به لطف موانع فرهنگی و اقتصادی موجود به معضل ازدواج تبدیل شده است، سوال این است که با وجود تاکیدات مکرر شما آیا اتاق فکر کارآمد و مشخصی در این خصوص وجود دارد؟ زیرا ما تاکنون خروجی مشخص و قابل قبولی از شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت ورزش و جوانان ندیده‌ایم.

 

وی گفت: موضوع ازدواج دانشجویی در دهه 60 از جانب شما مطرح شد. برای تسهیل این مهم تاکنون چه اقداماتی صورت گرفته است؟ طبق بررسی‌های کارگروه ازدواج دفتر تحکیم وحدت، مجموعا 660 هزار دانشجو در استان تهران تحصیل‌ می‌کند که 460 هزار نفر آنها دانشجوی تحصیلات تکمیلی یعنی دارای سن مناسب یا بالا برای ازدواجند که در کمال نا باوری توسط دانشگاه‌ها و یا اساتید حتی به آنها مجوز شاغل بودن و کسب درآمد نیز داده نمی‌شود.تعداد ازدواج‌های دانشجویی در بین این 660 هزار نفر تامل برانگیز است. متاسفانه باید گفت که در سال گذشته تنها 5366 مورد ازدواج دانشجویی در تهران به ثبت رسیده است.

 

وی افزود: یکی از مسائل اصلی دانشجویان مسئله مسکن و خوابگاه متاهلی است. در کل استان تهران تنها و تنها 6 هزار و 669 واحد خوابگاه متاهلی وجود دارد و این آمارها متعلق به برخوردارترین استان کشور است. ما
معتقدیم که حل این معضل به عزمی جزم برای راه اندازی مسکن مهر دانشجویی نیازمند است.

 

دبیر دفتر تحکیم وحدت اظهار داشت: در باب مسائل فرهنگی کشور و دانشگاه‌ها به صراحت خدمتتان می‌گوییم آن دغدغه‌هایی که شما در باب مسائل فرهنگی دارید نه وزرا و نه معاونان آن‌ها ندارند. در یک طرف وزارت فرهنگ و ارشاد است، کار مدون فرهنگی که نمی‌کند هیچ، فیلم‌هایی را مجوز می‌دهند و حمایت می‌کنند که خود وزیر شرم دارد از انتصاب آن‌ها به مجموعه خود. هنگامی که کارمندان وزارت ارشاد؛ بیرون و درون وزارتخانه دو جور ظاهر و زندگی دارند وضع بهتر از این نمی‌شود. در دانشگاه‌ها نیز به گونه‌ای حضرت عالی می‌فرمائید اردوی مختلط، کنسرت، کذا و کذا، آقایان مسئله را می‌پیچانند، برخی گستاخانه می‌گویند به رهبری اطلاعات غلط می‌دهید. معاون فرهنگی وزارت علوم، به اذعان وزیر هیچ برنامه مدون فرهنگی ندارد و زمان خود و پول بیت المال را صرف حمایت‌های سیاسی از گروهی میکند که هنوز در 88 مانده‌اند و پیام تاریخی 9 دی را درک نکرده‌اند.

 

قائدشرف در خاتمه خطاب به رهبر انقلاب تصدیق کرد: ما در حضور شما به مسؤولانی که آن پایین نشسته‌اند می‌گوئیم شما فردای قیامت باید پاسخگوی دردهای فرهنگی دانشگاه باشید. اما این کلام ما وارثان خمینی کبیر و شاگردان امام خامنه‌ای در دفتر تحکیم وحدت است که «تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم

 

دبیر اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل: عدم تحقق «مسئله کارآمدی»، به عنوان یکی از شاخص‌های اصلیِ دولت اسلامی در مسیر تحقق تمدن اسلامی، موجبات سلب اعتماد عمومی را فراهم می‌کند

 

علیرضا احمدی دبیر اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در این دیدار طی سخنانی در محضر مقام معظم رهبری، ضمن رساندن سلام اعضای دفاتر انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور به محضر رهبر معظم انقلاب، اظهار داشت:

بسم الله الرحمن الرحیم


مقدمه

در ابتدا، سلام خالصانه‌ی اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان در دفاتر اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور را به محضرتان می‌‌رسانم.

 

برخی می گویند دوره انقلابی گری تمام شده است. می گویند انقلاب کردیم تا به جمهوری اسلامی برسیم و دیگر نباید به گذشته رجعت کنیم؛ حال آنکه در نگاه اصیل، جمهوری اسلامی مظهر انقلاب است و میزان موفقیتِ آن، در تطبیق هر چه بیشترِ با آرمان‌های انقلابی است و این جاست که بحث کارآمدی جمهوری اسلامی معنا می یابد.

 

امروز برخی به اسم «کارآمدی» در حال تهی کردن ظرف جمهوری اسلامی از مظروف انقلابی آن هستند. و «پروژه آرمانزدایی از انقلاب» را با جدیت تمام دنبال می‌کنند. ما تاکیدات مکرر حضرتعالی در لزوم انقلابی بودنِ نهادهای مختلف کشور؛ طی سال اخیر را هم، در چهارچوبِ مقابله با همین پروژه تحلیل می کنیم.

