سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، از کشف پرونده فقدان خانمی ۵۰ ساله و ادامه تحقیقات جهت کشف بقایای جسد وی خبر داد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی گفت: در مورخه ۲۱/۱۱/۱۳۹۷ خانمی با مراجعه به کلانتری ۱۵۲ خزانه به مأمورین اعلام کرد که مدت سه ماه است که خواهرش به نام مریم (۵۰ ساله) از منزل خارج شده، اما پس از آن مراجعتی به منزل و یا تماسی با او نداشته است.
با تشکیل پرونده فقدانی، پرونده جهت ادامه تحقیقات در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت؛ خواهر فقدانی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: مریم اردیبهشت ماه سال جاری از همسر خود طلاق گرفت و پس از آن دو نفری با یکدیگر در خانهای واقع در مسعودیه زندگی میکنیم؛ حدودا سه ماه پیش مریم از خانه خارج شد و پس از آن هیچ اطلاعی از او ندارم؛ چندین نوبت به درب منزل همسر سابقش به نام علیرضا (۷۰ ساله) در منطقه نظام آباد رفتم تا شاید اطلاعی از او پیدا کنم، اما علیرضا مدعی است که از خواهرم هیچ اطلاعی ندارد.
کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران در ادامه رسیدگی به پرونده اطلاع پیدا کردند که علیرضا سال گذشته با مریم ازدواج کرده و پس از مدتی در اردیبهشت ماه از یکدیگر متارکه کردند و در حال حاضر علیرضا به همراه پسرش مصطفی (۴۲ ساله) زندگی میکند؛ همچنین کارآگاهان متوجه شدند که مصطفی پیش از این در منطقه پردیس زندگی میکرده، اما به علت اعتیاد شدید به مصرف موادمخدر، همسرش از وی متارکه کرده است.
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی اطلاع پیدا کردند که در طول مدت سه ماهی که از فقدان مریم گذشته، بیش از ۳۰ میلیون تومان از حساب مریم و طی چندین مرحله خارج شده است؛ لذا کارآگاهان با بررسی تراکنش مالی حساب فقدانی به چندین مرکز تجاری، رستوران و ... مراجعه و در بررسی تصاویر بدست آمده از دوربینهای مداربستهی تعدادی از این مراکز موفق به شناسایی تصویر مصطفی شدند؛ لذا طی هماهنگی با شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، مصطفی دستگیر و به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
همزمان با دستگیری مصطفی، کارآگاهان اداره یازدهم اطلاع پیدا کردند که علیرضا در طول مدت سه ماه گذشته قصد داشته تا یک نوبت با قرص به زندگی خود پایان دهد که به بیمارستان منتقل و مورد درمان قرار گرفته است.
با جمع بندی اطلاعات بدست آمده از علیرضا و پسرش، فرضیه وقوع جنایت و قتل مریم توسط این پدر و پسر قوت پیدا کرد، اما آنها کماکان منکر هرگونه اطلاع داشتن از سرنوشت مریم بودند؛ در ادامه کارآگاهان جهت انجام تحقیقات میدانی به محل زندگی علیرضا و مریم در منطقه افسریه مراجعه کردند که در آنجا علیرضا لب به اعتراف گشود و عنوان کرد که او مریم را در مورخه ۰۶/۰۸/۱۳۹۷ به قتل رسانده است.
علیرضا در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: چند روز قبل از جنایت، مریم طی چندین نوبت تماس تلفنی از من خواسته بود تا با هم ملاقات کنیم تا اینکه ساعت ۸ صبح مورخه ۰۶/۰۸/۱۳۹۷، مریم به خانه آمد؛ پس از خوردن صبحانه، مریم مطالبهی چند میلیون تومانی را کرد که مدعی بود آنرا جهت خرید یخچال به من قرض داده است و همین موضوع باعث آغاز درگیری لفظی من با او شد. با چاقوی آشپزخانه ضربهای به گردن مریم زدم؛ مریم روی زمین افتاد و همانجا جان داد؛ تا حدود ساعت ۱۲:۰۰ منتظر ماندم تا نهایتا به پسرم زنگ زدم؛ مصطفی پس از رسیدن به خانه و دیدن جسد مریم، جسد او را مثله کرد و پس از بسته بندی، جسد را با ماشین مصطفی به جاده هراز منتقل کردیم؛ بستههای حاوی اعضای بدن مریم را در درههای جاده هزار انداخته و پس از آن به تهران آمدیم. خانه را تخلیه کرده و قصد داشتم تا خانه را اجاره دهم؛ طی این مدت نیز خودم به همراه مصطفی که او نیز پس از متارکه از همسرش تنها بود، در خانهای دیگر در منطقه افسریه میکردیم.
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف صریح متهم اصلی پرونده به ارتکاب جنایت، پرونده از اداره یازدهم پلیس آگاهی به اداره ویژه قتل ارجاع و متهمان جهت انجام تحقیقات تکمیلی و کشف بقایای جسد در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.