کد خبر:۷۱۸۴۸۲
با حضور دانشجویان صورت گرفت

نقد و بررسی فیلم لاتاری در دانشگاه یزد/ این فیلم نوعی مواجه فردگرایانه با مسائل اجتماعی است

فیلم لاتاری به همت انجمن علمی پژوهش و رفاه اجتماعی و با همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران دفتر یزد و با حضور جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد، اکران و نقد شد.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، کاظم شاملو، مردم شناس و مدرس دانشگاه در نشست نقد و اکران فیلم لاتاری که به همت انجمن علمی پژوهش و رفاه اجتماعی و با همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران دفتر یزد و انجمن علمی انسان‌شناسی برگزار شد، با تشریح پیشینه مستندسازی کارگردان فیلم لاتاری گفت: کسانی که در ژانر مستند کار می‌کنند، همواره مسئله‌ای دارند که به دنبال یافتن عوامل ایجاد کننده و در نهایت ارائه راهکار‌هایی برای حل مسئله هستند. در این فیلم نیز سعی شده به دو مسئله محوری هویت و مهاجرت پرداخته شود.

وی افزود: فیلم دارای موضوعی مسئله محور است و البته ما فیلم‌های دیگری همچون فقر و فحشای ده‌نمکی و آدم برفی میرباقری را نیز با موضوع مهاجرت یا قاچاق دختران و بردگی جنسی را پیش از این در تجربه سینمایی کشور داریم؛ با این حال، ما از مهدویان به عنوان مستندساز انتظار داریم از لایه‌های سطحی مسئله اجتماعی عبور و لایه‌های پنهان و عمیق‌تر را برای ببینده به تصویر بکشد، اما این اتفاق در لاتاری نیفتاده و حتی ژانر فیلم لاتاری شبیه فیلم فارسی‌های پیش از انقلاب است و در برخی موارد، مضامین تکراریِ این فیلم با فیلم‌های قیصر یا آژانس شیشه‌ای قابل مقایسه است.

شاملو با اشاره به ضعف‌های فیلم نامه افزود: در این فیلم مثلاً توضیح داده نمی‌شود چرا فردی که در تهران و حتی دُبی مانع اقدام امیرعلی و موسی بود، در نهایت جیمزباند گونه وارد میدان می‌شود و فرد واسطه را می‌کشد، یا فضای پوپولیستی و شعار زدة حاکم بر دیالوگ‌های فیلم مثلاً صحبت‌های فرخ نژاد آنجا که می‌گوید خلیج نه خلیج فارس و یا بیانیه خوانی‌های موسی را می‌توان به عنوان یک نقطه ضعف اشاره کرد.

این مردم‌شناس در خصوص تفسیر جملات کلیدی فیلم به عنوان نماد و نشانه نیز یادآور شد: در چند جای فیلم از جمله دیالوگ موسی آنجا که می‌گوید باید آن دختر تاجیک را می‌ترساندی و تهدید می‌کردی تا حرف بزند، مروج یک سنت غیردموکراتیک رایج در میان تفکر سنتی جامعه است و با این روش‌ها نمی‌توان مسئله‌های پیچیده اجتماعی همچون قاچاق دختران را حل کرد. با وجود این موارد، لاتاری از نگاه مخاطبان جذاب، اما نظر منقدین را جلب نکرده است.

شاملو درباره خشونت‌های کلامی موجود در فیلم نیز گفت: خشونت کلامی به خشونت رفتاری منجر می‌شود و فیلم لاتاری به نوعی بازتولید خشونت فیزیکی است و حرکت در مسیر اجرای قانون در خارج از مسیر‌های مدنی را تقویت می‌کند.
 
 اکران و نقد فیلم لاتاری در تالار علوم اجتماعی دانشگاه یزد  برگزار شد

شاملو تصریح کرد: یک فیلم موفق فیلمی هست که با زبان تصویر پیامش را به مخاطب منتقل کند و نه دیالوگ. مثلاً اگر درباره وطن پرستی یا هویت صحبت می‌شود، در تصویر ببینیم و درک کنیم نه اینکه تنها حرف این مسائل زده شود.

وی ادامه داد: از نقاط قوت فیلم می‌توان به دعوای فرخ نژاد و حجازی‌فر در فیلم اشاره کرد که نوعی نقد حاکمیت از درون است آنجا که دو جریان رسمی و غیررسمی درون حاکمیت با یکدیگر تلاقی پیدا کرده و به نظر می‌رسد جریان رسمی که از اتفاقات باخبر است اقدامی نمی‌کند و جریان غیررسمی اگرچه دلسوز است، اما قدرتی برای اصلاح امور ندارد.

شاملو ادامه داد: این فیلم نقاط قوت قابل تاملی دارد که رگه‌های از پیشینه مستندسازی کارگردان را آشکار می‌سازد، به عنوان نمونه، مفهوم فقدان مادر که عامل عاطفی و پیوند محسوب می‌شود و از وطن نیز به عنوان مام میهن یاد می‌شود به خوبی این خلأ احساس می‌شود هر دو بازیگرِ جوانِ این فیلم مادر ندارند و از ابتدا از طریق لاتاری به دنبال مهاجرت و جلای وطن هستند.

شاملو افزود: در این فیلم، ریشه‌های عدم هویت‌یابی با وطن و ضعیف شدن این پیوند به دلیل مشکلات متعدد بیان می‌شود، لذا شخصیت اصلی داستان دنبال مهاجرت است و می‌خواهد از ایران برود. در مجموع، لاتاری نقاط قوتی دارد که نشان می‌دهد کارگردان به آن‌ها توجه کرده و قابل تحسین است، اما کلیت فیلم انتظارات را از یک کارگردان که پیشینه مستندسازی را دارد، برآورده نمی‌کند.

سعید دشتی‌زاد، پژوهشگر اجتماعی و دانشجوی دوره دکترای جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه در این نشست با بیان برخی از انتقادات محتوایی مطرح‌شده درباره فیلم لاتاری گفت: کارگردان فیلم در نخستین واکنش خود به منتقدان، در پاسخگویی به نقد‌های مطرح شده، تولید این فیلم را بر اساس میل شخصی و دلخواه خود توصیف می‌کند، بنابراین به نظر می‌رسد بیان مجدد این انتقادات و بازگویی آن‌ها در جلسات، تنها تکرار مکررات باشد.

وی افزود: شاید بهتر باشد در این نشست از زاویه‌ای جدید، به انگیزه‌های تولید و محتوای فیلم‌هایی نظیر لاتاری نظر بیاندازیم. به گفته وی بررسی این فیلم از زاویه نظریات مطرح در جامعه شناسی، کاری است که در هیچکدام از نقد‌های منتشر شده، به چشم نمی‌خورد و البته می‌تواند برای دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی جالب توجه باشد.
 
 اکران و نقد فیلم لاتاری در تالار علوم اجتماعی دانشگاه یزد  برگزار شد
 
دشتی‌زاد در ادامه با بیان نظریه ابن خلدون جامعه‌شناس مسلمان قرن هشتم هجری قمری درباره سه دوره مهم در تأسیس، تثبیت و اضمحلال حکومت‌ها گفت: اکنون نظام جمهوری اسلامی در دوره تثبیت خود قرار دارد و به نظر می‌رسد فیلم لاتاری و نمونه‌های مشابه آن به لحاظ محتوایی نظیر فیلم آژانس شیشه‌ای، در واقع به بازنمایی دغدغه‌ها و دل‌نگرانی‌های نسلی می‌پردازد که در دوران تأسیس این نظام، دشواری‌ها و رنج‌های متعددی را با همه وجود، مال و جانشان متحمل شده‌اند، اما اکنون گویا تمام آن آرزو‌ها و آرمان‌ها را به سبب قواعد، سبک زندگی و سایر الزامات دوران تثبیت، از دست رفته یا در آستانه فراموشی می‌بینند؛ بنابراین دستمایه تولید چنین آثاری در این دوران، پاسخ به این سؤال محوری است که چرا چنین شد؟ در حالی که در تولیدات سینمای ارزشی دوران تأسیس، ما معمولا با این سؤال مواجه بودیم که چه باید کرد؟

دشتی زاد در ادامه صحبت‌های خود به نظریه مشهور رابرت کی. مرتون جامعه شناس آمریکایی قرن بیستم و مدل تحلیلی او درباره واکنش‌های مختلف جامعه در برابر ناهماهنگی میان اهداف و ارزش‌ها و وسایل دست‌یابی به آن‌ها اشاره‌کرد و افزود: در فیلم لاتاری برای تمام انواع واکنش‌های ممکن دربرابر نابرابری فرصت‌ها و فشار اجتماعی، یک یا چندین کاراکتر ساخته و پرداخته شده است.

وی در چارچوب نظریه یادشده، واکنش نوشین و امیرعلی را در برابر مسایل و مشکلاتی که در مسیر دستیابی به آرزوهایشان پیش رو داشتند، از نوع نوآورانه ارزیابی کرد و افزود: در این فیلم این دو شخصیت از طریق شرکت در لاتاری و یا مدلینگ سعی در پیمودن مسیر‌های میان‌بر و به لحاظ اجتماعی نامعقولانه برای رسیدن به امیال و آرزوهایشان داشتند. وی واکنش‌های شخصیت‌هایی نظیر مرتضی و دوستش در امارات را از نوع همنوایی توصیف کرد و ادامه داد: در این فیلم شخصیت موسی نیز ابتدا در برابر مسایل پیش آمده واکنش‌هایی از نوع انزواطلبی از خود بروز می‌داد، اما در ادامه این واکنش‌ها به شکل طغیان تغییر چهره داد.

حسین امامعلی زاده، دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی و دبیر انجمن علمی پژوهش و رفاه اجتماعی هم با اشاره به گزارش تحلیلی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری درباره فیلم‌های سی و ششمین جشنواره فیلم فجر با محوریت موضوع «تصویر ایران در سینمای ایران» بیان کرد: براساس این گزارش، فیلم‌های شرکت‌کننده تصویری بسیار منفی از وضعیت ایران در حوزه‌های مختلف از جمله جامعه، خانواده، زنان، انسان، قانون، آینده، دین و اخلاق، قانون، امنیت و ... ارائه کرده اند. مثلاً ایران به مثابه جامعه‌ای فردگرا، بی‌نظم، در آستانه اضمحلال و فاقد امنیت اجتماعی به تصویر کشیده شده و یا در حوزه قانون، بی‌توجهی به قانون و خودسری و انتقام‌گیری ترویج شده است. از این زاویه فیلم لاتاری به وضوح دارای چنین ویژگی‌هایی است.

وی افزود: در این فیلمِ پاره‌پاره و مستندگونه سعی شده به برخی از مسائل جامعه ایرانی پرداخته شود؛ اما مهم‌ترین ضعف‌های آن سطحی‌نگری و نپرداختن به علت‌هاست؛ لذا با دیالوگ‌ها و رفتار‌های شعاری این گونه تلقین می‌شود که با کشتن یک فرد علت مسائل شناسایی و رفع شده است! در واقع، فیلم لاتاری نوعی مواجه فردگرایانه با مسائل اجتماعی است که بدون اشاره به ریشه‌ها و راه حل‌های اساسی، راهکار را نه اصلاحات اجتماعیِ کلان بلکه اقدام فردی معرفی می‌کند.

وی یکی از بارزترین ویژگی‌های فیلم ایرانی را انتقال صریح و عریان پیام دانست و ادامه داد: در این حالت، فیلم‌ها بسیار سریع به شعاری‌شدن و دل‌زدگی مبتلا می‌شوند که ما مصداق آن را در جای‌جای فیلم لاتاری (از تیپیک بودن شخصیت‌های فیلم تا احساسات ناسیونالیستی) مشاهده می‌کنیم.

امامعلی زاده افزود: این فیلم هم در سطح فردی و هم در سطح کلان ترویج و حتی توجیه کننده خشونت است. در سطح فردی می‌بینیم که شخصت‌های داستان بجای استدلال و اقناع، همواره از داد و دعوا و خشونت فیزیکی برای بیان حرف خود استفاده می‌کنند و در سطح کلان هم احساسات قومی و ملی‌گرایانه را به بدترین شکل ممکن تحریک می‌کنند و حتی آخر فیلم آنجا که خبر قتل شاهزاده از رسانه‌های عربی پخش می‌شود، گویا جای ظالم و مظلوم عوض شده و این تأثیر منفی بر وجهه ایران دارد. اینجاست که می‌توان حکم داد، سینمای ایران خود بخشی از مسئله است!

وی در پایان سعی کرد به این سوال پاسخ دهد که چطور ممکن است فیلمی با این کیفیت نازل عنوانِ بهترین فیلم از نگاه مخاطبان را کسب کند، دلیل آن را پیشینه و بستر فرهنگی و برخی ویژگی‌های جامعه ایرانی از جمله مباحث مربوط به خلیج فارس و کینه نسبت به عرب‌ها در این زمینه، عرب‌ستیزی و احساس مورد ظلم قرار گرفتن از سوی آن‌ها و همچنین ناتوانی عامه مردم از شناخت علت اصلی مسائل دانست که موجب می‌شود مخاطب با شخصیت فیلم همزاد پنداری کرده و تصور کند انتقام دیرینه اش را گرفته و مسئله را حل کرده است!
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار