بسیج دانشجویی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران طی بیانیهای به بررسی نقاط ضعف و قوت طرح مدیریت مصرف سوخت و ارائه راهکار برای اجرای بهتر این طرح پرداخت.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران طی بیانیهای به بررسی نقاط ضعف و قوت طرح مدیریت مصرف سوخت و ارائه راهکار برای اجرای هر چه بهتر این طرح پرداخت.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
در چندروز گذشته و در پی اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت و افزایش قیمت بنزین، وقایع تلخی در کشور اتفاق افتاد. به دنبال این وقایع، بسیج دانشجویی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برآن شد تا به قدر بضاعت خود تحلیلی از وضعیت فعلی کشور و طرح مذکور ارائه دهد، تا شاید به بخشی از سوالات مردم عزیز ایران پاسخ داده شود.
بخش اول- وضعیت قبل چه مشکلاتی داشت؟
در بخش اول، چند مشکل از مشکلات وضعیت سابق را بررسی میکنیم.
اولین مشکل وضعیت سابق، حجم عظیم یارانههای پنهان بود. با درنظر گرفتن قیمت ۱۰۰۰ تومان برای مصرف کننده، قیمت ۵۵۰۰ تومان قیمت صادراتی بنزین و مصرف روزانه حدود ۹۰ میلیون لیتر، به عددی نزدیک به ۱۴۷ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان بنزین در هر سال میرسیم. با درنظر گرفتن نرخ ارز نیمایی، کشور ایران دارای رتبه سوم از لحاظ پرداخت یارانه بنزین در جهان بود.
مشکل دوم- و شاید مهمترین مشکل- توزیع بسیار ناعادلانه یارانه بنزین بود. در شرایط قبل، یارانه تعلق گرفته به بنزین با یک تبعیض ساختاری پیوند خورده بود. به گونهای که هرکس مصرف بیشتری داشت، از یارانه بیشتری بهره مند میشد. همچنین با دقت در چگونگی توزیع خودرو در جامعه، متوجه میشویم که اقشار پایین دست جامعه به طور متوسط تعداد خودروی کمتری در اختیار دارند و در نتیجه از یارانه ینزین کمتری بهره مند میشدند.
طبق آمار ارائه شده از سوی سازمان برنامه و بودجه، در وضعیت قبل بهره مندی دهک دهم جامعه نسبت به دهک اول از یارانه بنزین ۲۳ برابر بود. در مجموع این دلایل، به این نتیجه میرسیم که وضعیت قبلی با عدالت که از آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی است، تضاد شدیدی داشت.
سومین مشکل از مشکلات وضعیت قبل، مصرف بی رویه بنزین بود. با توجه به تورم سالهای اخیر در کشور و ثابت ماندن قیمت بنزین، قیمت بنزین نسبت به سایر کالاها روز به روز کاهش یافته و در نتیجه مصرف آن به طور قابل توجهی افزایش یافته بود. به گونهای که مصرف بنزین در سال ۹۷ نسبت به سال ۹۴، ۲۹ درصد افزایش داشت. علاوه بر اسراف بودن این مصرف فزاینده، با ادامه روند قبل، به زودی دولت مجبور به واردات بنزین میشد که در شرایط جنگ اقتصادی فعلی مشکلات فراوانی ایجاد میکرد.
مشکل چهارم، حجم بالای قاچاق سوخت بود. به دلیل افزایش نرخ ارز در سالهای اخیر و در کنار آن ثابت نگهداشتن قیمت بنزین، میزان سود قاچاق بنزین روز به روز بیشتر شده بود و بالطبع آن میزان قاچاق این سرمایه مهم ملی روز به روز افزایش یافت. بهگونهای که قاچاق سوخت در سال ۹۷ نسبت به سال ۹۵، بیش از ۲.۵ برابر شده بود. البته ذکر این نکته ضروری است که تنها عامل قاچاق بالا اختلاف قیمت نیست و مسئولین مربوطه باید نظارت بیشتری روی قاچاق سوخت داشته باشند، اما با نگاه به روند قاچاق طی سالهای اخیر متوجه میشویم که افزایش اختلاف قیمت بنزین باعث افزایش شدید قاچاق آن شده بود؛ و مشکل پنجم نیز، با بحران روبه رو شدن صنعت CNG بود. در سالهای اخیر و باتوجه به کاهش ارزش نسبی بنزین نسبت به بقیه کالاها، تقاضا برای آن افزایش یافته و تقاضا برای CNG کاهش یافته بود و درنتیجه صنعت CNG با بحران روبهرو شده بود. امید است که طرح فعلی موجب رونق دوباره این صنعت مهم شود.