 

عدم تحقق «مسئله کارآمدی»، به عنوان یکی از شاخص‌های اصلیِ دولت اسلامی در مسیر تحقق تمدن اسلامی، موجبات سلب اعتماد عمومی را فراهم می کند، لذا از منظر منطق «نقد حکومت آری و نفی حاکمیت هرگز»، نکاتی را در سه بخش «نظارت» ،«انحراف از ارزش ها» و «اقدام و عمل» عرض می‌ نمایم.

 

الف- در مقام نظارت


•    فرهنگ
در عرصه فرهنگ شبکه فرهنگی ضدانقلابِ زیرزمینی جولان می دهد اما وقتی که نیروی جوان مومن و انقلابی می خواهد جهاد فرهنگی کند، امکانات جهاد را هم از او می گیرند. ارشاد و اوقاف و سازمان تبلیغات و صداوسیما و متاسفانه برخی نهادهای مدعی انقلابی گری حداقلی ترین امکانات را در اختیار نیروی جوان انقلابی قرار می‌دهند. حال این امکانات در اختیار چه کسانی است؟ به عنوان مثال قدیمی ترین مجموعه مطبوعاتی کشور با عظیم ترین منابع مالی سال¬هاست که در انحصار جریانی قرار دارد که به روشنی در مقابل مرزبندی‌ها و چهارچوب¬های انقلابی عمل می‌کند؛ مسئول این مجموعه که عنوان نمایندگی حضرتعالی را دارد، اخیرا پس از تاکید شما بر خط قرمز فتنه، پیشانی فتنه را می بوسد. ظلم نیست بودجه فرهنگی جمهوری اسلامی، هزینه روشنفکران ضدانقلاب نامردی شود که هماره علیه مردم بوده اند؟

 

مدیریت افکار عمومی، امروز در فضای مجازی صورت می گیرد اما شورای عالی فضای مجازی که وظیفه سیاستگذاری، نظارت و اجرا در فضای مجازی را بر عهده دارد، تعطیل¬ترین نهاد جمهوری اسلامی بوده است.

 

•    اقتصاد
در اقتصاد عدم نظارت فاجعه آمیز است. «لابی پشت پرده»؛ مدیر پرونده دار را بر رأس بانک ها می گزیند و الیگارشی قدرت و ثروت هر روز پیچیده تر می شود.


روزانه بیش از 3300کانتینر تنها از یک پایانه، بدون کنترل و مثل آب خوردن وارد کشور می شود و نتیجه آن ورود سالیانه بیش از 30میلیارد دلار کالای قاچاق از مبادی رسمی و غیررسمی است که به طور مستقیم بر رکود و کاهش تولید داخلی اثر دارد، کارگران را بیکار میکند و خانواده ها را از هم می پاشاند. مگر می شود بدون یاری دستهای پشت پرده در مدیریت کلان، این مقدارِ کالای قاچاق وارد شود؟ از طرفی دولت، معدود ابزارهای شناسایی و جلوگیری از ورود کالاهای قاچاق به بازار، نظیر طرح شبنم و ایران کد را تعطیل کرده است. توان ناجا نیز در مقابله ی فرسایشی با باندهای قدرت مند و ریشه دار قاچاق محدود است؛ تولید داخلی فلج شده و حمایتی از آن صورت نمی گیرد، حال ما با کدام پشتوانه از سرمایه گذار ایرانی بخواهیم در تولید وارد شود؟

 

•    حوزه علمیه
در امر نظارت چه فعلی بالاتر از امر به معروف و نهی از منکر؟ حضرتعالی در سخنرانی بجنورد با اشاره به بعضی علما که از نظام فاصله می گیرند، این مواجهه را ننگ دانسته بودید. سوال ما این است، چرا در شرایط خطیر و حساس کشور حضرات آقایان علما آنچنان که باید ورود نمی کنند؟ وقتی گفته می شود کربلا درس مذاکره است، چرا قم واکنش نشان نمی دهد؟ وقتی مسئله اسلام رحمانی به غلط و برای خوش آمد برخی محافلِ در اقلیت؛ مطرح می شود، چرا حوزه علمیه سکوت می کند؟ در مسئله برجام در حالی که خیانت¬های آمریکا اظهر من الشمس است، هنوز برخی در تمجید برجام، سخن می گویند. فقهایی که در مقابل فروش یک جلد قرآن به کافر، از باب قاعده نفی سبیل ورود می کنند، چگونه است که در برابر قراردادهای نفتی و سیاسی که سالیان سال سرنوشت بلاد مسلمین و اهلش را درگیر خواهد کرد؛ موضعی نمی گیرند؟

 

•    مبارزه با فساد
رهبر معظم انقلاب؛ آنچه بیش از هر مفسده ای دردناک و ناراحت کننده است، عدم برخورد مناسب و کافی دستگاه قضایی است. اگرچه در نظام اسلامی ، فساد فی نفسه غلط و نامطلوب است، اما آنچه این روزها مردم را آزرده تر می سازد تسامح در مواجهه با مفاسد کلان است. عدم شناخت اولویت ها، عدم شناسایی مفاسد دستگاههای دولتی و برخوردهای فشل از نقاط نقدبرانگیز قوه قضاییه هستند. اطاله دادرسی و عدم اطلاع رسانی مناسب در رابطه با پرونده های فساد اقتصادی باعث شده است که پرونده های متعددی مانند؛ پدیده، ادعای دروغین بورسیه ها، کرسنت، استات اویل و... حل نشده در افکار عمومی باقی بماند.

