دو متهم که به جرم سرقت دستگیر شده بودند در حاشیه سی و یکمین طرح رعد پلیس پیشگیری پایتخت اعترافات جالب ولی قابل تاملی داشتند.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، انگار که به یک دیدار دوستانه آمده باشند و انگار نه انگار که قرار است تا چند ساعت دیگر به زندان بروند کنار میز کشفیات ایستاده بودند تا سردار بیایید و چندکلامی با آنها صحبت کند، اعتیاد داشتند، ولی به قول خودشان کنترل شده بود، آنقدر کنترل شده که میگفتند: «با یک لباس معمولی و دمپایی اینجا وایسادیم و چند روزی هم هست که مواد نزدیم، ولی عین خیالمان نیست و نمیلرزیم».
متهم راستی به متهم چپی میگفت: «وایسا وایسا سردار اومد، خوب وایسا داخل عکس قشنگ شویم»، گفتم: «مهم نیست دوستان و خانواده عکس شما را به عنوان متهم ببینند؟» با خنده گفتند: «نه» و خالکوبی روی دستش را روبروی دوربین گرفت تا هنرِ خالکوبش را به دوربین نشان دهد!
سردار رحیمی به این متهمان رسید و از افسر پرونده سوال که جرم این دو چه هست؟ افسر پرونده پاسخ داد: «یکی از اینها از کودکان و نوجوانان موبایل سرقت میکرده و دیگری هم از خودروها سرقت میکند، به بهانه اینکه یک لحظه موبایلت را بده تا یک تماس بگیرم گوشی را از بچهها گرفته و پا به فرار میگذارند، آن یکی هم تا الان به ۷۰ مورد سرقت از خودرو اعتراف کرده که هنوز هم جای کار دارد و پرونده اش تکمیل نشده است»
سردار همان سوالات همیشگی را از این دو متهم هم میپرسد که متهمان میگویند: «۲۴ ساله هستم، از ۱۳ سالگی سرقت میکردم و سرقت هم از بچه محل هایمان یاد گرفتم، اصلا شما اگر در فلان محله سرقت و لات بازی بلد نباشی که کارت لنگ میماند سردار؛ قبل از اینکه ۱۸ سالم شود وقتی دستگیر میشدم به کانون میرفتم، ۸ بار کانون رفته و سه یا چهار بار هم به زندان تهران بزرگ رفتم».
متهم دیگر هم خودش را معرفی کرد: «من هم ۳۰ سالم هست از نوجوانی سرقت میکردم و سعی میکردم یاد بگیرم که چگونه درب ماشینهای مختلف را باز کنم تا پول بیشتری داشته باشم، انقدر دستگیر شدم که دیگر یادم نمیاد چندبار دستگیر شدم، تمام مامورها را میشناسم و وقتی میبینم مامور به سمتم میآید دیگر فرار نمیکنم، پدر و مادرم از هم جدا شدند، ولی خب بنظرم اگر هم جدا نمیشدند من باز هم از خودروها سرقت میکردم، چون درآمد خوبی دارد.»
متهمان دیگری بودند که باید با آنها صحبت میکردم، اما نکته قابل تامل این بود که برای جرایم خرد قوانین محکم و متنبهی نداریم و متهمان بعد از هر بار زندان یا کانون رفتن گستاختر و وقیحتر میشوند و از خلافی که انجام دادند پشیمان نیستند!