بخش دوم
در طرح مدیریت مصرف سوخت چه اتفاقی افتاده است؟
در بخش دوم تلاش کرده ایم تا به به برخی سوالات پیرامون این طرح و اثرات آن پاسخ دهیم:
اولین و مهمترین سوال این است که آیا افزایش قیمت بنزین تورم زاست؟ برخلاف تصور موجود، بنزین در ایران یک کالای صنعتی کلیدی نیست و بخش اعظم مصرف آن در دو بخش مصرف شخصی مردم و مصرف تاکسیهای رسمی و اینترنتی است. بنزین مصرف گسترده صنعتی ندارد و انرژیهای عمده صنعتی برق، گاز، گازوئیل و ... هستند. افزایش قیمت بنزین از دو طریق مستقیم و غیرمستقیم باعث افزایش قیمتها خواهد شد. افزایش مستقیم یعنی افزایش هزینه سوخت و انواع تاکسیها در سبد خانوار، که این هزینهها سهم بالایی در سبد خانوار ندارند؛ و نتیجتا تاثیر آن روی تورم تاثیر بالایی نخواهد بود؛ و افزایش غیرمستقیم یعنی افزایش قیمت کالاها از طریق افزایش هزینه حمل و نقل آنها، که، چون عموم وسایل حمل و نقل کالاها گازوئیلی هستند، این مورد نیز اثر فاحشی روی قیمتها نخواهد داشت. در نتیجه طرح فعلی اثر زیادی روی تورم ندارد و طبق تخمینهای زده شده تورم حاصل از طرح فعلی بیش از ۶ درصد نخواهد بود.
دومین سوال این است که آیا دولت درآمد حاصل را برای جبران کسری بودجه بکار میبرد؟ با توجه به تخمینهای زده شده از میزان مصرف سوخت و همچنین اعداد اعلامی از میزان یارانههای پرداختی، میتوان گفت: در حال حاضر درآمد دولت بدون احتساب افزایش صادرات از طرح حدود ۳۱ هزار میلیارد تومان است که تقریبا همین مقدار را هم در قالب یارانههای نقدی به مردم برمیگرداند. پس میتوان گفت: ادعای مقامات دولتی مبنی بر برگرداندن تمام سود طرح به مردم تا حد زیادی منطبق با واقعیت است.
در ادامه سوال قبل، این سوال به وجود میآید که اگر دولت تقریبا تمام این سود را به مردم برمیگرداند، پس منفعت دولت در این طرح چیست؟ همانطور که در بخش اول گفته شد، مصرف بنزین در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است. به طور مشابه قاچاق سوخت هم به شدت افزایش یافته است. با ادامه روند قبلی، به زودی کشور تبدیل به واردکننده بنزین میشد که برای دولت مشکلات فراوانی ایجاد میکرد. در واقع میتوان گفت: افزایش قیمت بیشتر از سر ناچاری بود تا کسب منفعت؛ و سوال پایانی این است که این طرح بیشتر به نفع کدام اقشار است؟ اولین نکته این است که در وضعیت قبل، میزان یارانه دریافتی بنزین در اقشار مرفه جامعه نسبت به اقشار مستضعف بسیار بیشتر بود، و در طرح جدید این وضعیت مقداری به سود اقشار مستضعف تغییر کرده. نکته دوم این که متوسط تعداد خودرو در اقشار مرفه جامعه نسبت به اقشار مستضعف بسیار بیشتر است، در نتیجه اثر مستقیم افزایش قیمت بنزین روی آنها بیشتر است. سوما طبق گفته دولت یارانه حاصل از این طرح به حدود ۶۰ میلیون نفر داده میشود و مرفهین یارانه را دریافت نمیکنند.
چهارما طبق تخمینها اثر غیرمستقیم تورمی این طرح روی اقشار مرفه بیشتر است؛ و نکته آخر اینکه مقدار یارانه نقدی پرداخت شده، در سبد هزینه اقشار پایین دست سهم بیشتری دارد و منفعت بیشتری به آنها میرساند. در مجموع این دلایل، میتوان گفت: منفعت اقشار مستضعف جامعه از این طرح نسبت به اقشار مرفه بیشتر است.
بخش سوم
طرح فعلی چه مشکلاتی دارد؟
در این بخش سعی کرده ایم تا برخی مشکلات در اصل و اجرای طرح فعلی را به اطلاع مردم عزیز برسانیم.
اولین و مهمترین انتقادی که بر این طرح وارد است نه خود آن، که نحوه اجرای آن است. چه دلیلی دارد دولت مدت زیادی به طور مکرر درباره افزایش قیمت بنزین دروغ بگوید و آن را تکذیب کند و ناگهان در نیمه شب عید ولادت پیامبر اکرم (ص)، اقدام به افزایش قیمت بنزین کند؟ آن هم در شرایطی که منطقه روزهای پرالتهابی را پشت سر میگذارد و برخی مقامات کشورهای منطقه تهدید به کشاندن آشوبها به داخل ایران میکنند؟ آیا غیر از این است که مردمسالاری از آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی است و رهبر معظم انقلابها بارها بر لزوم محرم دانسته شدن مردم تاکید کرده اند؟ با این وجود چه شده است دستگاههای ذیربط مردم را نامحرم میدانند و تصمیم به این مهمی را به طور محرمانه و ناگهانی آن هم در شرایط ملتهب منطقه اجرا میکنند؟
در مجموع میتوان گفت: در کنار صحیح بودن کلیت طرح و لزوم اجرای آن، در شیوه اطلاع رسانی و تبیین انتقادات بسیار جدی بر دستگاههای دست اندرکار به ویژه دولت وارد است.
اشکال دومی که طرح فعلی دارد، اختصاص سهمیه بنزین به خودروها بجای افراد است. نحوه توزیع خودرو در جامعه برابر نیست و اقشار مرفه جامعه نسبت به اقشار مستضعف به طور متوسط تعداد بسیار بیشتری خودرو در اختیار دارند. با اختصاص سهمیه به خودروها، خانوارهایی که خودروی بیشتری در اختیار دارند، میزان بیشتری بنزین دریافت میکنند که با عدالت سازگار نیست.
ایراد سومی که به طرح وارد است افزایش قیمت بنزین سهمیه ای است. در شرایطی که کشور درگیر جنگ اقتصادی است و مردم تحت فشار شدید معیشتی هستند، بهتر بود قیمت سهمیه همان ۱۰۰۰ تومان میماند و فقط قیمت آزاد افزایش مییافت تا به اقشار مستضعفی که مصرف بنزین زیادی هم ندارند فشار مضاعفی از جانب افزایش قیمت بنزین وارد نشود.
انتقاد چهارمی که به طرح وارد است، ثابت کردن قیمت بنزین است. در وضعیتی که سال هاست در کشور تورم به عنوان یک مسئله مزمن وجود دارد و پول ملی به طور مکرر کم ارزش شده است، و در حاضر نیز همچنان مسئله کنترل حجم نقدینگی حل نشده باقی ماندهاست؛ ثابت قرار دادن قیمت بنزین باعث میشود تا روند فعلی افزایش مصرف و افزایش قاچاق و ... چندسال دیگر باز بوجود بیاید و بالطبع آن لزوم جهش قیمت بنزین ایجاد شود. چه بهتر بود تا مسئله قیمت گذاری بنزین یک بار برای همیشه حل میشد تا دیگر شاهد جهش قیمت بنزین نباشیم. این کار هم راهکارهایی دارد که انشالله در وقتی دیگر به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت.
اشکال پنجم وارده بر طرح، افزایش جهش گونه قیمت است. به طور کلی در اقتصاد شوک و تغییر ناگهانی امر پسندیدهای نیست؛ چون به مردم فرصت تغییر عادات خود و تطبیق با تغییر را نمیدهد. چه بهتر بود که بجای افزایش یک شبه ۲۰۰ درصدی قیمت- که به مردم شوک زیادی وارد کرد- به شکل تدریجی، قدم به قدم و طی چندماه این افزایش انجام میشد؛ و ایراد ششم و آخر هم، درنظر گرفتن حداکثر سه فرزند برای دریافت یارانه است. در نظام یارانهای فعلی، یارانه پرداختی به خانوارهای دارای سه فرزند و بیشتر یکسان درنظر گرفته شده است. پس در واقع فرزندهای چهارم به بعد از دریافت یارانه محروم هستند؛ که این موضوع با سیاست افزایش جمعیت و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب مبنی بر افزایش جمعیت درتضاد است.
بخش چهارم
حال چه باید کرد؟
و در بخش آخر به این سوال میپردازیم که در ادامه چه باید کرد؟ اجرای طرح مذکور – با همه ایرادات و کاستیهای خود – یک قدم رو به جلو در راستای اصلاحات اقتصادی بود که دیر یا زود باید انجام میشد.
حال باید دو کار مهم انجام شود: اول اینکه طرح مدیریت مصرف سوخت به شکلی درست اجرا شود، و دوم اینکه قدمهای بعدی برای اصلاحات اقتصادی برداشته شود. نتیجتا ابتدا چند نکتهای که باید مسئولین ذیربط به ویژه دولت برای اجرای خوب این طرح به آن توجه کنند را در زیر آورده ایم:
۱ - اندیشیدن تمهیدات لازم برای خودروهای اجبارا پرمصرف مثل سرویسهای مدارس، آژانسها، افراد ساکنِ خارج شهرها و ...
۲ - شفافیت کامل درآمدها و هزینههای دولت از این طرح
۳ - نظارت برای افزایش نیافتن قیمت کالاهای اساسی
-۴ مدیریت بانک مرکزی بر بازارهای ارز و سکه و جلوگیری از التهاب آنها
۵ - صحبت صادقانه مسئولین با مردم و تبیین مبانی و دلایل طرح و تصمیمهای متعاقب آن
۶ - شنیدن حرفها و خواستههای مردم معترض و مدارا با اعتراضات مردمی و در عین حال برخورد قانونی و قاطع با آشوبگران و صدمه زنندگان به اموال عمومی
و در پایان نیز خطاب به مسئولین و مردم عزیز ایران به این نکته اشاره میکنیم که در حال حاضر، اولویت اولی که دولت باید به آن توجه کند تحریم ناپذیر کردن کشور است، که راه آن نیز این است که بودجه جاری کشور از نفت جدا شود. بخش اصلی راه حل این موضوع نیز اصلاح نظام مالیاتی است. انشالله در وقتی دیگر به طور مفصل به این مقولات خواهیم پرداخت.
این اقای دانشکده اقتصاد نشسته برای خودش تحلیل ارائه داده تحلیلی که مثلا سعی کرده هم طرف دولت رو بگیره هم طرف مردم رو
بزودی ان شاء الله خواهیم گفت و مدارکی ارائه خواهیم داد که خیلی از این تحلیل ها رو دگرگون خواهد کرد و زیر سوال خواهد برد
فقط در چند جمله عرض میکنیم تحلیل تحولات اقتصادی امروز فقط با دید اقتصادی و علم اقتصاد صرف امکانپذیر نیست
و همچنین قرار نیست یک اتفاق اقتصادی رو به اشتباه رقم بزنیم و بعد بشینیم برای توجیهش دلیل بتراشیم
یا با دلایلی که از قبل اماده کردیم بخواهیم به دیگران القا کنیم که مثل ما تحلیل کنند و مثل ما فکر کنند
بایستی حقوق بازنشستگان و خانواده های مستمند و به شدت نیازمندشان که جمعیت قابل توجهی از خانوارهای طبقه متوسط و محروم و خدوم و رنج کشیده مدافع نظام و انقلاب رو با خدمت صادقانه ۳۰ ساله بدون فساد( دزدی ، رشوه ، اختلاس و فرار از کشور)تشکیل می دهند با توجه به منابع حاصل از اصلاح قیمت بنزین بطور کامل در سال ۹۹ همسان سازی شود.تا شرایط برای ادامه حیات و زندگی خانوارهای بدنه اصلی مدافع نظام و انقلاب در تمامی عرصه های مهم کشور، فراهم گردد.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
بزودی ان شاء الله خواهیم گفت و مدارکی ارائه خواهیم داد که خیلی از این تحلیل ها رو دگرگون خواهد کرد و زیر سوال خواهد برد
فقط در چند جمله عرض میکنیم تحلیل تحولات اقتصادی امروز فقط با دید اقتصادی و علم اقتصاد صرف امکانپذیر نیست
و همچنین قرار نیست یک اتفاق اقتصادی رو به اشتباه رقم بزنیم و بعد بشینیم برای توجیهش دلیل بتراشیم
یا با دلایلی که از قبل اماده کردیم بخواهیم به دیگران القا کنیم که مثل ما تحلیل کنند و مثل ما فکر کنند