 

چه لزومی دارد در شرایطی که مفاسد اقتصادی، اعتماد عمومی را همچون موریانه از بین می برد، بعض دادستان های محترم  با طرح مسائل شاذ و بی اولویت در رسانه ها ظاهر شوند؟ ریشه ی این آسیب را باید علاوه بر عدم شناخت اولویت ها، در این امر دانست که عده ای از صاحب منصبان قضائی گاه خود را در قید قانون نمی دانند و به جای تفسیر و اجرای قانون به تشریع قانون می پردازند و هر ناهنجار و نامطلوب اجتماعی را، بدون قانون به چوب مجازات می رانند.

 

شفافیت حلقه ی مفقوده ی قوه قضائیه است. عدم اطلاع رسانی شفاف علی رغم وجود عدالت حس بی عدالتی در مردم ایجاد می کند. چه اشکال دارد پاسخگویی، جزیی تر و تخصصی تر شود و روسای دادگاه ها نیز در قبال احکام صادره توضیحاتی به رسانه ها ارائه دهند.

 

•    نظارت مجلس
مجلسی که برای خود شأن نظارت بر قوای دیگر را قائل است، ده سال است طرح نظارت بر خود را در راه روهای بهارستان مسکوت نگه داشته. از طرفی شأن برخی از نماینده¬ها از نظارت و بازرسی به لابیگری و اختیارداری برای حوزه انتخابیه تبدیل شده. نماینده ای که با مسئولین دولتی و قضایی منطقه خود تعارف دارد، چگونه می¬تواند با مفاسد مقابله کند. مهم تر از این، نماینده ای که دغدغه اش در شهر و استان خود متوقف است چگونه با مسائل ملی و بین المللی مواجهه خواهد داشت؟ شاید از همین ضعف است که برجام را در بیست دقیقه تصویب می کنند.

 

•    نظارت در دانشگاه
در دانشگاه بیش از آنکه با مسئول مواجه باشیم، با مقام و رییس و امثالهم مواجهیم. دانشگاه رییس و رییس دفتر نهاد و رییس حراست و الباقی روسا را دارد، اما کمتر پیش آمده که یکی از این آقایان مسئولیت اتفاقات درون دانشگاه را به عهده بگیرد. به راستی چه کسی مسئول اتفاقات  درون دانشگاه است؟

 

فلان دانشگاه کنسرت برگزار می کند، هیچ کس مسئولیتش را نمی پذیرد، دانشگاه دیگر با مسئله صنفی مواجه است اما دانشجو محل رجوعی ندارد، نشست های غیرقانونی تشکلهای سیاسی در دانشگاه برگزار می شود، هیچ کس پاسخگو نیست، عنصر نفوذی از سیستم اقتصاد بین المللی وارد دانشگاه می شود و کک هیچ کس هم نمی گزد.

 

ب) انحراف در ارزش ها
اوایل دهه هفتاد را می توان سالهای تلاش جریانی برای تغییر محاسبات ارزشی جامعه دانست که عالم امام را، به عالم مادی تغییر داد. ثروت اندوزی و کسب قدرت بر عدالت، معنویت و عقلانیت؛ ارجحیت یافت و بجای تخصص توام با تعهد، تکنوکراسی را در رویه خود اولویت داد. آن سالها شما بیم انحراف از ارزش ها را می دادید و رفتار امت پیامبر با حسین ابن علی(ع) را تشریح می کردید!حال اما دوباره این مسئله پررنگ شده است.

 

دولتی که از ابتدا با میانگین سنی بازنشسته روی کار آمد، با همان اندیشه پیشین کارگزاران و نگاه همراه با تبختر برخی مدیران، مفاهیم ارزشی دوران امام را به چالش کشید. یکی از مفاهیم ارزشی قطعی عالم امام، دشمن شناسی و شناخت آمریکای جنایتکار بود. در همه این سالها اما انگار فقط مردم و رهبری «مرگ بر آمریکا» را زنده نگه داشته اند و دولتها چنین رویکردی در پیش نگرفته اند. عادی سازی روابط با آمریکای  28مرداد، آمریکای حمله به ایرباس، آمریکای مدافع صدام و مهمتر از همه، آمریکای حامی داعش در شرایطی که هنوز مصادره اموال ملت ادامه دارد، و «تقریبا هیچ» از اجرای برجام عاید ملت شده است، چه معنایی دارد؟

 

مردم سوال می کنند، در قضیه ارتباط با آمریکا خودمان را سرکار گذاشته ایم؟ شعار می دهیم و شاهد عمل خلاف از مسئولین جمهوری اسلامی هستیم؟ این مذاکرات هم تجربه ای بود؛ اما آیا تجربه کافی نیست؟ حال باید  هر روز بشنویم که آمریکا برجام را نقض کرده، پس چرا اجرای برجام ادامه دارد؟

 

اخیرا انحراف از ارزش ها در مسئله حقوق های نجومی به روشنی خود را نشان داد. خوی اشرافی گری در بین مدیران به گونه ای شده که نه تنها این حقوقهای نجومی را بر خود حق می دانند بلکه آن را قانونی دانسته و به استناد قانون در برابر ملت می ایستند که «کار خلاف قانونی نکرده ایم!» وای به حال مدیری که قشر مستضعف جامعه را فراموش کرده و در ایام تحریم به خود اجازه برداشت های چند صد میلیونی را می دهد و وای به حال مجلسی که زمینه توجیه قانونی دست درازی به بیت المال مسلمین را فراهم کرده است.

