نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: نیاز داریم که مسئولین ما به مردم و جوانان نزدیکتر بشوند. ما نیاز داریم تا مسئولین به دانشگاهها بیایند و پاسخگوی سوالات دانشجویان باشند.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه شهید باهنر کرمان در پیش از پیش از خطبههای نماز جمعه گفت: نیاز داریم که مسئولین ما به مردم و جوانان نزدیکتر بشوند.
متن کامل سخنرانی به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الصادق (علیه السلام): «وَ اللَّهِ لَقَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ صِیَامِ شَهْرٍ وَ اعْتِکَافِه»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: به خدا قسم، برآوردن حاجت مؤمن بهتر از یک ماه روزه و یک ماه اعتکاف است.
خدمت تمام حضار محترم سلام عرض کرده و عرض تسلیت دارم به خاطر حادثه سقوط هواپیما تهران-یاسوج و شهادت ۴ تن از ماموران نیروانتظامی در آشوب دراویش داعشی. بنده سید محمد امیر گنجعلیخانی، دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان امروز به عنوان نماینده بسیج دانشجویی قصد دارم چند دقیقهای مصدع اوقات شریف همشهریان عزیزم بشوم. تشکر میکنم از ستاد اقامه نماز جمعه کرمان که طبق گفته مقام معظم رهبری وقتی را در اختیار جریان دانشجویی برای بیان دغدغهها و مطالبات خود قرار دادند.
امیدواریم مطالبی که امروز بیان میشود مرضی درگاه حق قرار گیرد و برای ایران و کرمان مفید فایده باشد. با توجه به کمبود وقت و تعدد مطالبی که باید از این تریبون مطرح بشوند، بدیهی است که به سراغ موضوعاتی با اولویت بالاتر خواهم رفت. عرایضم در سه دسته خدمتتان عرض خواهم کرد. ابتدا لازم است تا تاملی در حوزه مسائل شهر کرمان داشته باشیم و سپس به سراغ موضوعات مهم و اساسی استان برویم. در پایان نیز نکاتی چند در خصوص مسائل کلان کشوری به سمع و نظر شما عزیزان خواهم رساند.
مومنین گرامی، همان طور که اطلاع دارید شهرستان کرمان با جمعیتی قریب به ۷۵۰ هزار نفر، در رده کلان شهرهای ایران قرار دارد. شهر کرمان در سالهای اخیر هم از نظر وسعت و هم در زمینه امکانات رفاهی، شهرنشینی و زیباسازی پیشرفت نسبتا خوبی را داشته است. هرچند که این پیشرفت و توسعه، خالی از مشکل نیز نبوده است. شاید یکی از اولین ویژگیهای یک کلان شهر خوب، حمل و نقل راحت و بی دردسر برای اهالی آن است. حمل و نقلی که نیاز به ناوگان حمل و نقل عمومی مناسبی دارد و البته به همان اندازه نیز، نیاز به طراحی مناسب خیابانها و معبرهای عبور و مرور دارد. در شهر کرمان اما، همان طور که همه ما شاهد هستیم نارضایتیهای بسیاری در زمینه حمل ونقل عمومی و ترافیک خیابانها وجود دارد. نارضایتیای که شاید با نجابت مردمان دیار کریمان توسط مسئولین دیده نشود.
به سازی و نوسازی ناوگان حمل و نقل شهری، افزایش تعداد اتوبوسها و تاکسیهای سطح شهر در مسیرهای متفاوت و بهبود کیفیت خدمات رفاهی سرویسها به همراه نظارت دقیق بر قیمتها و عملکرد، مطالبه جدی جریان دانشجویی از متولیان سیستم حمل و نقل شهری کرمان میباشد. پر واضح است که با بهبود موارد یاد شده میتوان شهری بهتر و پیشرفتهتر داشت.
هم چنین در زمینه معابر عمومی سطح شهر لازم است مواردی را متذکر شوم. اکنون، شاید قریب به ۵ سال و حتی بیشتر است که مردمان این دیار چشم انتظار تحولی جدی در چهره شهر میباشند. چند سال قبل و با شروع چندین پروژه عمرانی سنگین به صورت همزمان در کرمان، مانند پروژه میدان آزادی، چهارراه ولیعصر و تقاطع خیابان ابوذر بذر امید پیشرفت و توسعه در دل مردم کاشته شد. اما هرچه که جلوتر رفتیم، از شیفتهای کاری این پروژهها کاسته شد و کار بدان جا رسید که اکثریت این پروژهها هرکدام به دلیل و علتی موقتا متوقف شدند و یا با سرعتی لاک پشت وار در حال پیشرفت بودند.
