در طول چهار دوره ریاست زنگنه در وزارت نفت هیچ پروژه پالایشی کلید نخورده است. در نتیجه با اعمال تحریمهای نفتی آمریکا، وزارت نفت حتی در خامفروشی نفت نیز دچار مشکل شده و دولت را با کسری بودجه ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی مواجه کرده است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، کشور ایران به عنوان اولین دارنده منابع نفت و گاز دنیا، ظرفیت بالایی برای رشد و توسعه اقتصادی دارد و به گفته کارشناسان این منابع خدادادی میتواند موتور محرکه اقتصاد کشور قرار گیرد. اما اتخاذ سیاستهای نادرست در صنعت نفت باعث شده که وجود این منابع نه تنها فرصتی را برای توسعه اقتصادی فراهم نکند بلکه تبدیل به تهدیدی برای کشور نیز شود. اصرار به خامفروشی نفت و عدم توسعه صنایع پالایشی یکی از سیاستهای کلان وزارت نفت در طول دورههای مختلف بوده، سیاستی که نفت را به نقطه ضعف اساسی و پاشنه آشیل کشور تبدیل کرده است؛ به گونهای که هر زمان دشمن اراده کند میتواند با اعمال تحریمهای نفتی مانع صادرات نفت کشور شده و بدین صورت اقتصاد ایران در تنگنا قرار دهد.
اگر وزارت نفت به عنوان نهاد سیاستگذار در صنعت نفت کشور به جای تمرکز به خامفروشی نفت در طول این سالیان زمین بازی را تغییر میداد و برای توسعه صنایع پالایشی برنامهریزی میکرد؛ حال آمریکا در کسب اهداف خود از تحریمهای نفتی ناکام میماند، زیرا برخلاف فروش نفت خام، امکان تحریمپذیری صادرات فرآوردههای نفتی به دلیل تعدد خریداران، تنوع روشهای صادرات، حجم کوچک محمولهها، تنوع مقاصد صادراتی و کوچک بودن حجم تراکنشهای بانکی وجود ندارد.
اما بیتوجهی و غفلت وزارت نفت از ساخت پالایشگاه باعث شده که در حال حاضر و با اعمال تحریمهای نفتی آمریکا حتی در خامفروشی این منبع ارزشمند نیز دچار مشکل شویم و میزان صادرات نفت ایران از روزانه ۲ میلیون بشکه به زیر ۳۰۰ هزار بشکه برسد. در نتیجه در حال حاضر دولت با کسری بودجه ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی مواجه شده است که تبعات منفی این موضوع گریبان اقتصاد کشور و معیشت مردم را خواهد گرفت.
*در طول چهار دوره ریاست زنگنه هیچ پروژهی پالایشی کلید نخورده است
به طورکلی کارنامه وزارت نفت در گذر از خامفروشی و ساخت پالایشگاه چندان مورد قبول نیست. از مجموع ۹ پالایشگاه نفتی در کشور، ۷ پالایشگاه قبل از انقلاب ساخته شده و تنها ۲ پالایشگاه بعد از انقلاب احداث شده است که این موضوع به خوبی بیانگر غفلت وزارت نفت از پالایشگاهسازی است. در این راستا کارشناسان معتقدند که بیتوجهی به پالایشگاهسازی ناشی از تفکرات حاکم بر وزارت نفت در دورههای مختلف بوده است، تفکری که بیزن زنگنه، وزیر نفت فعلی آن را نمایندگی میکند.
در این راستا جلیل سالاری، معاون اسبق مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی میگوید: «آقای زنگنه نگاهش به سمت ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه نیست. ایشان میگوید نفت خام میفروشم، بنزین وارد میکنم. خب ما گفتیم آقای زنگنه پروژه پتروپالایشگاه و پالایشگاهسازی اقتصادش که نشان میدهد سودآوری دارد. گفت: نه، پروژه اقتصادی نیست. گفتیم این عدد و ارقام است. ما هم مطالعه نکردیم، شرکت خارجی مطالعه کرده است. ایشان باز هم قبول نمیکردند».
همچنین هدایتالله خادمی، عضو کمیسیون انرژی مجلس میگوید: «تیمی که الآن در وزارت نفت هستند مخالف با تبدیل نفت خام به فراوردهی با ارزش دیگری بودند. یعنی همان موقعها بحث بود که بالاخره شما این نفت را خام نفروشید، آن را تبدیل به فراوردههای باارزش دیگر از جمله به بنزین کنید. ولی دوستان میگفتند که خام فروشی نفت و واردات بنزین خیلی بهتر است از اینکه ما پالایشگاه بزنیم».
