فریبا توکلی؛ کارآفرین موفق و تولید کننده تجهیزات پزشکی (ارتوپدی) در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو از کار و فعالیت های خود گفت و نظراتش پیرامون تولید و موانع، معایب و مزایای آن در ایران را مطرح کرد که در ادامه مشاهده میکنید.
از چگونگی شروع فعالیت خود و مسیری که تا کنون طی کردید، انگیزه، تجصیلات و اقدامات انجام شده طی حرکت خود برایمان بگویید.
من در سال 83 در رشته مهندسی مخابرات فارق التحصیل شدم و در دفاتر مخابراتی مشغول بکار شدم اما از آنجا که با انگیزه تولید و سازندگی مهندسی خوانده بودم از کار دفتری و پشت میزی که نیازی به تحصیل و تخصص خاصی هم نداشت راضی نبودم.
دو سالی را در منزل سر کردم اما بعداز آن بیکاری اذیتم می کرد، در یک داروخانه آشنایی داشتم بنابراین به آنجا رفتم تا علاوه برکار چیزهای جدیدی یاد بگیرم.
از آنجا بود که با لوازم پزشگی آشنا شدم و سپس به مغازه تجهیزات پزشکی یکی از اقوام رفتم و نسبت به کالا و فروش محصولات پزشکی شناخت بیشتر پیدا کردم و پس از مدتی خودم فروشگاه زدم.
بعد از آن با دیدن محصولات خارجی به این فکر کردم که چرا محصولاتی که خودمان می توانیم تولید کنیم و نیاز به تکنولوژی خاصی هم ندارد باید از چین و سایر کشورها وارد شود و در واقع ما فروشنده و مصرف کننده جنس آن ها باشیم!
تصمیم گرفتم یک سری از محصولات را تولید کنم بنابراین از چشم بند که ساده هم هست شروع کردم. بعد از تولید یکی از نزدیکان را که پخش محصلات پزشکی داشت و در ابتدا هم قبول نمی کرد متقاعد کردم تا چشم بندهای تولیدی من را به داروخانه ها بفروشد.
جا افتادن چشم بندهای من در بازار مقداری طول کشید. در ابتدا همان شکل سایر چشم بندها را داشت اما بعد از مدتی برای تنوع بخشیدن به محصول و ایجاد جذابیت نسبت به کالاهای مشابه از پارچه های رنگی و طراحی استفاده کردم.
در تجهیزات پزشکی و محصولات ارتوپدی عموما از پارچه های ساده در رنگ های مشکی سفید و کرم استفاده می کنند در حالی که اتفاقا کسی که مریض می شود بویژه کودک به رنگ های شاد بیشتر احتیاج دارد.
من واقعا نمی دانم چرا دستکش نخی وارد می شود!
آیا تجار ما ارق ملی ندارند؟! مسئولین چطور اجازه این واردات غیر قابل توجیه را می دهند؟!
این همه در کشور نیروی کار و جوان بیکار داریم و در عین حال کالاهایی که حتی به تکنولوژی بالا احتیاج ندارند را از خارج تهیه می کنیم!
من سعی کردم تا جایی که توان و سرمایه ام اجازه می دهد این ها را تولید کنم اما خیلی جای کار دارد.
چندین برند ایرانی هم در این زمینه وجود دارد اما باز هم وارد می کنند.
در ابتدا بسیاری از دوستان و همینطور توزیع کنندگان من را مسخره می کردند و از این کار بازمیداشتند و به من میگفتند این کار در شان تو نیست تو تحصیل کرده ای اما من این کار را که به نوعی سازنده بود دوست داشتم و بعد از مدتی که کار جلو رفت نظرات تغییر کرد و سفارشات متنوع شد و تعداد پرسنل بالا رفت.
الان به من می گویند مگر مردم چقدر چشم بند می خواهند که تو 10 سال است چشم بند تولید می کنی!
سرمایه اولیه را از کجا آوردید؟ پدر پولدار داشتید یا آشنایی که برای شما وام کم بهره و با شرایط آسان تهیه کند؟
اصلا چنین چیزی نبود. نه خودم از کسی کمک خواستم نه کسی به من پیشنهاد کمک داد و نه وامی گرفتم.
سرمایه اولیه من چرخ خیاطی بود که پدرم برای جهیزیه ام خریده بود و با اندک پولی که داشتم چند متر پارچه خریدم و شروع کردم.
