به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، چگونگی تعامل جمهوری اسلامی ایران با کشورهای خارجی در حوزه نفت به یکی از مباحث جدی امروز حوزه نفت تبدیل شده است. دکتر مسعود درخشان، متخصص حوزه اقتصاد نفت و استاد نخبه اقتصاد یکی از منتقدان جدی قالب جدید قراردادهای نفتی است. وی معتقد است برای امضای قراردادهای نفتی هیچ مشورتی با کارشناسان این حوزه صورت نگرفته است.
درخشان با ابراز "ما تا کنون مشاهده نکردیم که مهندسان ایرانی نامهای یا اعلامیهای مبتنی بر عدم توانایی خود به مقامات بالاتر نوشته باشند"؛ گفت: هیچگاه مهندسان ایرانی نگفتند که "توانایی ما خارج از میدانهای نفتی است"، یا اینکه اعلام کنند "پیچیدگیهایی در یکی از مخازن کشور است که از توانایی ما خارج است و فقط توتال و «BP» قادر به توسعه این میادین هستند".
وی با اشاره به اینکه اگر شرایط بهاینگونه بود که مهندسین ایرانی درخواست و ضرورت همکاری با طرف خارجی را مطرح میکردند، مانعی نبود؛ گفت: شرایط به این صورت نیست. بنده از چندین مهندس شرکت نفت پرسیدم، گفتند "در امضای قراردادهای نفتی هیچ مشورتی با ما نشده است".
درخشان با اشاره به پرسشش از مهندسان شرکت ملی نفت ایران راجع به ضرورت ورود شرکتهای توتال، BP، شل و... به صنعت نفت ایران گفت اکثراً آنها مخالفند و معتقدند: شرکتهایی که با آنها قرارداد امضا شده است شرکتهای نفتی هستند در صورتی که اگر شرکت ملی نفت ایران احتیاج به همکاری نیز داشته باشد با شرکتهای خدمات نفتی جهان است؛ زیرا از زمان مصدق کم و بیش تا کنون تجربه داریم و یقیناً از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون در زمینه صنعت نفت تجربه داریم. در زمان جنگ تحمیلی هم خرابیهای آن نانجیبها را تعمیر میکردیم و هم خودمان نفت تولید میکردیم.
استاد نخبه اقتصاد با تأکید مجدد درباره استفاده از شرکتهای خدماتی بهجای شرکتهای نفتی گفت: اگر در موردی مشکلی داشته باشیم، شرکتهای خدمات نفتی را وارد کنیم تا آن مشکل را برطرف کنند و معمولاً آموزش هم میدهند و سپس مزدشان را میگیرند و میروند، دیگر این احتیاج به شرکت توتال و امثالهم نیست که بیایند و 25 سال مدیریت صنعت نفت ما را در دست بگیرند، از اکتشاف تا توسعه میدان و بهرهبرداری را به آنها بسپاریم، اگر مواردی از کارها را نمیتوانید انجام دهید همان گوشه از کار را به آنها بسپارید.
** با قراردادهای جدید نفتی رشد در صنعت نفت ایران محال است
درخشان با بیان اینکه قطعاً کار شرکتهایی مثل توتال و BP اینگونه نیست؛ افزود: این شرکتها صنعت نفت از صفر تا صدش را میخواهند و درصدی از درآمد آن را میدهند؛ زیرا معتقدند نفت مرده را زیر زمین زنده میکنند و بیرون میآورند و اگر بگویید این میزان از توانایی را نیز خود که داریم در پاسخ میگویند "اگر چنین است چرا سراغ ما آمدهاید؟ باید سراغ شرکتهای دیگر میرفتید، ما شرکتهایی هستیم که همه کار را باید خودمان انجام دهیم". مثال این مورد مانند این میماند که فردی بخواهد ساختمان بسازد و فقط در بتنریزی مشکل داشته باشد سازندهای بیاید و بگوید "یا همه را انجام میدهم یا هیچ کدام را" و به این کار ندارد که شما گچبری و تزئینات ساختمان را میتوانید انجام دهید. در این موارد چگونه میتواند رشد صورت بگیرد، زیرا حتی اگر درخواست همکاری برای آموختن نیز بدهید آنها مشخص کننده مقدار و چگونگی آن هستند.
