علت افزایش پرحجم نقدینگی، رفتار پرخطر دولت و بانکها است و از طریق واگذاری سهام مهار نمیشود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه جام جم در یادداشتی در همین زمینه نوشت: نقدینگی لجامگسیخته قیمت سوخت (بنزین و گازوئیل) و نرخ ارز را شاید بتوان سه متغیر راهبردی در اقتصاد دانست که تغییر و تلاطم در هر کدام به تنهایی میتواند سایر بخشهای اقتصادی را به شدت متاثر کند. آخرین برآوردها نشان میدهد مانده نقدینگی از رقم ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومان گذشته و در غیاب مهار و هدایت به سوی بازارهای مولد در حال تبدیل شدن به سونامی است. علیرغم روند نزولی بورسهای جهانی، بازار سرمایه در ایران صعودی است و ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ شاخص بورس وارد کانال یک میلیون واحدی شد.
اراده دولت اصلیترین علت رشد صعودی بورس است. دولت، هم میخواهد بخشی از کسری بودجه خود را با عرضه سهام شرکتهای دولتی تأمین و هم موقتا بخش اعظمی از نقدینگی موجود در جامعه را روانه این بازار کند.
البته هدایت نقدینگی به بورس لزوما به معنای ورود آن به بخش مولد نیست و الزاما منجر به برطرف کردن خطر هجوم آن به سایر بازارهای غیرمولد هم نمیشود، چرا که نهایتا این نقدینگی در بورس در دست فروشنده نهایی سهام است و این سؤال وجود دارد که او در بزنگاههای حساس با آن چه خواهد کرد؟ بنابراین این سؤال و نگرانی بزرگ باید در ذهن سیاستگذار به قوت خود باقی بماند که برای اینکه نقدینگی از بورس به بازارهای دیگر هجوم نبرد، چه باید کرد؟
اولین پاسخ غیرمستقیمی که حامیان یک طیف فکری به این سؤال دادهاند، دمیدن در تنور نرخ ارز و توصیه به افزایش آن است. مروجان اصلی افزایش نرخ ارز در سالهای گذشته- به بهانه تشویق و افزایش صادرات که حالا چشمشان را بر همه وعدههای محقق نشده به رغم افزایش نرخ طی دو سال گذشته بستهاند- این روزها از دلار ۲۰ و چند هزار تومانی! سخن به میان میآورند. چرا که تجربه نشان میدهد افزایش نرخ ارز منجر به تورم شده و مجددا تا اطلاع ثانوی بورس را شعلهور نگه میدارد. نسخهای که هم به شدت پرهزینه است و هم ناپایدار و هم تخریبکننده بخش واقعی اقتصاد.
افزایش نرخ ارز در شرایط فعلی به هر بهانهای یک خطای راهبردی است. اگر قرار باشد در لوای کرونا و به بهانه جلوگیری از ریزش بورس، نرخ ارز دستکاری و افزایش یابد- که هماکنون با اراده مسئولان بانک مرکزی به کانال ۱۶۲۰۰ تومان رسیده- باید به شدت نگران این روند بود و از الان باید زنگ بیدارباش را برای مسئولان به صدا درآورد. افزایش نرخ ارز در تضاد با شعار جهش تولید است.
افزایش نرخ ارز در تضاد با منافع اقشار ضعیف و متوسط است. هرگاه ارز گران شده، افزایش قیمتها (به ویژه مواد خوراکی)، تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها را به دنبال داشته و فاصله طبقاتی را تشدید و ضریب جینی را افزایش داده است.
اگر عرضه ارز به واسطه کاهش ارزش صادرات کاهش یافته، تقاضای ارز نیز کاهش یافته، چون ارزش واردات و به همان میزان تقاضا برای ارز نیز کاهش یافته است.
شادی ناشی از جذب نقدینگی در بورس به میزان هزار میلیارد تومان براساس اظهارات کارشناسان، در حالی است که روزانه حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان بر نقدینگی افزوده میشود؛ بنابراین باید افزایش سرسامآور نقدینگی رابه صورت ریشهای حل کرد. باید جلوی رشد فزاینده نقدینگی که با نقش مخرب بانکها و رفتارهای مالی پرخطر دولت در حال افزایش است را از طریق عوامل مؤثر بر پایه پولی و ضریب فزاینده گرفت و آن را به درستی به بخشهای مولد هدایت کرد و حتی بخشی از آن را از بین برد.