اما مخالفت بیژن زنگنه با ساخت پالایشگاه نه تنها در گفته منتقدان مطرح شده بلکه خود او نیز این موضوع را به صراحت بیان کرده است. وی در برنامه اقتصادی پایش در شبکه یک سیما در مرداد ۹۳ در واکنش به این پرسش که چرا طی سالهای ۷۶ تا ۸۴ که وزیر نفت بودید، هیچ پالایشگاه جدیدی نساختید عنوان کرد: «ساخت پالایشگاه به صرفه و سودآور نیست، من تأسیس پالایشگاه را امری مقدس نمیدانم، اما مخالف تأسیس آن هم نیستم و اگر لازم باشد پالایشگاه نیز راه اندازی میشود».
نتیجه این تفکرات بیژن زنگنه و تیم همراهش به خوبی در کارنامه او در این قضیه قابل مشاهده است. در این راستا لازم است عملکرد وی را در حوزه پالایشگاهسازی و پروژههای بهینه سازی (آپگریدینگ) پالایشگاهها به صورت دقیقتری بررسی کرد. به طور کلی در طول چهار دوره وزارت بیژن زنگنه در وزارت نفت هیچ پروژهی پالایشی کلید نخورده است. یعنی ۲ پالایشگاه نفتی آبادان و بندرعباس که بعد از انقلاب احداث شده در دوره وزارت غلامرضا آقازاده در دولت سازندگی بوده است. از طرفی پالایشگاه ستاره خلیج فارس نیز که در دوره بیژن زنگنه به بهرهبرداری رسیده ماحصل اقدامات دوره قبل از وی یعنی دولتهای نهم و بخصوص دهم بوده است.
*در دوران زنگنه هیچ اقدامی برای بهینهسازی پالایشگاهها انجام نشد
در این راستا فرهاد احمدی، مدیرعامل سابق شرکت ملی و مهندسی ساختمان نفت در مورد روند ساخت پالایشگاه در ایران میگوید: «پالایشگاه ستاره خلیج فارس و دیگر پالایشگاهها در زمان زنگنه استارت نخورد. زمانی که ستاره خلیج فارس به زنگنه تحویل داده شد ۷۹ درصد پیشرفت داشت؛ بنابراین در طول ۸ سال گذشته زنگنه کلنگ هیچ پتروشیمی و پالایشگاهی را نزد».
همچنین جلیل سالاری میگوید: «ستاره خلیج فارس در سال ۹۲، معادل ۷۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشت و تمام منابع مالی آن از منابع داخلی تأمین شده؛ ضمن اینکه تمام کالاهای مورد نیاز آن سفارش داده شده بود. اما تیم فعلی وزارت نفت آمدند و گفتند برجام عامل پیشرفت و راهاندازی آن بوده است در حالی که در زمان آقای زنگنه این ساخت پالایشگاه اصلا جلو نمیرفت». یعنی همانطور که گفته شد هیچ طرح پالایشی در دوره بیژن زنگنه شروع به کار نکرده و سیاست اصلی دوران وزارت وی صرفا به خامفروشی نفت متمرکز بود.
بیاعتقادی تیم فعلی وزارت نفت به پالایشگاهسازی تنها به نساختن پالایشگاه محدود نمیشوئد بلکه عملکرد این گروه در انجام پروژههای بهینه سازی نیز مورد قبول نیست. به گفته کارشناسان در دوره بیژن زنگنه هیچ پروژهی بزرگی در حوزه بهینه سازی پالایشگاهها انجام نشده است و انجام این پروژهها در دولتهای نهم و دهم موردتوجه قرار گرفته است.
در این راستا فرهاد احمدی میگوید: «در صنعت پالایشگاه تا به امروز ۲ پروژه بهینه سازی بزرگ انجام شده است که مربوط به پالایشگاههای اراک و آبادان است. این ۲ پروژه در دولت نهم و دهم اتفاق افتاد و آقای زنگنه هیچ پروژه بهینهسازی را انجام نداد. وقتی صحبت از پروژه بهینهسازی میکنیم منظورمان این نیست که مثلا یکسری اصلاحات جزئی انجام داده باشیم. برای مثال در پروژه بهینهسازی پالایشگاه اراک یکی از پیچیدهترین تکنولوژیهای پالایشی یعنی RFCC برای شکست و کاهش حجم نفت کوره مورد استفاده قرار گرفت. همچنین در این پروژه ۸۰ هزار بشکه نیز به ظرفیت این پالایشگاه اضافه شد که در این سطح هیچ اقدامی در دوره آقای زنگنه اتفاق نیفتاد».
در مجموع به نظر میرسد تفکرات بیژن زنگنه و تیم همراهش در سالهای مدیریت صنعت نفت کشور دلیل اصلی عدم توسعه صنایع پالایشی و اتکا صرف به خامفروشی نفت بوده است. تفکراتی که منجر به وضعیتی شده که در حال حاضر حتی در خامفروشی نفت نیز دچار گرفتاری شدهایم. در واقع اگر وزیر فعلی نفت در چهار دورهی وزارتش به جای اصرار به خامفروشی نفت در حوزه پالایشگاهسازی برنامهریزی میکرد الان دولت با کسری بودجه ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی مواجه نشده بود و اقتصاد کشور و معیشت مردم با مشکلات عدیده مواجه نمیشد.