 

نگاه توسعه طلب ضد عدالت، مسکن مهر قشر مستضعف را مزخرف می داند. همین نگاه؛ به جای اصلاح جاده های اصلی کشور؛ قرارداد خرید 118فروند ایرباس را منعقد می کند، همین نگاه به جای وام 3میلیونی ازدواج؛ وام 25میلیونی خودرو بی کیفیت می دهد و همین نگاه است که در روز کارگر، از پشت شیشه های خودروی شاسی بلند تولید خارج، کارگران را تماشا می کند و چقدر این نگاه برای وارثان واقعی انقلاب تلخ است.

 

در نظام جمهوری اسلامی، قرار بود روحانیون و مسئولین نظام، از مردم، در بین مردم و برای مردم باشند؛ اما آنچه امروز شاهد آنیم کلنی های متشکل از روحانیون و مسئولین بالای شهر نشینی است که فرسنگ ها با مردم عادی کوچه و بازار فاصله دارند و هیچ تصوری از واقعیات اجتماعی ندارند، شاید بتوان عامل بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی را در همین مسئله یافت.

 

جمهوری اسلامی، نیازمندِ گفتمانِ «کارآمدی» است. جامعه نه تاب تحمل «بگم بگم»های سیاسی را دارد، و نه «وعده های عمل نشده» و «تقصیر قبلی ها بوده!».

 

رسانه ملی
رسانه ملی قرار بود دانشگاه عمومی برای فرهنگ سازی باشد اما تکرار روند های غلط، کپی برداری های بی حد و حصر، ترویج افسار گسیخته سبک های غلط زندگی، عدم خلاقیت، چالش همیشگی ستاره های بی سواد، بازگشت بازنشسته ها به سازمان و عدم صراحت در نقد، ما را به این نتیجه رسانده است که صدا و سیما نتوانسته شأن دانشگاه عمومی را به خوبی به انجام برساند. صداوسیما خود را مکلف به توجه به مخاطب و نیازسنجی از جامعه نمی داند.

 

ج) و اما اقدام و عمل


مبتنی بر مقدمه ی ذکر شده و مصادیقی که خدمتتان ارائه شد باید بگوییم، ساختارها در زیربنای جمهوری اسلامی که همان قانون اساسی است، انقلابی تعریف شده است. «استکبارستیزی»، «رسیدگی به محرومان»، «حمایت از مستضعفان جهان» و امثالهم، از مصادیق آن است. بر همین اساس هیچ روبنا و ساختار غیرانقلابی نمی تواند برای جمهوری اسلامی کارآمد باشد. انقلاب از جمهوری اسلامی تفکیک پذیر نیست، چرا که اسلام در آغاز یک انقلاب بود و همواره باید یک آیین انقلابی بماند. اگر جمهوری اسلامی از انقلاب جدا شود، دیگر جمهوری اسلامی نیست.

 

مسئولین و جامعه بایستی رجوع دوباره ای به عالم امام داشته باشند که در آن بجای «فردمحوری»، «خدامحوری» باشد، ایمان به خدا و آیه «انتصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» سرلوحه باشد، اقدام انقلابی با اراده ای از جنس امام، شکل گیرد و بجای آنکه آرمان ها و ارزش ها و ساختارها هزینه عنصر محافظه کار غیرانقلابی شود، با همت و عزم انقلابی، ساختارها در جهت تحول و تغییر وضع موجود به وضع مطلوب پیش رود، که کارآمدی حاصل نمی شود الا به انقلابی بودن!

 

نماینده نشریات دانشجویی وزارت علوم: برای ما که دلبسته انقلاب اسلامی هستیم، یکی از مهم ترین وجوه تمایز نظام در مقایسه با اسلام ارتجاعی در الگوی تعامل با منتقدین تبلور می یابد.

 

محمدعلی کامفیروزی نماینده نشریات دانشجویی وزارت علوم در دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب تصریح کرد: خدای را سپاسگزارم که امروز این توفیق را نصیب من کرد که بتوانم به عنوان عضوی از خانواده انقلاب در محضر جنابعالی، نظرات خود را  بیان نمایم.

وی ضمن خطاب قرار دادن رهبری بیان داشت:  آقای خامنه ای! بنده فرزند یکی از هزاران بسیجی ای هستم که در راستای تحقق آرمان های انقلاب اسلامی، راهی جبهه های نبرد شدند و جان خود را تقدیم راه حق کردند تا به سهم خود نقشی در آبیاری شجره طیبه انقلاب ایفا کنند.

