احمد جانجان کارشناس سیاسی-اقتصادی در یادداشتی به اینستکس پرداخته و به این سوال پاسخ داده که این ساز و کار واقعا دردی از اقتصاد ایران دوا میکند یا سرابی بیش نیست؟
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - احمد جانجان کارشناس سیاسی-اقتصادی در یادداشتی به اینستکس پرداخته و به این سوال پاسخ داده که این ساز و کار واقعا دردی از اقتصاد ایران دوا می کند یا سرابی بیش نیست؟
الف: پیش درآمد... آنچه که امروز پیرامون عملکرد اتحادیه اروپا در یک سال گذشته مشاهده میشود را به وضوح میتوان در خروجی اندیشکدههایی نظیر International Crisis Group (همان اندیشکدهای که پیشنویس برجام را نشر کرده بود!) ، Carnegie ،Rand و Broo Kings مشاهده و مطالعه کرد آن هم از ۲ سال پیش و قبل از خروج آمریکا از برجام در ۸ می ۲۰۱۸! از همان ابتدا و حتی قبلتر از ۱۳ آبان ۹۷ برای تحلیلگران سیاسی- اقتصادی مبرهن بود که راهاندازی SPV صرفاً یک اجرای نمادین است چرا که هیچ ساختار قانونی شخصی برای آن تدارک دیده نشده بود. هدف از اجرای SPR و نه H-SPV و Insten، نگهداشتن ایران در ریل برجام بود نه افزایش مراودات مالی؛ چرا که حجم مبادلات مالی ایران، اروپا در قیاس با حجم مبادلات مالی اروپا با آمریکا به مثابه پیداکردن یک سوزن در انبارکاه است! آنچه که باید مورد توجه سیاست ورزان قرار گیرد تغییر رویکرد از SPV به Instex است! کانال مالی که پیشرفتهترین شکل آن را میتوان در روابط تجاری ایران و چین ذیل کنلن بانک ارزیابی کرد. اروپا، اما با بدقولی و انفعال در مقابل آمریکا در حال وقتکشی و ایجاد بستری برای خارج نشدن ایران از ریل برجام است. این بستر (Instex) در واقع نه یک بسته مالی جدید و بروز رسانی و تقویت مصداق کنلن بانک بلکه کادوپیچ کردن روابط مالی پیشین ما با اروپاست که حتی در زمان اوج تحریمها و قبل از برجام نیز مشمول اقلام غیرتحریمی بود!
با این اوصاف یک مسئله مهم در اذهان شکل میگیرد! یک راننده در صورتی میتواند از یک تصادف سهمگین جان سالم به در ببرد که فاصله کافی با تهدید، برای تصمیمگیری داشته باشد. پس هر چه فاصله بیشتر، زمان برای تصمیمگیری نیز بیشتر است؛ در نتیجه تبعا ابتکار عمل نیز بیشتر خواهد بود؛ در واقع چیزی که جمهوری اسلامی ایران با آن روبرو خواهد بود، عنصر اصلی و سرنوشت ساز یعنی «زمان» است! حال سؤال اینست که؛ آیا هدف اروپا از تأخیرهای مکرر در اجرای SPV (اروپا به سطوح پایینتر یعنی Instex روی آورده است) وقت کشی به نفع فشار حداکثری در کمترین زمان ممکن به نفع آمریکا است؟ پاسخ این سؤال را میتوان در بیانیه کمیسیون مشترک برجام مورخ ۷ تیرماه ۹۸ یافت؛ آن هم در شرایطی که تا چند روز پیش از تشکیل کمیسیون مشترک، موگرینی حتی از پاسخ دادن به سؤال خبرنگاران پیرامون زمان اجرای Instex طفره میرفت! عملکرد اتحادیه اروپا در یکسال و اندی که از خروج یکطرفه آمریکا از برجام گذشته است نشان میدهد اروپا در راستای سناریوی فشار حداکثری آمریکا، ایفای نقش میکند. همانگونه که متن زیر قبل از برگشت تحریمها در ۱۳ آبان، اثری از شرکتهای اروپایی در ایران نبود و فی الواقع اروپا (شرکتها و بانکهای اروپایی) به استقبال تحریمهای آمریکا رفته بودند و این امر را میتوان در خروج شرکتهای رنو و پژو و... از ایران و رد تراکنشهای بانکی مرتبط با ایران در بانکهای اروپایی به وضوح دید! همچنین این کشورها تا قبل از ۱۳ آبان واردات نفت از ایران به صفر رسانده بودند و حتی پس از اخذ معافیتهای نفتی نیز اقدام به خرید نفت از ایران ننمودند! از سوی دیگر فرانسه و انگلیس بارها پرونده موشکی ایران را به شورای امنیت بردند تا بیش از پیش نقش واقعی خود را در سناریوی فشار حداکثری به ایران به رخ بکشند که متأسفانه رویکرد دولت روحانی و اصلاحطلبان به دلیل عدم همزمان واکنش به این اقدامات اروپا بسیار ضعیف و منفعلانه ارزیابی میگردد.
ب: درآمد و تصنیف خوانی اروپا! حال و با مرور آنچه که در پیش درآمد Instex به سمع و نظر شما رسیده است کم کم باید منتظر آغاز درآمد و تصنیف خوانی اروپا در دستگاه شور بود! آوازی که اروپا در حال تدارک خواندن آن است؛ انتقال تمامی مراودات مالی عادی ایران و کانالیزه کردن واردات و صادرات و Instex است که یک خطر بالقوه و خطای فاحش برای ایران خواهد بود؛ چرا که نباید تمام تخممرغ را در یک سبد گذاشت! انتقال مراودات ۲ یا چند جانبه کشور با همسایگان و شرکای تجاریمان نظیر روسیه و چین که در دوران تحریمها بارها به عنوان سوپاپ اطمینان عمل کردهاند به کانال Instex میتواند ابزار فشار جدیدی را برای ایران به ارمغان بیاورد به این نحو که پس از کانالیزه کردن واردات و صادرات در اینتکس، طرف مقابل میتواند با طراحی بحرانهای ساختگی یا اخلال در اتاق تسویه و تهاتر، راه جدید برای چانه زنی در مورد موضوعات جدید (موشکی- منطقهای) باز کند و از آنجا که در صورت راهاندازی و انتقال کامل مبادلات تجاری شاهد واردات سرسامآور و تضعیف هر چه بیشتر بخش تولید خواهیم بود، راهی نخواهیم داشت جز اینکه به خواستگاریهای جدید اروپا و آمریکا (برجام موشکی و منطقهای) پاسخ مثبت بدهیم! و این دقیقاً همان هدفی است که آمریکا از لحظه خروج از برجام از کانالهای مختلف آن را پیگیری کرده است!
چه باید کرد؟ اجرای گام دوم کاهش تعهدات برجامی در واقع تنها راه ممکن برای بازگشت اروپا و آمریکا به ریل برجام است! چرا که این اقدام میتواند موضوع هستهای و برجام را همچنان در سطح اول معاملات و معادلات قرارداد و موضوعیت بخشی به برجام، پنجرهای را که اروپا و آمریکا میخواهند بدون پرداخت هزینه، به روی منطقه و ابزارهای دفاعی ما باز کنند را خواهد بست! از همین روی تقویت هر چه بیشتر صنایع داخلی برای جبران کاستیها و فشار تحریم و همچنین ایجاد اشتغال و پویایی در جامعه به عنوان آنتی تز اروپا و آمریکا قابل ارزیابی است؛ لذا هر چه فشار تحریمها بر اقتصاد ایران کم اثرتر شود، قدرت چانهزنی ما فراتر خواهد رفت و حریف از ترس خروج ایران از برجام مجبور به بازگشت به تعهدات خود ذیل برجام خواهد شد.