کد خبر:۸۰۲۹۸۵
معرفی کتاب؛

ناگفته های چهار آقازاده از زبان مادر منتشر شد

"مگر چشم تو دریاست! " روایت مادر شهیدان جنیدی، اثر خالق "راهی به مجنون" توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این کتاب که زندگی شهیدان محمد، عبدالحمید، نصرالله و رضا جنیدی را از زبان مادر روایت می‌کند، به قلم جواد کلاته عربی نگاشته شده است.

شهیدان جنیدی در خانواده‌ای مجاهد و روحانی متولد می‌شوند. پدر شهدا پس از سال‌ها تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم در سال 1354 به زادگاهش شهرستان پیشوا بازمی‌گردد. ایشان پس از انقلاب به پیشنهاد آیت‌الله محمدی گیلانی و با حکم امام خمینی به امامت جمعه شهرستان رودسر منصوب می‌شود و بعد از رحلت امام هم با حکم مقام معظم رهبری تا پایان عمرش در سال 1377 در این سنگر مقدس خدمت می‌کند.
نصرالله، نخستین شهید خانواده جنیدی در سال 1359 در جبهه آبادان به شهادت می‌رسد. نصرالله جنیدی عضو ستاد جنگ‌های نامنظم شهید چمران بود. رضا، کوچک‌ترین پسر خانواده، از بسیج رودسر به جبهه غرب اعزام می‌رود و در همان اعزام اول به شهادت می‌رسد. ضدانقلاب با آگاهی از اینکه او فرزند امام‌جمعه است، بر سر تبادل پیکر او از نیروهای ایرانی طلب پول می‌کند، اما با مخالفت پدر و مادر شهید روبه‌رو می‌شود. محمد، سومین شهید و پسر ارشد خانواده، به عنوان بسیجی لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) در عملیات خیبر در حالی به شهادت می‌رسد که برادرش عبدالحمید، ناظر شهادتش است و نمی‌تواند پیکر برادرش را به عقب برگرداند. در نهایت، عبدالحمید هم پس از سال‌ها تحمل جراحت‌های جنگ، در سال 1379 به جمع برادران شهیدش می‌پیوندد.
بخش‌هایی از متن این کتاب، به فعالیت‌های حاج‌آقا جنیدی، حاج‌خانم جنیدی،‌دامادها و عروس‌های این خانواده مجاهد در پشت جبهه می‌پردازد. همچنین،‌ بخش‌هایی از متن کتاب نیز شامل روایت‌هایی از چهار بازدید مقام معظم رهبری از بیت شهیدان جنیدی است.

در بخشی از این کتاب درباره روزهای آخر عمر شهید عبدالحمید جنیدی می‌خوانیم:
توی آخرین دست‌نوشته‌اش در همان سررسید خیلی بدخط نوشته: «بسم‌ الله الرحمن الرحیم. اصلاً نمی‌توانم دیگر از امروز حرف بزنم. شاید به مغزم فشار بیاورم و [بتوانم] از دلم حرف بزنم. امروز 26/6/79 یعنی نزدیک سالگرد شهدا که از...» دوسه کلمه هم نوشته که معلوم نیست چه است، اما مشخص است آخرین جمله‌هایی که می‌خواسته بنویسد، ناتمام مانده و انگار دیگر نتوانسته حتی حرف‌های دلش را هم بنویسد. خدا می‌داند توی دلش چه می‌گذشته آن لحظه. سررسید را که نگاه می‌کردم، صفحهٔ قبل از این مطلب آخری، شعری را ناقص نوشته بود که کاملش را از بچه‌ها پرسیدم؛ «شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت، به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت. بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید، بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت.»

کتاب مگر چشم تو دریاست روایت مادر شهیدان جنیدی می باشد که به قلم توانای جواد کلاته عربی در قطع رقعی و 270 صفحه به رشته تحریر در آمده و همزمان با ایام سیزده آبان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.
علاقه مندان جهت تهیه کتاب می توانند از طریق سایت من و کتاب (manvaketab.ir) و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه 3000141441 کتاب را با پست رایگان دریافت نمایید.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار