به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، به مدت یک دهه، آمریکا و شرکای غربی اش اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده بودند تا تهران را وادار به کنار گذاشتن برنامه هسته ای اش کنند. این روند حداقل فعلا پایان یافته است. خب حالا چه؟ ایران دارای پتانسیل های فراوانی برای رشد اقتصادی است. مثل منابع عظیم نفتی، نیروی کار تحصیلکرده، طیف گسترده تری از صنایع نسبت به اکثر صادر کنندگان نفت و رئیس جمهوری که مصمم به باز کردن فضای سرمایه گذاری و احیای اقتصاد کشور است.
اما حتی پیش از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سرمایه گذاران هنوز نگران تحریم های دولت آمریکا بودند که همچنان پابرجاست. اکنون با روی کار آمدن ترامپ کار سخت تر هم خواهد شد. رقم بالای تولید ناخالص داخلی و منابع غنی این کشور، تاثیر مهمی در نقشی که ایران در آشفته ترین منطقه جهان ایفا می کند، خواهد داشت.
ترامپ پیشتر از دو برابر یا سه برابر کردن تحریم های قبلی ایران به منظور بیشتر کردن تعهدات هسته ای پذیرفته شده از سوی ایران در توافق هسته ای حمایت کرده است. تحریم های غرب علیه ایران در ژانویه امسال پس از اجرایی شدن برجام برداشته شد. دولت حسن روحانی در حال مذاکره با شرکت های خارجی برای دو برابر کردن سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سال 2016 و رساندن آن به رقم حدودا 15 میلیارددلار است. شرکت های خارجی نفتی و ساخت و ساز و همچنین شرکت های هواپیماسازی و خودروسازی پیش از این قراردادهایی را با ایران منعقد کرده اند.
آیا ایران در احیای اقتصاد خود موفق خواهد بود و آیا دنیا خواهان تحقق این امر است یا نه؟ صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده که تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2016 حداقل 4.5 درصد رشد کرد. ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا می تواند در این روند مانع ایجاد کند. برای وضع مجدد تحریم های بین المللی علیه ایران ، همکاری دیگر قدرت های جهانی نیز لازم است. اما آمریکا به تنهایی می تواند از طریق تشدید مجدد مقررات مربوط به معاملات دلاری، سرمایه گذاری خارجی در ایران را مختل سازد.
دولت جدید آمریکا همچنین ممکن است استدلال کند که ایران توافق هسته ای را نقض کرده است. از این طریق با افزایش تنش ها بین ایران و آمریکا، مخالفان داخلی برجام نیز که همواره به کاپیتالیسم غربی بدبین بوده اند تحریک می شوند و از این طریق تلاش ها برای جذب سرمایه گذاری خارجی به خطر می افتد.
برخی در آمریکا و اروپا معتقدند حمایت از اقتصاد ایران که به بزرگی اقتصاد اتریش است، بهترین راه برای تقویت نیروهای میانه رو در ایران است. آنها می گویند، پیوستن بهتر ایران به اقتصاد جهانی موجب ایجاد انگیزه هایی برای ایران جهت تبعیت از توافق هسته ای و دیگر نرم های بین المللی خواهد شد.
افراد بدگمان استدلال می کنند که چنین طرز فکری تمایل رهبران ایران به توسعه قدرتشان در منطقه را نادیده می گیرد. آنها می گویند، یک ایران ثروتمندتر، تنها یک ایران خطرناک تر است و بهتر می تواند از بشار اسد و حزب الله لبنان، حماس و نیروهای شبه نظامی شیعه عراقی حمایت کند.