دکتر حسین بانکی پور عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت:محیط دانشگاه ما فقط با یک نیم کره مغز کار دارد و اینکه چه طور فرد باید زندگی کند آموزش داده نمی شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو کنگره فاطمی با موضوع همسر به اهتمام هیئت الزهرای دانشگاه شریف با سخنرانی دکتر حسین بانکی پور عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و محقق حوزه خانواده برگزار شد.
بانکی پور در ابتدا با اشاره به اینکه انسان دارای دو نیاز اساسی است که انگیزه حیات را در او زنده نگه می دارد گفت: این دو نیاز عبارتند از احساس مفید بودن احساس محبوب بودن.
وی با اشاره به اینکه خلا حس محبوب بودن در اغلب صحبت ها و ارتباطات با جوانان مشخص می شود باید بگویم که نیازهای عاطفی انسان جدی است و این نیازها با بسیاری از چیزهای دیگر ترکیب می شود. خدا، زن و مرد را نیازمند به هم خلق کرده و هر یک برای دیگری جاذبه دارند تاحدی که گاهی دخترها و پسرها در مورد همدیگر خیال پردازی و اسطوره سازی می کنند.
بانکی پور با اشاره به اینکه خدا در عالم همه چیز را زوج آفریده است گفت: در علم هم همین زوجیت اشیا ثابت شده است، در دهه های اخیر فرضیه ای به نام ابر ریسمان مبتنی بر اصل ابر تقارن توسط فیزیکدان ها مطرح شده است اما هنوز موفق به اثبات آن در آزمایشات نشده اند در این نظریه معتقد هستند که ذرات بسیار ریزتر از ذرات بنیادی هستند و تنها استدلال شان این است که در عالم همه چیز متقارن است لذا با قرینه سازی این فرضیه را مطرح می کنند. خود دانشمندان و جهان علم نمی دانند که ابر تقارن را از کجا آورده اند اما ابرتقارن کمک زیادی به علم کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان داشت: خدا در سوره یس می فرماید که همه چیز را زوج آفریده است و بشر را نیز زن و مرد آفرید و آنچه که شما به آن علم ندارید. این یعنی ابر تقارن یعنی اگر علم چیزی را کشف کرد بدانند زوجش حتما هست.
محقق حوزه خانواده افزود: دو زوج تا به هم نرسند آرامش نمی یابند مثل بارهای مثبت ومنفی در شیمی، یا قطب های مثبت ومنفی در مغناطیس. این دو به دنبال هم می روند و تا به هم نرسند آرامش نمی یابند، در قرآن همه مایه آرامش انسان ازدواج عنوان شده است و تا فرد به زوجش نرسد پختگی و آرامش در او حاصل نمی شود. وی گفت: نیاز عاطفی انسان ها یک حقیقت است و اگر در اجتماع جوانان با هم ارتباط خارج از ازدواج می گیرند ناشی از نیاز طبیعی آنهاست اما چون نیاز طبیعی شان وارد مسیر نادرست می شود ضریب شکست در آن زیاد می شود در این رابطه چون تعهد و حمایتی نیست یک جور پنهانی و احساس گناه هم با آن همراه است به خصوص این که چنین روابطی نه تنها توسط خانواده و جامعه بلکه توسط خود فرد نیز حمایت نمی شوند.
بانکی پور اظهار داشت: یک چنین روابطی حکم مسکن موقت را دارند اما ضربه های ناشی از شکست آن عمیق است اما سوال این است با نیاز عاطفی چه کنیم؟ نیازی که خدا برای تشکیل خانواده قرار داده است این که کسی بگوید ازدواج اکنون ممکن نیست و یک پروژه سنگین است و برود دنبال راه های غیرازدواج همچون دوستی ها، صیغه و روابط اجتماعی، به همه دردسرها، موانع و مشکلات پیرامون تک تک آنها دچار می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان افزود: چون جوانان پیش فرضشان این است که راه ازدواج بسته است خواسته یا ناخواسته دنبال راه های جایگزین آن می روند اما باید بگویم که این پیش فرض غلطی است ما می توانیم دنبال موارد ساده تری در ازدواج باشیم. در دو دهه تحقیقی که در مورد موانع ازدواج داشتم بسیاری از مشکلات ازدواج را ذهن ساخته یا خود ساخته خود جوانان یافته ام مثال های بی شماری وجود دارند که جوانان دیگری با همین موانع ازدواج می کنند و زندگی های موفقی هم دارند اما عده ای دیگر به آنها به عنوان سد اصلی ازدواج می نگرند برخی جوانان مسئله سربازی، نداشتن شغل مناسب، نداشتن خانه، نداشتن درآمد خوب و.. را مانع ازدواج مطرح می کنند اما افراد زیادی با همین موانع در حال زندگی مشترک هستند.چرا که چنین موانعی اساسا شرط ازدواج نیست که اگر در زندگی وجود نداشته باشند زوج را به طلاق برسانند.
محقق حوزه خانواده بیان کرد: آنچه شرط اصلی ازدواج است بلوغ عقلی و عاطفی است کسانی که خام و بچه هستند نمی توانند زندگی را اداره کنند حتی اگر نابغه و درس خوان باشند و یا ضریب هوشی بالایی داشته باشند بلوغ عقلی چند شاخصه دارد یکی از این شاخصه ها این است که فرد چه قدر پخته است چه قدر سنجیده عمل می کند و چه قدر احساس مسئولیت دارد یعنی جوانی در سن و سال شما اگر هنوز عارش نباشد که برای شارژ موبایل یا ژتون غذا از پدرش پول بگیرد چنین فردی هنوز به بلوغ عقلی نرسیده است.
وی تصریح کرد: دانشجویی داشتم که ساعت 4 تا 8 صبح در میدان تره بار کار می کرد تا تامین مخارجش را به دوش خانواده اش نیندازد و از 8 صبح در دانشگاه برای تحصیل حضور می یافت چنین کسی آمادگی ورود به زندگی مشترک را دارد چرا که مسئولیت پذیر است لذا لازم است جوانان حتما کنار تحصیل شغلی داشته باشند که بخشی از مخارج شان را تامین کند حتی اگر نخواهند ازدواج کنند. در آینده چنین کسانی بعد از فارغ التحصیلی در بازار و محیط کار بهتر می توانند شغل پیدا کنند.
بانکی پور گفت: از آنجایی که محیط دانشگاه ما فقط با یک نیم کره مغز کار دارد تنها به دانشجویان هم فرمول ریاضی و فیزیک تدریس می شود اما روش حل مسئله را آموزش نمی دهند . اینکه چه طور فرد باید زندگی کند آموزش داده نمی شود و این تقصیر نظام آموزشی ماست که فرد حتی تا مقاطع فوق لیسانس و دکترا ابتدایی ترین مهارت های ارتباطی را کسب نمی کند و یا شیوه تعامل با یکدیگر را نمی دانند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تاکیدکرد: باید زن و مرد بدانند که با هم تفاوت هایی دارند و این که گفته شود زن و مرد هیچ تفاوتی با هم ندارند حرف های روشن فکری و فمنیستی است اما حقیقت و واقعیت این است که زن و مرد نیازهای متفاوتی دارند مثلا وقتی مرد ناراحت است در فضای خانه نیاز به کمی تنهایی و آرامش دارد اما زن در چنین شرایطی نیاز دارد که حتما صحبت کند و مشکلش را با دیگری در میان بگذارد و یا اینکه در آموزش ها هرگز به جوانان نیاموخته ایم که پدر و مادر همسر در محبت کردن و احترام گذاشتن مانند پدر و مادر شما هستند اما در اعتراض کردن این گونه نیست.
وی عنوان کرد:دو شرط اصلی ازدواج یعنی پختگی، بلوغ عقلی و عاطفی و دیگری مهارت های زندگی در حد قابل قبول هستند لذا این دو شرط را در طرف مقابل تان بررسی کنید و ببینید که چه حدی از این شرایط را دارد این شرایط جزو موارد هوش هیجانی یعنی eq است نه iq، کسانی که iq بالایی دارند حتما رشد عاطفی و عقلانی بالایی ندارند از سویی رشد iq بسیار کم اتفاق می افتد اما eq به شدت تربیت پذیر است و اگر کسی در روند تعلیم و تربیت قرار بگیرد eq او به شدت افزایش می یابد.
محقق حوزه خانواده افزود: برای این که بلوغ اجتماعی و عاطفی پیدا کنیم باید متوجه نگاه های مردم در جامعه باشیم. مثلا فرد به عنوان دانشجو شان دانشجو را رعایت کند از سوی دیگر باید در جامعه تحقیق کند و کسانی که دارای این بلوغ های عقلی و عاطفی هستند را مطالعه و روی رفتارشان تمرکز کند، تمرکز روی رفتار آنها خصایص خوب این افراد را به طور ناخودآگاه وارد رفتار او هم می کند و پس از آن به این رفتار و خصایص تظاهر کند.
وی تصریح کرد: البته این تظاهر با نفاق فرق دارد و تظاهر به رفتار انسان های پخته کم کم خصلت آنها را در ما هم پدید می آورد و یکی از روش های تمرین کسب رفتارهای پخته است.
بانکی پور بیان کرد: از سوی دیگر فرد باید ببیند در خانواده چه نقشی بازی می کند همان طور که اگر پدر و مادر شما محصل باشند محصل بودن آنها نقش های خانه داری و همسرداری شان را حذف نمی کند لذا شما هم به عنوان یک فرد در خانواده با صرف تحصیل نقش تان حذف نمی شود و باید برای خود مسئولیت هایی در خانه مشخص کنید. عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان خاطر نشان کرد: در امر ازدواج 2 چیز نقش دارند:قلب و عقل آنچه حرف اول را می زند عقل است که در مقام تشخیص بکار گرفته می شود اما حرف آخر و تصمیم را قلب میگیرد لذا راه شناخت طرف مقابل در ازدواج دوستی نیست چون در فضای دوستی بسیاری از رفتارها و حقایق شناخته نمی شود در مرحله اول باید با معیارهای عقلانی طرف مقابل را بررسی کنیم یعنی تشخیص با عقل و تصمیم نهایی با قلب است. محقق حوزه خانواده اظهار داشت: خانواده یک نهاد اخلاقی حقوقی است درست است که بسیاری از وظایف زن و مرد در خانواده نسبت به هم مبتنی بر فقه و حقوق تعیین می شود اما حقوق این شاکله و اسکلت خانواده است و تنها ده درصد این نهاد را تشکیل می دهد اما 90 درصد دیگر این است که خانواده یک نهاد اخلاقی است لذا بسیاری از وظایف و حقوقی که فقه بر گردن افراد می گذارد و یا به آنها می دهد در بحث اخلاقی شکل دیگری پیدا می کند مثلا اینکه از نظر فقهی زن وظیفه ندارد فرزندش را شیر دهد اما از نظر اخلاقی این وظیفه را دارد،تحقیقات هم نشان می دهد کسانی که در زندگی مشترک خشک و حقوقی برخورد می کنند اغلب به شکست در زندگی می رسند