بخش دوم متن سخنرانی:
اکنون طوری نشود که دود اختلاف نظرهای بین مسئولین شهری و استانی در چشم مردم برود. به طور مثال، آیا مسئولین شهری فعلی و سابق گزارشی در خصوص پروژه فراموش شده پل سیدی به مردم ارائه داده اند؟ تا به کی قرار است پل نیمه کار سیدی همین طور به حال خود رها شود و چه کسی قرار است فکری به حال وضعیت نامناسب عبور و مرور در آن منطقه بکند؟ مطالبه جنبش دانشجویی از متولیان امر، ارائه گزارش و شفاف سازی در خصوص اهمال کارهای صورت گرفته و تلاش مضاعف جهت پایان یافتن پروژههایی است که سال هاست بر زمین مانده اند. بدیهی است که خواست اصلی مردم نیز، اتمام این پروژهها به بهترین نحو و در کوتاهترین زمان ممکن است.
در حوزه مسائل شهری، ذکر چند نکته دیگر خالی از لطف نیست. رشد سرانه فضای سبز و احداث بوستانها در چند سال اخیر بسیار خوب بوده است و امید است این روند ادامه داشته باشد و مورد تشویق قرار گیرد. در زمینه نام گذاری خیابانهای شهر کرمان بهتر است کمی تجدید نظر صورت پذیرد. نام گذاری ۲ خیابان به یک اسم و با اضافه کردن پسوندهای شمالی و جنوبی شاید امری متداول در ایران باشد، اما استفاده زیاد از حد این تکنیک شاید مناسب نباشد. خیابانهای هزار و یکشب، مالک اشتر، والفجر، ابوذر، شیخ احمد کافی و میرزا آقا خان و چندین چند نمونه دیگر؛ همه و همه خیابانهایی است که از تکنیک شمالی و جنوبی در نامگذاری آنها استفاده شده است که زیاد زیبنده یک کلان شهر نیست. البته در زمینه نامگذاری خیابانها یک مساله مهم دیگر وجود دارد.
خیابانی در کرمان به نام فردی به نام میرزاآقاخان نامگذاری شده است. طبق متون موجود در کتب تاریخی، میرزاآقاخان یک فرد بهایی میباشد که شاگرد و داماد شخصی به نام صبح ازل، جانشین سید علی محمد باب بنیانگذار فرقیه بابیه و پدر معنوی بهائیت، میباشد. حال به نظر شما، آیا شایسته است نام چنین شخصی بر روی خیابانهای شهر گذارده شود؟ جنبش دانشجویی بارها نسبت به این مساله متذکر شده بود و از شهرداری و شورای شهر کرمان در خصوص رسیدگی به این مساله مطالبه دارد.
مساله حاشیه نشینی یکی دیگر از مسائل مهمی است که باید به آن پرداخت. حاشیه نشینی مشکلی است که باید با لطایف حیلی با آن برخورد بشود به نحوی که نه مشوق عدهای از مردم برای حاشیه نشینی شود و نه به تخریب خانههای آنها بیانجامد. کار برای حل مشکل حاشیه نشینی نیاز به حمایت و همکاری تمام مجموعههای مربوطه شهری و استانی و علی الخصوص جنبش دانشجویی دارد. گروه جهادی سفیران رهبر بسیج دانشجویی دانشگاه شهید باهنر نیز آمادگی خود را برای همکاری در رفع و کاهش آسیبهای فرهنگی و اجتماعی حاشیه نشینی اعلام میکند و به زودی ان شاالله فعالیت کارگروه تخصصی خود را در این مساله شروع خواهد کرد.
مسائل زیاد و مهم دیگری در حوزه شهر کرمان وجود دارند که کمبود وقت از بیان آنها جلوگیری میکند. مسائلی مانند عدم رعایت عدالت در رسیدگی به مناطق مختلف شهر به نحوی که چندین خیابان شهر در تاریکی قرار گرفته و از نعمتی به نام آسفالت محروم مانده اند، اما در یکی از خیابانهای به اصطلاح بالاشهر کرمان، لوسترهای نور آویزان شده اند. بازهم عرض میکنم که مسائل زیاد دیگری وجود داشته که جا دارد از این تریبون بیان، توسط مردم مطالبه و توسط مسئولین رسیدگی شود.
در باب مسائل استان نیز چند نکتهای را عرض خواهم کرد. جنوب استان کرمان همیشه درگیر مساله فقر و عدم پیشرفت بوده است. مردمان جنوب استان همواره در رنج و سختی قرار داشته و شاید هیچ وقت نتوانسته اند از امکانات اولیهای که در اختیار ما قرار دارد بهرهمند شوند. هرچند که کارهایی صورت گرفته است، اما جنوب استان نیاز به توجه بیشتر و حمایت مضاعف دارد. ایجاد کارگروههای تخصصی تحقیقی و رسیدگی به مشکلات فراوان مردمان جنوب وظیفه همه ما علی الخصوص مسئولین و جریان دانشجویی میباشد. در جنوب استان کرمان، مشکلاتی وجود دارد که با راه حلهای سادهای مانند اصلاح الگوی کشت، توسعه شیوههای آبیاریهای مدرن و راه اندازی صنایع تبدیلی میتوان به راحتی آنها را حل کرد. البته زخمی که بر جان ما از درد و رنج مردمان دیار جنوب افتاده است عمیقتر از این حرف هاست. چرا که در جنوب، سالیانه چندین و چند کودک مظلوم توسط نیش عقرب فوت میکنند. راحیل، فاطمه، سارا، الناز و سایر دخترکان و پسرکان مظلومی که بر اثر نیش عقرب مرده اند، آیا میدانستند که مادهی سمیای که باعث کشته شدن آنها شده است جزو ده مایع گران قیمت دنیاست؟ ولی ما در استان کرمان از این نعمت استفاده نکرده و این نعمت، بلای جان کودکانمان میشود. وقتی که میگوییم پدران و مادران جنوبی باید چندین کیلومتر فرزند خردسال خود را جابهجا کنند تا به یک بیمارستان برسند، از همان زخم عمیقی سخن میگوییم که بر جان ما افتاده است.
بخش سوم متن سخنرانی:
البته در شمال استان، و در شهر کوهبنان و روستاهای اطراف نیز مسائل مهم زیادی برای بیان وجود دارد. مردم زلزله زده کوهبنان، بدون اینکه هیچ رسانهای به آنها توجه کند و درد آنها بازتاب دهد، در حال زندگی میباشند. مردمی که تا روزها پس از زلزله در چادرهای خود سکنی گزیدند و در برابر ناکارآمدی برخی مسئولین صبوری پیشه کردند. مردمی که چشم انتظار کمک بودند و اینجا، این مردم بودند که به کمک آنها شتافتند. راه اندازی پویشهای مردمی و دانشجویی مانند پویش آه کوهبنان الحمدلله توانست تا حدود گره گشای مشکلات کوهبنان باشد. گروه جهادی سفیران رهبر و با حمایت دانشجویان دانشگاه شهید باهنر پویشی تحت عنوان آه کوهبنان راه اندازی کرده و در طی قریب به ۲ ماه، توانست ۳۶ میلیون تومان برای کمک به مردم کوهبنان از بین شما عزیزان جمع آوری کند. این مبلغ صرف خرید ۹ عدد کانکس شد که به مردم زلزله زده کوهبنان اهدا شد. آمار این پویش نیز به طور کامل و شفاف در کانال اطلاع رسانی پویش قرار داده شده است و به زودی ان شاالله فاز دوم کمک رسانی به مردم منطقه را شروع خواهیم کرد. اما مساله اصلی اینجاست که چرا باید این همه ناکارآمدی وجود داشته باشد که دانشجویان دانشگاه باهنر حتی از پتوهای خود در خوابگاه، بگذرند و آنها را به مردم منطقه اهدا کنند؟! مطالبه جدی جریان دانشجویی از مسئولین و متولیان امر، رسیدگی بیشتر و بهتر به مردم مناطق زلزله زده و تسریع روند اهدای وام و ساخت و ساز خانهها میباشد.
