وزیر اسبق جهاد کشاورزی گفت: ظرفیت و توان تولید و صادرات تمام محصولات کشاورزی در کشور وجود دارد و میتوان با توجه به تحریمهای نفتی واردات ۱۰ تا ۱۵ میلیاردی در این حوزه را حذف کرد.
گروه اقتصادیخبرگزاری دانشجو- سینا احدیان، برای پرسش به سوالاتی که در حوزه اقتصاد کشاورزی در ذهن داشتیم سراغ وزیر اسبق جهاد کشاورزی و رئیس کنونی سازمان اقتصادی کوثر که در حوزه تولید محصولات کشاورزی و پرورش دام وطیور فعالیت میکنند رفتیم.
در بخش اول گفتگو، محمدرضا اسکندری گفت: با توجه به ظرفیتها و توانمندیهای کشور نسبت به بسیاری از کشورها علاوه بر این که میتوانیم در تمام محصولات غذایی و کشاورزی خودکفا شویم و نیاز جمعیت ۸۰ میلیونی را تامین کنیم بلکه میتوانیم تا ۳۰۰ میلیون جمعیت را با همین داشتهها مدیریت کنیم به شرطی که رویکرد و مدیریت بهره برداری از منابع درست و مناسب و به اصطلاح رایج جهادی باشد.
در قسمت دوم گفتگو رئیس سازمان اقتصادی کوثر با انتقاد به سازمان محیط زیست و قوانین دیکته شده از سوی کشورهای اروپایی بخش زیادی از قوانین محیط زیست را با عنوان "محیط ایست" عامل جلوگیری از رونق تولید در بخش کشاورزی و دامداری و استمرار وابستگی به کشورهای خارجی و خروج ارز و ازبین رفتن فرصتهای شغلی دانست.
این گفتگو همچنان در بخشهای دیگر و با موضوعات بایدها، نبایدها، ظرفیتها و چالشهای کشاورزی و دامداری ایران تقدیم خواهد شد که بخش سوم آن را در ادامه مشاهده میکنید.
چرا با این همه وسعت و شرایط مساعد آب و هوایی بخش زیادی از واردات کشور مابه محصولات کشاورزی و مرغ و گوشت تعلق دارد؟ آیا نمی توانیم دانه های روغن و ذرت و کنجاله را خودمان کشت کنیم؟ تکنووژی و ماشین آلات نداریم؟
معمولا بین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار در سال رقم واردات محصولات کشاورزی به ایران است. این دلاری که ما میخواهیم برای واردات محصولات کشاورزی بدهیم چطور تامین می شود؟ باید نفت صادر کنیم، تازه اگر نفت صادر کنیم چطور پول را برگرداندیم و خرید کنیم؟! آیا میشود این واردات را کم یا حذف کرد؟ اعتقاد ما این است که میشود. برای این مساله تیم گذاشتیم و کار کردیم که آیا میشود حدودا بین ۳ تا ۳ و نیم میلیارد دلار واردات دانه روغنی و کنجاله را حذف کنیم؟
کار شد بعد دیدیم میشود. تمام مناطق را شناسایی کردیم، یکی از ظرفیتها کشت دوم در گیلان و مازندران بود که بلافاصله بعد از کشت برنج، کلزا کشت کنیم به عنوان کشت دوم نه کشت اصلی زمینی که کشاورز دیگر کشت نمیکند و رهایش میکند، لذا برنامهای تنظیم کردیم و با وزارت جهاد مجری طرح دانههای روغنی بچهها مذاکره شد که اگر بخواهیم این کار را بکنیم شما بذر دارید به ما بدهید؟ گفتند بله داریم، خب بچهها رفتند سطح استان گیلان و مازندران کار را شروع کردند ارتباط زدند با کشاورزان و بسیج مناطق که بیایید به کشاورزان بگویید ما در جنگ اقتصادی هستیم شما هم سرباز این جبهه هستید الان تولید کنید به جای اینکه زمین خالی باشد ما هم خدمات فنی میدهیم.