تا چند سال هر چه درآمد داشتم پای کار ریختم و خودم خرج نکردم.
بجز چشم بند خواب که فعالیت اقتصادی خود را با آن شروع کردید چه محصولاتی تولید می کنید؟
دستکش های نخی، مچ بند، شکم بند، شورت های آموزشی کودکان و بهداشتی بانوان، آویز دست برای کسانی که دستشان شکسته، کفش طبی رو فرشی، پاشنه پوش و سایر محصولات ارتوپدی.
تولیدی شما به طور مستقیم و غیر مستقیم چند نفر را شاغل کرده است؟
20 نفر به طور مستقیم کار می کنند که البته چند نفر از آن ها که خانم هستند در منزل کار را انجام می دهند.
غیر مستقیم هم قاعدتا بیش از این است.
در این 10 سال که فعالیت تولیدی کردید با چه مشکلات و موانعی روبرو بودید؟
زمانی که برای مجوز می خواستم اقدام کنم به من گفتند تا زمانی که گیر نداده اند سمت مجوز نرو چرا که خیلی گیر و دار دارد، بنابراین من یک مجوز ساده کار خیاطی و دوخت و دوز گرفتم.
از طرف دیگر در بحث بیمه کارگرانی دارم که 10 سال است برای من کار می کنند اما متاسفانه هنوز نتوانسته ام آن ها را بیمه کنم. حتی بیمه خودم را هم نتوانستم بعد از مدتی پرداخت کنم.
انقدر نابسامانی و بی ثباتی و جهش قیمت ها و کاهش نقدینگی و قدرت خرید برای تولید کننده زیاد شده که به سختی می توانیم مواد اولیه و هزینه های ابتدایی تولید را تامین کنیم چه برسد به اینکه پول بیمه واریز کنیم.
اخیرا معاون علمی رئیس جمهور در خصوص تجاری سازی وعده هایی دادند که امیدواریم به حل مشکلات نقدینگی و به دنبال آن بیمه کمک کند.
جهش دلار و افزایش قیمت ها اصلی ترین مشکل تولید کننده است.
در واقع بی ثباتی و تلاطم قیمت ها سرمایه دار یا بالادستی را میترساند که مثل قبل به صورت اعتباری به ما جنس بدهد به همین دلیل لنگ نقدینگی و گردش مالی می شویم.
برای وام هم گفتند باید جواز بگیرید و ما گرفتیم اما بعد از جواز هم گفتند فعلا اعتبار برای ارائه وام نداریم.
واردات هم همانطور که عرض کردم بازار را برای ما کوچک کرده و با گران بودن مواد اولیه برای تولید کننده ایرانی رقابت با محصول چینی را سخت می کند.
واردات بی رویه تولیدی ها و کارخانه های داخلی را به ورشکستگی و تعطیلی می کشاند.
متاسفانه تولید کننده در ایران مثل سایر کشورها حمایت نمی شود.
در کشورهای پیشرفته دولت تهیه مواد اولیه را برای تولیدکننده هموار می کند اما در کشور ما هر روز سخت تر از قبل می شود.
درآمدی که از کار تولیدی دارید بیشتر از درآمد کارمندی است؟
اگر کارمند بودم درآمد آخر ماه قابل استفاده بود و می توانستم برای مخارج زندگی با همان مقدار برنامه ریزی کنم اما در کار تولید هر چه درآمد دارم دوباره برای کار هزینه می شود.
یعنی اگر به 10 سال قبل برمی گشتید همان شغل اداری و کارمندی را انتخاب می کردید؟
نه، من خیلی در بند مادیات نیستم و به کاری که انجام می دهم علاقه دارم اما اگر کسی به فکر سود باشد با این شرایط به جای تولید دلالی می کند.
من بیشتر از ساخت یک محصول بویژه کالایی جدید و نو و رسیدن آن به دست مردم لذت می برم تا کسب سود و ثروت.
به دلیل مشکلات نقدینگی و سختی های کار سال ها درآمد من از کارگرم کمتر بود اما علاقه به انجام کار درست و مفید باعث می شد تا ادامه دهم.
ضعف و مشکلات کلی تولید در کشور را چه می دانید؟ پیشنهادی هم دارید ارائه دهید.
به نظرم در بحث آموزش چه در دانشگاه ها و مدارس و چه در بازار کار که در امتداد آن است ضعیف عمل شده است.
دانشجو چند سال درس می خواند اما بسیاری از سرفصل های آموزشی کاملا بی فایده و بی ارزش است و نهایتا جوان فارغ التحصیل شده هیچ مهارت و تخصص قابل استفاده ای کسب نمی کند و به خیل بیکاران تحصیل کرده اضافه می شود.
یک تکنسین یک مهندس یا یک تولید کننده باید از کار سر در بیاورد و به اصطلاح آچار به دست باشد تا بتواند به نیروی خود آموزش دهد.
من خودم از روی دست دیگران کار را یاد گرفتم و دنبالش رفتم.
در یک کلام با نظام آموزشی که تا کنون داشته ایم نیروی متخصص کم داریم.
مسئله دیگر این است که تولید کننده پشتوانه مالی و حمایت اساسی ندارد و برای کار و زحمتش ارزشی قائل نمی شوند.
زمانی که به دنبال جواز می روم و بعد برای وام مراجعه می کنم می گویند الان نداریم به این معنی است که کار ما برایشان هیچ ارزشی ندارد.
مالیات هم حتما به تولید کننده آن هم در این شرایط سخت و گرانی لطمه می زند و ادامه تولید را مختل می کند.
برای بازاریابی و فروش محصولات از فضای مجازی و اینترنت استفاده می کنید؟
بله، به تازگی شروع کردم و خوب هم جواب داد، از سوی دیگر علاوه بر افزایش و راحتی فروش به دریافت پیشنهادات و انتقادات مشتریان کمک زیادی می کند و ما هم با استفاده از نظرات و نیازهای آن ها کیفیت و تنوع محصولات را بالا برده و کار خود را توسعه می دهیم.
توصیه شما به جوانانی که علاقه دارند مثل خودتان کار تولیدی کنند چیست؟
اولا از کسانی که می گویند شما چه می کنید من هم همان کار را انجام دهم ناراحت می شوم. چرا که این فرد نمی تواند تولید کننده خوب و موفقی شود.
در واقع این روحیه به تفکر دلالی می خورد که بخواهی از دیگران کپی کنی و خلاقیت و نوآوری و جسارت به خرج ندهی و البته اکثر این آدم ها بعد از مدتی از ادامه کار باز می مانند.
به نظرم کسی که حاضر و آماده بخواهد چیزی را بدست آورد قدر نمی داند.
دوما در شرایط کنونی به هیچ جوانی توصیه نمی کنم وارد عرصه تولید شوند.
اگر واقعا تولید ملی را ارج می نهند و می خواهند تولید رونق پیدا کند باید ملموس و عینی با برداشتن موانع و حمایت های لازم به تولیدکنندگان کمک کنند نمی شود مسئولین شعار بدهند و در عمل کوچکترین حمایتی انجام ندهند.
براساس گزارش ها سالیانه صدها میلیارد وام به تولید کنندگان داده می شود، شاید مجوز کسب و کار شما به صورتی نبوده که مشمول اخذ وام تولیدی شوید و یا اینکه خودتان به دنبال آن نبودید. موضوع چیست؟
انقدر شرایط مجوزها و ملزومات دریافت این وام ها سخت است که مجبور به گذشتن از خیر آن می شوید!
همین ثبت دانش بنیان کردن شرکت را که پیگیری کردم گفتند یکسال طول میکشد، خب آیا من می توانم کلی زمان کار اداری بگذارم و یکسال هم بنشینم تا شرکتم ثبت شود و بعد هم دنبال تسهیلاتی باشم که مشخص نیست چه شرایطی لازم دارد؟!
اگر هم جایی وام می دهند صنف مربوط به جواز من که خیاطی است باید اطلاع بدهد که تا کنون چنین چیزی نبوده و حتی خودمان که مراجعه می کنیم می گویند فعلا خبری نیست!
البته باز هم تاکید می کنم اگر دولت وام هم نمیدهد لااقل ثبات بازار و قیمت ها را درست کند تا دست کم بتوانیم اعتباری کار کنیم.
یک خاطره کوتاه از کارگاه تولیدی خود برایمان بگویید.
در مواقعی چرخ کارهای من روی برند و کیفیت محصول، از خود من حساس تر می شوند و با اینکه من محصول تولید شده را تایید می کنم خودشان رضایت ندارند و این برای من خیلی جالب و جذاب است.
دمتون گرم