کد خبر:۷۳۷۳۱۲

خلاقيت جوانان، اسیر پیچ و‌ خم‌های اداري

توسعه استارت‌آپ مي تواند رفاه، امنيت و آسايش مردم را از گذشته بيشتر کرده و هم زمان اشتغال بسياري توليد کند.

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، وحید بلالی در روزنامه رسالت نوشت: توسعه استارت‌آپ می‌تواند رفاه، امنیت و آسایش مردم را از گذشته بیشتر کرده و هم زمان اشتغال بسیاری تولید کند. منتقدان فضای استارت‌آپی از نابودی شغل‌های سنتی با توسعه کسب و کار‌های نو و اینترنتی صحبت می‌کنند و معتقدند باید جلوی پیشرفت این کسب و کار را گرفت. اما نمی‌توان با تکنولوژی مقابله کرد بلکه با به‌روز کردن خدمات و همراهی کسب وکار‌های قدیمی با این فضای نو می‌توان از فرصت‌های بسیار آن استفاده کرد.
در سال‌های گذشته ۱۰ شرکت نخست دنیا را شرکت‌های نفتی تشکیل می‌دادند، اما اکنون شرکت‌های فناوری اطلاعات جای آن‌ها را گرفته اند و کشور‌های توسعه یافته سرمایه گذاری جدی در این عرصه انجام داده اند.
توسعه استارت‌آپ فواید بسیاری دارد؛ از سفر‌های غیرضرور شهری می‌کاهد و به دنبال آن ترافیک و آلودگی را از کلان شهر‌ها دور
می‌کند و همچنین ارزش افزوده بسیاری تولید می‌کند. با افزایش رقابت شفاف، قیمت و کیفیت کالا‌ها را کنترل کرده، نقدینگی را به خدمت اشتغال آورده و سرانجام رفاه اجتماعی را افزایش می‌دهد.
به گفته آذری جهرمی وزیر ارتباطات، اگر با استفاده از ظرفیت‌های موجود از موانع استارت‌آپ‌ها جلوگیری نکنیم، بازار را به بازار خارجی باخته ایم. گزارش‌های بین المللی نشان می‌دهد که از نظر شاخص‌های مربوط به خلاقیت، ایران در مقایسه با کل دنیا در رتبه بالاتری قرار دارد که این نشان می‌دهد که در کشور خلاقیت داریم و لذا نیاز به چشم انداز، راهبرد و سیاست در این حوزه احساس می‌شود.
فعالان این صنف مشکلات متعددی را در عدم توسعه شایسته استارت‌آپ‌ها بیان می‌کنند، از سرعت پایین اینترنت در ایران گرفته تا اعطای مجوز فعالیت و همراهی نکردن دولت و اتحادیه‌ها برای توسعه این صنعت.
به همین بهانه با یکی از قدیمی‌ترین فعالان صنعت استارت‌آپی ایران گفت و گویی داشته ایم، عادل طالبی کارشناس ارشد کسب و کار‌های الکترونیک و صاحب چند استارت‌آپ است. از سال ۱۳۷۲ با فضای دیجیتال آشنا و از همان ابتدا، شیفته این دنیای جدید شد.
در سال‌های ۷۵ تا ۷۹ در زمینه تولید نرم افزار‌های مالی، اداری و اتوماسیون فعالیت کرده و از سال ۱۳۷۹ طراحی سایت را آغاز کرد. از سال ۱۳۸۲ به صورت حرفه‌ای در زمینه تولید نرم افزار‌های سنجش و آزمون فعالیت داشته و از سال ۱۳۸۵ بازاریابی دیجیتال را آغاز کرد. وی علاوه بر فعالیت حرفه‌ای مدرس دوره‌های آموزش استارت‌آپ است، لحنی صریح و دوستانه داشته و با دقت به تمام نکات پاسخ می‌گوید.
آقای طالبی، برای اولین سوال برای ما توضیح دهید استارت‌آپ‌ها چقدراشتغالزا هستند؟
ایران فضای بسیار خوبی برای توسعه استارت‌آپ‌ها نسبت به منطقه چه از نظر میزان جمعیت که کشور‌های دیگر در منطقه ما جمعیت بسیار کمتری نسبت به ایران دارند و چه از نظر کیفیت جمعیت (از نظر نیروی جوان و متخصص و ...) است و توسعه استارآپ‌ها می‌تواند منجر به اشتغال بسیاری شود. ما نمونه موفق در تاریخ معاصر در حوزه فناوری داریم. مثلاً دردهه هشتاد موفقیت‌های بسیاری در صادرات نرم‌افزار به وجود آمد، اما امروزه بنا به دلایل مختلف ازجمله تحریم‌های ناجوانمردانه، کار برای توسعه این فضا واقعا سخت شده است.
خلاقيت جوانان، اسیر پیچ و‌ خم‌های اداري
استارت‌آپ‌های ایرانی در شرایط تحریم کنونی واقعاً نمی‌توانند وارد بازار جهانی شوند، نمی‌توانند از خدمات و سرویس‌های لازم بهره‌مند شده و تمام این محدودیت‌ها کار را برای توسعه استارت‌آپ‌های ایرانی مشکل کرده است.
اگر درشرایط عادی و غیر تحریم بودیم به راحتی می‌توانستیم صنعت استارت‌آپ را توسعه داده و به نظر من اشتغال حتی یک میلیون نفر هم در این حوزه دور از دسترس نبود. اما در این شرایط بعید می‌دانم حتی به عدد ۱۰۰ هزار نفر هم برسیم. در شرایط عادی و غیر تحریمی با توجه به توانمندی‌های جوانان کشور این ظرفیت حتی می‌تواند به ۵ میلیون نفر شاغل در حوزه هایخدماتی در فضای IT برسد.
جوانان ایران به اندازه‌ای توانمند هستند که
می‌توانند خدمات استارت‌آپی کل منطقه را به عهده بگیرند، نگاه که می‌کنید، جایگاه ایران در این شرایط تحریمی از نظر کیفی حتی از کشور‌های پرادعایی مثل امارات بالاتر است. جایگاه ایران از کشور‌هایی نظیر ترکیه و عربستان نیز از نظر نیروی متخصص و کیفیت کار، بسیار بالاتر است. زیرا ایران سرمایه‌های انسانی و نخبگانی دارد که هر کدام از آن‌ها میلیارد‌ها ارزش دارند. شاید بد نباشد به عنوان نمونه به هند نگاه کنیم و اینکه چگونه با تکیه بر منابع انسانی خود در حوزه IT و در جا‌هایی مثل خدمات CRM بخش قابل توجهی از نیاز جامعه جهانی را پاسخ می‌دهد و کسب درآمد می‌کند و به اشتغال بسیار بالایی در این صنعت رسیده است. ایران نیز ظرفیت بسیاری برای توسعه استارت‌آپ‌ها و خدمات فناورانه دارد ولی متاسفانه از یک سو تحریم‌ها و از سوی دیگر مشکلات داخلی در حوزه بوروکراسی و قوانین، دست جوانان ما را بسته است.
درباره موانع پیشرفت این کسب و کار نو برای ما بیشتر توضیح دهید و اینکه استارت‌آپ‌های موفق ایرانی چه آیتم‌هایی برای موفقیت داشتند؟
من درباره عدم موفقیت استارت‌آپ‌ها زیاد بررسی کرده‌ام؛ علت اصلی عدم موفقیت استارت‌آپ‌ها در ایران در بررسی‌های بنده، ابتدا عدم وجود Smart Money یا سرمایه گذاران آشنا با مباحث سرمایه گذاری خطر پذیر یا جسورانه است. VC‌های ایرانی و صندوق‌های سرمایه گذاری دارای بلوغ لازم متناسب با اکوسیستم استارت‌آپی نیستند. سرمایه مناسب برای راه اندازی و استمرار یک استارت‌آپ الزامی بوده، اما متاسفانه سرمایه گذاری هوشمند و خطرپذیر مناسب در کشور نداریم.
دومین نکته بحث بازاریابی و مشکل‌های متعدد در این حوزه است. بخش قابل توجهی از استارت‌آپ‌های ما حتی با مبانی مباحث حوزه بازاریابی آشنایی نداشته که معضل بسیار مهمی است.
سومین مشکل عمده، قوانین موجود است. این قوانین به شدت دست وپا گیر بوده و به مراجع و مراکز مختلفی ارتباط دارد. اتحادیه‌های موازی از یک سو، تناقض در اظهارات دولت درباره حمایت از استارت‌آپ‌ها و عملکرد آن‌ها از سوی دیگر یک مشکل جدی است.
شاید بسیاری فکر کنند قوه قضائیه مانع اصلی رشد استارت‌آپ‌ها با فیلتر کردن آن‌ها است، اما این فکر به نظر من اشتباه است. در اغلب موارد، مانع اصلی، دولت و سازمان‌های دولتی هستند که از قوه قضائیه تقاضای فیلتر شدن کسب و کار‌های نوپا را می‌کنند. کسب و کار‌های اینترنتی را دولت و سازمان‌ها و زیرمجموعه‌های آن فیلتر می‌کنند، برخی وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها به سرعت به مخالفت با این کسب و کار‌ها پرداخته و سایت‌ها را فیلتر می‌کنند. همین چند روز اخیر نامه‌ای منتشر شده که بر اساس آن در حوزه گردشگری زیر مجموعه دولت نام ۷۰ سایت را برای فیلتر شدن داده اند.
مشکل جدی بعدی هم، تعدد مجوز برای استارت‌آپ‌ها است. هر نهادی ادعای صدور مجوز دارد و تعداد این مجوز‌ها به شدت زیاد است و برای هر کسب و کاری گاهی مجبور می‌شوید از چندین نهاد دولتی و چندین اتحادیه مجوز بگیرید. من برای ایجاد یک کسب و کار مجموعا یک سال در مراحل مختلف اداری درگیر بودم و اعطای مجوز هر نهاد و سازمان و مرجع، گاهی دو تا چهار ماه زمان برد.
در این شرایط سخت و در این بازار رقابتی چه کسانی می‌توانند موفق شوند؟
در این بازار کسانی موفق شدند که با ارتباطات خاص مجوز‌هایی را گرفته و به مشکل نخورده اند، در یک جمله می‌توان عوامل موفقیت را سرمایه گذاری مناسب، ارتباطات لازم با افراد یا دستگاه‌ها یا نهاد‌های لازم و کافی و البته در مرحله بعد فهم درست از بازار و بازاریابی صحیح دانست.
آیا اتحادیه کسب و کار‌های فضای مجازی نتوانسته اعطای مجوز را تسهیل کند؟
اتحادیه کسب و کار‌های نو تلاش خود را انجام داده ولی تعدد مجوز‌های موازی کار را بسیار سخت کرده است، به عنوان نمونه برای فروش اینترنتی گاهی باید از هفت اتحادیه مختلف مجوز گرفت. حالا که یک اتحادیه به اسم اتحادیه کسب و کار‌های فضای مجازی آمده و تلاش می‌شود با یک مجوز مشکل را کاهش دهد، اتحادیه‌های سنتی مانع تراشی می‌کنند. علاوه بر اتحادیه‌ها نظام صنفی، معاونت علمی، وزارت ارتباطات، سازمان گردشگری، وزارت بهداشت، بانک مرکزی، وزارت راه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... هم هر کدام در حوزه‌هایی ادعای تصدی گری دارند و در این میان مدعی بوده و خود را متولی استارت‌آپ کشور (یا به صورت عام یا به صورت خاص در حوزه‌های مشخص) می‌دانند و عملاً استارت‌آپ‌ها قربانی دعوای صنفی و دولتی شده اند.
چرا برخی از سرمایه گذاران راغب به سرمایه گذاری دراین حوزه نیستند؟
این مشکل ساختاری است، متاسفانه برخی از سرمایه گذاران ایرانی عادت کرده اند پول راحت و بدون ریسک و فروان دربیاورند، به عنوان نمونه دلار را خریده و سه برابر شود، و یا در سرمایه گذاری در مسکن سرمایه دو برابر شود. در حوزه استارت‌آپی، حداقل زمان برای بازدهی یک استارت‌آپ سه سال به بالا است. معمولاً زمان انتظار برای رسیدن به سود اولیه، بیش از پنج سال است. سرمایه گذار ایرانی هم تحمل و صبر سه تا پنج سال و بیشتر را ندارد. البته مشکل را نباید تنها سرمایه گذار دانست، شاید مشکل اصلی را بتوان تورم بالا در اقتصاد ایران دانست. تورم اجازه نمی‌دهد سرمایه در بخش‌های مولد اقتصادی وارد شده و سرمایه دار از ترس از دست دادن سرمایه مجبور است به فضای تولید وارد نشود.
ضمناً باید این نکته را هم یادآوری کرد که استارت‌آپ‌ها در ایران حدوداً از سال ۹۲ شکل گرفته اند و هنوز اکوسیستم استارت‌آپی ایران بسیار نوپا بوده و به بلوغ نرسیده و بهره برداری از این صنعت نیازمند زمان بیشتری است.
شما نگاه کنید، در اکوسیستم استارت‌آپی آمریکا، آمازون و بسیاری از شرکت‌های معروفی که می‌شناسیم بعد از ۱۰ سال به سودآوری رسیده اند و امروزه تمام بازار دنیا را قبضه کرده است. به نظر من بی‌جا است که از یک اکوسیستم نابالغ آن هم در شرایط تحریم‌های
سخت توقع بیش از حد داشته باشیم.
چرا خلاقیت در این استارت‌آپ‌ها دیده
نمی‌شود؟ گویی همه استارت‌آپ‌ها به دنبال تکرار نمونه‌های موفق هستندتکرار نمونه‌های موفق اولاً یک اصل است.
بومی سازی ایده‌های موفق خارجی یک رویکرد کاملا قابل دفاع است. البته یک نکته مهم دیگر هم وجود دارد. چرا باید در کشوری که با هر نوآوری مقابله می‌شود خلاقیت به خرج داد؟ در کشوری که به عنوان نمونه استارت‌آپی که دارو را به منزل بیاورد توسط وزارت بهداشت به سرعت فیلتر می‌شود، فضا به گونه‌ای پیش می‌رود که افراد متوجه می‌شوند بهتر است به جای نوآوری و خلاقیت، اقدام به تکرار نمونه‌های موفق کنند. این ایراد نیز به نظر من به صورت مشخص به دولت و مجموعه‌های دولتی و مجموعه قوانین و قوه مقننه بازمی گردد. انسان‌های خلاق، در بوروکراسی اداری کشور ما، «له» می‌شوند وخلاقیت از بین می‌رود.
چرا برخی از شغل‌ها به یک باره در ایران مد می‌شوند و تمام افراد سعی دارند آن شغل را برای خود ایجاد کنند، مثلا به یک باره همه به سراغ رشته‌های مهندسی و امروزه به رشته‌های پزشکی و فناوری‌های استارت‌آپی هجوم آورده اند؟
این موضوع فقط در ایران صدق نمی‌کند و مربوط به تمام دنیاست، در اروپا و آمریکا هم به همین شکل است، عده‌ای هم در این میان سرمایه خود را از دست می‌دهند مثلاً در ۲۰۰۱ دیدیم در همین حوزه استارت‌آپی ماجرای حباب اینترنتی و ترکیدن آن را یا عده بسیاری در سال ۲۰۰۸ از سرمایه گذاری در مسکن متضرر شدند و موارد متعدد دیگر. اصولا در هر جایی از دنیا، وقتی بویی از سود به مشام سرمایه داران و حتی افراد عادی می‌رسد آن شغل به صورت ویژه‌ای رواج پیدا می‌کند در این میان افراد ناآگاه و غیرحرفه‌ای سرمایه‌هاشان به شدت از بین می‌رود.
عوامل دیگری اگر در عدم توسعه فضای استارت‌آپ موثر است، نام ببرید.
مهاجرت و فرار مغز‌ها در سال‌های اخیر به علت شرایط اقتصادی و سیاسی کشور و جو ناامیدی که هر روز تزریق می‌شود شدت گرفته و بسیاری از برنامه نویسان و خبره‌های این حوزه برای بهره‌مندی از یک فضای آرام و امن، مجبور به مهاجرت به کشور‌های اروپایی و کانادا هستند. با توجه به جمیع شرایط از جمله تحریم، فرار مغزها، بروکراسی وحشتناک در حوزه‌های مالیاتی و تامین اجتماعی، مشکلات مجوزها، نبود قوانین کارآمد، عدم فهم درست از شرایط کسب و کار‌های آنلاین، برداشت‌های غلط از این حوزه، وجود رانت‌های خاص و ... نباید توقع رشد و جهت بسیار در این صنعت را داشت و بپذیریم با وجود مشکلات موجود، همین مقدار کم هم نتیجه تلاش‌ها و مقاومت‌ها و مداومت‌های فعالیت اکوسیستم بوده است.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار