سیاستگذاری در دولت تدبیر چند خاصیت ذاتی دارد؛ همراه با تنبلی است، آنی و عجولانه است، شلخته است، حوصله بررسی جزئیات را ندارد، رانت زاست، ضد رشد است، متناقض است، مردم را به هیچ میانگارد و حاوی خطاهای مبرهن حکمرانانه است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در ماههای گذشته میانگین قیمت مسکن در تهران به طور متوسط ۶ میلیون تومان متری افزایش یافته است، همین عاملی شد تا نرخهای اجاره بها نیز افزایش یابند، همه این موارد در حالی بود که کرونا درآمد بسیاری را از آنها گرفته بود و بسیاری را بیکار کرده است، در چنین شرایطی دولت در تصمیمی که بی شباهت به شب تصویب ارز ۴۲۰۰ نبود تصمیم گرفته است تا برای افزایش نرخهای اجاره بها سقفی تعیین و آن را ملزم به اجرا کند، در این یادداشت به اصل و حواشی این موضوع میپردازیم.
حکمرانی «از فردا» یی!
«از فردا تا ۳ ماه بعد از زمان پایان شیوع کرونا، اضافه اجاره بها نسبت به سال قبل در تهران بیش از ۲۵ درصد نمیتواند باشد، در کلانشهرها بیش از ۲۰ درصد نمیتواند باشد و در سایر شهرها بیش از ۱۵ درصد نخواهد بود» این سخنانی بود که روحانی در سخنان خود بدان اشاره کرد، ترکیب «از فردا» کلیدواژه اساسی این سالهای مشقت بار و پر از تورم بوده است، از ارز ۴۲۰۰ تا بلوای بنزینی این از فردا همه مردم را شوکه کرده است، سیاستگذار دائما هیچ کاری نمیکند تا کار که بیخ پیدا کرد یک «از فردا» میگوید که تازه اول رنج و مصیبت است، چراکه این تصمیم اصلا بدون حساب و کتاب وضع شده و تازه فردای آن شروع میشود که درباره جزئیات آن فکر شود، این مورد را در بلوای بنزین نیز دیدیم که تازه پس از گرانی شروع به تصمیم گیری در رابطه با سوخت قایقها و تاکسیها و آمبولانسها شد.
سوال مشخص دوباره این است که رقم ۲۵ درصد دقیقا از کجا محاسبه شده است و بر چه مبنا اعلام شده؟ نکته بعدی این است که آیا همین ۲۵ درصد مگر رقم کمی است؟ آیا این انتشار مجوز برای گرانی هر چه بیشتر اجاره بها نیست؟
از «شهر باید گران شود» تا ضرورت زندگی در خانههای ۲۵ متری
اصلاح طلبان از بدو روزی که صندلیهای شورای شهر تهران را در اختیار گرفتند، بر طبل گران کردن پایتخت کوبیدند. تکرار مکرر این موضوع از سوی اصلاحطلبان مختلف از شهردار امروز و دیروز تهران گرفته تا برخی از شورای شهریها و فعالان سیاسی این جناح نشان میدهد که اصلاحطلبان مصمم بودند که پروژه گرانسازی یا بهتر بگوییم گرانفروشی شهر تهران را به بهانه بیرون کردن فقرا و مهاجرین و خلوت کردن شهر را به اجرا بگذارند. در ذیل برخی اظهار نظرات اصلاح طلبان را با هم مرور میکنیم.
کرباسچی: محل تأمین درآمد شهرداری گرفتن عوارض از مردم است
نجفی: هزینه زندگی شهری در تهران نسبت به سایر پایتختهای جهان چندان زیاد نیست
صفایی فراهانی فعال اصلاح طلب: هر شهروندی که در تهران زندگی میکند باید هزینه شهر را بدهد
سیدحسین هاشمی، استاندار اسبق تهران: امکان ایجاد ممنوعیت برای مهاجرت به تهران سخت است و باید همچون سایر کشورهای پیشرفته، هزینه زندگی در شهرهای بزرگ را بالا برد تا از ورود جمعیت کم کرد.