در حوزه استان نیز طبعا مسائل مهمی وجود دارد که باید بیان شوند، اما ذیق وقت این اجازه را به بنده نخواهد داد. در پایان بهتر است چند نکتهای در خصوص مسائل روز کشور بیان کنم. لازم است تشکر کنیم از نهادهای امنیتی و نیروانتظامی که در جریان اغتشاشات دی ماه و حوادث اخیر به خوبی عمل کرده و امنیت را دوباره به جامعه برگرداندند. طبیعی است اغتشاشات و حوادث اخیر کشور من جمله آشوبهای دراویش داعشی در تهران، از طرف کسانی که دل بسته به این نظام و کشور ایران هستند، نیست. در مساله آشوب دراویش باید به شدت با آنها برخورد بشود و درس عبریت به آنها داده بشود که دیگر حتی تخیل چنین اقداماتی هم به ذهنشان نزند. در مساله اغتشتاشات نیز، شاید مردم از وضع اقتصادی گله داشته باشند و یا از سیاستهای دولت و نهادهای دولتی ناراضی باشند، اما اینان همان مردمی هستند که ۲۲ بهمن تماشایی را آفریدند و تا آخرین قطره خونشان پای این انقلاب و جمهوری اسلامی مانده اند. مسئولین دولتی باید به خود بیایند و تامل کنند. تا کی قرار است اوضاع بدین منوال پیش برود؟ مخاطب بایدهای آقای رییس جمهور کیست؟ این خوددولت است که باید سستی را کنار گذاشته و جهادگونه وارد عرصه اقدام و عمل بشود.
فرجام برجام چه شد؟ همه ما عکس فردی در شب توافق هسته ای، یک اسکناس هزاری را در کنار یک دلاری قرار داده بود را دیده ایم. اما اکنون و بعد از امضای برجام، باید یک اسکناس پنج هزار تومانی را در کنار یک دلار قرار داد. جنبش دانشجویی بارها این نکته را متذکر شد که سرنوشت ایران را به برجام و تصمیمهای رییس جمهوری آمریکا چه اوباما و چه ترامپ گره نزنید. اکنون نتایج اقدامات تیم مذاکره کننده را که چندی پیش یک جاسوس را از بین آنها دستگیر کردند، را به عینه همه ما مشاهده میکنیم. علاوه بر اینکه دیگر چرخ سانترفیوژها نمیچرخد، چرخ زندگی مردم نیز به سختی در حال چرخش است. به راستی جنازه برجام را چه کسی حاضر است به دوش بکشد؟
بخش چهارم متن سخنرانی:
جدا از برجام، ما در زمینه عدالت اجتماعی چه کردیم؟ آیا مسئولین ما باید از طبقه مرفهین بی درد باشند یا به مانند شهید رجایی زندگی کنند؟ کدام یک از خانههای اعضای هیات دولت نه در جنوب تهران بلکه حتی در مرکز تهران قرار دارد؟ آیا شمال شهر نشینها میتوانند درکی از حقوق ماهیانه یک کارگر ساده که آن هم سر موعدش پرداخت نمیشود داشته باشند؟ یا آن نماینده مجلس که مدعی است باید ۵،۶ میلیون تومان ماهیانه بابت اجاره خانه از بیت المال مسلمین بگیرد تا زندگی اش بچرخد، میتوانند قوانینی را مصوب کند که برای مستضعفین مفید باشد؟ یا حتی آن یکی نماینده مجلس که طلبکارانه میگوید حقوق مجلس فاجعه است و به راحتی بیان میکند که بعدا نگویید چرا نماینده دزد شد! آیا این نمایندگان میتوانند مجلسی کارآمد را تشکیل بدهند؟
هرچند که همچنان مسائل زیادی برای بیان کردن وجود دارد، اما وقت بنده رو به پایان است و بهتر است عرایضم را خاتمه دهم. بنده در پایان فقط از مسئولین شهر کرمان و استان کرمان خواهشمندم خود را از جوانان و مردم دور نکنند. خواهشمندم که از جوانان فاصله نگیرند. ما به عینه مشاهده میکنیم که دشمن هر روز در دانشگاه کار میکند. دشمن هر روز با القای ناامیدی و سیاه نمایی از انقلاب اسلامی در حال کنلگی کردن ذهن جوانان ماست. ما نیاز داریم که مسئولین ما به مردم و جوانان نزدیکتر بشوند. ما نیاز داریم تا مسئولین به دانشگاهها بیایند و پاسخگوی سوالات دانشجویان باشند. مسئولین ما باید امیدبخش جوانان و مشوق آنها باشند نه عامل یاس و ناامیدی. بسیج دانشجویی دانشگاه شهید باهنر، همین جا آمادگی خود را جهت میزبانی از مسئولین شهری و استانی اعلام میدارد و از آنها مطالبه میکند که در دانشگاهها حضور یافته و پاسخگوی سوالات دانشجویان باشند.
بیش از این مصدع اوقات شریف شما همشهریان عزیز نخواهم شد. امید است که در پناه الطاف حق و با دعای حضرت قائم (عج) روز به روز حرکت این کشور سریعتر شده و به دولت کریمه امام عصر متصل شود. جهت شادی روح شهدا و امام شهدا صلواتی عنایت بفرمایید.