برای ولایتمداری عنوانهای قراردادی و ادعایی بسیجی، سربازی، سرداری، طلبه و حتی فرزندی و برادری و خانوادگی مصونیتی و تضمینی نمیآورد و تنها تا آخرایستادن ملاک است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- شهرام مهدوی مطلق؛* مسئول بسیج دانشجویی استان کهگیلویه و بویر احمد در جوابیه نامه سرگشاده جمعی از منتسبان و مسئولان ادورا گذشته بسیج دانشجویی به مقام معظم رهبری در حمایت از بهاریهای در یاداشتی نوشت:
نامهای سرگشاده با امضای چندین نفر به رهبر انقلاب و تحلیلی از شرایط موجود و نهایتا ارائه پیشنهاداتی به رهبری برای اجرا، جهت بهبود و تحول در شرایط ادعایی موجود، آنجا جالب و غیرمنتظره و چه بسا منتظره مینماید که نام چندین نفر با عنوان مسئول و یا عضو شورای بسبج دانشجویی ذکر شده است.
سخن ما مشخصابا همان تعدادی است که در سوابق خود از عناوین مختلف بسیج دانشجویی استفاده کردهاند.
نگارنده افتخار خود را خادمی بسیج دانشگاه در دهه ۸۰ میداند، ولی عندالزوم مدارک و مدارجی تا سطح دانشگاههای تراز کشور و عضویت در مجامع نخبگانی خواهد داشت. نه تنها منکر بسیاری از موارد، پیشنهادات، انتقادات و مشکلات طرح شده و هویت حقیقی وحقوقی نویسندگان و یا حامیان متن نیستیم، بلکه موادی از متن هم قابل بحث و تامل ما نیز میباشد.
ما که هیچ، خود رهبر فرزانه انقلاب هم بارها بر سلایق و علایق مختلف در اداره کشور تاکید داشته و رسمیت داده (نمونه عینی مجمع تشخیص) و از انتقاد و پیشنهاد به شخص خودشان هم استقبال کرده است، اما ذکر چند نکته بسیار حائز توجه است.
فهوای نامه منتشره، چیز جدید و موضوع خاصی در حد و اندازه شخصیتهای پیوست نداشته و عینا روی دیگر نامههای مرسوم این روزها بوده که هرکس و ناکس برای رهبرمظلوم و مقتدر ایران اسلامی مینویسد، با این تفاوت که سروته آن، آزادی یکی دونفر معلوم الحال و سپردن حکومت به شخصی بود که ۸ سال مقدرات کشور و ۶ سال کلان شهر تهران در ید آنان بود و البته خدمات قابلی هم داشتند.
ولایت در طول تاریخ اسلام و انقلاب همواره، محل آزمایشهای عظیم برای دوستیهای ناقص ودشمنیهای کامل، بیعتهای سطحی وعداوتهای عمیق بود وهست، تا قتل علی در محراب وبریدن سرحسین در روز روشن توجیه نشد، کسی جرائت چنین حرکت جسورانهای را نداشت و اتفاقهای تاریخی همواره زمینه سازی شدند، بعد بوقوع پیوستند.
شما که در بسیج دانشجویی بودید، نیک دانید که نامه نگاری به، ولی فقیه را چه کسانی و با چه اهدافی و دقیقا از چه زمانی شروع کردند؟ و نیکتر میدانید برای ولایتمداری عنوانهای قراردادی و ادعایی بسیجی، سربازی، سرداری، طلبه و حتی فرزندی و برادری و خانوادگی مصونیتی و تضمینی نمیآورد و تنها تا آخرایستادن ملاک است. در منشور نحستین بسیج دانشجویی ولایت خط قرمز هر دانشجوی بسیجی است.
با مرور وقایع، بدرو حنین، خیبر و جبهه طولانی صفین تاکربلا، کینههای متحجرانه و روشنفکرانه شروع انقلاب از منافقین تا باند مهدی هاشمی معدوم و فتنههای ۶۸، ۷۸ و ۸۸ و انحراف وریزش دوستان انقلاب از رئیس جمهور گرفته تا سرباز وسردار، همه و همه گواه روشنی است که امروز نامه تنی چند، هرچند معدود و محدود به عنوان بسیجی و یا هر عنوان ارزشی دیگر به، ولی فقیه، همان اندازه که غیر عادی است، عادی هم هست، همان اندازه که بعید و دور به نظر میرسد، قریب و نزدیک هم هست، انشاالله برای ما و شما هرگز چنین مباد!
هتک حرمت، حدنشناسی، خودشیفتگی در این نامه، در کنار خوشحالی دشمن کمین گرفته و دندان تیز کرده، شادی لندن نشینان خارجی و داخلی، استقبال رسانههای ضداسلام و انقلاب از عناوین بسیج دانشجویی در آن، گویای این واقعیت است که دانسته یا نادانسته، خواسته یا ناخواسته، به قصد عدالت و یا با توهم نزدیکی به ولایت، نامه سرگشاده شما به رهبری، اینگونه وانمود مینماید که نشانههای آشکاری از یک تلاش خائنانه و ارتجاعی متحجرانه و بیماری بدخیمی است که قصدش، چیزی جز تکرار تاریخ نیست.
با ادعای نخبه انقلابی و دانشجوی بسیجی، برای انقلاب تاریخ مصرف و زمان ختم تعیین کردن و برای رهبری دینی و، ولی فقیه، تعیین تکلیف نمودن و در یک کلام نامه سرگشاده به مولای خود نوشتن، کجا در سیرهی بسیجیان حقیقی، و نخبگان انقلابی اعم از گذشته و حال روابود؟ آیا مرز خصومت و انتقاد و یا اخلاق رقابت سالم را نمیدانیم؟ مرز خود با دیگر نویسندگان نامه به رهبری اعم از چپ و راست و معتدل و معترض و مخالف و معاند در کجای نامه شما لحاظ شده و اساسا این گونه برخورد با رکن رکین انقلاب و یادگار بزرگ امام راحل، کی در شیوه بسیجیان و انقلابیها مرسوم بوده است؟!
آیا اقیانوس عظیم بسیج و نیروی پرشور و شعور بسیج دانشجویی را نمیشناسید؟ چگونه قانع و راضی شدید، برای دفاع از یک شخص مجرم (کم و زیادش بماند) اینگونه بر هویت حقیقی و حقوقی خود چوب حراج بزنید؟ اگر عضوی از بسیج دانشجویی بودید یا در تشکلهای انقلابی عضو بودید، هنوز میتوانید باشید و به برادریهای سابق برگردید، مبادا شامل این سخن امام راحل شویم که فرمودند! خون دلی که پدر پیرتان از دست مدعیها خورده است، هرگز از فشار و سختیهای دیگران نخورده است.
شهرام مهدوی مطلق* مسئول بسیج دانشجویی استان کهگیلویه و بویر احمد انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.