مالک رحمتی کارشناس بازار سرمایه گفت: ورود سرمایههای افراد به بازار سرمایه، تقاضاهای سوداگرانه در سایر بازارها را کاهش داده و از ایجاد شوک در آنها و لطمه به اقتصاد کشور جلوگیری میکند.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان؛ جو کنونی کشور متاثر از رخدادهای اقتصادی متعددی است که شاید مهمترین آن را میتوان اقبال عمومی به بازار سرمایه و حمایت دولتی از این بازار دانست. مسئلهای که این روزها نقل تمام محافل شده و هر جایی صحبت از خوب یا بد بودن بورس چه برای منافع افراد و چه برای منافع ملی است. رشد سریع بورس در چند ماه اخیر زمزمههایی را در بین سرمایه گذاران ایجاد کرده که از آن جمله میتوان به ایجاد حباب در بورس و حمایت مقطعی دولت از بورس به منظور تأمین کسری بودجه اشاره کرد. شاید بازار سرمایه در ایران در حال حاضر به بازاری مبهم برای مردم و کارشناسان تبدیل شده است به گونهای که عدهای سرازیری نقدینگی به سمت بورس را یک فرصت تلقی میکنند و آن را عامل جلوگیری از ابَرتورم و سوداگری در بازارهای موازی میدانند، اما در مقابل عدهی دیگری رشد شتابان قیمت سهام شرکتها در بازار سرمایه را حباب و غیر واقعی دانسته و نگران ترکیدن آن در آیندهای نزدیک هستند و این بازار را صرفا کاغذ بازی معرفی میکنند. در همین رابطه سراغ دکتر مالک رحمتی؛ کارشناس ارشد بازار سرمایه رفتیم تا با توجه به پیشینه کارشناسی و تجربه موفق وی در بازار سرمایه با عمق بیشتری به موضوع بپردازیم. در ادامه این گفتگوتقدیم میشود.
بازار سرمایه چه تاثیری بر اقشار مختلف جامعه، به خصوص اقشار کم درآمد دارد؟ بازار سرمایه، علاوه بر امکان تجهیز سرمایههای خرد مردمی میتواند به ارتقاء درآمد اقشار کم درآمد و متوسط نیز کمک کند. دولت میتواند با بسترسازی مناسب در جهت ورود اقشار کم درآمد به بورس، زمینه بهرهمندی آنها از بازار سرمایه را فراهم نماید. در حال حاضر با موافقت مقام معظم رهبری درخصوص آزادسازی سهام عدالت در بورس، امکان ورود این قشر نیز به بازار سرمایه فراهم شده است. به همین دلیل مدیریت صحیح این موضوع میتواند باعث ایجاد درآمد پایدار برای افراد محروم جامعه شود.
از طرفی یکی از مشکلات اساسی بنگاههای کشور مسئله تأمین نقدینگی و تأمین مالی به منظور رفع نیاز سرمایه در گردش یا سرمایهگذاریهای توسعهای بوده است. به طور سنتی، تأمین مالی بنگاهها در اقتصاد ایران با استفاده از بانکها انجام میشود. اما در صورتی که اطمینان به بازار سرمایه افزایش یابد، میتواند جایگزین بهتری نسبت به بانک شده و با کاهش نرخهای سود بانکی، برخی از مشکلات ساختاری کشور نیز حل گردد.
امروز عدم امکان تأمین مالی مناسب، باعث شده برخی از بنگاههای تولیدی به حالت نیمه تعطیل یا تعطیل درآیند. موضوعی که در بیانات مقام معظم رهبری در نامگذاری سال جهش تولید نیز بدان اشاره گردید. بازار سرمایه کشور میتواند شرایط مناسبی را برای کاهش هزینههای تأمین مالی بنگاهها فراهم نموده و از این منظر یکی از ابزارهای مناسب به منظور تحقق جهش تولید محسوب میشود. بیشتر بخوانید:
سرمایه گذاری در بورس چه منافعی برای اقتصاد کلان کشور دارد؟ بازار سرمایه فضای مناسبی برای جذب نقدینگی سرگردان کشور است که این امر با رشد شتابان در حال افزایش است. ورود سرمایههای افراد به بازار سرمایه، تقاضاهای سوداگرانه در سایر بازارها را کاهش داده و در نتیجه از ایجاد شوک در آنها و لطمه به اقتصاد کشور جلوگیری میکند. همچنین بورس محل مناسبی برای افزایش درآمدهای دولت نیز میباشد. باتوجه به کاهش قیمت جهانی نفت و همینطور وجود تحریمهای ظالمانه، برای دولت امکان کسب درآمد از محل فروش نفت همچون گذشته فراهم نمیباشد. در نتیجه، دولت با واگذاری اموال و داراییهای خود، علاوه بر افزایش مشارکتهای مردمی و مردمی کردن اقتصاد، میتواند بدون اتکا به درآمدهای نفتی به درآمد موردنیاز خود دست یابد. پذیرهنویسی صندوقهای سرمایهگذاری دولتی نیز گامی در همین راستا است.
افزایش ورود شرکتها به بورس چه اثراتی دارد؟ باتوجه به استانداردهای گزارشگری شرکتها به بورس و در نظر گرفتن این که هریک از سهامداران از طریق مطالعه اخبار، اطلاعات و صورتهای مالی، ناظر فعالیت یک شرکت بورسی هستند، توسعه بازار سرمایه و افزایش شرکتهای بورسی، علاوه بر افزایش شفافیت عملکرد شرکتها، منجر به کاهش هزینههای نظارت دستگاههای نظارتی نیز خواهد بود.
از طرفی ابزارهای مالی موجود در بورس محدود بوده و یکی از روشهای مناسب در جهت تعدیل بازار و کمک به شرکتهای موجود در بازار به منظور تأمین مالی، توسعه ابزارهای مالی است؛ لذا میبایست افزایش سرعت معرفی ابزارهای مالی جدید نیز در دستور کار سیاستگذار باشد.
آیا اقبال عمومی به بورس میتواند نتایج منفی هم داشته باشد؟ راهکار مقابله با چنین تهدیداتی چیست؟ رشد شتابان شاخص بورس در سه سال گذشته، توجه بخش قابل توجهی از جامعه را به خود جلب کرده و موجب ورود سرمایهها و افراد جدید به این بازار شده است. آنچه که مسلم است، سرعت ورود افراد بسیار بیشتر از سرعت گسترش زیرساختهای بازار بوده و در نتیجه، مشکلاتی نظیر کاهش کیفیت خدمات در بازار مشاهده میشود؛ بنابراین دولت به همراه کارگزاریها میبایست با سرمایهگذاری مناسب در زیرساختهای بازار، سرعت خدماتدهی را افزایش دهند.
همانطور که امروز میبینیم، با افزایش افراد مبتدی در بازار سرمایه، شاهد رفتارهای هیجانی و به دور از تحلیل و آیندهنگری هستیم. این افراد با اتکا به خوشبینی ایجاد شده و جو موجود وارد بازار شده و ممکن است با از بین رفتن خوشبینی، به سرعت از بازار خارج شوند. لذا، افزایش آگاهی و دانش این افراد از مهمترین راهکارهای حفظ سرمایههای آنها در بازار سرمایه است. درنتیجه به نظر میرسد سرمایهگذاری در آموزش مرتبط با بازار سرمایه نیز میبایست در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد.
آیا رشد سریع بورس حباب است؟ بخشی از افزایش قیمتها در بازار سرمایه ناشی از تورم، جهش نرخ دلار و تجدید ارزیابی داراییها بوده و بخشی از آن نیز ناشی از ورود نقدینگی بوده است. نکته مهم آن است که آنچه در مورد حباب بورس گفته میشود، در مورد تمام شرکتهای موجود در بورس صادق نیست. برخی شرکتها چندین برابر ارزش ذاتی خود قیمتگذاری شدهاند و قیمت برخی نیز کمتر از ارزش ذاتی است و همچنان امکان افزایش قیمت برای آنها وجود دارد. هرچند در دو سه سال اخیر، روند رشد بورس به گونهای بوده که انتظارات سرمایهگذاران از بازدهی سرمایهگذاری افزایش پیدا کرده، اما این افراد باید روند بلند مدت بورس و بازدهی بازار سرمایه در مقایسه با سایر بازارها را مدنظر داشته باشند.
آیا زمزمههای ریزش بازار بورس واقعیت دارد؟ در حال حاضر، نگرانیهایی از ریزش بازار وجود دارد و ممکن است افرادی که اخیراً و با تجربه و دانش کمتری وارد بازار شدهاند، از این اتفاق متضرر شوند. ولی روی هم رفته، استفاده از تجربههای دیگران، افزایش تنوع پرتفوی سهام و استفاده از امکان خرید سهام صندوقهای سرمایهگذاری، ازجمله راهکارهای عمومی است که در صورت ریزش بازار، منجر به کاهش ضرر افراد میشود.
آیا تشویق مردم به سرمایه گذاری در بورس از طرف دولت یک برنامه کوتاه مدت به شمار میآید تا دولت کسری بودجه حال حاضر را جبران نماید یا اینکه یک استراتژی طولانی مدت است؟ در بند نهم سیاستهای اقتصاد مقاومتی آمده است: «اصلاح و تقویت همهجانبهی نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی». به نظر میرسد بازار سرمایه کشور میتواند پیشگام اصلاحات نظام مالی و تقویت بخش واقعی اقتصاد کشور باشد و در صورت استفاده صحیح از این فرصت، بسیاری از مشکلات ساختاری کشور قابل حل خواهد بود.
در بند اول سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری به آمده است: «تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط». در صورتی که دولت حمایت خود را از بازار سرمایه افزایش دهد و اعتماد ایجاد شده به بازار خدشهدار نشود، بازار سرمایه کشور میتواند به عنوان مهمترین ابزار رونق و جهش تولید در خدمت بخش واقعی اقتصاد قرار گیرد و به یک بازی برد-برد بین بازار و ذینفعان تبدیل خود شود؛ بنابراین در حال حاضر بازار سرمایه کشور بهترین بستر برای تحقق بند اول سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی، در بازار سرمایه کشور متبلور شده است.
آینده بورس و تاثیر رویکردهای فعلی بر آن را چطور میبینید؟ به نظر میرسد برخی اصلاحات مدنظر دولت، نظیر حذف چهار صفر از پول ملی نیز در کوتاه مدت منجر به افزایش اقبال به بازار سرمایه شود. باتوجه به این که برخی افراد در تحلیلهای خود برای خرید سهام، بدون درنظر گرفتن تعداد سهام یک شرکت یا ارزش بازاری آن، صرفاً به قیمت هر سهم توجه میکنند. کاهش چهار صفر منجر به تعمیق این خطای تحلیلی خواهد شد و احتمال میرود شاهد رشد مقطعی بازار بعد از حذف چهار صفر از پول ملی باشیم. اما باتوجه به افزایش ورود نقدینگی به بازار سرمایه و وجود تقاضای قابل توجه در خرید سهام شرکت ها، تسهیل و افزایش ورود شرکتهای جدید به بازار سرمایه علاوه بر توسعه بازار، به تعدیل تقاضا کمک کرده و روند رشد بازار را منطقیتر میکند.