میرلوحی عضو شورای شهر: قیمت واقعی بلیت مترو ۱۰ هزار تومان است / مردم تهران باید هزینه زندگی در تهران را بپردازند.
تا اینجای کار اصلاح طلبان آنطور هم بدشان نمیآمد که شهر گرانتر و غیرقابل سکونتتر شود، ولی در روزی که روحانی برای موجران تعیین تکلیف میکند در گوشهای دیگر تز مسکن ۲۵ متری داده میشود و به قول عبدالرضا گلپایگانی معاون شهرسازی و معماری شهر تهران «ساخت خانههای کوچک مقیاس یک ضروت است نه یک انتخاب»
این در حالی است که براساس طرح تفصیلی، حداقل متراژ واحدهای مسکونی در کلانشهر تهران ۳۵ متر است و با ساخت خانههای ۲۵ متری این میزان کمتر میشود.
فلذا تمام ایده اصلاح طلبان در این میان کاملا فهمیده میشود؛ شهر را گران کنید، مردم را در خانههای کوچکتر بچپانید تا شهر مدیریت شود، جالب است که یکی از ایدههای جایگزین آخوندی برای مسکن مهر همین چند مسکن امید ۳۰، ۴۰ متری بود که در منطقه ۲۲ افتتاح کرد.
در تمامی حوزههای البته میتوان رد ایدههای ناکارآمد و ناعدلانه را دید، کمی قبلتر درباره طرح جامع حمل و نقل ۱۴۲۰ تهران نوشته بودیم.
برای مردم ایران شایسته نبود که وقتی با پشت بام نشینی روبرو میشود او را به خانه ۲۵ متری راضی کنید.
از لیبرالیسم آخوندی تا کمونیسم روحانی
به راستی باید تحقیقات مفصلی انجام شود تا به ما نشان دهد چگونه امکان دارد که از آخوندی که روز آخر به خاطر عدم تبعیت دولت از مبادی لیبرالیسم استعفا داد (ر. ک نامه استعفای آخوندی) میرسیم به روزگاری که روحانی مانند کمونیستها برای مال مردم تعیین تکلیف میکند. کشور دو سر تفریط و افراط را در ۷ سال پشت سر گذاشت و از روزگاری که از مزخرف بودن مسکن مهر سخن رانده میشد به روزگار توصیه به زندگی در خانه ۲۵ متری رسیدیم.
جزئیات مسکن ۲۵ متری؛ اجارهای و رانتی!
مدیر عامل سازمان نوسازی تهران در رابطه با تامین مسکن ۲۵ متری گفته است در زمینهای که دولت شهرداری این واحدها را بسازند، هدف از ساخت، فروش نیست، بلکه اجارهداری با قیمت کنترل شده است، ولی آن بخشی که توسط بخش خصوصی انجام میشود، قیمتش با شرایط بازار است. واقعا دستمریزاد باید گفت به این ایده؛ اولا قرار نیست مردم صاحب این خانههای ۲۵ متری شوند، دوما بازاری دولتی و با قیمت رانتی برای برخی از واحدهای اجارهای ۲۵ متری شکل میدهید که مردم برای رسیدن به همان هم هزار کار نکرده را انجام دهند.
ایده روحانی برای حل مشکل مسکن؛ به طرز شلخته واری، به آنچه در تملک بیت المال است، به صورت بی هدف، چوب حراج بزنید
برآیند ایده روحانی برای مسکن این است که آنچه در دست دولت است، هر ارزشی که میخواهد داشته باشد، به صورت ارزان فروخته شود تا هزینههای جاری دولت تامین شود، واضحا ایدههای وی مخالف اصول صریح مدیریت داراییهای عمومی است، جایی که برای مولدسازی این داراییهای باید با حفظ عرصه اجازه بازیگری مردم در ساخت اعیان را فراهم آوریم.
بهره سخن
سیاستگذاری در دولت تدبیر چند خاصیت ذاتی دارد؛ همراه با تنبلی است، آنی و عجولانه است، شلخته است، حوصله بررسی جزئیات را ندارد، رانت زاست، ضد رشد است، متناقض است، مردم را به هیچ میانگارد و حاوی خطاهای مبرهن حکمرانانه است.