آیا برای خود کشاورزان هم سود و منفعت دارد؟
بله هم برای کشور ارزشمند است هم برای کشاورزدرآمد دارد و از طرفی هم زمینش خالی میماند! ۷۴۰ هکتار که در گیلان کشت کردیم دیدیم بذر نداریم و نمی توان بیشتر کشت کرد، بعضی کشاورزان با روحانی مساجد محلشان پیش ما آمدند که بذر برای ما تهیه کنید، من گفتم در دولت نیستم من آمدم اینجا کمک که با همت شما مشکل کشور را حل کنیم الان میگویند بذر نداریم! بحث این است که اگر باور هست وقتی ما میگوییم در جنگ هستیم، چرا پیش بینی نکردند مگر ما چه قدر بذر میخواهیم؟
ما حساب کردیم اگر بخواهیم یک و نیم میلیون هکتار کلزا کشت کنیم ۹ هزار تن بذر میخواهیم، این ۹ هزار تن اگر بخواهید داخل تولیدش کنید یعنی حدود ۵ هزار هکتار مزرعه تولید بذر و کلزا باید ایجاد کنیم. وقتی که کشت و صنعت مغان با آن وسعت و سایر کشت و صنعتهای دولتی و عمومی و غیردولتی که در کشور هستند اگر یک برنامه ریزی ساده می شد و مدیران آنها را وزارت جهاد صدا میکرد و میگفت شما هزار هکتار از سطح مزرعه را بذر کلزا کشت کن و شما ۵۰۰ و شما فلان مقداربذر در داخل تولید میشد اما متاسفانه برنامه ریزی نکردند!
اینها را در جلسه با حجتی وزیر جهاد کشاورزی هم گفته ام، بعد ما دیدیم بعد از آن جلسه که با حجتی داشتیم چند وقت بعدش مصاحبهای شد که ما نقشه کشتمان عوض شد و سال آینده میخواهیم ۴۰۰ هزار هکتار کشت کنیم بنابراین در حرف مطرح شده است اما باید دید عمل می شود. روی همه موضوعات مربوط به کشاورزی و دامداری ما مطالعه و بررسی و آزمایش کرده ایم اگر باور وحجود داشته باشد باید این اتفاق بیفتد و نیاز به ارز و واردات ازبین برود.
جهاد کشاورزی به همین منظور تشکیل شد، اگر میگوییم باید با روحیه جهادی باشد که باید برنامه داد چه طور میشود از ظرفیت کشور استفاده کرد. یعنی آن موقع میتوانیم ادعا کنیم روحیه جهادی حفظ شده است.
آیا کمبود آب و وضعیت خشکسالی کشور حرف های شما را رد نمی کند؟
آب عامل ما کشور خشکی هستیم، ولی آب عامل محدود کننده ما نیست، چرا نیست؟ چون اگر بود از آب درست استفاده میکردیم! خب اگر وزارت جهاد کشاورزی بگوید که من در هر هکتار مزرعه گندم آبی ۸ هزار متر مکعب آب استفاده میکنم تا ۴ تن گندم تولید کنم از نظر من میشود با ۵ هزار متر مکعب ۷ تن گندم تولید کرد، چرا با ۸ هزار ۴ تن تولید میکنیم؟! اگر مشکل آب داریم چرا این را حل نمیکنیم؟ با این تفاسیر میگویند کشت نکنیم!
مشکل تخصص و ماشین آلات مناسب داریم؟
متخصص هم داریم توجه به این است که باید دانشی که متخصصان ما تولید می کنند به مزرعه منتقل شود که نمیشود! فرق روحیه جهادی و روحیه غیرجهادی فرق "ما میتوانیم و ما نمیتوانیم" همین است.
چرا مصر باید با متوسط ۵۰ میلی متر بارندگی سالانه، صادر کننده گندم باشد؟ جمعیت مصر اندازه ایران است وسعتش را نگاه کنید مصر از ما کوچکتر است، یک رودخانه نیل دارد بعد متوسط عملکرد گندمش در هکتار ۶.۶ تن در هکتار است. آیا دانش فنی مصر از ما بیشتر است؟ قطعا بیشتر نیست، دانش فنی ما خیلی بیشتر از مصر است، توانمندی نیروهای فنی ما بالاتر از مصر است، ولی او هم دانش را به مزرعه برده است! ما کشاورز در خراسان رضوی داشتیم با ۳ هزار ۵۰۰ متر مکعبم صرف آب ۷ تن و ۵۰۰ کیلو گندم برداشت می کرد.
همه اینها با روش آبیاری قطرهای امکانپذیر است. ما در محصول سیب درختی صادر کننده ایم یعنی غلاوه بر ظرفیت داخلی مزارعی که داریم تولیدمان بیش از نیاز است و توان صادرات هم داریم، ولی تولید چند تن در هکتار ؟! با ۱۸ تن که متوسط کشور است؟!
کشاورز داریم در همین دماوند مزرعه ۱۰ هکتاری دارد یک کشاورز بسیجی تحصیل کرده است، ایشان ۱۸۰ تن در هکتار سیب درختی برمی دارد ما نمیگوییم همه ۱۸۰ تن برداشت کنند اما وقتی ۱۸۰ تن برمی داریم متوسط کشور باید ۶۰ تن بشود! این ۶۰ تن بشود را چه کسی باید به نتیجه برساند؟ کسی که مدعی است سیاست گذاری و حمایت از کشاورز میکند. یک کسی ۱۳ سال -منظور عیسی کلانتری وزیر جهاد کشاورزی وقت و رئیس کنونی سازمان محیط زیست است- باید این کار را میکرد و خیلی راحت خودش را با این حرف که ما ظرفیت نداریم راحت کرد! خب وقتی مسئول بخش موضع بگیردچه انتظاری می توان داشت؟
چوب مورد نیاز کشور است، وقتی بخواهی وارد کنی کافی است با یک محدودیت مواجه شوی راحتترین کار رفتن به سمت تخریب جنگل است و چوب را از آنجا تامین کردن در صورتی که ما میتوانیم خیلی جاها از اب فاضلاب را به زراعت چوب تبدیل کنیم و دیگر مشکل آلودگی و زیست محیطی آب فاضلاب هم نداریم.فقط کافی است برای زراعت چوب برنامه ریزی شود یعنی ظرفیتهایی در کشور وجود دارد که اگر درست مدیریت و استفاده شود شر ایط تغییر می کند. شما همین سیل اخیر را ببینید، باران رحمت است یا زحمت؟ قطعا رحمت است خب پس چراحادثه آفرین می شود؟ به دلیل بی مدیریتی و به دلیل اینکه بیش از ده سال کار آبخیزداری در کشور تعطیل شده بود این میشود که قسمت عمدهای از آب باران که رحمت است تبدیل شد به سیل و تخریب و ویرانی! در فرمایشات مقام معظم رهبری هم باران رحمت است اما چون مدیریت آب نمیکنیم تبدیل به زحمتش میکنیم!
یکی از دلایلی که طرفداران واردات مطرح می کنند موضوع قیمت تمام شده محصول کشاورزی و مساله مزیت نسبی است، یعنی ادعا می کنند که محصول وارداتی ارزانتر از تولید و به نفع مصرف کننده است، نظر شما چیست؟
اگر تولید و بهره وری را بالا ببریم قیمت تمام شده اش پایین می آید و این نیست که نتوانیم با سایر کشورها در قیمت رقابت کنیم. آدرس غلط میدهند که این گران برایمان تمام میشود نباید تولید کنیم ما میتوانیم ارزانتر وارد کنیم در صورتی که واقعیت این نیست! اگر ظرفیت عملکرد در واحد سطح را بالا ببریم و برای مثال به جای اینکه در هر هکتار مزرعه ۴ تن گندم برداشت کنیم ۷ تن برداریم دیگر بحث مزیت نسبی در قیمت ها مطرح نمیشود.در واقع افزایش بهره وری و تولید هزینه های تولید را پوشش می دهد.