 

این فعال دانشجویی افزود: ما از پدرانمان آموختیم که مردم و آرمانهای انقلاب، دو جزء جدانشدنی هویت‌ ما هستند. آموختیم که آنها رفتند تا مردم امنیت، استقلال، آزادی و عدالت را در سایه تفسیری از اسلام تجربه کنند که هرگز خود را در مقابل آزادی مردم و عدالت اجتماعی نمی یابد. اکنون به یمن پایمردی پدران ما و همرزمانشان، امنیت و استقلال کشور برقرار شده است.

 

 

محمدعلی کامفیروزی  خاطر نشان کرد:  با این وجود من، به عنوان یکی از هزاران فرزند شهدای انقلاب و دفاع مقدس، در مسیر تداوم این راه، مخاطراتی می بینم که صمیمانه آنها را در دو محور با حضرتعالی طرح می کنم و امید دارم تاکیدات شما سبب ساز اصلاحی رو به خیر در عملکرد مسئولان و  فضای عمومی مملکت شود.  

 

وی بیان داشت:  به عنوان عضو کوچکی از جامعه حقوقی کشور، این درس را از اساتید خود آموخته ام که «دفاع از حقوق افراد، لزوما به معنای دفاع از گفتار و رفتار ایشان نیست، اما ضرورتی انکار نشدنی است.» لذا وظیفه خود می دانم که نگرانی خود را از نقض برخی از حقوق مندرج در قانون اساسی بیان کنم.

نماینده نشریات دانشجویی وزارت علوم ادامه داد:حقوقی مانند حق آزادی عقیده و بیان، برخورداری از شغل و مصونیت حقوق‏ اشخاص از هرگونه تعرض غیرقانونی، برابری تمام افراد ملت در مقابل قانون، مصونیت از تجسس، تأسیس و مشارکت آزادانه در احزاب‏، انجمن‏ های‏ سیاسی‏ و صنفی‏، تشکیل‏ اجتماعات‏، برخورداری از آموزش رایگان و بهره مندی برابر از فرصت های آموزشی، حق انتخاب آزادانه وکیل، دفاع در برابر اتهامات، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن آزادانه و حق برخورداری از دادرسی منصفانه.

 

محمدعلی کامفیروزی  خطاب به رهب انقلاب تاکید کرد: نظام قانونی کشور ما بر اساس اصول مهمی مانند اصل برائت، اصل قانونی بودن جرم و مجازات، اصل ممنوعیت هتک حرمت و حیثیت تمامی اشخاص (ولو اینکه حتی محکوم شده باشند) و... پایه گزاری شده است.امروز پس از گذشت 37 سال از عمر افتخارآمیز نظام جمهوری اسلامی، تحدیدها و استثنائات و یا ارائه تفاسیر ناصواب از این اصول، در بعضی حوزه ها جای اصل و استثناء را عوض نموده است.

 

این فعال دانشجویی تصریح کرد: برای نمونه بعضاً انتقاد از وضعیت برخی نهادهای تحت نظر جنابعالی یا پرسش از برخی نظرات حضرتعالی منجر به برخورد با نشریات شده و مدیرمسئول و سردبیر و نویسنده را راهی راهروهای پرپیچ و خم دادسرا و دادگاه می کند.

 

وی بیان داشت: تحلیل علمی و کارشناسانه آسیب های اجتماعی، مصداق سیاه نمایی دانسته شده و منجر به برخورد با نشریات می گردد. برخی مقامات قضایی اختیار خود را آنچنان بالا می بینند که بر خلاف اصل 24 قانون اساسی، عملاً در جایگاه قانونگزار نشسته و حقوق عمومی را تحدید و تضییق می کنند.

 

محمدعلی کامفیروزی  تاکید کرد: یا به عنوان نمونه‌ای دیگر، اعمال محدودیت های روزافزون بر روند تأسیس و یا فعالیت برخی تشکل های دانشجویی با سلایق سیاسی-اجتماعی متفاوت و یا منتقد، شوراهای صنفی و کانون های فرهنگی-هنری و... در دانشگاه ها، آن هم با برچسب زنی های ناصواب، مخل حقوق اجتماعی دانشجویان و مانعی در مسیر اعتلای فرهنگی دانشگاه ها شده است.

 

وی افزود:  همین مسأله باعث شده که حتی جلسه حاضر نیز بازنمای همه تفکرات و سلایق حاضر در دانشگاه نباشد. لذا تدبیر راهکارهای قانونی و اجرایی برای تأمین حقوق مهمی همچون تأسیس و یا عضویت در تشکل ها و احزاب و گروه های با سلایق سیاسی- فرهنگی- اجتماعی متفاوت و یا تشکیل اجتماعات، امری ضروری به نظر می آید.

 

این فعال دانشجویی با اشاره به فضای امنیتی تصریح کرد: برخوردهای انضباطی غیرقانونی و گاهاً حتی تهدیدهای نهادهای بیرون از دانشگاه در مقابل تجمعات صنفی و یا اعتراضات اجتماعی دانشجویان، در شأن یک جامعه قانون محور نیست؛ چه رسد به دانشگاه که باید مهد آزادی و آزاداندیشی باشد.

 

نماینده نشریات دانشجویی وزارت علوم با ابراز تاسف فراروان ادامه داد: تجربه نشان داده که بسیاری از اصول قانونی و حقوق اولیه شهروندی مانند اصل برائت و یا حق دفاع و یا انتخاب آزادانه وکیل و یا مصونیت از تجسس و ...، به کرات در نهادهایی مانند کمیته های انضباطی و یا کمیته ناظر بر نشریات نقض می شوند.

 

وی افزود: تصویب مقررات دست و پاگیر و استعلامات امنیتی بلاتوجیه برای اشتغال و یا آموزش در مقاطع تحصیلات تکمیلی و اعمال سیاست های تبعیض آمیز بومی گزینی و پولی کردن دانشگاه ها، از دیگر مصادیق تعرضات غیرقانونی به حقوق شهروندان است.

 

این فعال دانشجویی بیان داشت: محدودسازی حق انتخاب آزادانه ملت و هتک حرمت و حیثیت اشخاص در برخی تریبون های رسمی و یا رسانه ملی و دیگر رسانه ها، بدون ارائه فرصت پاسخگویی، مانند انتساب اکاذیب و اهانت به برخی چهره های سیاسی-اجتماعی و خصوصا پاره ای مسئولین سابق نظام که به دلیل محدودیت های غیرقانونی (مستندا به اصل 20، 36، 37 و 39 قانون اساسی) حتی امکان پاسخگویی ندارند، از دیگر مصادیق قابل بیان می باشد.

 

وی ادامه داد: به طورخلاصه به نظر می‌رسد نسبت مفهوم «انقلابی‌گری» (که مورد تاکید حضرتعالی است) با حقوق اجتماعی و سیاسی منتقدین، برای عده ای مبهم باقی مانده است. فرمایشات مکرر جنابعالی در زمینه باز بودن باب نقد شما و نهادهای زیرمجموعه شما، ضرورت آزاداندیشی در دانشگاه ها، تحمل مخالفان، برافروخته نشدن  و جدال احسن با آنها  و پرهیز از برخورد امنیتی با دانشجویان توسط بخشی از مسئولین که خود را متصف به صفت انقلابی می دانند، شنیده اما رعایت نمیشود.

 

این فعال دانشجویی بیان داشت : اینجاست که زمینه ای برای خلط مفهوم مثبت انقلابی با مفهوم منفی تندروی ایجاد می شود. به نظر می رسد اگر توسط حضرتعالی خط مشی‌هایی در باب نحوه مواجهه با منتقدین برخی آرا و نظرات شما یا منتقدین نهادهای تحت نظر حضرتعالی در جامعه بیان گردد، زمینه پالایش بیشتر مفهوم انقلابیگری و گره خوردن آن با مفاهیم شریف دیگری مانند تحمل، مدارا، آزادیخواهی و به رسمیت شناختن حقوق و آزادی های منتقدین فراهم خواهد آمد.

وی در مورد عدالت  و نقش آن در جامعه تصریح کرد: عدالت به عنوان یکی از آرمان های انقلاب واژه مقدس و جامعی است که علاوه بر وجه اقتصادی، وجوه دیگر سیاسی-اجتماعی را نیز دربرمی  گیرد. البته ضرورت عدالت اقتصادی، امروز بیش از پیش احساس می شود. زیبنده نظام نیست که افکار عمومی شاهد اخبار فساد اقتصادی و فقدان شفافیت مالی در دستگاه های مختلف از یک سو و شلاق خوردن کارگران و تضییع حقوق مستضعفین از سوی دیگر باشد.

 

نماینده نشریات دانشجویی وزارت علوم با ابراز تاسف فراروان ادامه داد :ثمره تجمیع قدرت و ثروت در نبود نظارت عمومی و قضایی، فقر، فساد و تبعیض است! بدیهی است که در کمبود تشکل ها، احزاب، سازمان های مردم-نهاد و رسانه های مستقل و منتقد چه در جامعه و چه در دانشگاه شاهد فساد سیستماتیک در کشور باشیم. لذا افزایش مفاسد اقتصادی، قطعا یکی از اثرات همین نگاه تک بعدی و کم توجهی به ضرورت بهره مندی عادلانه از حقوق سیاسی-اجتماعی پیش گفته می باشد.

 

وی در بخشی از عرائض خود تاکید کرد: رهبر انقلاب! من سه ساله بودم که پدرم در عملیات کربلای 5 در شلمچه شهید شدند و یقین دارم که اگر خدای ناکرده روزی هر قدرت خارجی، حتی گوشه چشمی به خاک ایران بیندازد، در دفاع از تمامیت ارضی و کیان نظام جمهوری اسلامی ذره ای تردید نمی کنم. ضمن اعتقاد به دیدگاه های جنابعالی در عرصه هایی مانند استکبارستیزی یا عدالت اقتصادی، با برخی نظرات حضرتعالی در حوزه سیاست داخلی و یا عملکرد برخی نهادهای زیرمجموعه رهبری، اختلاف نظر دارم.

 

این فعال دانشجویی در  خاتمه سخنان خود در دیدار با رهبری اظهار داشت: برای ما که دلبسته انقلاب اسلامی هستیم، یکی از مهم ترین وجوه تمایز نظام در مقایسه با اسلام ارتجاعی حاکم در برخی کشورهای منطقه، در الگوی تعامل با منتقدین تبلور می یابد. رهبر انقلاب! من می دانم که هستند کسانی در جامعه که وضعیتی مشابه من دارند. اظهارنظر و انتقاد را هم امر به معروف و وظیفه خودشان می دانند. ولی متأسفانه این مسأله، مستمسکی برای برخی تنگ نظری ها و محدودیت ها و برخوردها در فضای سیاسی اجتماعی شده است.آقاا خامنه ای! خون پدر من روی این خاک ریخته شده! من نمی توانم این خاک را رها کنم. من نمی توانم بی تفاوت باشم. شما بفرمایید، از شما خواهش می کنم که بفرمایید شیوه تعامل با من و امثال من چگونه باید باشد؟

 

 

نماینده گروههای جهادی:نگاهی به گذشته نشان می دهد محرومیت و روستا واژه هایی توأمان نیستند و روستا ذاتاً منطقه ای محروم نیست

محمد آهنگران نماینده گروههای جهادی در دیدار با رهبری گفت: هر گاه از جهاد سخن به میان می آید آنچه بیشتر جلوه می نماید جوانانی هستند که همانند چمران، با تعهد به اسلام ناب، نام و نان و مقام و عنوانهای دنیای دون را رها میکنند و در پی انجام تکلیف می روند حتی اگر آنجا دوردست ترین نقطه محروم باشد.

 

وی افزود: اگرچه امروز در عصری به سر می بریم که شهادت چون معبری تنگ و صعب العبور می نماید، اما آنها که در سر سودای اجر عظیم دارند، از پای نمی نشینند و باب دیگری برای جهاد می جویند و قدم در راه خدمت به محرومان و مستضعفانی می گذارند که ولی نعمتان این انقلابند. همانها که امام راحل عظیم الشأنمان، خدمتگزاری شان را افتخار خود می دانست و این گونه به فرزندان انقلابی اش شاه کلید بقای انقلاب اسلامی را نشان می داد.

 

این عضو گروه جهادی قرارگاه علمدار ضمن تاکید بر اینکه کلیدی که در پی چشم دوختن به شرق و غرب، درآرزوی تحقق توسعه سیاسی و اقتصادی گم شد و توسعه لیبرال محدود به مناطقی خاص و محصور به عاریت گرفتن ظواهر زندگی غربی گشتبیان داشت: ترکیب نامتناسب و توسعه نامتوازن و غفلت از گسترش یافتن همه جانبه پیشرفت، موجبات به وجود آمدن مناطق محروم و مستضعف در کشور را فراهم نموده است، که متاسفانه با آرمانهای بلند انقلاب اسلامی هم خوانی ندارد.

 

وی ادامه داد:تمدن نوین اسلامی که ریشه در عمق تاریخ اسلام دارد و تحقق آن هدف غایی انقلاب اسلامی است ، پیشرفتی همه جانبه و عمیق را می طلبد، که از سویی فواید و مزایای آن به همه مناطق کشور برسد و از سوی دیگر همه این مناطق چه شهری و چه روستایی بتوانند در آن نقش آفرین باشند. مسأله مناطق محروم و به ویژه روستاهای محروم که دغدغه اصلی جهادگران است، باید در این بستر تحلیل شود و برای رفع آن اقدامات و برنامه ریزی های اساسی صورت گیرد.

 

محمد آهنگران تصریح کرد: نگاهی به گذشته نشان می دهد محرومیت و روستا واژه هایی توأمان نیستند و روستا ذاتاً منطقه ای محروم نیست که باید رهایش کرد تا معضلات آن به طور طبیعی حل شود. روستا در گذشته به صورت یک واحد خودکفا علاوه بر تأمین مایحتاج خود، نیازهای شهر را در زمینه های مختلف پاسخگو بوده است اما این وضعیت با شرایط امروزین اغلب روستاها قابل مقایسه نیست، چرا که بسیاری از آنها امروز تبدیل به مصرف کننده ای وابسته به شهر و فاقد امکانات اولیه زندگی شده اند و ماندن در آنها جز برای مدتی کوتاه جهت تفریح و استراحت، منطقی نیست.

 

این عضو گروه جهادی قرارگاه علمدار اظهار داشت: برای رفع این معضل و تبدیل روستا به عنصری فعال و پویا در مسیر پیشرفت کشور، باید در دو عرصه اقتصاد و فرهنگ اقداماتی صورت گیرد. در عرصه اقتصادی که از قضا چندی است مورد توجه فرزندان جهادیتان قرار گرفته و موجب گشته که عزم خود را بر احیای مجدد روستاها جزم نمایند، در نخستین گام اقدام به ارائه آموزشهای علمی-مهارتی، کارآفرینی و تقویت کسب و کار روستایی گردیده است.

 

وی ادامه داد: انجام این گونه فعالیت ها در برخی موارد به حمد ا... چنان موفقیت آمیز بود که مهاجرت معکوس به روستا را در پی داشت. در جهت تکمیل چرخه اقتصادی، به مقوله توزیع نیز توجه شد. با اقداماتی نظیر: استفاده از ابزارهای جدید و راه اندازی فروشگاه هایی در فضای مجازی برای فروش محصولات تولید شده در روستا.

