روزگاری در این کشور برای خرید دو شیشه شیر نیم لیتری باید چند ساعت در صف می ایستادیم.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، خامه نیم سانتی خوشمزه روی شیرهای شیشهای را هر کسی خورده، احتمالا در صف خرید آن نیز ایستاده است؛ زیرا زمانی تنها در صورت ایستادن در صف امکان خرید شیر پاستوریزه وجود داشت.
لبنیات و شیر را در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب، در ابتدا کوپنی و در مرحله بعد از آن، شیر به صورت یارانهای یا همان شیر دولتی در کنار ماست به صورت محدود در بازار عرضه میشد تا افراد بتوانند حداقل نیاز خود به این ماده حیاتی برای حفظ سلامت خود را تأمین کنند.
محدودیت عرضه باعث شده بود که افراد زمان طولانی را در صفها بگذرانند تا بتوانند محصول مورد نیاز خود را خریداری کنند.
به دلیل محدودیتهای تولید، لبنیات خارجی نیز در خانههای مردم پیدا میشد که معرفترین آنها پنیر هلندی با بستهبندی قرمز رنگ بود، برخلاف پنیرهای امروزی درب آن به این راحتیهم باز نمیشد و افراد برای باز کردن آن باید دست به چاقو و قیچی میشدند؛ بنابراین گزارش، بعد از پیروزی انقلاب هم که هنوز زیرساخت آماده نشده بود و از طرفی درگیر جنگ بودیم و باید وابستگی ناشی از رژیم پهلوی را کنار میگذاشتیم، راه سختی را پشت سر گذاشتیم تا اکنون به تولیدکننده مستقل در بسیاری از کالاهای اساسی تبدیل شدهایم و صادرات نیز داریم.
تعداد کارخانههای صنایع لبنی در کشور، قبل از پیروزی انقلاب محدود به دو یا سه برند بود به همین منظور پنیر را وارد کرده و حتی برای بسته بندی کره نیز ظاهراً به خود زحمت نمیدادند و به صورت بسته بندی شده از خارج کشور وارد میشد؛ بنابراین گزارش، تولید شیر خام نیز در سال ۱۳۵۷ بر اساس اعلام مرکز آمار ایران ۲ میلیون و ۶۲۰ هزار تن بود که این رقم در سال ۹۵ به ۹ میلیون و ۶۵۳ هزار تن رسیده یا به عبارتی ۳.۷ برابر شده، درحالی که جمعیت کشور در این بازده زمانی ۲.۴ برابر شده است.
بعد از پیروزی انقلاب و در سالهای گذشته، این روند تغییر کرد و همراه با افزایش تولید شیر خام به حدی کارخانه لبنی در کشور ایجاد شد که علاوه بر تأمین نیاز داخلی، اقدام به صادرات این محصول به کشورهای همسایه خود مانند عراق، افغانستان و حاشیه خلیجفارس و غیر همسایه مانند ایالاتمتحده آمریکا، کردیم.
کار صادرات در بخش لبنیات به همین جا نیز ختم نشد و پا را فراتر گذاشته و به کشور دوست و همسایه خود در عراق رفته و در آنجا با برند خودمان تولید کرده و به آنها فروختیم و در واقع فعل "ما میتوانیم" را صرف کردیم؛ بنابراین گزارش بعد از پیروزی انقلاب در بسیاری از تولیدات بخش کشاورزی دست به افزایش تولید و بهرهوری، زدیم تا نیاز خودبه کالاهای استراتژیک و اساسی را در داخل تأمین کنیم و در بخشی از محصولات به خودکفایی رسیدم.
اما قبل از رسیدن به این مهم، شرایط سختی را در زمان تحریمهای اقتصادی، دفاع مقدس و ... تجربه کردم و همانطور که گفته شد برای توزیع عادلانه کالاهای اساسی در زمان نامساعد، کوپن برنج، روغن، قند و شکر، مرغ و حتی برای بنزین کوپن دادیم و در زمان تحریمهای ظالمانه نیز با وجود اینکه برای واردات محصولات مهمی مانند دارو به مشکل خوردیم، اما محدودیت را تحمل کردیم.