به عنوان سؤال اول، آیا شما نقدی بر سند تحول بنیادین دارید؟
سند تحول بنیادین یک سند استراتژیک و راه بردی است که چشم انداز و رسالت نطام تعلیم و تربیت کشور را مشخص کرده است و لذا سند همانطور که از اسمش پیداست وظیفه اصلی آن، راه برد در حوزه استراتژیک است.
در این حوزه، مسیرها، چشم انداز، رسالت و سیاستهای کلی نظام مشخص میشود و لذا اصل سند و متن سند تا آنجا که چهارچوب سیاستهای راهبردی نظام را تعیین میکند، در حوزه و قلمرو برنامه ریزان و سیاست گزاران کلان کشور است و این چهارچوب مسیر تعالی نظام آموزشی را به نظر میرسد که تا اندازهای به خوبی ترسیم کرده است ولی این سند، مستلزم عملیاتی شدن و اجرایی شدن است. برای اجرایی شدن میتوان تکنیکها و تاکنیک های مختلف و رویکردهای مختلف ِ برنامه ریزی در نظام آموزشی را متناسب با شرایط و متناسب با وضعیت اقتصادی، اجتمایی و فرهنگی جامعه تدوین کرد و لذا در تاکنیک ها و در تعیین برنامههای میان مدت، محتوا و در شیوههای تدریس و در چگونگی اداره نظام آموزشی قطعاً تغییراتی لازم است و بایستی با رویکردهای جدید و با امکانات جدید مورد بازنگری قرار بگیرد ولی چهارچوبه اصلی سند که هدف نظام تربیتی را رسیدن به حیات طیبه میداند و این که دانش آموز ما دانش آموزش شود که از نظر ارزشی و اعتقادی و اجتمایی، یک انسان و یک شهروند مؤمن و مسلمان خوبی شود، تردیدی نیست اما چگونگی تحقق اهداف سند تحول بنیادین مستلزم بررسیهای دقیقتر قطعاً است. به عبارت بهتر در اجرا باید زمینه لازم برای رفتن به سمت نیمه متمرکز را مد نظر داشته باشیم. با شرایطی که جامعه ما دارد نمیتوانیم کاملاً متمرکز و کاملاً غیر متمرکز عمل کنیم بلکه باید در ابعادی، در حوزههایی به سمت نیمه متمرکز در اجرا عمل بکنیم.
از نظر علمی، استخدام فارغ التحصیلان دانشگاههای دیگر مناسبتر است یا پذیرش دانشجو از طریق کنکور سراسری و تحصیل در دانشگاه فرهنگیان؟
دانشگاههای مختلف پتانسیلهایی دارند و دانشگاه فرهنگیان هم ظرفیتها و پتانسیلهای خاص خود را دارد. این دو رویکرد منافی هم نیستند. بلکه در کنار هم و مکمل هم هستند و به نظر میرسد نگاه جایگزین، نگاه خوبی نباشد.
ماهیت شغل معلمی، ایجاب میکند که ما سه محور را در نظر داشته باشیم: یک بعد علمی معلم، و دو مهمتر که لازمه شغل معلمی است که آن دو، بعد شخصیتی و بعد مهارتی است.
دانشگاههای دیگر، تمرکزشان روی حوزه دانش و تئوریهاست و بر بعد عملی و نگرشی تدریس تمرکز میکنند و لذا نظام اجتمایی ما ایجاب میکند که دانشگاهی متولی امر تربیت شود که هر 3 مقوله را همراه با هم داشته باشد و حتی در بعضی موارد بعد شخصیتی و نگری و عملی معلم ممکن است نیاز مند تقویت بیشتر هم باشد
مقام معظم رهبری نیز هنگام سخن از دانگشاه فرهنگیان، بر روی بعد شخصیتی و نگری دست میگذارند.
معلمی فقط دانستن تئوریها لازم نیست بلکه چگونگی انتقال اینها هم مهم است به همین دلیل دانشگاه فرهنگیان در برنامههای خود تجدید نظر کرده و رشتههای دبیری را تلاش میکند با عنوان آموزش تعریف کند تا نشان دهد آموزش نیز به اندازه تئوریها برای ما مهم است.
دانگشاه های دیگر به نظر میرسد کمتر فرصت دارند که به این 2 یعد تمرکز کند و لذا دانشگاهی نیاز بود که به این 2 بعد هم زمان با درسهای تئوریک توجه کند و وجود دانگشاه فرهنگیان از نظر اجتمایی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
لذا ما دانشگاه فرهنگیان به عنوان جایگزین دانشکدههای کشور نیست، بلکه شغل معلمی نیازمند توجه بیشتری است.
وزارت آموزش و پرورش آنقدر نیازش به معلمان بالاست و با توجه به این که بخش کثیری از معلمان در طی یک دهه آینده بازنشسته خواهند شد، نیاز آموزش و پرورش به معلمان جدید بسیار زیاد است و لذا امکانات موجود دانشگاه فرهنگیان و ظرفیتی که الان دارد به نظر مرسید پاسخگوی نیازهای آموزش و پرورش در دهه آینده نخواهد بود و لذا ما در کنار دانشجویان ورودی دیپلم که شبانه روزی میگیرم و قصد داریم روی شخصیت و نگرش و بعد عملی آنها بیشتر تاکید بکنیم، قادر به رفع نیازهای آموزش و پرورش نیستیم و لذا دانشگاه فرهنگیان طبق همین سند میتواند در شرایطی که خودش پتانیل ندارد و امکان این که نیاز آموزش و پرورش را برطرف کند، از فارغ التحصیلان دانشگاه هم استفاده کند تا بتواند نیاز آموزش و پرورش را برطرف کند.
این 2 رویکرد دو نگاه برنامه درسی است و برخی از صاحب نظران معتقد هستن که ما از دیپلم بگیریم و بعضی از رویکردها هم میگویند که از فارغ التحصیلان دانشگاههای دیگر بگیریم ولی هیچ کدام نمیگویند که دانشگاه فرهنگیان نباشد.
باید اجازه دهیم این 2 رویکرد انجام شود و سپس تحقیق کنیم که اثر بخشی و کارآمدی کدام مجموعه بهتر است و تصمیمات بهتری را اتخاذ کنیم.
علت تطبیق خوردن یک سری از دروس تخصصی رشتهها و اضافه شدن دروس معارف چیست؟
دانشگاه فرهنگیان سه بعد براش مهمه ؛ یکی نظریهها یک سری جنبه عمومی دارن که قرار است روی بعد دینی و نگرشی و شخصیتی افراد تأثیر بگذارد و یک سری دروس تربیتی که جنبه آموزش دارد مثل روشها و فنون تدریس دانشگاه فرهنگیان هر سه بعد برایش مهم است. ولی بعد نگرشی و شخصیتی و عملی گاهی براش از اهمیت ویژهای برخوردار است.
هنگامی که دانشگاه فرهنگیان تأسیس شد ما ابتدا سرفصل دروس دانشگاهها را آوردیم و در آن سرفصل دانشگاهها این 2 بعد کمتر در نظر گرفته شده است و بیشتر بعد تخصصیشان پررنگتر است
دانشگاه فرهنگیان برای این که این 2 بعد را تقویت کند، تلاش کرد برنامه درسی دانشجویان را تجدید نظر کند و تجدید نظری که در برنامه درسی شما در کشور انجام میشود، توسط صاحب نظران و متخصصان حوزه برنامه درسی بدین منظور انجام میشود که ما معلمی تربیت کنیم که ضمن این که درسهای تخصصی را میداند بر آموزش و انتقال درسهای معارفی هم اثر گذار باشد به همین دلیل ما دانشگاه را با برنامههای دانگشاه های دولتی شروع کردیم ولی در ادامه، در برنامهها تجدید نظر کردیم.
به همین منظور لازم بود که برای این که با برنامه تجدید نظر شده پیش برود قطعاً یک سری درسهایی داریم که برای ما الزام آور است به عنوان مثال 19 واحد معارفی برای دانشگاه ما الزام آور است
شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم ما را ملزم کرده است که این 19 واحد حتماً باید دانشجو بگذراند و از طرف دیگه باید سقف 150 واحد را هم رعایت کنیم. از یک طرف میخواهیم 150 واحد را رعایت کنیم و از طرف دیگر درسهایی که الزام آور هست را دانشجو حتماً باید بگذراند و لذا دانشگاه باید تدابیری را میاندیشید که تطبیق واحد به گونهای صورت بگیرد که در عین این که دانشجو با 150 واحد فارغ التحصیل بشود ما درسهای الزامی را هم گذرانده باشیم به همین دلیل مجبور شدیم بعضی از درسهای تخصصی را با تطبیق دادن با دروس خاصی در نظر بگیریم.
و به شما این قول را خواهم داد که در دورههای بعدی ما این چنین مشکلاتی نخواهیم داشت و دانشگاه مسیر خود را شناسایی کرده و برنامههایش را به تصویب وزارت علوم رسانده و نهایی شده و لذا دانشجویان 93 به بعدمان هیچ مشکلی نخواهند داشت و به روال عادی فارغ التحصیل خواهند شد. این تنش و این حالت صرفاً مخصوص ورودیهای 91 و 92 بود و ورودیهای سال 91 با تدابیری که اندیشیده شد تقریباً حل شده و برای ورودیهای 92 تقریباً همه کارهیمان را کردیم و ان شالله دیگر با مشکل آنچنانی برخورد نخواهیم کرد.
درباره شرایط اینترنت دانشگاه و محدودیتهایی که در این باره وجود دارد لطفاً توضیحاتی را بفرمایید و این که چه برنامهای برای بهبود وضعیت اینترنت دانشگاه دارید؟
بحث نت یک بحث و بحث استفاده بهینه از آن نیز بحث جدایی است. ما درپردیس باهنر زیرساخت موجود از نظر امکانات و زیر ساختی که میبایست آماده میشد، به خوبی انجام شده.
ما در برنامههای نت نیاز به برنامههای قویتری داریم و ما از آقای خطیبی خواهش کردم تا یک برنامه مدونی برای بهبود شرایط باند و فضای نت و همچنین چگونگی استفاده بیشتر در مصارف آموزشی و تحقیقاتی و تربیتی استفاده شود و ما منتظر این برنامه از طرف آقای خطیبی هستیم.
ما امیدار هستیم تا به جمع بندیای برسیم و در این راستا از نماینده دانشجویان و سرپرست خوابگاه دعوت خواهیم کرد و سعی میکنیم تا بتوانیم به یک توافق معقولی برسیم تا دانشجویان بتوانند استفاده درستی از اینترنت بکنند تا این امکانات در مسیر ارتقای تربیتی دانشجویان قرار بگیرد.
همچنین از آقای خطیبی خواهش کردم که برنامههای بیشتری در اختیار ما قرار دهد تا اگر دانشجو برای مصرف اینترنت، در خواست بیشتری داشت، برنامههایی تعبیه شود که دانشجو بتواند خرید کند و با درخواستی که میدهد از آن حجم اینترنت اضافهای که میخواهد، استفاده کند
درباره سالن اجتماعات دانشگاه! ماجرای این تغییر کاربریای که در سالهای گذشته از مسجد به سالن اجتماعات و به تازگی هم از سالن اجتماعات به مسجد شد چیست و شما چه برنامهای برای سالن اجتماعات دانشگاه دارید؟
مسجد و سالن اجتماعات هر دو برای دانشگاه ضرورت دارد. بنده در جریان این که در گذشته چه فرایندی طی شده نبودم ولی این فرایندی که الان هست، مدارک و مستنداتی را ارائه کردند و مشخص شد که ظاهرا ابتدای کار مسجد بوده است.
از طرف دیگر ما مدتی بود که به دنبال تهیه مسجدی برای دانشگاه بودیم و چندین بار هم به نماینده محترم ساختن مساجد جناب آقای جدیدی خواهش کردیم و در پردیس حضور پیدا کردند و دنبال آن بودیم که کنار سالن اجتماعات مسجدی را بنا کنیم.
در همین فرایند ها بودیم که مباحث جدی ای مطرح شد و با توجه به مستنداتی که ارائه شد مسائل شرعی ای که مطرح بود سالن اجتماعات پردیس به مسجد تبدیل شد.
از طرف دیگه ما شدیداً نیازمند سالن اجتماعات هستیم.
بنده بحث سالن اجتماعات را دارم دنبال میکنم و قطعا دانشگاه بدون سالن اجتماعات نمیتواند به اهداف آموزشی و تربیتی خود دست پیدا کند
در این راستا ما 2 روند کوتاه مدت بلند مدت را دنبال میکنیم
در کوتاه مدت ما چند بخش را شناسایی کردیم یکی نمازخانه قبلی که حدود 110 نفر گنجایش دارد
سالن سوم ما که در طبقه سوم ساختمان است که یک اتاق بزرگی است که آن اتاق هم حدود 150 نفر گنجایش دارد.
