به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هزاران نفر از استادان و اعضای هیأت های علمی دانشگاهها عصر امروز با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
حجت الاسلام کلانتری دکترای علوم و قرآن، دانشیار دانشگاه تهران و معاون فرهنگی دانشگاه آزاد هم یکی از اساتیدی بود که در این دیدار در محضر مقام معظم رهبری به بیان دیدگاهها و نکاتی پیرامون مسائل دانشکاهها پرداخت.
متن کامل سخنرانی حجت الاسلام کلانتری در ادامه آمده است:
« بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
فرهنگ و مسائل پیچیده و گوناگون پیرامون آن همواره از موضوعات و مسایل بسیار مهم و حیاتی میهن اسلامی بوده و هست.
قوام یک کشور به فرهنگ است. ملیت یک ملت به فرهنگ آن ملت است(مقام معظم رهبری).
فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست. فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند(مقام معظم رهبری، 25 اردیبهشت 1383)
حقیقت آن است که باورهای بنیادین، عادات و سنتها، خلقیات، اقتصاد و کسب و کار، تحصیل و علم، تربیت و تهذیب، سبک زندگی، حکومت و زمامداری، تمدن و هر آنچه هویت اصیل یک ملت را رقم م یزند، همگی در مقوله فرهنگ جای می گیرند و البته در محیط و هوای فرهنگ به قوام و استواری می رسند.
از آنجا که انقلاب شکوهمند اسلامی و همه دارایی معنوی و منبع قدرت و اقتدار و سربلندی ملت ما برآمده از فرهنگ و ارزش های اصیل اسلامی و سنتها و آداب گرانبار ملی است، بدون شک همین فرهنگ و ارزش های والا مورد هجمه بی امان دشمنان قسم خورده این مرز و بوم قرار می گیرد. اینگونه است که در فضای به ظاهر آرام زندگی و جامعه ما جنگی تمام عیار در جریان است، جنگ فرهنگ ها، جنگ باورها، جنگ ارزش ها.
این جنگ چنان گسترده است که می توان نام جنگ احزاب فرهنگی را برآن نهاد. از همین جاست که دغدغه فرهنگ برای دلسوزان، مومنان واقعی به اسلام ناب و انقلاب اسلامی و همه آنانی که به ایران عزیز عشق می ورزند به یک دغدغه اصلی تبدیل می شود؛ دغدغه فرهنگ، که به تعبیر دقیق و رسای حضرتعالی: « از دغدغه هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصف شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضّرع کند.»
اکنون در این مجال کوتاه، به عنوان یک سرباز کوچک که همه عمر کاری اش را در نقطه حساس و تأثیرگذاری ازنظام فرهنگی کشور، یعنی دانشگاه سپری نموده است به اختصار، مطالبی را در چهاربخش عرضه می دارد.
بخش اول: داشته ها و سرمایه های عظیم فرهنگی
کشور ما همانگونه که به لحاظ منابع خدادادی، وسعت سرزمینی، موقعیت ویژه جغرافیایی، ضریب هوشی برتر شهروندان، در رتبه های بالای جهان قرار دارد، به لحاظ داشته ها و سرمایه های بالقوه و بالفعل عظیم فرهنگی نیز در رتبه های برتر جهان است. توجه به فهرست ذیل این حقیقت را نشان می دهد:
1- زیرساخت های بی بدیل فرهنگی، از قبیل اعتقاد به اسلام ناب، قرآن کریم و مکتب نورانی اهل بیت(ع) و سهم عظیم در اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی و سابقه درخشان در استعمار ستیزی و حق طلبی، ادبیات غنی فارسی و استوانه های علمی، ادبی، فلسفی، عرفانی و فقهی که تاریخ ما را گرانبار و مورد رشک جهانیان کرده است.
2- امکانات و ابزارهای وسیع برای کار فرهنگی، اعم از سخت افزاری و نرم افزاری. شبکه گسترده دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با هزاران استاد اندیشمند و متخصص دلسوز، شبکه مساجد و مراکز دینی و زیارتی، شبکه حوزه های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم، مدارس و مراکز هنری، فرهنگی، صدا و سیما، هیأت های مذهبی و هزاران اثر مکتوب و نرم افزارکه دستمایه اصلی کار فرهنگی است.