**امروزه کسانی در مورد مخزن تصمیمگیری میکنند که در عمرشان اصلاً روی مخزن نبودند
استاد برجسته اقتصاد نفت ایران با ابراز تأسف از اینکه امروزه کسانی در مورد مخزن تصمیمگیری میکنند که در عمرشان اصلاً روی مخزن نبودند؛ گفت: بزرگترین شرکت تولیدکننده نفت در ایران «شرکت مناطق نفتخیز جنوب» است که حدود هشتاد درصد نفت ایران را تولید میکند. در امضای قراردادهای به این درجه از اهمیت با آنها مشورت نشده است.
درخشان گفت: اگر مهندسان مستقل ارشد که چندین سال است روی میدان نفتی آزادگان کار میکنند، اعلام کنند که "توسعه این میدان فقط از توتال ساخته است و از ما دیگر کاری ساخته نیست" بنده دیگر هیچ حرفی در این رابطه نمیزنم و این کار باید صورت گیرد و قطعاً کاری است که بهمصالح کلان نظام است.
وی با ابراز "بعد از صد سال تجربه در صنعت نفت اصلاً احتیاج نداریم که از صفر تا صد صنعت نفت خود را در اختیار بیگانگان قرار دهیم"؛ گفت: یک موقع در افغانستان نفت کشف میشود آن باید از ابتدا فرایند توسعه نفتی خود را در اختیار این شرکتها قرار دهد یا زمان مظفرالدین شاه که ابتدای پیدایش نفت در ایران بود.
درخشان با اشاره به قرارداد دارسی گفت: شعور شاهزادگان قاجاری به این حد بود که حتی با وجود عدم سابقه ایران در مفاد قرارداد آوردند که عملهها باید از ایرانیها باشند؛ چراکه انگلیسیها، کارگران را از هند که مستعمرهشان بود میآوردند. نکته مثبت دیگر قرارداد این بود که در آن آورده شد که "هر گنجینهای پیدا میشود متعلق به ایران است و هر کجا به زمین احتیاج پیدا کردید باید بهقیمت منصفانه بخرید".
وی با توجه به چنین شرایطی گفت: آنچه امروز کشورمان به آن احتیاج دارد شرکتهای نفتی نیستند بلکه شرکتهای خدمات نفتی هستند با توجه به اینکه بسیاری از کارها را خودمان توانایی انجام دادنش را داریم.
درخشان با اشاره به پیشرفت کشور در حوزههای دیگر بهعنوان مثال گفت: اکنون دکتر سمیعی وارد کشور میشود از تعداد متخصصان ایرانی مغز و اعصاب تعجب میکند اما باز این متخصصان هرگاه دکتر سمیعی به کشور میآید دورش جمع
میشوند تا ببینند سمیعی چهکار میکند در قسمتهایی که نمیدانند و الّا بقیه را خودشان روزانه انجام میدهند.
** انتقال فناوری در چارچوب قراردادهای نفتی امکانپذیر نیست
استاد برجسته اقتصاد نفت کشور با طرح این سؤال که چرا ایران از شرکتهای خدماتی نفتی استفاده نمیکند؛ گفت: اکنون کم و بیش از آن استفاده میکنیم. «شولومبرژر Schlumberger» اکنون در حدود هشتاد کشور جهان از آن استفاده میکنند، حتی در دوران تحریم نیز بهنوعی به کشورمان خدمات میداد. شرکتهای نفتی همیشه خدمت میدهند. انتقال فناوری در چارچوب قراردادهای نفتی امکان پذیر نیست. یک مورد از این قراردادها را که باعث انتقال فناوری در دنیا شده است نام ببرید. پذیرش این جمله برای دولتمردان سخت است زیرا بهانه آنها برای رفتن سراغ شرکتهای خارجی مسئله انتقال فناوری است.