و ان شالله در اولین جلسه شورای اداری، و ما به زودی این مکان را به عنوان یک سالن مطالعه و اجتماعات معرفی میکنیم.
در بلند مدت در حال رایزنی میکنیم که حتما سالن اجتماعاتی درخور دانشگاه آماده شود و این مستلزم رایزنی های زیادی است و بنده با استان مکاتبه کردم و مطمئن باشید که ما هم دغدغه یک سالن اجتماعات خوب و با کیفیت را برای دانشگاه داریم.
خود مسجد را هم در شرایطی که لازم شود ما میتوانیم از آن به عنوان سالن استفاده کنیم ولی در فکر تهیه یک سالن قطعا هستیم.
خوابگاه شماره 8 ما قابل بازسازی است و تقریبا از رده خارجش کردیم.
ما مکاتباتی نیز با سازمان نوسازی مدارس انجام دادیم و در حال پیگیری هستیم و احتمال این که ساختمان شماره 8 را تخریب کنیم و از نو بازسازی کنیم و همانجا یک سالن اجتماعات خوب را آماده کنیم هست تا یک سالن اجتماعات در خور دانشگاه آماده بشود
فکر میکنید فرد موفقی هستید و اگر هستید، راز موفقیتتون چیست؟
نمیدانم میشود از موفقیت نام برد یا نه ولی راز موفقیت در تلاش و کوشش و استمرار فعالیت های هدف مند و معنی دار است
در جهان امروز با توجه به گستردگی شرایط حرفه ای و شغلی در جامعه به نظر میرسد فردی میتواند موفق باشد که دائما یک یادگیرنده مادام العمر باشد
به نظر من اگر بنده موفقیتی داشته باشم هیچ چیزی جز تلاش و کوشش برای یادگیری بیشتر نبوده
در دنیای امروز هر فردی به شرطی میتواند موفق شود که همواره روی منحنی یادگیری بماند و هر موقع انسان از منحنی یادگیری خارج شد دیگر مسیر رشد و ارتقا و موفقیتش به گونه ای متوقف خواهد شد
یکی از دغدغه هایی که برای بسیاری از معلمین وجود دارد، مسئله مالی است.
متاسفانه در بین آحاد مردم و به خصوص جامعه معلمین، تعریفی از این که میتوان در همان مسیر تخصصی و آموزشی خود، به کسب در آمد بیشتر پرداخت وجود ندارد و در بعضی موارد دیده شده است که معلم، شغل دومی که هیچ سنخیتی با حرفه معلمی ندارد را داراست.
چرا بعضی از معلمینی که میخواهند درآمد بیشتری داشته باشند، مسیری به جز مسیر آموزشی و تخصصی خود را طی میکنند؟
شغل، فقط درآمد نیست،کسی که درآمد دارد شاغل نیست؛ شغل بخشیش درآمد اقتصادی است. بخش دیگر آن، هویت حرفه ای و اجتمایی و شان و جایگاه انسان در گروه اجتمایی است که معنی پیدا میکند
شغل روی شخصیت انسان تاثیر میگذارد و لذا اگر ما شغل معلمی داشته باشیم و شغل دیگری داشته باشیم که نامربوط به شغل معلمی است قطعا دچار تعارض شخصیت و نثش خواهیم شد
این باعث به هم ریختگی روانی و هویت دوگاه میکند و آن آرامش و سلامت را از او سلب میکند و با محدودیت مواجه میکند
به همین دلیل توصیه بنده این است که شغل معلمی خود را توسعه دهیم و اگر قرار بر درآمد بیشتر است تا به جا های بهتری برسیم باید در راستای شغل معلمی فعالیت کنیم .
خوشبختانه امروزه در جامعه ما انقدر فضای آموزش و یاددهی و یادگیری باز است که آنقدر میشود در حوزه های آموزشی و یادگیری درآمد کسب کرد که در حوزه های دیگر به این راحتی نمیشود
لذا توصیه من به دانشجویان این است که هر کس توانایی ها و استعداد های خودش را شناسایی بکند و درحوزه معلمی، آن را توسعه دهد.
لذا نیازمند اراده، شناسایی هستیم و متنساب با توانایی ها و نیاز های محیط در مسیر آموزش حرکت کنیم.
دنیای جدید در دست کسانی است که به یادگیری و آموختن رو آورده اند
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.