به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون حجاب یکی از مهمترین قواعد و هنجارهایی بوده که جمهوری اسلامی ایران در سطح عمومی وضع کرده و از آن زمان تاکنون، قوانین مختلفی برای رعایت آن به مورد تصویب رسیده است.
اما همواره این سوال مطرح است که چرا طرحهای حجاب و عفاف در کشور ما بعد از سالها به نتیجه نرسیده است؟راه درمان کجاست؟ آیا علت تهاجم فرهنگی دشمن است و یا اینکه آسیبی در ما وجود دارد که تهاجم فرهنگی دشمن کارگر واقع شده است؟ و یا علت مواردی مانند معطل ماندن حجم بالایی از قوانین و مصوبات و یا عدم اجرای صحیح آنها، انتقادات شدید دستگاهها و فعالان مختلف این عرصه به یکدیگر، عملکردهای متعارض و با آثار متعارض توسط دستگاههای مختلف است؟
مشاهده این همه تناقض این فرضیه را برای پژوهشگران بهوجود میآورد که حکومت، راهبرد و تدبیر و مواجهه درستی با بدحجابی نداشته و ندارد.
شاید علتهای متفاوتی توسط کارشناسان برای اثر بخش نبودن طرح های حجاب و عفاف مطرح شده باشد اما در مورد اینکه بیحجابی خود یک علت است یا معلول و اینکه خطاهای استراتژیک در برنامهها و طرحهای عفاف و حجاب چه بوده است به بررسی نظرات حسن عباسی استراتژیست و رئیس مرکز بررسیهای دکترینال یقین در مجموعه کرسی نظریهپردازی کلبه کرامت پرداختهایم تا با یافتن خطاهای راهبردی در حوزه حجاب به چاره درست در مورد آن دست یابیم.
نیاز جنسی و عاطفی مردم ایران به صورت نظاممند تامین نمیشود و کسی هم متولی آن نیست
حسن عباسی بیحجابی را یک معلول میداند و در این زمینه میگوید: نیاز جنسی و عاطفی مردم ایران به صورت نظاممند تامین نمیشود و کسی هم متولی آن نیست در حالیکه نیاز جنسی در کشور ما از طریق امر ازدواج طبیعی و مشروع رقم میخورد لازم است که متناسب با آن هم سن ازدواج پایین بیاید چون بلوغ افراد و نیاز جنسی خیلی جدی شده است.
با ادامه شیوهغلط مدرکگرایی، سربازی و شغلیابی مشکل حجاب و روابط آزاد حل نمیشود
وی میافزاید از یک وسو نظام دانشگاهی، مدارج تحصیلی و مدرکگرایی را ارتقاء میدهند لذا در جامعه سن ازدواج بالا رفته است، چون افراد باید دانشگاه، بعد سربازی و بعد به دنبال شغل ثابت بروند و از طرف دیگر نیاز جنسی هم همین طور بدون پاسخ بالا میآید و این دو با هم تعادل ندارند و ازدواج طبیعی و تامین نیاز هم رقم نمیخورد پس خود بخود شرایط برای آنچه که بیحجابی، روابط آزاد و غیرمشروع نامیده میشود فراهم میگردد. دختر خانم مشاهده میکند که جوانیش در حال از دست رفتن است اما هنوز ازدواج نکرده و تکیهگاه عاطفی ندارد لذا تمایلی هم برای داشتن حجاب از خود نشان نمیدهد.
عباسی با اشاره به آیه لتسکونوا الیها در قرآن میگوید: آرامش احاد جامعه طبق فرموده قرآن ذیل ازدواج رقم میخورد، وقتی افراد وارد زندگی مشترک میشوند خدا بین زن و شوهر مودت و رحمت را جعل میکند و بسیاری از التهابات و هیجانات روحی قبل از ازدواج در کنترل فرد قرار میگیرد.
رئیس اندیشکده یقین در ادامه میگوید: همزمان 5-6 پیام متناقض به مردم در جامعه داده میشود اولا سن ازدواج را بالا بردهاید، ثانیا مدرکگرایی را تشویق کردهاید، ثالثا در مورد سربازی هیچ برنامه جدیدی متناسب با شرایط و الویتهای حیاتی کشور ندارید، رابعا میدانید که امکان اینکه این افراد در سنین پایین ازدواج کنند وجو دارد اما تبلیغ میکنید که مبادا فرزندانمان به موقع ازدواج کنند ازدواج در سنین پایین فلان است و بهمان، یعنی تمام عوامل سیاسی اجتماعی اقتصادی فرهنگی که مانع ازدواج میشوند را وارد میکنید و از آن طرف هم میگویید این افراد حجاب داشته باشند یا روابط جنسی نداشته باشند خوب این پیامها متناقض است و اگر این روابط به سمت خیابان هم رفت برود با آن برخورد فیزیکی میکنید، لذا پیامی که به مردم از سمت حکومت داده میشود پیام متناقضی است، لذا میبینید که هر 4 کاندیدای ریاست جمهوری میگویند این مسئله به ما مربوط نیست و کی بود کی بود من نبودم راه میاندازند.
این استاد استراتژی در ادامه میافزاید: هر دولتی هم که میآید صحه میگذارد بر اینکه باید از ازدواج به موقع، آسان و در سطح گسترده جلوگیری به عمل بیاورد، همه اصرارا دارند که همین شیوه سربازی و ادامه تحصیل را تبلیغ کنند.
کسی پاسخگوی مشکلات روحی و روانی عدم ازدواج نیست
وی میگوید: یکی از مسائل مهم کشور ما این است که نزدیک به 70 درصد دانشجویان ما دختر هستند که مدام ادامه تحصیل میدهند اما امکان ازدواج ندارند مشکلات روحی و روانی که این مسئله در جامعه ایجاد میکند را کسی متوجه نیست، فقط همه دنبال این هستند که در آمار و ارقام مدرکگرایی اول باشند و زمانی که تبعات عدم ازدواج در سن نیاز چون بیحجابی و روابط آزاد بروز پیدا میکند به شکل فیزیکی برخورد میکنند.
عباسی با بیان اینکه جامعه ما جامعه رفاهمندی نیست چون روابط جنسی سامانهای ندارد میگوید: کسی خودش را متولی این موضوع نمیداند و مسئله به شکل رها شده پیش میرود.
وی میافزاید: از یک طرف میخواهیم شکل سنتی در مبحث روابط جنسی را حفظ کنیم اما از طرف دیگر قواعد مدرن را در جامعه پیاده کردهایم وقتی مردم را از خانه بیرون کشیدهاید و به دانشگاه راهنمایی کردهاید و مدرکگرایی را مسئله مردم کردهای و سن ازدواج را بالا بردهاید و قدرت تامین نیاز جنسی را هم که بالا بردهاید باز هم بیحجابی یا روابط آزاد اتفاق نیفتد؟ متاسفانه کسی هم جرات ندارد که این موارد را نقد کند.
دچار خطای استراتژیک در حوزه حجاب شدهایم
در ادامه عباسی به ریشهیابی مشکل در سطح مدیران و تصمیمگیران اکتفا نمیکند بلکه موضوع را در سطحی بسیار بالاتر و در نفس خود انسان مطرح میکند و به نفسشناسی و تسلط بر آن میپردازد و میگوید: چرا طرحهای حجاب و عفاف در کشور ما بعد از سالها به نتیجه نرسیده است؟چون در مسأله حیا ریشه و ساقه را رها و به شاخهها و برگها توجه کردیم این یک خطای استراتژیک بود.
حمله به نجابت حضرت مریم(س) و نفی ازدواج در غرب/طرح استراتژیک حضرت مریم (س) چه بود؟
وی میافزاید: طرح استراتژیک حضرت مریم سلام الله علیها به گفته قران کریم "احصنت فرجها" است که متاسفانه در غرب افراط و تفریطی نسبت به آن صورت گرفته است. تفریطش این بود که آمدند به شخصیت مریم سلام الله علیها حمله کردند. از جمله فیلمها و کتابهای عجیب و بسیار موهنی علیه شخصیت او نوشتند در مورد روابط جنسی این بانوی بزرگوار که واکنشها در غرب نسبت به این آثار ضعیف بود.
رئیس اندیشکده یقین عنوان میکند: در جعل تاریخی خودشان میگفتند که مریم (س) با نجاری ازدواج کرده بود و بعد آرام آرام کار به جایی رسید که نسبتهای بسیار ناروایی به ایشان دادند آثاری که نیکوس کازانزاکیس در یونان در کتاب مسیح باز مصلوب نوشت و سعی کردند به استراتژی نجابت حضرت مریم (س) حمله کنند که برای فسق و فجور خودشان در جامعه مسیحی فضاسازی کرده باشند، این بخش تفریط مسئله بود.
این استاد استراتژی در ادامه میگوید: در بخش افراط در جامعه مسیحی هم خود اصحاب کلیسا یک مسیر افراطی را در کلیسای کاتولیک در پیش گرفتند و افراطشان هم این بود که کلا رفتند به سمت نفی ازدواج.یعنی زنان راهبه به هیچ وجه ازدواج نمیکنند و مردان کلیسا و برخی کشیشها هم همین طور.
عباسی فساد ناشی از حذف ازدواج در کلیسا را اینگونه مطرح میکند: امروز فساد عجیبی که در کلیسا وجود دارد و همجنسبازی در مردان و زنان حاصل همین افراط و تفریط است چون ما هیچ کجا نمیبینیم که دین مسیح (ع) توصیه کرده باشد که نباید ازدواج کرد و مواردی مانند حضرت مریم (س) یک آیت الهی است.
حضرت مریم (س) و نوع خلقت استثنایی حضرت عیسی(ع) آیت الهی برای انسان است نه دلیلی برای نفی ازدواج
وی با اشاره به خلقت حضرت عیسی (ع) در قرآن میگوید: به فرموده قرآن خلقت عیسی (ع) فرزند حضرت مریم (س) به شیوه خلقت آدم است، و در واقع آیتی برای کسانی است که میگویند چگونه ممکن است خلقت آدم به شکلی که قرآن میفرماید رقم خورده باشد و به نوعی پاسخی به داروینیستها است که معتقدند روند آفرینش انسان تتور داشته و در ادامه میمون بوده است.
عباسی در شرح این تعبیر میگوید: مقوله آفرینش عیسی علیه السلام نظریه داروینیستها را به چالش جدی میکشد ولی اگر آباء و اصحاب کلیسا بجای رفتارهای افراطگونه در مسائل عدم ازدواج و بعدا کشیدن به مصیبتهای عجیب و غریب جنسی میآمدند ازدواج را مشروعیت میبخشیدند و همانطور که قرآن میفرماید مومنان فرجشان را جز برای همسرانشان از هر گناهی حفظ میکنند به حفظ فرج توصیه میکردند دچار افراط و تفریط نمیشدند.
میتوان تسخیرناپذیر بود
عباسی در ادامه به طرح استراتژیک حضرت مریم (س) اشاره میکند و میگوید: طرح استراتژیک حضرت مریم (س) یک قله است، اگر این فرهنگ در جامعه ما اینگونه رقم بخورد که افراد شأن خودشان را تسخیرناپذیر ببینند به مقام حفظ فرج نائل میشوند.
یک سوال مطرح است اینکه چطور میشود که دعای انبیا مستجاب میشود؟ جواب این است به خاطر حفاظت سنگینی است که از حدود الهی انجام دادند و یکی از حدود الهی حفظ فرج است.
وی میافزاید: اگر افراد غایتشان را این قرار دهند که جز برای همسر خود حفظ فرج را صورت دهند، مومن هستند لذا بجای اینکه امروز تلاش شود که طرح حجاب و عفاف پیاده شود و یا با پلیس دنبال جمع کردن بیحجابها از کف خیابان باشیم اگر شأنی که مریم سلام الله علیها برای صیانت نفس و خویشتنپایی و تقوا را ایجاد کرد، کاملا مشخص بکنیم قطعا چنین مشکلاتی را نخواهیم داشت و به ظواهر نخواهیم پرداخت.
بدون تقوای قلبی حجاب به نتیجهای نمیرسد
عباسی در ادامه میگوید: الان از سه رویکرد طرح ریزی اجتماعی یعنی رویکرد نتیجهگرا، روندگرا و کارکردگرا جامعه ما دنبال نتیجه است یعنی همه میگویند کاری کنیم همه زودتر با حجاب بشوند فقط نتیجه را میخواهند. ممکن است فرد از نظر فکری بیحجاب باشد اگر این را اصلاح نکنید حجاب فایدهای ندارد.
وی میافزاید: آنجایی که قرآن میفرماید کسی مثل مریم سلام الله علیها حوزهاش به طور اختصاصی میشود احصنت فرجها چون قلب خود را اصلاح کرده است در یک سطح پایینتر حفظ فرج را وظیفه همه انسانهای مومن معرفی میکند.
حفظ فرج برای مردان و زنان مصادیق متعددی دارد
این استاد استراتژی با اشاره به دستور قرآن میگوید: حفظ فرج مصادیق متعددی برای زنان و مردان دارد، قرآن به زنان میفرماید که جوری صحبت نکنید که مردانی که مرض در قلبشان وجود دارد به اشکال و گناه بیفتند، پس معلوم میشود که اغلب مردها در قلبشان مرض دارند، ویروسی وجود دارد و مادامی که مردی چنین ویروس و مرضی در قلبش وجود دارد صحبت کردن خانم میتواند قلبش را به لرزه در بیاورد اینجا حفظ فرج برای آن مرد منوط به این خواهد بود که مرض قلبش را درمان و خودش را اصلاح کند.
عباسی عنوان میکند: در این سو در مورد خانمها هم همین در مان قلب صدق میکند در مورد خانم و بانویی مثل حضرت مریم (س) حصن فرج ایشان ناشی از تقوای قلبی ایشان بود. لذا در نقشه انسان در جغرافیای قلب انسان مفهوم بسیار مهمی که باید به آن بپردازیم همان است که قرآن میفرماید تقوی القلوب.
از تقوای قلب به عفت، حیا و غیرت میرسیم
وی تاکید میکند: اگر تقوای قلبی رخ داد انسان به حفظ فرج میرسد کسی که تقوای قلبی ندارد هر قدر هم چادر بپوشد و یا اگر مرد است ریش و تسبیح داشته باشد هیچ فایده ندارد. شاید صورت ظاهر دیندار باشد اما از درون فرد فاسد است.
عباسی عنوان میکند: بنابراین اگر نتیجهگرا بودیم صرفا به عنصر نتیجه توجه میکنیم اما اگر روندگرا بودیم روند از قلب شروع میشود و به فرج ختم میشود و الا فرج انسان پدیدهای مانند دیگر نقاط بدن انسان است. جسم انسان که از خودش اختیار ندارد بلکه در اختیار نفس و روح ما است. این روح ما است که باید تزکیه بشود و این نفس ما است که باید مهار بشود و قلب ما است که باید درمان بشود اگر قلب درمان و سلیم نشد جسم ما که وسیله است و از خودش اختیاری ندارد.
وی عنوان میکند: نتیجه اینکه ما باید تقوای قلب بورزیم تقوای قلب تمام زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد ما از تقوای قلب به عفت، حیا و غیرت میرسیم که نتیجه طبیعی آن حفظ فرج است لذا حصن فرج و حفظ فرج انسان و نگهداری فرج انسان دو گزاره است. برای انسان مومن نگهداری فرج مطرح است ولی برای مریم سلام الله علیها به شکل اولی تسخیرناپذیری فرج مطرح بوده است و چه عظمتی دارد چنین انسانی. لذا طرح استراتژیک حضرت مریم (س) درمان دردهای امروز نظام بشری است.
هنجاری در جامعه استفاده از زور و نظام تشویق و تنبیه است.
به اروپاییان نگاه کنید. هفتاد سال قبل مثل ما رانندگی شلخته داشتند. اما
با وضع قوانین سخت و جریمه های نجومی در طی چند نسل رانندگی صحیح را به
صورت عادت عمومی و فرهنگ در آوردند.
اگر ما هم برخورد های دهه شصت را تا چند دهه ادامه داده بودیم خود به خود
حجاب به صورت ملکه ذهنی و فرهنگ عمومی در می آمد.
چنانچه بعد از حمله مغول هم زنان ما بی حجاب و بی بند و بار شده بودند
اما در حاکمیت صفوی و با سختگیری شدید علمای مذهبی آن دوره و حمایت
حاکمیت بود که حجاب و پوشش در ایران نهادینه شد.
آنچیزی که هم سبب این وضع شد برخوردهای شل کن سفت کن بود که بی حجان
بفهمند ما جدیتی نداریم. همین مساله آنها را جری کرد.