«مؤلفین کتاب، کار خود را از همان مسجدی آغاز کردند که اکنون به مسجد و مدرسۀ علمیۀ آیتالله مجتهدی مشهور است و معظمله سالها در آن اقامۀ جماعت نمودند و ضمن پرورش طلاب، در همان مسجد هم طلاب و هم سایر اقشار مردم را از بیانات خویش محظوظ کردند.»
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آیتالله احمد مجتهدی تهرانی، متولد ۱۳۴۳ هـ. ق. و متوفای چهارم محرم ۱۴۲۹ هـ. ق، از اساتید بنام حوزۀ علمیۀ تهران بود که دوازده سال پیش از میان ما رفت، اما برکات و آثار ایشان همچنان ادامه دارد و بیان شیرین ایشان همچنان در رسانۀ ملی، شبکههای اجتماعی و ... به مناسبتهای مختلف در حال پخش است. آیتالله مجتهدی تربیتشدۀ حاج شیخ علیاکبر برهان بود و با اینکه نزد ایشان زیاد هم درس نخواند، اما تربیتهای ایشان در آیتالله مجتهدی اثر گذاشت و ایشان به همراه مرحوم شیخ محمدحسین زاهد کسانی بودند که آیتالله مجتهدی از آنها زیاد یاد میکرد. شیخ محمدحسین زاهد به تعبیر آیتالله محمدعلی جاودان راه جدیدی برای آیتالله مجتهدی باز کرده بود. آیتالله برهان در مسجد و مدرسۀ «لُرزاده» و شیخ محمدحسین زاهد در مسجد «امین الدوله» دو مکتب علمی و تربیتی بودند که تحولی چشمگیر در احیای حوزههای علمیۀ تهران و تربیت طلاب علوم دینی رقم زدند و آیتالله مجتهدی ثمرۀ این دو مکتب است. کتاب «حاج آقا مجتهدی»، تازهترین اثر مؤسسۀ ایمان ماندگار است که به زندگی این عالم وارسته پرداختهاست. تألیف کتاب، کاری جمعی بوده و گروه پژوهشی ایمان ماندگار، تهیه و تنظیمش را بر عهده داشته، اما در نهایت، روایتِ کتاب به قلم حمید سبحانی صدر است. مؤلفین کتاب، کار خود را از همان مسجدی آغاز کردند که اکنون به مسجد و مدرسۀ علمیۀ آیتالله مجتهدی مشهور است و معظمله سالها در آن اقامۀ جماعت نمودند و ضمن پرورش طلاب، در همان مسجد هم طلاب و هم سایر اقشار مردم را از بیانات خویش محظوظ کردند. نام اصلی این مسجد که در نقشههای قدیمی تهران هم آمده، مسجد «حاج ملا محمد جعفر» است. آخوند حاج ملا محمدجعفر چالهمیدانی از علمای بنام تهران بود که پس از هشتاد سال زندگی در سال ۱۲۹۶ هـ. ق. درگذشت و مسجدی که ایشان در آن نماز اقامه میکرد و اکنون حوزۀ علمیۀ آیتالله مجتهدی است، قریب به ۱۸۰ سال قدمت دارد. کتاب دارای دو بخش است: نخست، سابقۀ تاریخی مدرسۀ علمیه که برای بررسی آن، مؤلفین کتاب به دوران حاج ملا محمدجعفر و زندگانی ایشان پرداختند و برای این منظور، از اسناد دست اول و برجایمانده از خاندان آیتالله محمدجعفر چالهمیدانی بهره بردهاند. بخش دوم، شرح زندگانی آیتالله مجتهدی از کودکی تا پس از شکلگیری حوزۀ علمیۀ ایشان است. این بخش، شامل سه قسمت است: ۱) زمانه و زمینه؛ شرح احوال ایشان در کودکی و نوجوانی، طلبگی در تهران، مهاجرت به قم، بازگشت به تهران، تدریس در مسجد سید عزیزالله، حضور در مسجد حاج ملا جعفر، سفرهای زیارتی و تبلیغی و تفریحی، ازدواج و مشکلات اقتصادی ایشان، مباحثی است که در این قسمت بیان میشود. ۲) فعالیتهای سیاسی و اجتماعی؛ این بخش به مبارزات مخفی ایشان و نیز شیوۀ مبارزاتی ایشان در رژیم سابق میپردازد و بیان میکند که ایشان با وجود علاقه به امام خمینی، طوری رفتار میکرد که در دوران طاغوت مدرسه بخاطر فعالیتهای سیاسی بسته نشود. همچنین در این قسمت به احترام و اعتماد علما و مراجع نسبت به ایشان اشاره شدهاست. ۳) سیرۀ تعلیمی و تربیتی؛ این بخش شاید پرکاربردترین بخش کتاب باشد و هر کسی که در هر کسوتی (روحانی یا غیر روحانی) بخواهد به پرورش جوانان و نوجوانان بپردازد، از خواندن این نکات، استفاده خواهد کرد. عطوفت و مهربانی ایشان که گاه با جَذَبه و تندی همراه میشد و جوانان را از انحراف دور میکرد، شوخطبعی، جدیت داشتن و وقت خود را وقف کار کردن، تسلط در تدریس، زبان شیرین موعظه و ...، همه و همه ویژگیهایی است که ایشان را ماندگار کردهاست. تا حد امکان سعی شده محتوای کتاب، بر اساس بیانات شخص مرحوم مجتهدی باشد و پس از آن با شاگردان متقدم و ارادتمندان قدیمی آن بزرگوار و نیز فرزندان مرحوم حجتالاسلام مرتضی کاتوزیان (نوۀ ملا محمدجعفر چالهمیدانی) مصاحبه شدهاست تا در نهایت یک تاریخ شفاهی موثق حاصل شود. انتهای کتاب هم شامل تصاویر اجازهنامۀ مراجع تقلید به ایشان در زمینۀ وکالت و دریافت و صرف وجوهات شرعی و نیز عکسهای ایشان است. با مطالعۀ کتاب به چند ویژگی بسیار مهم و کلیدی از آیتالله مجتهدی برمیخوریم: اول، ایشان بسیار متشرع بودند؛ یک نمونه آن بود که از همان ابتدای مسیر با وجود آنکه پدرشان مخالف طلبگی ایشان بود، با استناد به فتوای آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی که رضایت والدین را در طلبه شدن شرط نمیدانست، به حوزه رفتند و در سالهای ابتدایی طلبگی با وجود این اختلاف نظری که با پدرشان داشتند، هرگز کوچکترین بیاحترامیای به پدرشان نکردند، بلکه در بین سایر فرزندان، از نظر ادب و احترام به پدر سرآمد بودند. یکی دیگر از نمونههای بارز تدین ایشان هم توجه به لقمه و شبههناک نبودن آن، بود. دوم، ایشان به معنای واقعی کلمه عاشق بود. اولاً عاشق راهی بود که انتخاب کرده بود؛ یعنی با عشق درس خواند و با عشق به تربیت طلاب پرداخت و عمر خویش را وقف این کار کرد و حتی سفر و تفریح ایشان هم به نوعی تعلیم و تربیت بود؛ ثانیاً عاشق شاگردانش بود و بنا بر نقل آیتالله جاودان، ایشان فرموده بودند که من بعضی از طلاب را از برادرانم هم بیشتر دوست دارم. همین عشق و علاقه هم در موفقیت ایشان سهم بسزایی داشت. آیتالله حقشناس رَحِمَهُالله در وصف ایشان فرموده بودند که آقای مجتهدی خودش را در این راه کشته است! علامه عسکری رَحِمَهُالله در وصف ایشان فرموده بودند که آقای مجتهدی خودش یک مکتب است و آیتالله خویی حسرت جای خالی ایشان را در نجف میخوردند و خلاصه طلابی که ایشان پرورش میدادند، در قم با چشم دیگری نگریسته میشدند و مورد احترام علما بودند. سوم، به شهادت شاگردانشان، بسیار منظم بودند و طلاب را هم منظم بار میآوردند و این نظم در مدیریت ایشان هم مؤثر بود. چهارم، میانه رو و معتدل بودند و نمیگذاشتند که طلابشان از عرفیات فاصله بگیرند و با صفاتی، چون وسواس مبارزه میکردند. پنجم، اهل توسل و روضه بودند و میفرمودند: طلبه باید یک رگ توسل و ولایتی داشته باشد. در ایام عزای اهل بیت علیهمالسلام دروش معمول را تعطیل میکردند، ولی همین اقامۀ عزا را یک درس میدانستند و مواظبت میکردند که مبادا طلاب به بهانۀ تعطیلی دروس معمول به خانه رفته و در مجالس اهل بیت شرکت نکنند. ششم، آقا منش و منیعالطبع بودند و حتی در شدت و تنگدستی آقا منشی را ترک نمیکردند.
«حاج آقا مجتهدی» مؤلف: حمید سبحانی صدر به همراه گروه پژوهشی مؤسسۀ ایمان ماندگار ناشر: مطیع، قم، چاپ اول، ۱۳۹۷ گردآورنده: مؤسسۀ ایمان ماندگار شمارگان: ۲۰۰۰ نسخه ۲۴۰ صفحه، ۲۵۰۰۰ تومان