روزنامه آرمان نوشت: موضوع بیکاری آن هم برای دانشآموختگان دانشگاهی خبر تلخ و هشداردهندهای است که سالهای اخیر از زبان برخی مسئولان حوزه اشتغال درباره آن زیاد شنیدهایم.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه آرمان درباره بیکاری گزارش داده است: بیکاری افراد و گروههای تحصیلکرده جامعه و افزایش بیرویه دانشآموختگان دانشگاهی بهویژه در مناطق روستایی و شهرستانها موجب خروج جمعیت جوان جویای کار از این مناطق شده است. موضوع بیکاری آن هم برای دانشآموختگان دانشگاهی خبر تلخ و هشداردهندهای است که سالهای اخیر از زبان برخی مسئولان حوزه اشتغال درباره آن زیاد شنیدهایم.
اما موضوع بیکاری دانشآموختگان در شهرستانها و شهرهای کوچکتر بسیار بغرنجتر است؛ این مساله به مهاجرت تعداد زیادی از جوانان شهرستانی دامنزده و در حال تبدیلشدن به یک بحران است. دانشآموختگان دانشگاهی همانهایی که شبهای زیادی تا صبح چشم بر هم نمیگذاشتند تا در خانواده و دانشگاه سرافراز باشند از طرفی درد دوری خانوادهها را تحمل کرده و مشکلات را به جان خریدند، جوانانی که با کمترین امکانات تحصیلی از دل روستاها و شهرهای دورافتاده و مرزی سراسر کشور جوانهزده و با هزاران امید و آرزو راهی دانشگاهها شدند تا آینده خوبی برای خویش و کشور رقم بزنند.
حالا بعد از حدود ۱۰ سال این جوانان که به شهرهای خود بازگشتهاند با مشکل بیکاری روبهرو هستند، از اینکه در این سن هنوز برای اندکی پول باید چشم به دست پدر بدوزند شرمشان میآید، آب میشوند، غرورشان میشکند، والدینشان انتظار دارند بعد از سالها تحصیل فرزندانشان دکتر یا مهندس شده باشند، اما نمیدانند شغل نیست و باید همچنان پول توجیبی جوانشان را تامین کنند.
بسیاری از اینکه وقت و جوانی خود را در راهروها و کلاسهای دانشگاهها گذراندهاند پشیماناند و آرزو میکنند به دوران قبل از دانشگاه بازگردند، آنها میگویند با توجه به شرایط حال جامعه جرات آغاز هیچ کاری نداریم. البته این دانشآموختگان دانشگاهی بیکار وقتی برخی دوستان همکلاسی دبیرستانی خود را میبینند که صاحب شغل، زندگی و سایر امکانات شده است در دلشان آه میکشند.
براساس آمار رسمی در بهار ۹۷ میانگین بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال کشور به ۲۵.۵ درصد رسید، نرخ بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی نیز در همین حدود اعلام شده و تعداد بیکاران دانشآموخته حدود پنج تا شش میلیون نفر است. نوسانات قیمت ارز و به همراه آن افزایش روزبهروز قیمت برخی کالاها چندماهی است که توجه تمامی اقشار جامعه در سطوح مختلف را به خود جلب کرده و این در حالیست که در این میان قشر جوان در کوچه پسکوچههای بیکاری پرسه میزنند.
مهاجرتهای بیرویه
در این راستا دکتر شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و استاد دانشگاه در رابطه با معضل بیکاری تحصیلکردهها در شهرهای کوچک به «برنا» گفت: اگر به پیشینه این معضل نگاهی بیندازیم به این موضع پی خواهیم برد که جامعه ما از نظر اقتصادی، جامعهای وابسته به کشاورزی بوده است و عمده فعالیت مردم در این حوزه از اقتصاد بوده است، اما به مرور زمان در این رابطه با دو عامل محدودکننده زمین و آب مواجه شدیم.
وی ادامه داد: وقتی جمعیت افزایش مییابد دیگر بخش کشاورزی نمیتواند به اندازه جمعیت توسعه یابد، به همین دلیل اشباع میشود و اگر صنعتی وجود داشته باشد افراد بهخصوص افراد تحصیلکرده جویای کار به تدریج به سمت صنعت گرایش پیدا میکنند که خود صنعت دو نوع از تولیدات را شامل میشود؛ بخش اول تولید در زمینه کشاورزی و دامپروری است و بخش دوم نیز شامل تولید در باقی صنایع میشود و در کنار این موضوع بخش خدماتی تشکیل میشود که وظیفه مبادله و حملونقل کالا را برعهده میگیرد.
وقتی این بخشها بسترسازی نشده باشند فرد جویای کار به بنبست یافتن شغل برمیخورد. این جمعیتشناس ادامه داد: اگر وضع تولید و صنعت در شرایط مطلوبی باشد، وقتی کشاورزی اشباع میشود و جمعیت نیز افزایش یافته است، جمعیت مازاد روستایی در شهرهای کوچک به سمت مراکز صنعتی میروند وجذب آنجا میشوند و در نتیجه توسعه صنعتی روی میدهد و متعاقباً بخش خدمات رشد میکند، اما اگر در جامعهای بخش صنعت نتواند رشد کند یا ایجاد نشود و خود را با اشباع بخش کشاورزی وفق دهد، سرریز جمعیت به سوی خدمات میروند، اما چون خدمات در اختیار صنعت قرار ندارد و رشدی نیز نکرده است، بهعنوان خدماتی کاذب که هیچ منفعتی برای جامعه ندارد تلقی میشود.
از نمونههایی مربوط به خدمات کاذب میتوان به واسطهگری و دلالی اشاره کرد که متاسفانه هیچ نظارتی روی آن صورت نمیگیرد و مردم نیز از سر ناچاری و بیکاری به سمت آن گرایش پیدا کردهاند. این استاد دانشگاه تصریح کرد: متاسفانه در شهرهای کوچک حتی افراد ساکن نمیتوانند به شغلهای کاذب روی بیاورند، چون خدمات کاذب نیز به واسطه کوچکبودن شهر و همچنین افزایش جمعیت نسبت به گذشته که کشاورزی اشباع شده بود، لبریز شدهاند و نمیتوانند راهحلی برای گذر از بحران بیکاری در شهرهای کوچک باشند.
کاظمیپور در ادامه در رابطه با راهکارهایی که در این زمینه وجود دارد نیز افزود: در این رابطه بهترین راهکار ایجاد صنایع و تولیدیها هرچند کوچک در شهرهای نهچندان بزرگ است. همچنین اگر در این شهرها از نیروهای تحصیلکرده و جوان در ادارات و سازمانها استفاده شود و از ورود و انتقال نیروهای غیربومی جلوگیری شود، میتوان به صورت نسبی، زمینهسازیهای لازم برای اشتغال افراد میسر شود.
این استاد دانشگاه در پایان نیز درخصوص آسیبهای ناشی از بیکاریها که در شهرهای کوچک روی میدهد نیز گفت: اصلیترین آسیب در این رابطه مهاجرتهای بیرویه است که فرد به خیال ایجاد وضعیت بهتر برای زندگی و همچنین یافتن شغل راهی شهرهای بزرگتر میشود و پس از آن با اسکان در حواشی شهر در معرض باقی آسیبهای اجتماعی نظیر تشدید فقر، اعتیاد و مواردی از این قبیل قرار میگیرد که تا سالها تبعات ناشی از آن بر چهره جامعه باقی خواهد ماند، همچنین شهرهای بزرگ نیز با افزایش بیرویه جمعیت روبهرو میشوند و اختلالاتی در ارائه خدماتی که به مردم داده میشود به وجود میآید.