3- وجود مخاطبان جوان، پاک، بی تعلق، آرمان گرا و حقیقت طلب؛ میلیون ها دانشجو، دانش آموز، طلبه و جوانان شاغل در بخش های مختلف، تشکل ها و گروه های خودجوش و مسئولیت شناس و آتش به اختیار در نقطه نقطه میهن اسلامی.
4- میدان باز و مشوق های گوناگون کار فرهنگی اصیل، به برکت استقرار و حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی.
5- سرمایه عظیم انقلاب اسلامی به عنوان بزرگترین انقلاب مردمی جهان با صبغه اصیل فرهنگی و با طرح گفتمان مبتنی بر آموزه های الهی و اصل کرامت انسان، معنویت، آزادی و فطرت در جهان سرخورده از گفتمان های مادی و غیر منطبق برهویت وجودی انسان.
6- اسناد بالادستی و مجموعه های سیاستی، راهبردی و برنامه ای فرهنگی که حقیقتاً با ضریب کارشناسی دقیق تدوین، تصویب و ابلاغ شده است. در این خصوص نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه و اتاق فرمان فرهنگی کشور و کمیته ها و شوراهای اقماری آن بسیار برجسته و قابل ستایش است.
7- مجموعه گران سنگ و بی بدیل هدایت ها، رهنمودهای مشفقانه و هشدارهای دلسوزانه حضرت امام راحل(قدس سره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی(دامت برکاته) در حوزه فرهنگ، اهمیت وابعاد گوناگون آن و شیوه های کار فرهنگی تأثیرگذار.
آنچه گفته شد فقط رئوس داشته ها و سرمایه های عظیم فرهنگی کشور بود که می توان در ذیل هرکدام ازآنها فهرست بلندی از مصادیق و داشته های مرتبط را به شماره آورد. دقت در این داشته ها تردیدی باقی نمی گذارد که ایران اسلامی بلحاظ سرمایه های فرهنگی در رتبه های برتر جهان قرار دارد.
بخش دوم: ملاحظات و مخاطرات در حوزه فرهنگ
بی گمان همان سرمایه های عظیم فرهنگی، آنگاه که توسط مدیران با انگیزه و کارآشنا و عناصر دلسوز و زمانشناس، به درستی شناخته شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته اند، آثار ارزشمند فرهنگی آن به زیبایی نمایان شده است. قرار گرفتن در رتبه های برتر جهانی در حوزه تولید علم، کسب رتبه های بالا در حوزه سلامت، رکورد داری در حوزه علوم نوین، حرکت به سمت تلاش و سخت کوشی در حوزه اقتصاد؛ تعاون بر خیر و نیکی؛ ارتقاء و فراگیر شدن حس همدردی و ارزش کمک به هم نوعان؛ فرهنگ دفاع مقدس، سنت های معنوی اعتکاف، پیاده روی اربعین، راهیان نور، اردوهای جهادی، فرهنگ زیارت، احیای شب های قدر، توجه ویژه به بنیاد خانواده، فرهنگ ارزش گذاری به علم، توسعه سواد آموزی و ریشه کن کردن بی سوادی و عناصر دیگری از فرهنگ که هر کدام در جای خود بسیار با ارزش است.
در یک جمله باید بگویم با اینکه مخاطبان امروز ما در معرض انواع امواج مخرب فرهنگی قرار دارند اما هرجا و هرزمان که سرمایه های اصلی و ظرفیت های بی بدیل خداوندی به درستی مورد توجه و استفاده قرارگرفته اند، پاسخ ها بیش از حد انتظار، مثبت بوده است.
با وجود همه دستاوردها، اما پاره ای از معضلات و ناهنجاری های فرهنگی بسیار نگران کننده است. بی توجهی به کتاب و مطالعه، بی توجهی به ارزش وقت، عدم اهتمام لازم به اخلاق و انضباط اجتماعی، سهلانگاری نسبت به امر تربیت، قانون گریزی، بی مبالاتی به ارزش والای عفاف و حجاب، مدگرایی، اسراف و هدر دادن منابع خدا دادی، غوطهورشدن بی هدف در فضای مجازی، اعتیاد، مصرف زدگی، اشرافی گری، تجمل گرایی، معماری و سبک زندگی غیر منطبق بر سنت ها و ارزش های اسلامی و ایرانی.