وی با اشاره به اینکه اگر پاسخ مدیران تصمیمساز نفتی، این باشد که این پروژهها عظیم است و از توانایی مدیریتی کشور خارج است؛ گفت: در جواب میگویم، بسیار خوب از مدیران کارکشته بازنشسته خارجی استفاده کنید. در خارج بدون هیچ تعارفی مدیران 60ساله بازنشست میشوند. این افراد 60سالگی تازه اول کاراییشان است، چون خیلی انرژیشان بالا است چراکه آنها در این سن شروع میکنند بهعنوان مشاور به کشورهایی همچون عربستان، ونزوئلا و... میروند.
درخشان با اشاره به اینکه پرداخت حتی روزانه بیست هزار دلار به مدیر بازنشستهای که قبلاً مدیر یک مخزن بزرگ دنیا بوده است و اکنون بازنشسته است، بهصرفه است؛ افزود: چطور برای تیم ملی ورزشی مربی خارجی میآوریم، برای اداره یک میدان نفتی نیز میتوان یک مدیر آورد. یک سال کار میکند میبینید که خوب کار نکرد اخراجش میکنید و مدیری دیگر جایگزینش می کنید، بهترین های دنیا را بیاورید اما زیر نظر شما کار کنند و نیرو پرورش دهند، این همان اقتصاد دانشبنیان است که دغدغه دلسوزان نظام است.
وی با رد این مطلب که "مدیر لایق در زمینه صنعت نفت نداریم"؛ در علت آن گفت: پارس جنوبی را خودمان مدیریت کردیم تا به این مرحله رسید. اگر توانایی مدیریتمان بهاندازه توتال نیست اما هشتاد درصد آن که هستیم، اقتصاد مقاومتی میگوید که "آن 80 درصد را تبدیل به 81 درصد کن" اما این قراردادها آن 80 درصد را نیز کمکم به نابودی سوق میدهد.
درخشان بیان کرد: در صحبتی که با یکی از مسئولین داشتم، از توانایی مدیریتی کشور گفتم که او آن را رد کرد و گفت "توانایی ما نسبت به شرکتهایی همچون توتال 5 درصد است"؛ در پاسخ آن گفتم، "بنابراین بهنظر شما چگونه در شرایط تحریم که اکنون نیز از آن رها نشدیم ظرفیت تولیدمان حدود 4 میلیون بشکه نفت است؟".
* در تعامل با شرکتهای نفتی خارجی از عربستان هم کمتریم
استاد برجسته اقتصاد کشور با اعلام این نکته "از عربستان کمتر نیستیم"؛ گفت: عربستان در سال 1988 عذر تمامی شرکتهای نفتی خارجی را خواست و اکنون یک شرکت نفتی خارجی در عربستان فعالیت نمیکند. البته اکنون شرکتها با نقشههایی که برای عربستان طراحی کردند تا چند سال آینده دوباره به عربستان باز خواهند گشت. چگونه عربستان به این توانایی رسید؟ تربیت نیروی انسانی خود را به «شل» سپرد. در واقع به آنها گفت که "میدان به شما نمیدهم، آدم به شما میدهم که تربیت کنید".
وی با بیان اینکه بحث دیگری که برای ورود شرکتهای نفتی مطرح میکنند سرمایه گذاری است؛ گفت: در پاسخ آنها میگویم که از جمله کارکردهای شرکتهای خدمات نفتی پرداخت وام برای سرمایه گذاری است، اما آنها میگویند "این را میدانیم اما فرض کنید 5 میلیارد دلار وام گرفتیم، اولین قسط آن را چهکسی میدهد؟" در پاسخ آنها میگویم که "بازپرداخت قسطهای آن را تا اولین مرحله تولید آن به تأخیر میاندازیم". آنها میگویند که "ریسک دارد. ممکن است تولید آنقدر زیاد نباشد که ما بتوانیم با آن بازپرداخت وام کنیم. ریسک را ما نمیپذیریم".
*بهدلیل ترس غیرمنطقی از ریسک تن به قراردادهای جدید دادهایم
این منتقد با اظهار اینکه همه حرف آنها در این کلمه نهفته است که میگویند "ریسک دارد و چهکسی میتواند تضمین کند؟"؛ گفت: مسئولان در دفاع از «IPC» میگویند که "در آن تصریح شده است که نه دولت ایران و نه بانک مرکزی اصلاً تعهد نمیکند. سرمایه گذار خارجی بهریسک خود سرمایه گذاری میکند و نفت بیرون میآورد و ما راحت هستیم".
درخشان با اظهار تأسف از اینکه اکنون در مجامع مختلف از جمله مجلس شورای اسلامی عدم ریسک پذیری بهعنوان یک حسن تلقی میشود؛ گفت: این چگونه مدیریتی است که ریسک را آنها تحمل میکنند؟ سرمایه را آنها میآورند، مدیریت ریسک با آنها است، آن وقت ما رشد کنیم؟ چگونه امکان پذیر است؟
وی با بیان انتقادآمیز نسبت به چنین شرایطی آن را بهمثابه آن دانست که فردی دانشگاه برود، کلاسهای درس آن را شرکت کند و امتحان دهد آن وقت برادرش رشد کند؛ چنین چیزی امکان پذیر است؟ شما زحمت بکشید، برادرتان رشد کند؟ مثل بچهپولدارهای تنبل که هیچگاه رشد نمیکنند، همیشه پدر هست و پول آماده و دیگر احتیاج به تلاش و ریسک پذیری فرزند نیست.
درخشان با طرح این سؤال "تا ریسک نپذیریم چگونه میخواهیم فکر کنیم و سراغ فناوری برویم؟"؛ گفت: آن وقت میگوییم این خارجیها عجب نادانهایی هستند میآیند در اینجا ریسک میکنند، در شرایطی که آنچنان ریسکی نیز وجود ندارد؛ زیرا این میادین شناخته شدهای هستند که منابع آن نیز موجود است.
وی با تأکید بر لزوم پذیرش ریسک برای توسعه گفت: توسعه یافتگی یعنی مدیریت ریسک و اقتصاد خرد مدیریت ریسک در سطح خرد و اقتصاد کلان مدیریت ریسک در سطح کلان است.
درخشان با ابراز اینکه در حقیقت برای طرف خارجی ریسکی نیز وجود ندارد؛ چراکه طرف خارجی فقط برای افزایش تولید آن میآید و بعد از همه مطالعات و بررسیهایش قرارداد را امضا میکند؛ گفت: علیرغم این نکته ,که ریسکی وجود ندارد, جالب است در قرارداد یک بندی وجود دارد به این صورت که طرف خارجی چون ریسک پذیرفته است؛ فلان مقدار پاداش باید دریافت کند؛ یعنی بهازای هربشکه نفت این مقدار پول به طرف خارجی باید پرداخت شود.
وی با انتقاد از یکی دیگر از مفاد قرارداد گفت: یک مقدار پول اضافی در قرارداد به آنها میدهیم که دانش فنی پیشرفته بیاورند. دانش فنی پیشرفته چیست؟ منظور تجهیزات پیشرفته است، این هم نکته جالبی است. تجهیزات پیشرفته باید بیاورند؛ شما با یک برند قرارداد امضا کردید که باید تجهیزات آن برند را بیاورد، مثل اینکه شما با مرسدس بنز قرارداد امضا کنید که در ایران روزانه 50 هزار بنز تولید کنید اما بهازای هر بنز 5میلیون تومان پول به شما میدهم که از قطعات چینی استفاده نکنید؛ به روغنسوزی نیفتد و درست کار کند. شما از ابتدا با مرسدس بنز قرارداد بستید، دوباره پول بهش بدهید که مثل مرسدس بنز کار کند.