گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-احمد مرندی؛ سید مصطفی میرسیلم یکی از معدود سیاستمدارانی است که کمتر موردتوجه رسانهها قرارگرفته است. با نگاهی به تجربه و رزومه کاری آن متوجه خواهید شد که حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. در سالهای ۵۸ تا ۶۱ معاون سیاسی وزارت کشور بوده است و پسازآن مشاور عالی آیتالله خامنهای بهعنوان رئیسجمهور بودهاند. قطعاً چالشهای زیای هستند که میرسیلم درگیر آن بوده است. او یکی از چهرههای تأثیرگذار انتخابات ریاست جمهوری دور دوازدهم بود و به همین منظور بهمنظور ویژهنامه نوروزی خبرگزاری با او صحبتهایی در خصوص شرایط او و حزب موتلفه داشتهایم.
همه بر این نظر هستند که حضور شما بهعنوان نامزد ریاست جمهوری توانست خون جدیدی به حزب موتلفه تزریق کرد. برخی بر این باور هستند که موتلفه از تأثیرگذاری سالهای قدیم خود فاصله گرفته است. آیا این انتقاد را میپذیرید؟ علت چیست؟
به نظر میرسد علت اصلى عدم حضور مستقل درصحنه انتخابات بوده باشد كه موجب تضعيف انگيزه براى فعالیتها مسئولانه حزب میشود.
جمعبندی حزب برای حضور شما در عرصه انتخابات ریاست جمهوری چه بود؟ عمدتاً ضعف اصلی آقای روحانی و گروه اجرایی او را در چه چیزی میدیدید که برای رفع آن حاضر به حضور در انتخابات شدید؟
حزب به اين نتيجه رسيد كه رها كردن كشور بدون حضور مسئولانه و مستقل درصحنه سياسى به نفع آينده كشور نيست و لازم است وظيفه خود را در خدمت به مردم با كمك خود مردم ايفا كند. ضعفهای دولت يازدهم در دل بستن به خارج و عدم خودباوری و منحصر كردن كوشش به مبارزه با تورم به قيمت ايجاد ركود و درنتیجه يأس نسبت به آينده در جوانان بود. بعلاوه دولت يازدهم شيرازه امور فرهنگى را رها كرد و بالاخره دولت يازدهم و بهویژه شخص دكتر روحانى اعتقاد نداشت كه بايد از برنامهای تبعيت كند كه سیاستهای كلى آن را رهبرى ابلاغ و قانون آن را مجلس تصويب كرده است و اين امر فاجعهبار است.
اگر شما بهجای آقای روحانی رئیسجمهور میشدید در 100 روز اول چه اقداماتی را انجام میدادید؟
دولت آقاى روحانى فرصتهای طلايى ناشى از اعتماد به مردم را از دست داد و نتوانست نظر مردم و گروههای مختلف را به خود براى همكارى جلب كند. اینهای كارهاى اساسى بود كه بايد در صد روز اول انجام میگرفت و موجب همافزایی قابلیتهای اجتماعى براى نجات از بحران اقتصادى و اجتماعى میشد و ما براى آن برنامه داشتيم و داريم. البته شرایط امروز سختتر از سال گذشته است و سال آينده هم به شرطى موفق خواهيم شد از پس مشكلات برآييم كه نظر مثبت مردم را جلب كنيم و با بلندنظری از همه قابلیتها صرفنظر از گرایشهای سياسى استفاده كنيم. تنها شرط بايد اعتقاد به قانون اساسى باشد.
به نظر شما ضعف اساسی دولت دوم آقای روحانی در چه چیزی است؟
تقریباً همان ضعفهای دولت يازدهم برقرار مانده است. در ابتداى دولت دوازدهم دكتر روحانى سعى كرد بر روشهای اخلاقى خود مسلط شود و تا حدودى موفق بود ولى بهتدریج با تحت تأثير احساسات قرارگرفته به همان نواقص يعنى اصرار بر اتکا به برجام بربادرفته و عدم اعتنا بهضرورت خودباورى و تکیهبر آمار درمانى و رها كردن افسار اقتصاد كشور به دست گروه اقتصادى غير منسجم دولت و ادامه تنگنظری، دچار شد و تمام انتقادات را حمل بر مخالفت كرد و میکند.
اصلاحطلبان با انتقاد از آقای روحانی میخواهند خود را جدای از عملکرد او نشان دهند. سهم این جریان را در شرایط فعلی کشور چه اندازه میدانید؟
اصلاحطلبان چهره واقعى خود را بهتدریج هرچه صریحتر ظاهر میکنند و آن، خصلت تجدیدنظرطلبیشان است كه آنها را از نجات دور میکند. آنها براى فرصتطلبی آتى خود به دكتر روحانى جفا میکنند و فكر میکنند میتوانند با اين جدايى خود را نزد مردم محبوب كنند و اين خطاى مهلكى است. آنها هرچه دارند بايد در شرايط كنونى بگذارند براى موفقيت دكتر روحانى و اصلاح دولتش.
به نظر شما چرا آقای روحانی از ظرفیت اصولگرایان در بدنه اجرایی کشور استفاده نمیکند؟
فقط تنگنظری است. البته ممكن است تحت تأثير گروههای فشار هم باشد. درهرحال حيف است كه دكتر روحانى نمیخواهد و نمیتواند از قابلیتهای اصولگرايان استفاده كند. رقابت با خصومت فرق دارد و آنها متأسفانه رقباى انتخاباتى خود را دشمن خود میپندارند.