معضلاتی از این دست که بعضاً ریشه در گذشته تاریخی این مرز و بوم دارد، اگر با هجمه های سهمگین امروز دشمنان به باورهای بنیادین و ارزشهای ناب اسلامی و آداب و سنن ایرانی، یکجا مورد ملاحظه قرار گیرند، عمق و ابعاد خطیر هر کدام از آنها به خوبی نمایان می گردد.
بخش سوم: علل و عوامل معضلات و ناهنجاری های فرهنگی
جستجوی علل و عوامل معضلات و ناهنجاری ها در عرصه پر اهمیت فرهنگ، پژوهش های متعدد و مجالی وسیع می طلبد؛ اما آنچه بر اساس تجربه و به اختصار می توان بر شمرد بقرار ذیل است:
1- سطحی نگری و انفعال مزمن در مسئولان و دستگاه های مرتبط، نسبت به فرهنگ و ابعاد آن و درنتیجه به حاشیه رفتن وحتی فراموش شدن معرفت افزایی هایی بنیادین و زیر ساختی در حوزه فرهنگ.
2- موازی کاری به دلیل وجود دستگاه های موازی در بخش هایی از مسئولیت ها و نظام فرهنگی.
3- حلقه های مفقوده سازمانی در اتصال بین مراکز و شوراهای عالی سیاست گذار و کارگزاران و مجریان فرهنگی.
4- عدم تناسب نظام ها و سیستم های فرهنگی موجود با نیازها و مقتضیات جدید فرهنگی.
5- ستادسازی های عریض و طویل و غفلت مزمن از مخاطبان اصلی در حوزه فرهنگ و درنتیجه ایجاد شکاف بین متولیان و عاملان فرهنگ از یکسو و مخاطبان فرهنگ از سوی دیگر.
6- عدم اهتمام لازم نسبت به فضای مجازی که امروز به بخش وسیعی از زندگی آدمیان تبدیل شده است و در نتیجه عدم ایجاد سازوکارهای لازم برای مدیریت صحیح و استفاده بهینه از آن.
7- عهده داری پاره ای از مسئولیت های فرهنگی توسط مدیران ناآشنا با مدیریت فرهنگی، یا غیر معتقد به اهمیت فرهنگ و یا غیر ملتزم به ارزشهای دینی، انقلابی و ملی و یا بیگانه با مدیریت جهادی و در نتیجه به حاشیه رفتن جریان فرهنگی مومن و انقلابی.
8- ناهمخوانی و احیانا تضاد بین گفتار و رفتار و یا بین گفتار و رفتار رسمی و غیررسمی برخی از مدیران و مسئولان کشور و در نتیجه ایجاد تزلزل و تردید در بخشی از مردم نسبت به ارزش های فرهنگی.
9- نهادینه سازی و تجویز عملی زیست دوگانه و متضاد روی صحنه و پشت صحنه برخی از بازیگران در پاره ای از برنامه های رسانه ملی و در نتیجه ترویج اباحی گری و سست کردن باورهای جمعی از بینندگان نسبت به ارزش ها و باورهای اسلامی.
10- نوسانات و سوء مدیریت های اقتصادی وتحمیل بار سنگین منفی بر حوزه فرهنگ.
بخش چهارم: پیشنهادات و راهکارها برای مقابله با معضلات و ناهنجاری فرهنگی
اکنون که انقلاب شکوهمند اسلامی با سربلندی گام دوم خود را استوار می سازد، هویت اصیل فرهنگی انقلاب اسلامی می طلبد که بار دیگر فرهنگ و ابعاد گوناکون آن در مرکز توجه، اهتمام و اندیشه همه بخش ها و مسئولان دلسوز قرار گیرد. به همین منظور پیشنهادات و راهکارهای ذیل ارایه می گردد:
1- ادغام دستگاه های فرهنگی موازی یا همسو به منظور کاستن از حجم ساختارهای اداری زاید و افزودن بر قدرت و ضریب تاثیرگذاری در میدان اصلی عمل فرهنگی.
2- اهتمام ویژه نسبت به فضای مجازی و ایجاد سازوکارهای لازم رسمی به منظور مدیریت صحیح و استفاده مطلوب از آن.
3- ایجاد یک حلقه سازمانی واسط بین شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین شورای عالی فضای مجازی از یک سو و دستگاه های متولی اجرا از سوی دیگر، به منظور پیگیری و عملیاتی کردن مصوبات و اسناد بالادستی، نظارت بر اجرا، ارزیابی مستمر و سپس اقدام قانونی تشویقی و یا تنبیهی(چنین سازمانی باید از اختیارات لازم قانونی برخوردار باشد).
4- اهمیت ویژه به آموزش و پرورش، به منظور تربیت، بکارگیری، تکریم و تقویت معلمان و مربیان دلسوز، اهتمام به امر تربیت و عملیاتی کردن سند تحول(کاراصلی را باید از آموزش و پرورش آغاز کرد).
5- جلوگیری از ستادسازی ها و ساختمان سازی های عریض و طویل با نام و نشان های فرهنگی که خود به موانعی برای برقراری ارتباط با مخاطبان اصلی و حضور میدانی در عرصه های اصلی فرهنگی تبدیل می شوند.
6- نظارت بیشترو دقیق تر بر صدا و سیما بویژه در بخش فیلم، سریال، شخصیت سازی و تبلیغات، بر اساس شاخص های برخاسته از ارزش های اصیل اسلامی و ملی.
7- حمایت بی دریغ از گروه های خود جوش و آتش به اختیار فرهنگی که از سر مسئولیت و بدون هر چشم داشتی در نقطه نقطه کشور به تلاش و فعالیت خالصانه فرهنگی مشغولند.
8- جهت گیری سیاست ها و تلاش ها و سرمایه گذاری های فرهنگی به سمت زیر ساخت های معرفتی، تعمیق و ارتقاء آگاهی ها و باورهای دینی و انقلابی نسل جوان به هدف مصون سازی سرمایه اصلی انسانی کشور در مقابل هجمه های بی امان دشمنان.
9- اهتمام ملی و اقدام جهادی برای به سامان رساندن نوسانات و معضلات متعدد در حوزه اقتصاد به منظور کاستن از تحمیل بار سنگین منفی بر حوزه فرهنگ.
پیامبر گرامی اسلام می فرماید: «اَللَّهمّ بارِک لَنا فی الخُبزوَلاتُفّرِق بیننا و بَینُه فَلَولا الخُبزُ ما صُمنا وَ لا صَلَّینا و لا اَدَّینا فَرائضَ ربَّنا»(بحار الانور،ج63،ص270)
10- با توجه به فرا دستگاهی بودن فرهنگ، پیشنهاد می شود به دستور حضرتعالی هیاتی اندیشه ورز از نخبگان فرهنگی کشور تشکیل شود و در یک فرجه زمانی معین به مطالعه و بحث و بررسی در خصوص سیستم ها و نظام های موجود فرهنگی کشور و باز تعریف و سازماندهی مجدد آن به تناسب نیازها و مقتضیات امروز کشور همت گمارد.
11- انتظار به حق نخبگان و تلاشگران عرصه فرهنگ از قرارگاه فرهنگی کشور، حضور موثر در تحولات فرهنگی جامعه، زمان شناسی، دیده بانی، دخالت و اقدام به موقع و به وحدت رساندن همه نیروها و امکانات در مقابله با جنگ فرهنگی است؛ اما با تاسف باید گفت که چنین انتظاری نه فقط برآورده نگردیده که بعضاً خلاف آن نیز دیده شده است. ترمیم اعضا و تزریق نخبگان فرهنگی جوان و فارغ البال در شورای عالی انقلاب فرهنگی و اصلاح ساختار مدیریتی آن مورد پیشنهاد است.
در پایان بر خود فرض می دانم در این محضر گرامی عرض کنم: رهبر عزیز! حضرتعالی در باب اهمیت فرهنگ و ابعاد گوناگون آن حجت را بر همه دلسوزان، نخبگان و متولیان تمام کرده اید؛ همانگونه که در باب اقتصاد، در باب علم، در باب دشمن شناسی و ابواب دیگر: «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» امّا در این ایام و لیالی پربرکت دعا کنید که همه سربازان و خدمت گذاران و جهادگران عرصه فرهنگ نیز در این راه و مسئولیت خطیر موفق گردند و در پیشگاه خداوند سربلند شوند.»