 

آهنگران خطاب به رهبر انقلاب تصدیق کرد: اما در حوزه مهم و حیاتی فرهنگ، باید دو فعالیت اساسی را مورد توجه قرار داد. نخست: تقویت روحیه کار و تلاش و زدودن آثار فرهنگ راحت طلبی از اذهان مردم و دوم: تقویت حیات فرهنگی روستا از طریق توانمندسازی روستاییان نخبه؛ با این هدف که روستایی بودن و زندگی در روستا بار ارزشی مثبت پیدا کند و روستاییان به هویت روستایی خود افتخار کنند. اقتصاد و فرهنگ در روستا ملازم یکدیگر هستند.

 

وی افزود: چنانچه اقدامات عرصه اقتصادی به ثمر برسند فعالیت در عرصه فرهنگی نیز با سهولت بیشتری انجام می شود و به ثمربخش بودن آن بیشتر می توان امید داشت. هنگامیکه روستا از نظر اقتصادی پویا باشد، آبادانی در پی آن ایجاد خواهد شد؛ روستایی به موطن خود احساس تعلق خواهد کرد و به جای عزیمت به حاشیه شهرهای بزرگ و زندگی مشقت بار و گرفتار شدن به انواع آسیبهای اجتماعی، ماندن در روستا را ترجیح خواهدداد. تحصیل کردگان روستایی نیز، سرزمین آبا و اجدادی را برای خدمت کردن انتخاب و توان خود را صرف آبادانی آن خواهند کرد.

 

این فعال جهادگر خاطر نشان کرد: آنچه به محضر مبارکتان تقدیم شد گزیده ای از اقداماتی بود که جهادگران در سطح خرد و با اتکا به توان و ظرفیتهای خود انجام داده اند. اما پیشرفت همه جانبه و فراگیر در کشور، نیاز به اتخاذ رویکرد احیای روستا در سطح کلان و تقویت نیروهایی دارد که به احیا و پویایی مجدد روستاهای کشور اهتمام دارند. یکی از نیازهای اساسی در این زمینه وجود سند بالادستی و نقشه راهی جامع برای پیشرفت روستا در افق کلان جمهوری اسلامی ایران است. سندی که با نگاهی نظام مند، همه نقاط ضعف و قوت موجود در روستا را مورد توجه قرار داده و برای پیشرفت همه جانبه آن برنامه داشته باشد. همچنین ایجاد سازمانی پویا با بدنه اجتماعی و مدیرانی جهادی که متولی امور روستا باشد و همه ظرفیتها و مجموعه های فعال در روستا را جهت احیا، و هویت بخشی زندگی روستایی به کار گیرد.

 

وی بیان داشت: گروههای جهادی به عنوان مجموعه ای خودجوش، مردمی و انقلابی از جمله بهترین بسترها برای تحقق پیشرفت روستا به شمار می روند. مزیت هایی مانند تقدس مفهوم جهاد، داوطلبانه بودن فعالیتها و انعطاف ساختاری موجود در آنها، توان جذب اقشار و افراد با تخصصهای مختلف را فراهم کرده است. خوشبختانه امروز بسیاری از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های مختلف در سراسر کشور به شوق خدمت خالصانه به هم وطنانشان، جذب گروههای جهادی در اقصی نقاط کشور می شوند و ما باور داریم که با استفاده از این نیروی جوان و سرشار از انگیزه انقلابی، می توان به اهدافی دست یافت که سالیان سال چشم انتظار تحقق آنها بوده ایم. در سالهای نخست پیروزی انقلاب اتکا به نیروی جوانان انقلابی با روحیه جهادی موجب ارائه خدمات بی سابقه ای به روستاها شد، امروز نیز تنها مکملی که باید به نیروی عظیم جهادگران افزوده شود، باور توان آنها و بسترسازی برای فعالیتهایشان است.

 

آهنگران تصدیق کرد:از میان بیشمارجهادگرانی که به شوق اطاعت امرتان، خدمت به ولی نعمتان انقلاب را بر خود فرض دانسته و با آرمان رفع محرومیت در ایران اسلامی وارد میدان سازندگی شده اند، جمعی نیز با پیدایش ضرورت مبارزه رویاروی با دشمن تکفیری، سلاح به دست گرفته و قدم در راه صعب و خونین دفاع از حریم ملکوتی اهل بیت نهاده و شربت شهادت نوشیده اند. و ما امروز به نمایندگی از همه آن عزیزان، خالصانه و صادقانه خدمتتان عرضه میداریم:

 

وی در خاتمه سخنان خود با دلگرمی به رهبر انقلاب تاکید کرد: فرزندان جهادیتان که امروز در اقصی نقاط جهان اسلام دنبال کننده الگوی جاوید جهادالبنا هستند، در هر عرصه دیگری هم که نیاز به حضور باشد با تمام وجود وارد عمل شده و تا آخرین قطرۀ خون پای عهدی که با علمدار انقلابی شان بسته اند، می مانند ان شا الله.

 

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار