به گزارش گروه اقتصاد بین الملل خبرگزاری دانشجو، لس آنجلس تایمز طی گزارشی نوشت، دونالد ترامپ میگوید نتیجه مواجهه با ایران هم اکنون مشخص است و آن این است که آنها [آمریکا] برنده هستند.
ایران وارد یک رکود عمیق شده است؛ اقتصاد ایران در سال جاری میلادی 6 درصد کوچک تر می شود؛ نرخ تورم به 40 درصد نزدیک می شود و ارزش پول ملی واقعا سقوط کرده است. تحریم های جدید نفتی نیز، دولت این کشور را حداقل از 10 میلیارد دلار درآمدهای نفتی محروم کرده است.
اما ضربه زدن به اقتصاد ایران هرگز هدف آمریکا نبوده است؛ تحریم ها به عنوان ابزاری برای یک هدف بزرگ تر در نظر گرفته شده اند و آن هم مجبور کردن تهران به قبول محدودیت های آمریکا در مورد قدرت نظامی آن و احتمالا فروپاشی رژیم و در نهایت روی کار آمدن یک دولت همراه با آمریکاست.
* تحریم های اقتصادی شکست می خورند
به نظر نمی رسد هیچ کدام از این اهداف محقق شده باشد. تعجب آور نیست که تحریم های اقتصادی اغلب شکست می خورند.
آمریکا در سال 1962 در کوبا تحریم های تجاری علیه دولت کاسترو اعمال کرد؛ بیش از نیم قرن گذشته و رژیمی که وی تاسیس کرد هنوز پابرجاست. ایران از انقلاب اسلامی سال 1979 تحت تحریم قرار دارد؛ 40 سال گذشته و حکومت ایران تغییری نکرده است.
دیوید کوهن، یک ارشد سابق وزارت خزانه داری آمریکا، کسی که تحریم های ایران در زمان اوباما را هدایت میکرد، می گوید: «تحریمها رژیمها را تغییر نمیدهد.»
«سابقه تاریخی برای دولت هایی که با نتیجه مستقیم فشارهای تحریمی بلندمدت ساقط شده اند، وجود ندارد.»
در موارد معدودی، تحریم ها سبب برگزاری مذاکرات شدند نه تغییر رژیم ها.
* دولت آمریکا پیشنهادهای جدی برای مذاکره ندارد
و این چیزی نیست که ترامپ برای ایران پیشنهاد می دهد. در عوض، دولت وی 12 تقاضا دارد از جمله محدودیت های شدیدتر بر تحقیقات هسته ای و پیشرفت های موشکی، خروج نیروها از سوریه، پایان دادن به حمایت از گروه های طرفدار ایران در کشورهای دیگر، توقف مخالفت با اسرائیل و اصلاحات سیاسی داخلی.
از دیدگاه واشنگتن، اینها اهدافی ارزشمند هستند. در تهران، اینها شبیه تسلیم است و پیشنهاداتی جدی برای شروع یک مذاکره نیست.
* هزینه های تحریم ها برای آمریکا
دولت آمریکا تاکید دارد تحریم ها توانسته ایران از درآمدهایی که می تواند برای اهداف شرورانه (از دیدگاه واشنگتن) استفاده کند، محروم کرده است.
اما به نوشته لسآنجلس تایمز، سوابق تاریخی نشان می دهد که کاهش درآمدهای نفتی، حمایت ایران از متحدانش در لبنان، عراق و سوریه را متوقف نکرده است. البته این تحریم ها برای کاخ سفید هزینه هایی در روابطش با کشورهای دیگر به ویژه هم پیمانانش داشته است.
دولت ترامپ اعلام کرد که از ابتدای ماه می، معافیت هیچ کشوری از تحریم های نفتی ایران را تمدید نمی کند. این موضع شامل چین، بزرگ ترین مشتری نفتی ایران و شریک بزرگ تجاری آمریکا و همچنین هند به عنوان بزرگ ترین حکومت جهان و ترکیه، یک متحد ناتو و هممرز با ایران میشود.
اگر آنها از دستور ترامپ سرپیچی کنند، وزارت خزانه داری آمریکا دسترسی آنها به سیستم مالی آمریکا را قطع خواهد کرد.
مقامات آمریکایی به این کشورها هشدار دادند که اکنون باید انتخاب کنند: آنها میتواند یا با آمریکا کار کنند یا با ایران، نه با هردو. برای شرکت های بزرگ نفتی انتخاب سختی نیست؛ دسترسی به سیستم بانکی آمریکا برای تجارتشان ضروریست.
اما چین، هند و دیگر کشورها به نفت ایران برای بخشی از تامین انرژی مورد نیازشان به میزان چشمگیری وابسته هستند.
آنها به لطف سیاست های کاخ سفید با اختلال در تامین انرژی خود مواجه شده اند، سیاست هایی که با آن مخالف هستند.
* پیامدهای دیپلماتیک شگرفی در راه است
الیزابت روزنبرگ، کسی که در دولت اوباما بر روی تحریم ها کار می کرد، گفت: «پیامدهای دیپلماتیک شگرفی در راه است... تحریم ها منجر به از دست رفتن اعتمادها و اشتیاق برای همکاری در در زمینه های امنیت، سلامت، مهاجرت و ... میشود.»
وی افزود اگر تمام کشورهای تحت تحریم با یکدیگر همکاری کنند و می توانند ائتلافی علیه تحریم ها به راه بیندازند و با یکدیگر متحد شوند و در نهایت می توانند راه هایی برای دور زدن سیستم مالی آمریکا بیابند که این به ضرر آمریکاست.
ترامپ و مشاورانش تحریم های جدیدی طراحی کرده اند و می توانند ادعا کنند که برنده می شوند اما این تحریم ها می توانند یک گزاره شکست خورده باشد و نفعی برای سیاست آمریکا ندارد و هزینه های پنهانی دارد که فراتر از توان آمریکاست.